✨مهدَویّون✨༄
....🌈.... •|بسم الله الرحمن الرحیم|• برنامه #نماز_قضا🍃💐 شنبه:یک نمازقضاے صبح ✨💚 یکشنبه:یک نماز ق
💠 امیرالمؤمنین عليه السلام:
✍🏻 هر که خوش خوی باشد، روزیاش گشاده گردد.
📚 عيون الحكم والمواعظ، جلد ۱، صفحه ۴۵۴
#حدیث_روز
@fatemeyyon
+میگفت اگه میخواے خدا بخره تورو ،واسش خودشیرینے ڪن..!
وقتے فرصت گناه پیش اومد ،دسترد به سینش بزن،ببین چجورے خدا جبران میڪنه..؛
به قول معروف نمیزاره ناراضے از پیشش برے، آخه خدا خیلے #مَشتیه...☺️😁
#خداجونمـــ🧡🍃
@fatemeyyon
🌹طنز جبهه!!😜 (4)
🌿...همه ترسم این بود که فریبرز با بچه ها صمیمی بشود و سپس با آن قیافه مظلوم😊 و حق به جانب خود, شیطنت هایش😈 شروع بشود...👌بله حدسم درست بود... 😏 فریبرز شده بود👈 داش فری بچه ها😄 و موقعیت برای کارهایش فراهم شده بود😵
🌿... معمولا بچه ها برای نماز شب 🙌 یک جای خلوت را انتخاب می کردند و آهسته می رفتند مشغول به نماز شوند تاخدا نکرده ریا نشود😍 به پای بچههای نماز شب خوان زلم زیمبو (قوطی کمپوتها را با سیم به هم وصل کرده بود) میبست😇 تا نصفه شب که میخواهند بی سر وصدا از چادر بروند بیرون وضو بگیرند، سر و صدا راه بیفتد؛😵 وبچه ها بیدار شوند😍 پتو را به پیراهن و شلوار بچهها میدوخت؛😄 توی نمکدان تاید میریخت و هزار شیطنت دیگر که به عقل جن😈 هم به آن نمیرسید.😀 از آن بدتر، این بود که مثل کنه به من چسبیده بود.😣 خیر سرمان بنده هم روحانی و پیشنماز گردان بودم و دیگران روی ما خیلی حساب میکردند. اما مگر فریبرز میگذاشت؟😭😥😰
🌿... یه روز نزدیک های ظهر رفته بودم تدارکات گردان. 😆 دوستم مسئول تدارکات بود؛ منتهی از آن تدارکاتی هایی که همه ی گردان می گفتند ما بچه هایمان هم با او خوب نمی شوند.😄 خیلی اهل حساب و کتاب و درست و دقیق ؛ از اون زرنگ هایی که پشه را روی هوا نعل می کنند.😠 از همه جا بی خبر که دیدم از آن پایین، پشت سنگر تدارکات صدای ناله و ندبه می آید.😇 حالا نگو بچه ها مرا دیده اند و با تحریک فریبرز عمدا صدای شان را بلند کرده اند که توجه مرا جلب کنند. 😵 خوب گوش کردم.😠چند نفربا تضرع تمام داشتند ظاهرا با خدای خودشان رازو نیاز می کردند: 👈 ظلمت … ن …. فسی ، ظلمت … ن …فسی. اما چرا این موقع روز !؟ 😎🎩
پاورچین پاورچین رفتم نزدیک. آقا چشمت روز بد نبیند؛ چه دعایی ، چه شوری ، چه حالی😍 مسئول تدارکات و فریبرز و چند نفر دیگر👇
🍟تنقلات را ریخته بودند وسط؛ می خوردند و می خندیدند و با سوز و آه " ظلمت نفسی " می گفتند. " 😆 برگشتم به مسئول تدارکات گفتم, تو دیگه چرا!؟😠 فقط با اشاره گفت:
تقصیر فریبرزه 😳 اصلا نفهمیدم چه جوری خام شدم😵 وگول خوردم...😢 فریبرز باز یکی از آن خنده های معروفش را کرد و با خنده گفت😄حاجی بزن روشن شی😵😏😢
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
@fatemeyyon
" تنهامسیر ":
به مناسبت شهادت محمد محمدی
🍃در روضه ی مادر حرف از کوچه و #سیلی که می شود ، از #در_سوخته و غلاف شمشیر ، نوکرها بی تاب می شوند و دست هایشان مشت....😔
.
🍃در روضه ی ارباب ، وقتی روضه خوان از حمله به خیمه ها، #معجر_سوخته و #گوش بی گوشواره می گوید ناله ها بیشتر می شود ...😭
.
🍃خادم الحسین هایی که در روضه #حضرت_زهرا بی تاب می شوند، نبض غیرتشان می زند اگر به خانمی #بی_حرمتی شود....
.
🍃محمد محمدی، نوکری بود که درس #روضه را از بر بود. رگ غیرتش جوشید وقتی دید به ناموس مردم بی حرمتی می شود . نتوانست مثل رهگذرها کلاه بی تفاوتی بر سر بکشد و راه خودش را برود.ایستاد و به #وظیفه اش عمل کرد.وظیفه ای که خیلی از ما فراموشش کرده ایم. 😞
.
🍃برای #دفاع از ناموس کشورش ، جانش را داد.دلم شکست وقتی فهمیدم از #پهلو به او چاقو زده اند.گویی سرنوشت #مادر قسمت فرزندان است...😓
.
🍃آمر به معروف قصه ما شهید شد اما #ایثارش در تاریخ می درخشد وقتی اعضا بدنش به چند نفر جانِ دوباره بخشید .خوش به حال آن کس که #قلب شهید در سینه اش می تپد.قلبی که محبِّ #اهل_بیت است و با ذکر #حسین بی تاب می شود.❤️
.
🍃 قلم در دست میگیرم اما ذهنم سوی #شهید_خلیلی می رود. اویی که در راه #امر_به_معروف جان داد اما حرف ها و #زخم_زبان ها دلش را بیشتر از جسمش زخم کرد.💔
.
🍃خلیلی ها و محمدی ها جان دادند تا قصه #چادر_خاکی و بازار تکرار نشود .به بانویی #اهانت نشود، پیش چشم مردی ناموسش.....
.
🍃چشم می بندم بر دنیای اطرافم.بر آن هایی که شاید با #حجاب غریبه شده اند .بی خیال تمام #طعنه ها و #کنایه ها، به یاد چادر خاکی مادرم و به حرمت خون #محمدها ، چادرم را محکم تر می گیرم . زینبی می مانم پای حسین های زمان......🌴
.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🕊به مناسب شهادت #شهید_محمد_محمدی
.
📅تاریخ شهادت: ۲۷ مهر ۱۳۹۹
@fatemeyyon
🌱دلم گرفته بود این آیه رو دیدم،
دلم آروم شد...💞
*آیهی ۱۲۹ سورهی توبه🌤
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ
لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. *
بگو: «خداوند مرا کفایت میکند؛
هیچ معبودى جز او نیست؛ بر او توکّل کردم؛ و او صاحب عرش بزرگ است!»💖
@fatemeyyon🍄🐚
آقا جان تمام این سالها که درســـ📖ــ خواندیم:
"#دبیرریاضی" به ما نگفت که حد غربت تو وقتی شیعیانت به گناه⛔️ نزدیک می شوند بی نهایت است...!
"#دبیرشیمی" نگفت که اگر عشق و ایمان و معرفت با هم ترکیب شوند ،شرایطــ😍ظهور تو مهیا میشود...!
"#دبیرزیست" نگفت که این صدای تپش قلب نیست صدای بی قراری دل برای مهدیست💔..!
"#دبیرفیزیک" نگفت که جاذبه زمین اشک🥺 های غریبانه توست..نگفت که جاذبه ی زمین🌎 به همان سمتیست که تو هستی...!
"#دبیرادبیات" از عشق مجنون به لیلی ، از غیرت فرهاد گفتـــ😐ــــ ، اما از عشق شیعه به مهدی، از غیرتش به زهرا(س)نگفت...!
"#دبیرتاریخ" نگفت که اماممان امسال سال چندم غربتش است و اینکه نگفتــ😕 غربت اهل بیت علی(ع) از کی شروع شد و تا کی ادامه دارد...!
"#دبیردینی" فقط گفت که انتظار فرجــ از بهترین اعمال👌 است اما نگفت که انتظار فرج یعنی گناه❌ نکنیم و یعنی گناه نکردن از بهترین اعمال است...!
"#دبیرعربی" به ما یاد داد که مهدی اسم خاصی است که تنوین پذیر است!اما نگفت که مهدی خاص ترینـــ🌺اسم خاص است...!
#فداےغربتتـ آقاےمن😔💔🌱
@fatemeyyon|•🌱🌸
....🍋....
هنگامی که آرزوی چیزی را دارید
سراسر کیهان همدست می شود ،
تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی...!
منبع:ڪتاب ڪیمیاگر📚
"#یه_قاچ_کتاب🍉"
@fatemeyyon|•🌱🍋
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #تماشایی | درس رو دست کم نگیرید!
😉 پایه حرکت علمی خفن کشور اینجا ریخته میشه!
🕌 از یک عبادتگاهی به نام مدرسه!
💎 #نقشه_گنج
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱@fatemeyyon