eitaa logo
منبرک فاطمی
6.1هزار دنبال‌کننده
987 عکس
884 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷▪️🌷مبارزات امام هادی(ع) در محاصره طاغوت: 🔸درعهد امام هادی (ع) آن بزرگوار می‌تواند حقایقی ناگفته پیرامون جایگاه بلند ولایت ائمه را بیان کند که تا آن زمان امکان بیان چنین معارفی نبود. 🔸زیارت پرمغز جامعه کبیره از یادگارهای امام هادی (ع) است که در آن جایگاه ولایت ائمه موشکافی شده. امام هادی (ع) در مدینه طرفداران پروپا قرصی پیدا کرده بودند، وقتی که هیئتی ازسوی خلیفه به مدینه آمد تا ایشان را باخود به سامرا ببرد مردم آنقدر نسبت به امام علاقه نشان دادند که مأمورین مجبور شدند به مردم توضیح بدهند که قصد توهین به امام ندارند. 🔸عصر متوکل، عصر سیاهی از نظر رفتار با مردم و ائمه (ع) است. به فرمان متوکل زیارت امام حسین (ع) ممنوع شد و چون دید که شیعیان به هر قیمتی که شده خود را به کربلا می‌رسانند فرمان داد تا بارگاه حضرت را به طور کامل منهدم کنند . 🔹امام هادي (ع) برنامه تعيين نمايندگان را كه پدرش امام جواد (ع) اجرا كرده بود، ادامه داد و يك سازمان ارتباطي هماهنگ به وجود آورد. 🔹در مورد یک نماینده خود اینطور سفارش می نمایند: من فرمانبرداري از او را همچون اطاعت از خودم لازم مي دانم . 🔹در نامه دیگری می نویسند: نامه اي به «نضر» نوشتم و به او سفارش كردم كه با تو مخالفت نكند و موقعيت تو را نزد خويش به وي اعلام كردم. به «ايوب» نيز عيناً همين را دستور دادم. همچنين به دوستداران خود در همدان نامه اي نوشته و به آنان تأكيد كردم كه از تو پيروي نمايند و يادآوري نمودم كه ما جز تو وكيلي در آن ناحيه نداريم.(1) 🔸متوكل ساکت ننشست و با عمليات نظامي شدید و دستگيري شيعيان، بعضي از وكلاي امام را در شهرها به زندان انداخت یا زير شكنجه از بین برد (2). 🔸 اما حضرت هادي (ع) با تلاش پخته خويش، اين شبكه را همچنان فعال و پرثمر نگه داشت. 🔸منابع: 1-کتاب اختيار معرفة الرجال، ص 611 حديث1136. 2- شیخ طوسي - كتاب الغيبة - ص212. https://eitaa.com/fatemi222/2280
💠امام هادی(ع) چگونه به شهادت رسیدند💠 🌀حضرت (ع)در8 سالگی، پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهده دار مقام امامت گردید و پس از 33 سال امامت، در سن 41 سالگی در در زمان خلافت معتز به شهادت رسیدند. امامت امام هادی (ع) همزمان با خلافت 6 خلیفه عباسی بود. مقارن بود با 7 سال باقیمانده از خلافت معتصم برادر مأمون، واثق پسر معتصم به مدت 5 سال، متوکل برادر واثق 16 سال، منتصر پسر متوکل به مدت 6 ماه، مستعین پسر عموی منتصر 4 سال و معتز پسر دیگر متوکل که سه سال خلافت کرد. امام هادی پس از گذشت یکسال از خلافت معتز در سامرا مسموم شده و به شهادت رسید و جسم پاک حضرت، در سامرا در خانه مسکونی حضرت مدفون گردید. نکته مهم در شهادت امام هادی (ع) این است که حضرت در سامراء به سبب کنترل بسیار شدید و خفقان حاکم و منع دوستان و شیعیان از دیدار با حضرت و عقوبت سخت متخلفین حتی نزدیکترین یاران امام نیز از حال و وضع امام بی خبر یا بسیار کم اطلاع بودند. و به همین دلیل است که منابع اشاره دقیقی به نحوه شهادت امام ندارد. منابع فقط شهادت حضرت در زمان معتز را ذکر کردند بدون ذکر زمان دستور خلیفه به مسموم کردن و اینکه چه کسانی مأمور این جنایت شدند و چه زمانی این عمل پلید از آنان سر زد. حتی در روز شهادت حضرت هم اتفاق نظر نیست. امام هادی (ع) در طول دوران امامت خود از سرکشان و حاکمان فاسد بنی عباس رنجها و محنتهای زیادی کشید. در این میان متوکل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلی گوی سبقت را از دیگران ربود. متوکل وجود امام هادی (ع) را خطر بزرگی برای حکومت خویش احساس میکرد، از این رو، تصمیم گرفت تا با دو روش همزمان در یک اقدام، از بحرانی تر شدن اوضاع جلوگیری کند. یکی حمله به یاران امام و نابود کردن آثار شیعیان به گونهای که قبر مطهر امام حسین (ع) را نیز تخریب کرد(خانه هاى بسيارى كه در اطرافش ساخته بودند، ويران و با زمين يكسان نمودند و دستور داد كه آب به حرم امام بستند و زمين قبر مطهر را شخم و زراعت كنند تا به كلى فراموش شود) و دوم دور کردن امام از مدینه که پایگاه سازمان تشیع بود. عبد الله بن محمد فرماندار مدینه از دشمنان اهل بیت بود و از امام نزد متوکل سعایت میکرد و پیوسته قصد آزار آن جناب را داشت. امام هادی (ع) در نامهای به متوکل، سعایت و دروغگویی او را یاد آوری کرد، ولی متوکل که زمینه را برای تبعید امام از مدینه و تحت نظر گرفتن مناسب میدید در نامهای ظاهرا محترمانه از حضرت خواست به سامرا بیاید. نامه متوکل رسید و حضرت آماده رفتن به سامرا شد، وقتی آن حضرت به سامرا رسید، متوکل‌ ( با آن همه وعده و احترام که در نامهاش بود) یک روز خود را پنهان کرد و آن حضرت را در کاروانسرایی که به کاروانسرای گداها معروف بود فرود آورد. سپس متوکل دستور داد‌ حضرت را کاملا تحت نظر گیرند و خانهشان را محاصره کرده و مانع دیدار شیعیان با ایشان و استفاده دانش پژوهان از آن سرچشمه علم و معرفت کرد و حتی ایشان را در تنگنا و محاصره اقتصادی قرار داد و رساندن حقوق شرعیه وهدایا را ازداخل و خارج بر حضرت ممنوع کرد و متخلفان را عقوبتی سخت نمود. این وضعیت جز در حکومت شش ماهه منتصر تا زمان شهادت امام ادامه داشت ودر زمان معتز شدت گرفت. یکی دیگر از سختگیریهای متوکل در آزار امام هادی(ع)این بود که گاه و بی گاه به مأموران خود دستور میداد تا ناگهانی به خانه امام ریخته و آنجا را بازرسی کنندبه امید آنکه سلاح یا مدرکی دال بر فعالیت ایشان علیه حکومت بدست آورند.لکن در این حملههای شبانه جز کتابهای علمی و ادعیه چیزی یافت نمیشد. گاهی متوکل فرمان میدادحضرت را در هر حالتی که هست به دربار آورند. دریکی از این احضارها امام در حالی بر متوکل وارد شدکه او مست و لا یعقل در کنار جامها و سبوهای شراب و در میان گروههای خنیاگر ورقاصه افتاده بود.امام بی توجه به موقعیت خطیر و خطرات احتمالی به شدت او را سرزنش و ملامت کرد و به نصیحت گویی و یاد‌آوری قیامت پرداخت و فسق وفجور و می خوارگی و بدکارگی او را محکوم ساخت. موکل بر آشفت و دستور داد ایشان را در زندان محبوس سازند. حضرت روانه زندان شد و شخصی از حضرت شنید که میفرمودند: انا اکرم علی الله من ناقه صالح و سپس این آیه را خواندند‌«تمتعوا فی دارکم ثلاثة ایام ذلک وعد غیر مکذوب» بیش از سه روز نگذشت که متوکل به دست فرزندش منتصر به هلاکت رسید. منتصر گر چه بر امام سخت نگرفت ولی این آرامش نسبی امام و شیعیان پس از شش ماه تمام شد و دوباره آزار و حصر و شکنجه و قتل راهکار اساسی خلافت در مقابل شیعیان بود. امام هادی (ع) با حاکمان ستمگر سازش نکرد و آنها از مبارزه منفی وعدم همکاری حضرت هراس داشتند و رنج میبردند تا اینکه تنها راه خویش را خاموش کردن نورخدا پنداشتند و بدین ترتیب امام هادی(ع) نیز مانند امامان پیشین به مرگ طبیعی از دنیا نرفت بلکه در زمان معتز مسموم گردید. 🆔 @nahjolbalagheeiha
🔻دشمنی با روزها🔻 شخصی از امام هادی (ع) سوال کرد، اینکه پیامبر اکرم (ص) فرمودند: ⚡️ «لا تُعادُوا الْأیّامَ فَتُعادیکُم.» با روزها دشمنی نکنید، که آنها نیز با شما دشمنی می‌کنند. ⁉️منظور از این حدیث چیست؟!🤔 امام هادی (ع) فرمودند: منظور از ایّام (روزها) ما هستیم. و هر روز هفته به نامِ یکی از ما است. شنبه👈 به نام رسول الله (ص). یکشنبه👈 به نام امیر المؤمنین و حضرت فاطمه. دوشنبه👈 به نام حسن و حسین. سه شنبه👈 به نام علی بن الحسین، محمّد بن علی و جعفر بن محمّد. چهارشنبه👈 به نام موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمّد بن علی و من (علی بن محمّد علیهم السلام). پنج شنبه👈 به نام فرزندم حسن عسکری. و جمعه 👈 به نام فرزندِ فرزندم (حجّة بن الحسن علیه السلام) است. سپس امام هادی (ع) فرمود: ❌این است معنای ایّام و روزها. پس با آنها در دنیا دشمنی نکنید، که آنها در آخرت با شما دشمنی می‌کنند. 📚 کتاب جمال الاسبوع، سید ابن طاووس، صفحه ۲۵. ✨✨✨✨✨ 🍃 به همین مناسبت، برای هر روزِ هفته، در کتاب مفاتیح الجنان زیارتهایی نقل شده، که در واقع توسل به ائمه همان روز است. ✅️ مرحوم جواد آقا ملکی تبریزی، در کتاب المراقبات، از ائمه هر روزِ خاص به «نگهبانِ روز» تعبیر می‌کند، و در چندین جای کتاب المراقبات اشاره می‌کند که: هر روز با نگهبان یا نگهبانانِ آن روز (یعنی اهلبیت) مناجات کنید، و به آنان توسّل کنید، تا آنها مراقب شما باشند و به شما کمک کنند که گناه نکنید. و از آنها بخواهید که نزد پروردگارِ عالم شفیع شما باشند، و برای کوتاهی‌ها و نقص‌های آن روزتان از نزد خدا طلب بخشش کنند.😇❤️ @talangoremazhabi
🔰راحت طلبی در نگاه امام هادی(ع) 🔹ملاک خواستگاری، راحت طلبی ؛ شدن به انگیزه حقوق بخور نمیر، مصداق راحت طلبی • ❌در فرهنگ جامعه هم همینطور است. پسر میرود برای خواستگاری. خب حرفهاش چیست؟ در جایی استخدام شدند. خوب است دیگر، پولش میرسد. خانوادۀ دخترخانم دیگر به اینکه آقا 🚼 چیست. ↪️در حالی که این جوان خیلی از پولش است، مگر این دختر را داری میدهی به پول او؟ داری میدهی به ایشان. بگو خب استخدام شدی، هم هستی یا نه؟ ⭕️یا خودت را آویزان کردی به یک حقوق بخور و نمیر؟ اگر ثابت کرد سختکوش است، تربیت شده برای سختکوشی، دخترت را بهش بده؛ و اّلا استخدام رسمی بودن نیست. آیا همین که استخدام است و میرسد خوب است؟ حالا هر شل و ول و تنبلی داشته باشد، اشکال ندارد؟! • ⭕️آیا استخدام بودن به این معنی که از یک جایی یک حقوق مستمر بیاید، این در ما ارزش شده است؟ نه بودن؟! این فرهنگ معلوم است اشکال دارد. ⭕️وقتی فرهنگ اینجوری شد، آن وقت در این شما میخواهی بگویی آقا بلند شو برای ؟ بابا! حرف زور میزنی. این برای خودش بلند نمیشود، برای خدا بلند شود؟ ⭕️➕➕ امام هادی )ع( میفرماید مَنْ کَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَکْسَلُ ؛ کسی که حال ندارد برای خودش بدود، برای آخرت خودش بیشتر حال . ⭕️ راحت طلبی را باید به عنوان یک گرایش و قوی علیه اش قیام کرد. https://eitaa.com/fatemi5/1393
✅ویژه کسانی که سنگ بر سینه میزنند روزی امام (ع) با گروهی از یاران خود در مسجد مقدس پیامبر(ص) نشسته بودند. 🔺گروهی از صوفیه وارد مسجد النبی(ص) شدند و گوشه ای از مسجد را برگزیده، دور هم زدند و با حالتی ویژه، مشغول تهلیل گردیدند. امام (ع) با دیدن اعمال فریب کارانه آنها، به یاران خود فرمودند: 🔻 "به این جماعت حیله گر و دو رو توجهی نکنید. اینان همنشینان و ویران کنندگان پایه های استوار دین اند. برای رسیدن به اهداف تن پرورانه و رفاه طلبانه خود، چهره ای زاهدانه از خود نشان می دهند و برای به دام انداختن مردم ساده دل، شب زنده داری می کنند.   🔺به راستی که اینان مدتی را به گرسنگی سرمی کنند تا برای زین کردن، استری بیابند. اینها لا اله الاّ اللّه نمی گویند، مگر اینکه مردم را بزنند و کم نمی خورند، مگر اینکه بتوانند کاسه های بزرگ خود را پر سازند و دلهای ابلهان را به سوی خود جذب کنند. با مردم از دیدگاه و سلیقه خود درباره دوستی خدا سخن می گویند و آنان را رفته رفته و نهانی در چاه که خود کنده اند، می اندازند.   🔻همه این وردهایشان، سماع و کف زدنشان و ذکرهایی که می خوانند، آوازه خوانی است و جز و نابخردان، کسی از آنان پیروی نمی کند و به سوی آنان نمی یابد. 🔺 هر کس به آنها برود، چه در زمان زندگانی آنان و چه پس از مرگ آنها، گویی به زیارت و همه بت پرستان رفته است و هر کس هم به آنان کمک کند، مانند این است که به پلیدانی چون یزید و معاویه و ابوسفیان یاری رسانده است."   🔺وقتی سخنان امام (ع) به اینجا رسید، یکی از حاضران با انگیزه ای که امام (ع) از آن آگاهی داشت، پرسشی مطرح کرد که سبب ناراحتی ایشان شد. او پرسید: "آیا این گفته ها در حالی است که آنان به حقوق شما اقرار داشته باشند؟"   🔻امام (ع) با تندی به او نگریست و فرمود: "دست بردار از این پرسش! بدان که هر کس به حقوق ما اعتراف داشته باشد، هرگز این چنین مشمول و طعن و لعن ما نمی شود. آنان که این اعمال را انجام می دهند و به حقوق ما نیز اعتراف دارند، پست ترین طایفه صوفیان اند؛ چرا که صوفیان با ما اند و راهشان نیز از ما جداست. آنها یهودیان و نصرانیان امت اسلام اند. همین ها هستند که سعی در خاموش کردن نور الهی دارند؛ ولی خداوند نورش را بر همگان به طور کامل خواهد تاباند، هر چند که کافران ناخشنود باشند." این روایت در دهها کتاب از منابع معتبرنقل شده است @a_fatemi24 https://eitaa.com/fatemi222/2284
باسمه تعالی 🔰پست ترين اخلاق چيست؟ (به_یاد _امام_هادي عليه السلام) 🌹امام هادي عليه السلام مي فرمايند 📌الْبُخْلُ أَذَمُّ الْأَخْلَاق‏ بخل ، پست ترين اخلاق هاست [بحار الأنوار؛جلد ‏69؛صفحه: 199] ✏️به عنوان مثال: بسياري از مردم خانه هاي وسيعي دارند و در مقابل افرادي هستند كه خانه هايشان كوچك است ونيز پول گرفتن تالار براي عروسيشان را ندارند ، چه مي شود عروسي در آن خانه هاي بزرگ گرفته شود بسياري در انبار منزل و مغازه يشان بخاري ، يخچال ، فريزر و ... دارند و در مقابل بسياري از داشتن اينها محرومند بسياري كتاب مي نويسند ؛ اما اجازه نمي دهند كسي از آن استفاده كند بسياري مغازه اي پيدا مي كنند كه اجناس را ارزان مي فروشد ، اما به ديگران نمي گويند به راستي چرا برخي از ما اينقدر بخيل هستيم؟؟؟ 📙داستانك: تاجرى تهرانى منشى متدينى داشت. ساعت‏هاى آخر عمر تاجر رسيده بود. منشى از روى دلسوزى حضرت آيت ‏اللّه العظمى خوانسارى را بر بالين تاجر آورد تا بلكه نفسش اثر كند و خوش عاقبت بميرد. آيت ‏اللّه خوانسارى هرچه پيرمرد را موعظه كرد و فرمود: در آستانه مرگ هستى اين همه سرمايه دارى، اين همه فقير و محروم چشم انتظارند، كارى براى خودت بكن. تاجر گفت: آقا هركارى مى‏كنم نمى ‏توانم ازپول ، دل بكنم. آيت‏ اللّه خوانسارى هنوز از منزل آن شخص بيرون نرفته بود كه تاجر مُرد.[خاطرات حجت الاسلام قرائتى؛جلد ‏2 ، صفحه : 61] 🔹داستانک از بخیلی پرسیدند،براي اين آيه خاطره اي هم داري ؟ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ؛با هر سختي گشايش است ؛ گفت : این‌که مهمانی ناگهان سر سفره برسد، اما روزه باشد https://eitaa.com/fatemi5/1182
احسان امام هادی علیه السلام👆
شبهات اعتقادی زمان امام هادی علیه السلام👆
دعای امام به اصفهانی👆
آداب خواب در کلام امام👆
۴ اقدام امام هادی علیه السلام👆
۳فضلیت امام هادی علیه السلام👆
مبارزات امام👆
دلیل شهادت امام👆
دشمنی با روزها😳 👆
راحت طلبی در نگاه امام هادی علیه السلام👆
ویژه آنها که سنگ تصوف به سینه میزنند👆
بخل در کلام امام👆
سلام به بهانه سالروز شهادت امام علیه السلام مباحثی در این کانال 👇 https://eitaa.com/fatemi5/2298 جمع آوری شده. طلاب عزیز میتوانند مطالب فاخر خود را جهت نشر ارسال نمایند
حکایت 📖 امام هادي عليه السلام و نجات جان يونس نقاش ✍ روزي يونس نقاش با دل ترسان و مضطرب نزد امام هادي عليه السلام رفت و گفت: «اي آقاي من، تو را درباره خانواده‌ام سفارش به نيکي مي‌کنم.» ✍ امام فرمود: «چه خبر شده؟» يونس گفت: «تصميم گرفتم از اين جا بروم.» امام هادي عليه السلام در حالي که تبسمي بر لب داشت فرمود: «چرا؟» ✍ يونس گفت: «موسي بن بغا (يکي از مقامات حکومت بني‌عباس) نگيني به من سپرد که بسيار ارزشمند و قيمتي است و از من خواست روي آن نقشي حک کنم. موقع کار اين نگين دو نيم شد. فردا قرار است آن را تحويل بدهم و در اين صورت يا هزار تازيانه مي‌خورم يا مرا مي‌کشند.» ✍ حضرت هادي عليه السلام فرمود: «به منزلت برگرد. تا فردا جز خير چيزي نخواهد بود.» ✍فردا يونس دوباره ترسان و لرزان خدمت امام هادي عليه السلام رسيد و اظهار داشت: «مامور آمده و نگين را مي‌خواهد.» امام فرمود: «برگرد که جز خير نخواهي ديد.» يونس پرسيد:«اي آقاي من، به او چه بگويم؟» ✍ امام تبسمي کرد و فرمود: «برگرد و به آنچه به تو مي‌گويد گوش بده. جز خير نخواهد بود.» يونس رفت و پس از مدتي با لبان خندان بازگشت. به امام گفت: «اي سيد من! مامور مي‌گويد کنيزانم با هم اختلاف دارند. آيا مي‌تواني اين نگين را دو نيمه کني تا ما نيز تو را بي‌نياز کنيم؟» ✍ امام هادي عليه السلام خشنود شد و رو به آسمان عرض کرد: 💢 «خدايا حمد از آنِ توست که ما را از آن گروهي قرار دادي که تو را ستايش کنند.»
❌ از خدا شکایت داری؟ 🔹 از أبو هاشم جعفرى روایت شده است كه گفت: 🔹 تنگدستى سختى بر من عارض شد. از این رو برای شکایت، به سوى امام ابو الحسن علىّ بن محمّد( علیه السلام) رفتم و اذن ورود به محضر آن امام خواستم. 🔹 آن حضرت اجازه ی ورود دادند. وقتی نشستم، فرمودند: «اى أبا هاشم! می خواهى كدام نعمت از نعمتهائى را كه خدا به تو بخشیده است، شكر گوئى؟!» در این حال من سر به زیر افكندم و خاموش ماندم؛ زیرا نمی دانستم كه در جواب آن امام چه بگویم. 🔹 امام دوباره رشته ی سخن را بر دست گرفتند و فرمودند: «خداوند عزّ و جلّ، ایمان را نصیب تو ساخت، از این رو بدنت را بر دوزخ حرام ساخت. و سلامت را روزیت كرد، از این رو تو را در طاعت خود یارى فرمود. و قناعت را بهره ی تو فرمود و از این رو تو را از بى ‏آبروئى مصون داشت. اى أبا هاشم! من از این رو بر این گونه با تو آغاز سخن كردم كه گمان بردم كه تو می خواهى از كسى كه این چنین با تو رفتار كرده است، نزد من شكایت كنى. اكنون امر كرده‏ ام كه صد دینار در اختیار تو قرار دهند. پس آن را بستان!» 📚📚 ترجمه من لا يحضره الفقيه، نشر صدوق، 1376، ج‏6، ص 350.
روضه 😭 ▪️😭▪️ ع🖤 نیمۀ شب امام رابردند خانه و خانواده مضطرب است نگرانِ امامِ هادی شد سامرا بی قرار و ملتهب است😔 من بمیرم که پیش چشمانش سَبِّ جدِّ گرامی اش کردند دل هفت آسمان به درد آمد بس که بی احترامی اش کردند😭 می بَرَندش بدونِ عمامه غربت از چشمهاش معلوم است خوب که ، در رُخش نگاه کنی مثل جدّش علیست مظلوم است😭 جان به قربان آن امامی که دستهایش به غصه زنجیر است علتِ بردنش به بزم شراب به گمانم به قصد تحقیر است😔 متوکل مقابل حضار اندکی آمد و توقف کرد بی حیا از شرابِ در دستش به امام دهم تعارف کرد😔 خواست تا که امام هادی را نحوهء دیگری عذاب دهد گفت با او که شعر میخوانی منتظر ماند تا جواب دهد😔 حضرتش قصد شعر خواندن کرد کرد آغاز معجزاتِ کلام سخنش مثل تیغ حیدر بود محشری شد به پا زِ شعر امام😔 بر سرِ دشمنش خراب ، آقا گویی آن خانۀ مجلل کرد شعرها در مَذَمّتِ دنیا عیش او را به غم مبدل کرد😭 متوکل که منقلب گردید در خود احساس روسیاهی کرد لااقل در میان آن مجلس از امام آمد عذرخواهی کرد😭 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین
امام هادی علیه السلام ‌نقاش👆
گلایه از خدا👆
روضه👆