eitaa logo
منبرک فاطمی
6.1هزار دنبال‌کننده
919 عکس
873 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618 @a_f_133
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 پیامبر صلی الله علیه تجلی رحمت و رأفت برای همه مردم «همانا رسولی از جنس شما برای (هدایت) شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت می‌آید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است.» 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ 🆔 @fatemi222
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 امتیازات و ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه «و محققا ما رسولانی پیش از تو فرستادیم و برای همه آنان (مانند تو) زنان و فرزندان مقرر نمودیم (یعنی همه رسل بشر بودند، یکی فرشته نبود که از لوازم بشری بی‌نیاز باشد) و هیچ پیغمبری را نرسد که بی اذن خدا آیت و معجزی آورد، که هر امری را وقتی معین مرقوم است.» 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ 🆔 @fatemi222
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ماجرای زیبای خادم منزل امام صادق علیه السلام فردی به دیدار امام صادق (ع) آمد و خادمِ امام صادق را می دید و حسرتش را می خورد. بعد آمد کنارش کشید و گفت: «فلانی چقدر مال و اموال داری؟» خادم گفت:«چیزی ندارم». 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ 🆔 @fatemi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥میگه چرا اسلام دین خشونته!؟ 💥پاسخ رو از زبان یک فرد مسیحی بشنوید 🆔 @fatemi222
🔸 مسئلۀ اصلی پیامبر(ص) «رهاییِ» مردم از نفوذ رؤسای قبائل بود 📌 آخرین گام رهایی–ج6 🔘 شعار اصلی دین ما «لاإله‌إلّا‌الله» است؛ یعنی رهایی از بردگی غیرخدا 🔘 دعوای پیامبر(ص) با مشرکین سرِ اعتقاد به خدا نبود، سرِ آزادی‌بخشی از نفوذ غیرخدا بود 🔘 نفوذ اجتماعی سران قبائل موجب به بردگی کشیدن انسان‌ها می‌شد لذا پیامبر(ص) با آنها درگیر شد 🔘 امروز هم انسان‌ها تحت تأثیر انواع نفوذ قرار دارند؛ مثل نفوذ سران احزاب 🔘دین می‌گوید همه باید آزاد باشند و کسی بر کسی نفوذ نداشته باشد __ علیرضا_پناهیان: هنر قرآن این است که مسائل زمان پیامبر(ص) را به‌گونه‌ای بیان کرده که در همۀ زمان‌ها می‌توانی مشکلات خودت را با قرآن حل کنی. شعار اصلی دین ما «لاإله‌إلّا‌الله» است، پیامبر اکرم(ص) قبل از آنکه مردم را به ایمان به خدا دعوت بکند به رهایی از بردگی غیرخدا دعوت می‌کند. یعنی تو نباید بردۀ کسی غیر از خدا بشوی. شعار اصلی دینی ما یک شعار صرفاً اعتقادی نیست، بلکه در اصل، یک شعار اجتماعی است. یعنی معنایش صرفاً این نیست که «تو نباید به خدای دیگری غیر از خدا معتقد باشی» هرچند برای ما این‌گونه ترجمه کرده‌اند. مشرکین و بت‌پرست‌های زمان پیامبر(ص) به خدا اعتقاد داشتند، چون قرآن می‌فرماید: اگر از آنها بپرسی چه کسی شما را خلق کرده است، می‌گویند «الله» (وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ؛ زخرف، 87) آنها که خدا را قبول داشتند، پس چرا از آنها می‌خواهی بگویند «لاإله‌إلّا‌الله» چون آنها از نظر اجتماعی بردگی غیرخدا را پذیرفته‌اند هرچند به خدا معتقد هستند. آنها به تعبیر قرآن، بندۀ طاغوت بودند. پیامبر(ص) با کدام طاغوت‌ها درافتاد؟ أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: فراعنۀ زمان پیغمبر(ص) امثال ابوجهل بودند: «مُحَمَّدٌ أُرْسِلَ إِلَى فَرَاعِنَةٍ شَتَّى مِثْلِ أَبِی جَهْلِ...» (احتجاج طبرسی، ج1، ص216) فراعنۀ زمان پیامبر(ص) در واقع رئیس قبیله‌ها بودند؛ پیامبر(ص) با آنها در افتاده بود که شما نباید بر مردم حکمرانی کنید و حتی بر مردم نفوذ داشته باشید. اگر این بحث را ادامه بدهیم به این سؤال می‌رسیم که رئیس قبیله‌ها در آن زمان بیشتر مردم را به بردگی می‌کشیدند یا رؤسای احزاب در جهان امروز؟ اینکه پیامبر(ص) می‌فرماید «قولوا لاإله‌إلّا‌الله تفلحوا» دعوا سر این است که این‌ رئیس قبیله، در جمعیتش و مردم قبیله‌اش نفوذ نداشته باشد و بگذارد مردم آزاد باشند و آزادانه تصمیم بگیرند. پس درگیری اصلی پیغمبر(ص) با طواغیت زمان خودش سرِ آزادی مردم از نفوذ رؤسای قبائل بود. با این حساب، باید به پیغمبر(ص) بگوییم رهبر آزادی‌بخش؛ چون مردم را از نفوذ اجتماعی رؤسای قبائل آزاد کرد. هرچند رؤسای قبائل در آن زمان، وقتی دور هم جمع می‌شدند تا همه‌شان اتفاق نظر پیدا نمی‌کردند، تصمیمی گرفته نمی‌شد یعنی فراتر از اکثریت مطلق، باید همه قبول می‌کردند. پس مشرکین مکه، مراتبی از دموکراسی را داشتند. اما بحث این است که این رئیس قبیله، در بین افراد قبیله‌اش یک ابهت و نفوذی داشت که حرف او را گوش می‌کردند. دعوای پیغمبر(ص) با آنها سرِ همین مسئله بود و این مسئله هزار برابرش، الان هم هست! خداوند حتی به انبیاء خودش می‌فرماید: شما حق ندارید بندگان من را به بردگی بکشید؛ اینها بندۀ خدا هستند یعنی آزاد هستند. «مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ» (آل‌عمران، 79) گاهی از اوقات، یک معلم سر کلاس یک‌جوری می‌گوید «حرف من را گوش بدهید» که انگار می‌خواهد صاحب بچه‌ها بشود. یا ممکن است امام جماعت یک مسجد بخواهد این‌گونه برخورد کند درحالی‌که پیغمبر(ص) این‌گونه با مردم برخورد نمی‌کرد. پیامبر(ص) آزادی کسی را سلب نکرد. اگر هم جنگید به‌خاطر این بود که عده‌ای خواستند جامعه را بهم بریزند و به مردم زور بگویند، پیامبر(ص) با آنها جنگید تا به مردم آزادی و رهایی بدهد. در آیت‌الکرسی می‌خوانیم: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ» کفر به طاغوت قبل از ایمان به خدا بیان شده و کفر به طاغوت یعنی رهایی و آزادی از بندگی غیرخدا. اگر تفسیر اسلام، رهایی نیست پس چیست؟ بحث اصلی پیامبر(ص) سرِ پذیرش «الله» نبود؛ «الله» را که قبلاً مشرکین مکه قبول داشتند. پس دعوا سرِ اعتقاد نبوده، دعوا سرِ آزادی‌بخشی بوده! آزادی‌بخشی از نفوذ غیرخدا. نفوذ اجتماعی سران قبائل موجب به بردگی کشیدن انسان‌ها می‌شد لذا پیامبر(ص) با آنها درگیر شد. امروز هم ما با این مسئله درگیر هستیم، صدها نوع نفوذ بر روی مردم وجود دارد. 👈 متن کامل panahian.ir/post/7969
‏در فرانسه یک معلمی تمام بدنش را خالکوبی کرده ، حتی سفیدی چشمانش را سیاه کرده ، اما این دختر را به مدرسه راه نمیدهند و میگویند بچه ها دچار وحشت میشوند !!! 🆔 @fatemi222
🌹مردان صالحی که در قرآن اشاره شده(۱) 1⃣لقمان(مظهر حکمت و شکر گذاری)❤️ وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺣﻜﻤﺖ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭ ﻭ ﺷﺎﻛﺮ ﺑﺎﺵ. (سوره لقمان آیه١٢) 2⃣طالوت(مظهر قدرت علمی و جسمی)❤️ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻭ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺟﺴﻤﻰ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺩﺍﺩﻩ . (سوره بقره آیه ٢٤٧) 3⃣ذوالقرنین (مظهر قدرت و کار جهادی) قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا ﮔﻔﺖ : ﺁﻧﭽﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﻤﻜّﻦ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺩﻩ [ﺍﺯﻣﺰﺩ ﺷﻤﺎ ] ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ; ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻧﻴﺮﻭﻳﻲ ﻳﺎﺭﻱ ﺩﻫﻴﺪ [ ﺗﺎ ] ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﺪّﻱ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻢ . (سوره کهف آیه٩٥) 4⃣اصحاب کهف(مظهر جوانمردی و هضم نشدن در جامعه فاسد)❤️ نَّحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ﻣﺎ ﺧﺒﺮ [ﻋﺒﺮﺕ ﺁﻣﻮﺯ ] ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻖ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ : ﺁﻧﺎﻥ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﺍﻧﻲ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ، ﻭ ﻣﺎ ﺑﺮ ﻫﺪﺍﻳﺘﺸﺎﻥ ﺍﻓﺰﻭﺩﻳﻢ . (سوره کهف آیه١٣) ادامه دارد.... 🆔 @fatemi222
+یکی از اهداف پیامبران الهی ایجاد حکومت بوده است. +حکومت باعث قدرت و زمینه اجرای دستورات را فراهم می‌کند. +بسیاری از دستورات مثل اجرای عدالت مبارزه با فساد،قصاص نهی منکرات نیاز به قدرت دارد. +الذین ان مکنهم فی الارض اقام الصلاه و آتو الزکاه وامرو بالمعروف ونهو عن المنکر شاخصه‌ها و علائم یک حکومت سالن اسلامی( ۱_نماز و معنویت۲_ رفاه و تنظیم امور مردم و ۳_حساسیت مردم در اجرای دستورات الهی به معنای امر به معروف و نهی از منکر) است. +پیامبر اکرم نیز در حکومت اسلامی خود هر سه شاخصه فوق را دقیق اجرا نمود. ۱_ لذا معنویت در زمان پیامبر گسترش پیدا کرد معنویت یعنی: صداقت ،ایثار توکل، گسترش مفاهیم قرآنی نماز و یادو خدا در جامعه است. ۲_ همچنین در زمان پیامبر با رسیدگی به مسئله زکات رفاه نسبی در جامعه ایجاد شد و فقر تا اندازه زیادی از بین رفت که در حکومت امیرالمومنین فقیری جهت دریافت زکات پیدا نمی‌شد. ۳_ وجود امر به معروف و نهی از منکر در جامعه نبوی بسیار پر رنگ بود که همه مردم نسبت به منکرات حساس بودند و تذکر می‌دادند. ++علت ایجاد جنگ‌ها در زمان پیامبر کینه دشمنان اسلام است بواسطه گسترش مفاهیم اسلامی ،در واقع جایی برای عرض اندام کفار و منافقین نبود. +در حال حاضر هم یکی از دلایل دشمنی استکبار جهانی و دشمنان به واسطه اقتدار اسلام و اجرای دستورات اسلام در حد خود است. ۱_امروز به برکت انقلاب اسلامی معنویت به معنای واقعی نسبت به قبل از انقلاب بسیار جدی گسترش پیدا کرده است. ۲_مسئله رفاه مردم و رسیدگی به محرومان از برنامه‌های اصلی بوده و هست به نحوی که قبل از انقلاب ۴۶ درصد مردم زیر خط فقر بودند و بعد انقلاب به ۱۶ درصد رسیده است. ۳_حساسیت مردم در بحث ارزش‌های الهی در دفاع مقدس ،بحران‌ها و حضور مردم در مناسبت‌های مذهبی و دفع فتنه‌ها مشاهده می‌شود. +البته تا به حال انقلاب اسلامی و نظام اسلامی تشکیل شده است ولی ما در مرحله دولت اسلامی هستیم که به معنای واقعی( اسلامیت ناب) در تمام ارکان نظام اسلامی محقق شود و این نیاز به هوشیاری و هوشمندی بالا دارد 👇👇ادامه
+ابزار موفقیت پیامبر در تشکیل حکومت اسلامی ۱_ اخلاق رعایت کرامت انسانی با اخلاق خطرپذیری و مقاومت و شجاعت در اجرای دستورات الهی و استمداد از خداوند متعال بهره‌گیری از امدادهای غیبی با بوده است. مصداق اخلاق. محبت تواضع گذشت. دلسوزی 1-اخلاق ملاک ازدواج ست 2-سم ذهنی مهربانیونیاز 3-اخلاق و عاقبت بخیری 4-اخلاق و گسترش رزق 1-تاثیر اخلاق در برزخ 2-شرط قبولی نماز اخلاق ست 2-معنویت نماز توکل 3-استقامت مصداق شجاعت خطرپذیری روی کلمات پررنگ آبی👆 کیلک کنید به مطلب اصلی ارجاع میشود.
🔻 چرا کسانی که منتظر آخرین پیامبر بودند، پس از بعثت با او مخالفت کردند؟ 🔻 آیا کسانی که منتظر آخرین امام هستند هم پس از ظهور با او مخالفت می‌کنند؟ 📌 محفل هفتگی هیئات دانشجویی استان تهران-ج۲ 🔘 دشمنی با پیغمبر(ص) غیر از ریشۀ اجتماعی، ریشۀ روانشناسانه هم دارد 🔘 مگر دین چه‌کار می‌کند که بعضی‌ها تنفر پیدا می‌کنند؟ 🔘 وقتی کسی مؤمن شد در دل منکِران نسبت به او نفرت، دشمنی و کینه پدید می‌آید 🔘 بعضی‌ها جریان مقاومت را محکوم می‌کنند که «شما نتوانستید همه را جذب کنید!» خُب سیدالشهداء(ع) هم نتوانست جذب کند! ____ علیرضا_پناهیان در جلسۀ دوم مبحث تاریخ اسلام: بی‌اطلاعی از تاریخ، موجب برداشت غلط از دین می‌شود. با مطالعۀ تاریخ اسلام می‌فهمیم که اصلاً چرا بعثت، درگیری ایجاد کرد؟ پیامبر(ص) در مذهبی‌ترین شهر جهان در آن دوران مبعوث شد و مهم‌ترین ویژگی خوب مکّه این بود که همه منتظر آخرین پیامبر بودند. قرآن می‌فرماید «وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْدى‏ مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جاءَهُمْ نَذيرٌ ما زادَهُمْ إِلاَّ نُفُوراً» (فاطر،42) قریش یعنی هم‌قبیله‌های پیامبر(ص) به خدا قسم‌ می‌خوردند که اگر پیامبری بیاید ما هدایت‌شده‌ترین گروه خواهیم بود، یعنی قطعاً به او خواهیم گروید؛ اما وقتی پیامبر آمد، چیزی جز نفرت در دل‌شان تولید نشد. آنها تا قبل از اینکه پیامبر(ص) مبعوث بشود، با او مشکلی نداشتند و همه قبولش داشتند؛ خصوصاً از نظر اخلاقی که یکی از وجوهش «امانت‌داری» است. ایشان جوان خوب مکّه بود و با کسی هم نجنگیده بود؛ پس چرا وقتی آمد آنها نفرت پیدا کردند «ما زادَهُم إلّا نُفُوراً»؟ آیا دین واقعاً نفرت ایجاد می‌کند؟ چرا باید دین برای کسانی که منتظرش هستند دعوا ایجاد کند؟ ما هم الآن منتظر آخرین وصیّ پیامبر هستیم؛ آیا بین این دو ادّعا تفاوت هست؟ آیا آن حقیقتی که آدم‌ها در درون‌شان دارند، تغییر کرده؟ مگر دین چه‌کار می‌کند که بعضی‌ها تنفر پیدا می‌کنند؟ كفار قريش می‌گفتند: چرا قرآن به يكى از مردان بزرگ مكه و طائف نازل نشد؟ «وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى‏ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظيمٍ» (زُخرُف،31) امام‌رضا(ع) می‌فرماید: اگر اختیار نبوت به قریش داده می‌شد آنها «امیّة بن ابی‌صلت» و «ابومسعود ثقفی» را انتخاب می‌کردند چون آن دو نفر نزد آنها برتر از حضرت محمد(ص) بود. (تحف العقول، ص467) یتیم عبدالله، جزو اشراف مکّه نبود لذا اگر پیامبر می‌شد، طبیعتاً «موقعیت اجتماعی» آنها به‌خطر می‌افتاد. البته فقط بحث اشرافی و قبیلگی و ثروت نبود بلکه دین جدید معادلات نظام اجتماعی آنها را به‌هم می‌زد؛ نظامی که حول خانۀ کعبه شکل گرفته و محورش خداست و حالا یک نفر از طرف همین خدا آمده است. چرا حبّ مقام اصلی‌ترین عامل دشمنیِ اشراف مکه با پیامبر بود؟ چون منشأ مقام‌ آنها، دینی بود و از خانۀ کعبه بود و حالا صاحبِ اصلی‌ کعبه آمده و آنها «موقعیت اجتماعی» خود را در خطر می‌بینند؛ اگر موقعیت اجتماعی‌ آنها به‌خاطر چیزی غیر از مکّه بود شاید راحت‌تر با پیغمبر کنار می‌آمدند. انگیزۀ مخالفت و دشمنی با پیامبر(ص) صرفاً ترس از دست‌دادنِ موقعیت اجتماعی نبود بلکه یک انگیزۀ دیگر هم وجود داشت. دشمنی با پیغمبر غیر از ریشۀ اجتماعی، ریشۀ روانشناسانه هم دارد. ریشۀ اجتماعی‌ این دشمنی، همان بحث موقعیت اجتماعی است و ریشۀ روانشناسانه‌اش حسادت و تکبّر است. وقتی کسی مؤمن بشود، مخلص خدا و اولیاء خدا بشود و این مرام را بپذیرد، در دل منکِران و کسانی که نمی‌خواهند این راه را بروند، نسبت به او نفرت، دشمنی و کینه پدید می‌آید. این خبر خوبی برای مذهبی‌ها نیست. هابیل به چه جرمی کشته شد؟ دیدید که در حرم شاهچراغ، حتی بچه‌ها را به رگبار بستند؟ این نفرت از کجا می‌آید؟ آیا نمی‌شود کاری کنیم که آنها را جذب کنیم؟ آیا نمی‌شود با رفتار و برخورد خوب، همه را جذب کنیم؟ نه نمی‌شود! می‌خواهی از پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) هم بالاتر بزنی؟ آیا بهتر از امیرالمؤمنین(ع) می‌توانی حرف بزنی؟ البته ما باید برای جذب دیگران، تلاش کنیم اما بدانیم که قرآن دربارۀ بعضی‌ها می‌فرماید: رهایشان کن «ذَرْهُم‏» (حجر،3) آن افراد نادانی که جریان مقاومت را محکوم می‌کنند و می‌گویند «شما نتوانستید اینها را جذب کنید!» نمی‌دانند که سیدالشهداء(ع) هم نتوانست جذب کند! یک آقای روحانی می‌گفت: «اگر به کتاب نهج‌البلاغه عمل کنیم، همۀ مشکلات حل می‌شود.» اگر این‌طوری است پس چرا مشکلات خودِ امیرالمؤمنین(ع) حل نشد؟ مگر ایشان به نهج‌البلاغه عمل نمی‌کرد؟ 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7522
🔻 بهترین راه برای درک ضرورت بندگی خدا چیست؟ 🔻 بدانیم که «اگر بندۀ خدا نشویم، قطعاً بردۀ دیگران می‌شویم» 📌 بردۀ دیگران یا بندۀ خدا؛ راه سومی نیست- ج1 🔘 به هر درصدی که انسان بندۀ خدا نباشد به همان درصد بردۀ غیرخدا می‌شود 🔘 کاش به‌جای اصول عقائد، به بچه‌ها یاد می‌دادیم «چگونه بندۀ خدا نشدن انسان را به بردگی دیگران می‌کشاند؟» 🔘 بردۀ دیگران شدن خیلی راحت است؛ اگر به‌صورت نابجا تحت تأثیر کسی قرار بگیری، بردۀ او شده‌ای 🔘 خیلی از پدر و مادرها دوست‌دارند بچه‌های‌شان مثل برّه آرام باشند و مثل برده، حرف گوش بدهند؛ این خیلی بد است 🔘 ولایت نمی‌گذارد تو برده بشوی؛ خودش هم تو را به بردگی نمی‌گیرد ________ یکی از مشکلات در جامعۀ بشری و زندگی انسان‌ها این است که ضرورت بندگی خدا را زیاد درک نمی‌کنند. نه‌فقط افراد بی‌دین بلکه بسیاری از مذهبی‌ها هم ضرورت بندگی خدا را درک نکردند لذا با یک‌مقدار بندگی، دچار غرور و عُجب می‌شوند و دیگران را آدم حساب نمی‌کنند. اینها از خدا طلبکار می‌شوند و در سختی‌ها طاقت نمی‌آورند. مذهبی‌هایی که اضطرار به بندگی خدا را نفهمیده‌اند در بندگی رشد نمی‌کنند. اگرچه اینها همه‌چیز را پذیرفته‌اند و معقول می‌دانند و خدا هم کمک‌شان می‌کند ولی درجا می‌زنند. دین‌داری این افراد مزّه‌ و شیرینی ندارد. رسیدن به اضطرار بندگی خدا برای ما ضروری است. اولاً باید خیلی به خدا التماس کنیم تا این اضطرار را به‌‌دست بیاوریم، ثانیاً اگر این اضطرار را به‌دست آوردیم از خدا خیلی تشکر کنیم و ثالثاً مدام نگران باشیم که مبادا بندگی خدا را از دست بدهیم. در بین راه‌های رسیدن به اضطرار بندگی خدا بهترین راه این است که بدانیم اگر بندۀ خدا نشویم، قطعاً بردۀ دیگران می‌شویم، به هر درصدی که انسان بندۀ خدا نباشد به همان درصد بردۀ غیرخدا شده یا می‌شود. از یک طرف انسان موجودی است که خیلی تحت تأثیر دیگران قرار می‌گیرد و از طرف دیگر، انسان بدش می‌آید بردۀ کسی بشود، انسان به قدری غُد و خودخواه آفریده شده که حتی ممکن است مثل فرعون، ادعای خدایی بکند. به هرکسی بگویید «تو بردۀ دیگری شده‌ای»-این دیگری هرکسی که باشد- طبیعتاً انسان بدش می‌آید؛ چون انسان یک موجود حرّ است، انسان برای خودش ارباب است. کاش به جای اصول عقائد، معلم‌ها به بچه‌ها یاد می‌دادند که «چگونه بندۀ خدا شدن انسان را از بردگی دیگران نجات می‌دهد؟» یا «چگونه بندۀ خدا نشدن انسان را به بردگی دیگران می‌کشاند؟» انسان خیلی ساده و راحت بردۀ دیگران می‌شود؛ اگر به‌صورت نابجا تحت تأثیر کسی قرار بگیری، بردۀ او شده‌ای. اگر از کسی بترسی بنده‌اش شده‌ای. اگر کسی تو را سرگرم کند یا سرکار بگذارد، بنده‌اش شده‌ای. اگر کسی را دوست داشته باشی و به‌خاطر این دوست‌داشتن کور و کر بشوی بنده‌اش شده‌ای. اگر بی‌محاسبه حرف کسی را قبول کنی و بدون دلیل منطقی مرعوب یا مغلوبش بشوی، بنده‌اش شده‌ای. امام باقر(ع) فرمود: «مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ...» (کافی، ج6، ص434) کسی که حرف کسی را گوش کند عبد او شده، اگر گوینده حرف خدا را بزند او بندۀ خدا شده و اگر گوینده حرف شیطان را بزند او بندۀ شیطان شده است. خدا به پیامبر می‌فرماید که تو حق نداری حرف کسی را گوش بدهی، بقیه مؤمنین هم نباید حرف غیرخدا را گوش بدهند؛ باید فقط بندۀ من بشوید. قرآن می‌فرماید: اکثر مؤمنین مشرک هستند! «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون‏» (یوسف،106) ایمان به این است که بگویی «خدا هست» بله، خدا هست اما تو خداهای دیگری هم داری، چرا تحت تأثیرشان قرار گرفتی؟ خیلی از اوقات، پدرها و مادرها دوست دارند بچه‌های‌شان برده باشند! می‌خواهند آنها مثل برّه آرام باشند و حرف گوش بدهند و این خیلی بد است. می‌گویند «ببینید بچۀ من درس می‌خواند!» آیا چون آزاد است، درس می‌خواند یا چون برّه و برده است درس می‌خواند؟ اینکه به خوب‌شدن توصیه بشود ولی بحث بردگی وسط نیاید خیلی بد است؛ خاک بر سر خوب‌بودن و عصیان‌گر نبودنِ برده‌ها! اگر بر ولایت‌‌مداری تأکید شده به این علت است که ولایت نمی‌گذارد تو برده بشوی، خودش هم تو را به بردگی نمی‌گیرد. امام‌حسین(ع) شب عاشورا به یارانش فرمود: اگر می‌خواهید، بروید. امام‌حسین(ع) اصحاب خودش را به بردگی نکشید، آنها بسیار عزتمند بودند و خودشان خواستند که بمانند. اگر ولایت چندتا دستور هم می‌دهد برای قدرت بخشیدن به تو و آزاد کردنِ تو است نه برای به‌بردگی کشاندن تو. آیا امکان دارد یک‌کسی نه بندۀ خدا بشود و نه بردۀ دیگران؟ نه؛ امکان ندارد. اگر شما بندۀ خدا نباشید قوی نیستید، وقتی ضعیف باشید حتماً تحت تأثیر دیگران قرار می‌گیرید. 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7532