eitaa logo
منبرک فاطمی
7.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
منبرک فاطمی
چهار نکته در والدین https://eitaa.com/fatemi222/7416 سه تفاوت نفقه_همسر و _پدر و مادر https://eitaa.
اما بحث جایگاه مادر و پنج داستان 👇 واسطه فیض مادر ست https://eitaa.com/fatemi222/11928 تدبیر مادر https://eitaa.com/fatemi222/11929 اینهم خدمت به مادر https://eitaa.com/fatemi222/11930 تاثیر رفتار مادر https://eitaa.com/fatemi222/11931 مادر ریشه ست https://eitaa.com/fatemi222/11932 جایگاه مادر https://eitaa.com/fatemi222/11933 حق مادر https://eitaa.com/fatemi222/11934 مسیحی مسلمان شد https://eitaa.com/fatemi222/11935 همنشین موسی و خدمت به مادر https://eitaa.com/fatemi222/11059 🔺جلوه های مادران شهدا https://eitaa.com/fatemi48/2329 ♦️فضائل حضرت زهرا سلام الله عیلها https://eitaa.com/fatemi222/7061 زحمت انتشار با شما👆
📝یک نفر آمده محضر پیامبر گفت : یا رسول الله! من از آن کثیف ها هستم . از آن همه فن حرف ها هستم.هر فنی بگویی زدم ، هر گناهی بگویی کردم ، هر کثافت کاری بگویی انجام دادم. از آن آلوده ها هستم . چند شب پیش یک جوان آمد پیش من ، همین جملات را گفت گریه هم‌می کرد .و راه چاره می خواست . این شب ها شب های خاص است . یا رسول الله برای منِ کثیفِ هرزه ی همه راه های گناه را طی کرده راه آمرزشی هست؟ خدا من را می آمرزد؟ ♦️فرمودند : بگو ببینم آیا والدینت در حال حیاتند ؟ گفت مادرم به رحمت خدا رفته پدرم زنده است . فرمودند برو به پدرت محبت کن تا خدا همه ی گناهات را بیامرزد. و وقتی برگشت و می رفت پیامبر فرمودند: اگر مادرش زنده بود بهتر بود خدا زودتر می آمرزیدش . چون جوان ها حق مادر سه برابر حق پدر است. https://eitaa.com/fatemi222/6606
📌تدبیر مادر 📝علامه مجلسی ملا محمدتقی ، پدرش رفته بود سفر ، دوتایی می آمدند درس جناب ملاعبدالله شوشتری خودش و داداشش. ملا عبدالله یک روز صدایش زد ، یک وجهی بهش داد گفت این مول را بگیر بده به مادرت برای کمک هزینه ی زندگیتان پدرت در سفر است . گفت اول اجازه بفرمایید من از مادرم اذن بگیرم من مادرم اجازه نمی دهد پول را از شما قبول کنم . مجاز نیستم هر پولی را از شما قبول کنم. ♦️آمد خانه به مادرش گفت ، مادر! استادمان ملا عبدالله شوشتری امروز خواست یک وجهی به ما بدهد برای کمک هزینه ی زندگیمان چه می فرمایید؟ فرمودند : قبول نکن پسرم . گفت چرا مادر ما که احتیاج داریم ؟ 🔷فرمود بابایتان روزی که رفته سفر برای هر روز ما چهارده غاز(واحد پول آن موقع، صدتا یک غاز مثلا) پول گذاشته ، من هم زندگی را تنظیمش کردم با این چهارده غاز ، پول استادت که بیاید تو زندگی ما دو سه روز وضع مارا عوض می کند ماستی سر سفره می آید کباب می آید سبزی اضافه می کنیم میوه می آید ، چهار پنج روز می شویم خوب خور، پول استاد تمام می شود دیگر تو این چهار پنج روز هم ما خوب خور شدیم روز پنجم می خواهیم برگردیم سر سفره ی اول دیگر نمی توانیم آن موقع تو مجبور می شوی بروی خودت این دفعه دستت را دراز کنی بگویی استاد بِده! و این عزت نفس تورا و شخصیت تورا و خانواده ی تورا می شکند. 💠عزَّ مَن قنَع و ذَلَّ مَن طَمع . ذکر نگین انگشتر یکی از معصومین این حدیث شریف بوده : عزتی یافت هرکسی در زندگی قناعت کرد و ذلیل شد هرکسی در زندگی خویش طمع کرد. https://eitaa.com/fatemi222/6606
🧷اینهم خدمت به مادر 📝 شیخ نصیرالدین طوسی آمد به دربار هلاکوخان حسادت بهش ورزیدند مغولها وقتی مادر هلاکوخان از دنیا رفت یکی از علمایشان آمد پیش هلاکوخان گفت قربان اینها معتقدند شب اول قبر سوال و جواب هست خوب است که خواجه نصیر را کنار مادرتان دفن کنید تا ایشان جواب سوالات آن فرشته ها را بدهد مادرتان شاید نتواند. 🔷 اینطور سعایت کردند خواجه نصیر را زنده به گور کنند ایشان هم البته آدم جا افتاده ای بود گفت من حرفی ندارم ولی خود شما که مهمترید اگر لازم باشد کسی دفن بشود من بمانم سوالات شما را جواب بدهم؛ همین آقا را دفن کنید فعلاً جواب سوالاتی که از مادر شما می شود را بدهد ان شالله شما مُردی پاسخگوی سوالات شما باشم و همین باعث شد آن شخص را دفن کردند . خواجه نصیر به آنجا نرسید که این مسئله برایش پیش بیاید چون قبرش کنار قبر امام کاظم علیه السلام هست حسادت به کجا می رساند کار را؟ https://eitaa.com/fatemi222/6606
📌رفتار مادر 📝 یکی ار عرفای بزرگ را نقل می کنند در زندگی اش می گوید:من گاهی حس می کردم در عبادت خود انگار یک خط تاریکی از کسالت می دود عاشق بودم عبادتم در کمال عش و نشاط باشد هر چه هم روی خودم محاسبه کردم دیدم این خط تاریک را من ننداختم آمدم پیش مادرم گفتم در حق من چه کار کردید مادر؟ من در عبادت خود یک خط تاریک روحم می دود تاریک کسالت آور و این کار خود من نیست کار تو است جه کار کردید؟گفت:من کاری نکردم گفتم نه نمی شود تو یک کاری کردی مادر خیلی فکر کرد گفت:راستش پدر تو یک روز مسافرت بود من هم به تو حامله بودم رخت شسته بودم بردم بالای پشت بام پهن کنم پهن کردم آمدم برگردم یک دستمالی روی پشت بام همسایه بود زردآلو رویش گذاشته بود که خشک شود بشود برگه من خیلی هوس زردآلو کردم رفتم یک نصف زرد آلو از آن دستمال برداشتم خوردم تو هم در شکم من بودی گفت:باشد پیدا شد برای کجا است گفت:صاحب زردآلو زنده است؟ گفت:بله الان هشتاد نود سال سن دارد قبلاً هم خانه ی ما در فلان محل بود خانه اش آن جا است بلند شد آمد دم در خانه ی پیرمرد را زد آقا مادر ما به ما حامله بود یک نصف زردآلو زندگی تو رو چهل سال پیش خورد پولش چقدر می شود گفت:حلال است آقا گفت:آمدم دیگر عبادتم آن خط کسالت نبود. https://eitaa.com/fatemi222/6606
📖مادر ریشه است مادر حاتم طائى به نام (عتبه دختر عفيف ) زنى بخشنده بود و تمام اموال خود را به مستحقان مى داد. وقتى برادران او كار او را ديدند كه اموال را به صدقات مى داد، او را از تصرف دارائى خود بازداشتند و گفتند: اموال را تلف مى نمائى و اسراف مى كنى . در مدت يكسال ، او را چيزى ندادند، چون يكسال بگذشت گفتند: او از ندارى رنج بسيار ديده ، حالا بعد از اين ممنوعيت در خرج كردن اموال معتدل و زياده روى نمى كند. يك رمه شتر را به او دادند تا از آن استفاده ببرد. در همان وقت زنى از (هوزان ) كه قبيله اى بزرگ بود، به خدمت مادر حاتم آمده و طبق گذشته از او اطعام و اكرام طلب كرد. مادر حاتم همه آن رمه شتر را به او بخشيد و گفت : در اين مدت (يكسال ) رنج و بى مالى كشيدم ، با خود عهد كردم هر چه بدست آوردم آنرا به صدقه به سائلان و مستحقان و محرومان عطا كنم !(1) یکصد موضوع پانصد داستان https://eitaa.com/fatemi222/6606
🔗جایگاه مادر 📝در تشییع جنازه مادر شیخ انصاری آن عالم بزرگ مدرس صدها مجتهد، مثل بچه ای که مادر از دست‌داده فریاد می‌زد و تو سر خودش می زد . شاگردها رفتند جلو؛ آقای شیخ انصاری استاد و زین حوزه ی نجف شما با این حال مادر پیری داشتید از دنیا رفته این چه حالی است که دارید؟ ♦️فرمود : آنچه که من دارم از شیر این مادر است از تربیت این مادر است از آموزش این مادر است. https://eitaa.com/fatemi222/6606
📜حق مادر 📝 یک جوانی مادرش را در طواف کول گرفته بود می چرخید مادرش سنگین بود ، عرق می کرد می چرخید یهو رسید به پیغمبر خدا؛ یا رسول الله دیگر حقش را ادا کردم؟ ببین روی کولم گذاشتم از این بهتر ؟ حضرت فرمود: حق یک شب به شکم کشیدنت را ادا نکردی حق یک شب ناله زدن ها را ادا نکردی چی حقش را ادا کردی؟ تو فکر کردی حقش با این یکبار کول کردن و ۷ دور چرخیدن تمام شد ؟ https://eitaa.com/fatemi222/6606
↩️مسیحی مسلمان شد زكريا بن ابراهيم كوفى مى گويد: من مسيحى بودم ، مسلمان شدم و در سفر حج به محضر امام صادق (ع ) رسيدم ، و عرض كردم : (من مسيحى بودم و مسلمان شده ام ) امام : از اسلام چه ديدى كه به خاطر آن مسلمان شدى ؟ زكريا: اين آيه (52 شورى ) را در قرآن خواندم كه خداوند به پيامبر اسلام (ص ) مى فرمايد: ما كنت تدرى ما الكتاب و لا الايمان ولكن جعلناه نورا تهدى به من نشاء من عبادنا (تو قبل از اين (وحى ) نمى دانستى كه كتاب و ايمان چيست (از محتواى قرآن ، آگاه نبودى ) ولى ما آن را نورى قرار داديم كه به وسيله آن هر كس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مى كنيم ).(1) امام : خداوند تو را هدايت كند، سپس امام صادق (ع ) سه بار عرض كرد: (خدايا هدايتش فرما!)، آنگاه به زكريا فرمود: پسرجان ! آنچه خواهى بپرس ! زكريا: پدر و مادر و خانواده ام مسيحى هستند، و مادرم نابينا است ، آيا من (كه مسلمان شده ام ) با آنها باشم و در ظرف آنها غذا بخورم ؟ امام : آيا آنها گوشت خوك مى خورند؟ زكريا: نه ، با آنها تماس نمى گيرند. امام : مانعى ندارد، همراه مادرت باش و با او خوش رفتارى كن ، وقتى كه مرد، او را به ديگرى وامگذار، بلكه خودت كفن كن و دفن او را به عهده بگير، و به هيچ كس خبر نده كه نزد من آمده اى ، تا به خواست خدا در سرزمين منى نزد من بيائى . زكريا مى گويد: در سرزمين منى ، به حضور امام صادق (ع ) رفتم ، ديدم مردم به گردش حلقه زده اند، كه گوئى او معلم كودكان بود، گاهى اين و گاهى آن ، سؤ ال مى كردند و حضرت پاسخ آنها را مى داد، هنگامى كه به كوفه باز گشتم ، به مادرم احترام و نيكى مى كردم ، به او غذا مى دادم ، لباس و سرش را مى شستم ، و به او خدمت مى نمودم ، مادم به من گفت : پسر جان آن هنگام كه در دين من بودى آنهمه محبت و خدمت به من نمى كردى ، اكنون اين چه رفتارى است كه از زمانى كه به دين حنيف (اسلام ) گرويده اى به من مى كنى ؟ گفتم : (مردى از فرزندان پيامبرها، مرا به خوشرفتارى با مادر، دستور داده است .) مادم گفت : آيا اين شخص كه به تو چنين دستورى داده ، پيامبر است ؟ گفتم : نه ، بلكه پسر پيامبر(ص ) است . مادرم گفت : بلكه اين آقا پيامبر است ، زيرا پيامبران چنين دستورى (در مورد خوشرفتارى با مادر) مى دهند. گفتم : اى مادر! بعد از پيامبر ما، پيامبر نخواهد آمد، بلكه او پسر پيامبر است . مادرم گفت : دين تو بهترين دين است ، آن را بر من عرضه بدار! من دين اسلام را بر مادرم عرضه داشتم ، او مسلمان شد، و اصول و احكام اوليه اسلام را به او آموختم ، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند، سپس شب بيمار شد، به من گفت : پسر جان ، آنچه به من آموختى ، دوباره بياموز، من آنها را تكرار كردم ، مادرم اقرار كرد و از دنيا رفت ، صبح مسلمانان آمدند و جنازه او را غسل دادند، و من بر جنازه اش نماز خواندم و آن را به خاك سپردم .(2) استاد محمد مهدی اشتهاردی داستانهاى اصول كافى جلدهاى 1 و 2 1-زيرا دريافتيم كه اسلام دين كامل است ، و از شخصى كه به مدرسه نرفته ، صدور چنين دينى ممكن نيست ، پس بر محمد(ص ) وحى مى شده است . 2- همان ، حديث 11، ص 160 - ج 2. https://eitaa.com/fatemi222/6606
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد چهار شهید امروز❣ ❤️دورِت بگردم❤️ 🌴حجت‌الله امیدوار، علی آقازاده، حسین محمدی و سعید کریمی، امروز در حملات رژیم جنایت‌پیشه صهیونیستی به دمشق، به شهادت رسیدند❣۳۰دیماه ۱۴۰۲ 🤲 و بعداز عمری مجاهدت در راه یاری رساندن به مسلمانان مظلوم، ارواح پاکشان در عالی‌ترین درجات ملکوتیان و در محضر مولای متقیان آرام گرفت؛ خوشا به سعادتشان🤲 ❣❤️💔 عرض تبریک و تسلیت به همه‌ی رزمندگان جبهه جهانی مقاومت، بویژه به سپاه رشید پاسداران انقلاب اسلامی و خاصه به قهرمانان فداکار نیروی قدس و به خانواده‌های صبور و سرفراز این شهدای عزیز💔❣ 🔺برنامه معرفتی صالحین👇 https://eitaa.com/fatemi222/11639