eitaa logo
منبرک فاطمی
6.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
(به بهانه ولادت امام سجاد عليه السلام) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليهما السلام يَقُولُ: إِنَّ الْمَعْرِفَةَ بِكَمَالِ دِينِ الْمُسْلِمِ ...وَ صَبره ... امام صادق عليه السّلام فرمودند: على بن الحسين عليهما السّلام مى‏فرمود: كمال دين مؤمن از چند چيز شناخته مي شود كه يكي از آنان صبر است منبع :بحار الأنوارجلد ‏2صفحه 129 ✍️داستان : در شهري عالمي بود كه به صبور بودن شهرت داشت. چند جوان در آن شهر با هم شرط مي بندند كه آن عالم را عصباني كنند . شب هنگام ساعتي بعد از آنكه چراغ اتاق عالم خاموش مي شود و اطمينان پيدا مي كنند كه عالم كاملا خواب است , يكي از آنان به در خانه عالم مي رود و زنگ مي زند , عالم مي آيد و در را باز مي كند ؛آن جون بعد از احوال پرسي مي گويد سوالي داشتم . - بفرماييد , در خدمتم - ببخشيد سوالم را فراموش كردم و بعد مي رود باز ساعتي مي گذرد و دوباره درِ خانه عالم را مي زند و مجددا بعد از آمدن عالم مي گويد : سوالم را فراموش كردم ساعتي ديگر مي گذرد و براي بار سوم در خانه عالم را مي كوبد , چون عالم به در خانه مي آيد آن جوان مي گويد :تا سوالم را فراموش نكردم بپرسم؟ - بفرماييد - مي خواستم بدانم مدفوع چه مزه اي دارد؟ - اولش شيرين , بعدش ترش , و بعد از آن تلخ جوان با تعجب مي پرسد "مگر شما خورده ايد ؟ " - نه ؛ اول روي آن مگس مي نشيند, پس شيرين است ؛ بعد از آن پشه مي نشيند , پس ترش است؛ و بعد از آن كرم مي گذارد , پس تلخ است جوان سر به زير مي اندازد و بر مي گردد https://eitaa.com/fatemi5/2500
🌹قال علي بن الحسين عليهما السلام: مَنْ قَنِعَ بِمَا أَقْسَمَ اللَّهُ لَهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاس‏ هر كس قناعت كند به آنچه خدا به او داده است از بى‏نيازترين مردم مى‏باشد منبع:بحار الأنوارجلد ‏66صفحه 402باب 38 ✍️داستان: روزی (شبلی) به مسجد رفت تا نماز بخواند ، در آن مسجد کودکان مشغول کتابت بودند . وقت نان خوردن آنها بود و با هم نان میخور دند . دو کودک ، نزدیک شبلی نشسته بودند ، یکی پسر ثروتمندی بود و دیگری فرزند فقیری . پسر ثروتمند مقداری حلوا داشت و پسر فقیر ، مقداری نان خشک ، پسر ثروتمند حلوا می خورد و پسر فقیر از او حلوا می خواست . پسر ثروتمند به پسر فقیر گفت: اگر حلوا می خواهی باید سگ من باشی . و او قبول کرد .! پسر ثروتمند گفت : پس صدای سگ در آور ! آن بیچاره ، صدای سگ در آورد و او مقداری حلوا پیش پسر فقیر انداخت . و این کار چند بار تکرار شد .. شبلی به آنها نگاه میکرد و می گریست ! مریدان از او پرسیدند : برای چه گریانی ؟ گفت: نگاه کنید که طمع چه بر سر مردم می آورد ، اگر آن پسر فقیر به همان نان خشک قناعت می کرد و به حلوای آن پسر طمع نمی ورزید ، هرگز سگ فردی همانند خود نمی شد https://eitaa.com/fatemi5/2501
✍️(به بهانه ميلاد امام سجاد عليه السلام) عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا قَالَ: إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ يُشْرِفُ عَلَى جَمِيعِ جَوَارِحِهِ كُلَّ صَبَاحٍ فَيَقُولُ كَيْفَ أَصْبَحْتُمْ فَيَقُولُونَ بِخَيْرٍ إِنْ تَرَكْتَنَا وَ يَقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِينَا وَ يُنَاشِدُونَهُ وَ يَقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ‏ وَ نُعَاقَبُ بِكَ 🌹ابو حمزه از على بن الحسين عليها السّلام روايت مى‏كند كه فرمود: زبان آدم هر روز متوجه اعضاء مى‏گردد و مى‏گويد: چگونه وارد صبح شديد، آنها مى‏گويند خوب هستيم در صورتى كه دست از ما باز دارى، آنها مى‏گويند از خداوند بترس و ما را رها كن و بعد به او مى‏گويند ما بوسيله تو مستوجب ثواب و عقاب مى‏شويم. منبع:بحار الأنوارجلد 68صفحه 302باب 78 السكوت و الكلام ... ✍️خداوند در قرآن كريم مي فرمايد : ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ (سوره ق 18) انسان هيچ سخنى را بر زبان نمى‏آورد مگر اينكه همان دم، فرشته‏اى مراقب و آماده براى انجام مأموريت(و ضبط آن) است ✍️داستان : سلیمان جنی را مامور کاری کرد و در تعقیب او جنی را فرستاد جن دوم بازگشت و آنچه دیده بود برای سلیمان تعریف کرد و گفت دیدم جن را که وارد بازار شد به آسمان نگاه کرد بعد سرش را به طرف راست وچپ چرخاند و بعد سرش را به پایین انداخت و رفت سلیمان جن اول را احضار کرد و دلیل این حرکاتش را جویا شد او عرض کرد :هنگامی که وارد بازار شدم به آسمان نظر کردم و دیدم فرشتگان در آسمان ناظر هستند به سمت چپ و راست نظر کردم و مردم را مشغول صحبت کردن های بی مورد دیدم , آنگاه سرم را از خجالت به زیر انداختم. https://eitaa.com/fatemi222/2502
✍️( به بهانه ولادت امام سجاد عليه السلام) يكي از يادگارهاي امام سجاد عليه السلام ي كامله ي سجاديه است ما مي توانيم در لحظاتي كه كاري نداريم (مانند زمانهايي كه در صف بنزين يا گاز منتظريم و يا در مغازه وحتي پشت چراغ قرمز و...) اين دعا ها را بخوانيم به عنوان مثال همين دعاي 34 صحيفه كه خواندن آن يك دقيقه و پنجاه و پنچ ثانيه بيشتر طول نمي كشد دعايي كه امام "هنگامى كه كسى را به رسوايى گناهى گرفتار مى‏ديد " مي خواند 👌متن اين دعاي شريف و زيبا اى خداوند، حمد باد تو را كه گناهان را مى‏دانى و مى‏پوشانى. حمد باد تو را كه بر حال درون ما آگاهى و ما را عافيت عطا مى‏كنى. اى خداوند، ما همگان در پى عيب و عار بوده‏ايم و حال آنكه تو ما را بر زبانها نيفكنده‏اى، مرتكب گناهان بزرگ شده‏ايم و حال آنكه تو رسوايمان نساخته‏اى. در نهان بديها كرده‏ايم و حال آنكه تو كسى را بر بديهاى ما راه ننموده‏اى. بسا كارها كه نهى فرموده‏اى و ما به جاى آورده‏ايم. بسا كارها كه فرمان داده‏اى و ما را بر آنها آگاه ساخته‏اى، و ما تجاوز ورزيده‏ايم. بسا گناهان كه در كسب آن كوشيده‏ايم و بسا خطاها كه مرتكب شده‏ايم و تنها تو از آن آگاه بوده‏اى نه نگرندگان و تو از هر كس ديگر به افشاى آن تواناتر بوده‏اى. اى خداوند، عافيت تو چونان پرده‏اى بر روى چشمانشان فرو افتاد و چون سدى راه گوشهايشان را بگرفت. اى خداوند، چنان كن كه هر عيب ما كه پوشيده داشته‏اى و هر گناه كه نهان كرده‏اى، ما را اندرز دهنده‏اى شود كه از اخلاق بد و ارتكاب خطاها بازمان دارد و به سوى توبه‏اى محو كننده گناهان براند و به آن راه كه پسند توست بكشاند. اى خداوند، زمان توبه ما نزديك گردان و به غفلت گرفتارمان مساز، كه ما به تو مى‏گراييم و از گناهان توبه مى‏كنيم. بار خدايا، درود بفرست بر آن برگزيدگان از ميان آفريدگانت: محمد و عترت او، آن پاكان و گزيدگان، و چنان كه خود فرمان داده‏اى ما را نيوشنده سخن ايشان و فرمانبردار حكم ايشان قرار ده. منبع:صحيفه سجاديه https://eitaa.com/fatemi5/2503
✍️خوف از حساب روز قیامت در صفحه دیگرى از زندگى امام سجاد(ع) مى ‏خوانیم: او یکى از غلامان آزاد کرده ‏اش ‏را سرپرست رسیدگى به مزرعه ‏اى نموده ‏بود، روزى براى دیدن آن مزرعه به آن جا رفت‏ مشاهده کرد که بر اثر سهل ‏انگارى غلام آسیب فراوانى به آن مزرعه وارد شده است،ناراحت‏ شد و براى تنبیه غلام، یک بار تازیانه ‏اى به او زد. پس از این کار پشیمان‏ شد، وقتى که آن حضرت به خانه بازگشت، شخصى را نزد آن غلام فرستاد تا او را به‏ حضورش بیاورد، آن شخص پیام امام را به او ابلاغ کرد، غلام به محضر امام سجاد(ع) آمد، دید امام خود را برهنه کرده، و تازیانه ‏اش را پیش رویش انداخته است. غلام ‏گمان برد که امام مى‏ خواهد او را مجازات کند، از این رو به شدت ترسید، ولى‏ ناگاه دید امام سجاد (ع) آن تازیانه را برداشت و به غلام داد و فرمود: «اى مرد امروز کارى از من در مورد تو سرزد که سابقه نداشت، لغزشى بود که رخ داد، اینک ‏این تازیانه را بگیر و همان گونه که به تو زدم به من بزن و از من قصاص کن.» غلام گفت: سوگند به خدا جز این گمان نداشتم که مرا مجازات کنى که سزاوار آن هستم، تا چه رسد به این که من از تو قصاص کنم. امام سجاد(ع) فرمود: عزیزم! تازیانه را بردار و قصاص کن، غلام گفت: معاذالله! هرگز چنین نکنم، تو را (اگر لغزشى بود) بخشیدم. این گفت و گو به ‏طور مکرر بین امام سجاد(ع) و آن غلام رد و بدل شد، هنگامى که امام(ع) دید آن غلام از قصاص کردن خوددارى مى ‏کند به او فرمود: «اما اذا ابیت فالضیعه صدقه‏ علیک; هان آگاه باش اکنون که از قصاص خوددارى مى‏ کنى آن مزرعه را به تو انفاق ‏کردم، مال تو باشد.» سپس امام سجاد(ع) آن مزرعه را در اختیار آن غلام گذاشت. https://eitaa.com/fatemi5/2504
💎توجه عمیق به بینوایان «مرحبا بمن یحمل زادى الى الاخره; آفرین به کسى که توشه مرا به سوى آخرت حمل‏ مى ‏کند.» یکى از شخصیت‏هاى عصر آن حضرت به نام زهرى مى ‏گوید: در یک شب سرد و تاریک زمستانى امام سجاد(ع) را دیدم; بار آرد و هیزم بر پشت گرفته بود و عبور مى ‏کرد، پرسیدم: این بار چیست؟ فرمود: قصد سفر دارم، این توشه راه سفر است که آماده کرده ‏ام تا به محله حریز ببرم. غلام خود را به آن حضرت معرفى نمودم و عرض کردم: «شما زحمت نکشید، این غلام من است که آن بار شما را حمل مى ‏کند.» فرمود: نه. عرض کردم: پس اجازه بدهید خودم ‏آن را حمل کنم، فرمود: «من زحمتى را که موجب نجات من در سفر خواهد شد، و پیمودن راه سفر مرا نیکو کند، از خود دور نمى کنم.» پس از چند روزى او را در مدینه دیدم، پرسیدم شما فرمودید به مسافرت مى ‏روم، پس چرا مسافرت نکردى؟ فرمود: اى زهرى، منظورم از مسافرت، آن سفرى که تو گمان کردى نبود، بلکه منظورم سفر مرگ بود که خود را براى آن آماده مى‏ ساختم، آن‏گاه فرمود: «انما الاستعداد للموت تجنب الحرام و بذل الندى فى الخیر; همانا آمادگى براى ‏سفر مرگ، اجتناب از کارهاى حرام، و بخشش عطایاى نیک به مردم است.» آن حضرت بر همین اساس از بیماران عیادت مى ‏کرد، و اگر با خبر مى ‏شد که آنها مقروض هستند،قرض آنها را ادا مى ‏نمود، چنان‏که روایت ‏شده شنید که «محمدبن اسامه‏» بیمار و بسترى شده، به عیادتش رفت، وقتى فهمید او مقروض است و دوست دارد قبل از مرگش،قرض‏هایش پرداخته شود، همه قرض‏هاى او را برعهده گرفت و پرداخت. پس از آن که آن بزرگوار مهربان، به شهادت رسید، هنگامى که پیکر پاکش را غسل‏ مى ‏دادند، خراش‏هایى در پشت مبارکش دیدند، بعضى از حاضران از علت آن پرسیدند،یکى از حاضران پاسخ داد: «این سیاهى ‏ها و خراش‏ها از آثار انبان‏هاى طعام است که آن حضرت آن را به طور مکرر حمل مى ‏کرد و به خانه مستمندان مى ‏برد، و نیز از آثار آب‏کشى آن حضرت از چاه ‏است که براى همسایگان، از آن چاه آب مى ‏کشید، و اینک جاى طناب آب‏کشى در پشتش ‏باقى‏ مانده است‏». https://eitaa.com/fatemi5/2505
✍️رفتار با کودک از منظر امام سجاد (ع) از منظر امام سجاد (ع) رفتار با کودکان باید با مهربانی عطوفت رحم و شفقت توام باشد و آنان بیش از هر کس به نوازش و مهربانی نیازمندند و باید مورد تفقد قرار گیرند و اگر ناروایی نیز از آنان سر زد و سخنی ناسنجیده از آنان شنیده شد باید تحمل کرد و روی بر آنان ترش نکرد مگر د رمقام تادیب و این روشی است که مسنون پیامبران عالی مقام و معمول رهبران کرام بوده است. چنان که در اخلاق و سیره رسول خدا آمده است: چون از سفر بازمی گشت کودکان به دیدارش می شتافتند نبی اکرم می ایستاد و آنان را می فرمود تا از سر و دوش او بالا روند و آنان چنین می کردند و نیز اصحاب را می فرمود تا برخی از کودکان را به دوش کشند و چه بسا پس از آن خردسالانی که بدین مقام نایل شده بودند و مورد تفقد رسول الله قرار گرفته بودند بر یکدیگر تفاخر می کردند و می گفتند مرا رسول الله در آغوش گرفت و تو را بر پشت و دیگری بر همسالان خود برتری می فروخت و می گفت:پیامبر به اصحابش امر می فرمود تا تو را بر پشت حمل کنند و حال آن که حضرت شخصا مرا در بر گرفت و نوازش کرد. منبع : رساله حقوق امام سجاد (ع) ، شرح نراقی ص 317 (ع) https://eitaa.com/fatemi222/2506
📌اخلاق فردی و اجتماعی امام سجاد(ع) ✍️برخورد امام با دشنام گو 👈در جامعه امروز بسیاری از پرسش ها و شبهات و حتی عنادها و دشمنی ها خاستگاه دیگری دارد که به شکل اهانت به دین و مذهب و افراد و اشخاص خودنمایی می کند. بارها خود و دوستان دیگر دیده اید که شخصی درباره جبر و اختیار و یا عدالت خدا پرسش و شبهه ای را مطرح می سازد که اگر به خوبی ریشه یابی شود به خوبی دانسته می شود که ریشه در شکست عشقی و یا مالی و سرخوردگی از جایی دیگر دارد که اگر آن برطرف شود هرگونه شبهه و شک نیز برطرف می شود. ♻️در روایت دیگری آمده است که وقتی جماعتی مهمان آن حضرت بودند یک تن از خادمان وی به سوی ایشان آمد و کبابی از تنور بیرون آورده با سیخ به حضور آن حضرت آورد. ناگهان سیخ کباب از دست او بر سر کودکی از فرزندان آن حضرت که در زیر نردبان بود، افتاد و او را کشت. آن غلام سخت مضطرب و متحیر ماند. حضرت به وی فرمود: تو در راه خدا آزادی چون این کار را به عمد نکردی آنگاه دستور داد تا کودک را برای دفن آماده کنند. این روایت نیز برخورد بزرگوارانه آن حضرت را نسبت به زیردستان و نوکران خویش نشان می دهد. با آن که او موجبات قتل کودک وی را فراهم آورده بود و حتی در قتل غیر عمد می بایست دیه را پرداخت نماید آن حضرت با پذیرش مشیت و خواست الهی در مرگ کودک از قاتل می گذرد و او را عفو کرده بلکه او را در راه خدا آزاد می کند. ♦️این عبارت نشان می دهد که غلام با توجه به اخلاق و روحیات امام(ع) می دانست که مورد خشم ایشان قرار نخواهد گرفت و تنها حالت تحیر به وی دست داده بود که خبط و خطایی کرده است که می بایست در برابر آن شرمنده باشد. بخشش و عفو امام(ع) نمونه کامل از اخلاق عملی و سیره نیک امام(ع) است که می بایست در زندگی ما مورد توجه و الگوبرداری قرارگیرد. این در حالی است که ما در خانه نسبت به فرزندان و زن و همسر خویش از چنین گذشتی برخوردار نیستیم و حتی برای کم تر از این اعمال، خشم گرفته و آنان را مورد اذیت و آزار قرارمی دهیم. باشد با بهره گیری از اصول اخلاقی و سیره عملی امامان همام(ع) در مسیر کمالی حرکت کنیم و جامعه ای بر پایه نیکی ها و گذشت ها بنیاد گذاریم. https://eitaa.com/fatemi5/2507
✍️اخلاق فردی و اجتماعی امام سجاد(ع) 💎امام سجاد (ع) سرچشمه کمالات انسانی خداوند در حدیث لوح که آن نامه‏ اى از سوى خدا به پیامبر اکرم(ص) است او را چنین معرفى کرده است: «سید العابدین و زین اولیائى الماضین; او آقاى عبادت‏ کنندگان و زینت اولیاى پیشین من است.» یوسف بن اسباط مى ‏گوید، پدرم گفت: نیمه هاى شب به مسجد رفتم، جوانى را که به سجده افتاده بود دیدم که چنین با خدا راز و نیاز مى ‏کرد: «سجد وجهى متعفرا فى التراب لخالقى و حق له; صورتم خاک ‏آلود، براى آفریدگارم سجده کرد، که خداوند سزاوار سجده است.» به محضرش رفتم،دریافتم امام سجاد(ع) است، صبر کردم تا هوا روشن شد، به نزد ایشان رفتم و عرض ‏کردم: «اى فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت مى ‏دهى با این که خداوند تو را برترى بخشیده و تو در پیشگاه خدا مقام بسیار ارجمندى دارى؟» او با شنیدن‏ این سخن منقلب شده و گریه کرد و فرمود: پیامبر(ص) فرمود: «هنگامى که روز قیامت ‏برپا گردد هر چشمى جز چهار چشم گریان است: 1- چشمى که از خوف خدا بگرید; 2- چشمى که در راه (جهاد) براى خدا نابینا شده باشد; 3- چشمى که از حرام‏هاى خدا پوشیده شده باشد; 4- چشمى که شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد... .» عبادت امام سجاد(ع) پرستش کاملا آگاهانه و بسیار عمیق بود،او با لذت و شیفتگى مخصوص، آمیخته با عرفان کامل، خدا را عبادت مى ‏کرد. ارتباط و پیوند او با خدا به گونه ‏اى بود که روایت‏ شده: شبى براى عبادت برخاست، هنگام وضو، چشمش به ستارگان آسمان افتاد، و هم چنان ‏به ستارگان مى نگریست ، و در اندیشه آفریدگار و آفرینش آنها فرو رفت، حیران و بهت زده در حالى که دستش در آب بود، به آسمان چشم دوخته بود تا صداى اذان صبح ‏را شنید. فاطمه(س) یکى از دختران امیرمومنان على(ع) از جابربن عبدالله انصارى تقاضا کرد که نزد امام سجاد(ع) برود، به عنوان دل‏سوزى از آن حضرت بخواهد که جانش را از آسیب عبادت بسیار حفظ کند، زیرا او بر اثر عبادت بسیار، از ناحیه بینى و سر زانوها و کف دستها و پیشانى، آسیب سختى دیده بود، جابر نزد امام سجاد (ع) رفت و آن حضرت را از تحمل آن همه رنج طاقت فرسا در عبادت برحذر داشت. امام سجاد (ع) به او فرمود: «اى همنشین رسول خدا(ص)! جدم رسول خدا(ص) آن قدر عبادت کرد که پاهایش ورم کرد، شخصى به او عرض کرد: چرا آنقدر به خود رنج‏ مى‏ دهى؟ فرمود: «افلا اکون عبدا شکورا; آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم.» جابربه امام سجاد(ع) عرض کرد: «جان عزیزت در خطر است، کم‏تر خود را در فشار قرار بده.» امام سجاد(ع) فرمود: «یا جابر لا ازال على منهاج ابوى موتسیا بهما حتى القاهما; اى جابر همواره راه ‏پدرانم (پیامبر و على) را مى ‏پیمایم، و آنها را الگو قرار مى‏ دهم تا به آنها بپیوندم.» صحیفه سجادیه، یکى از نمادهاى عرفانى و زاییده اندیشه‏ هاى معرفت‏شناسى امام سجاد(ع) است که به عنوان زبور آل محمد(ص) شناخته شده، و با مطالعه‏ آن، مى ‏توان به عظمت ‏بى کران پرستش آگاهانه آن بزرگوار واقف شد. (ع)_سرچشمه_کمالات_انسانی
✍️اخلاق فردی و اجتماعی امام سجاد(ع) 🌹برخورد امام سجاد با شتر خود امام سجاد علیه‏السلام شتری داشت که 22 بار با آن شتر، از مدینه به مکه سفر کرد، و در این 22 بار مسافرت (که هر بار رفت و برگشت آن حدود 160 فرسخ که جمعا 35320 فرسخ می‏شد) حتی یک بار، تازیانه به او نزد. 🔹هنگامی که امام سجاد علیه‏السلام از دنیا رفت، آن شتر با پریشانی کنار قبر آمد و بر دو زانوی خود نشست و گردنش را بر خاک قبر می‏مالید و ناله می‏کرد. در نقل دیگر آمده که این شتر سراسیمه از چراگاه آمد و گردن خود را روی قبر نهاد و در خاک غلطید، امام باقر علیه‏السلام دستور داد او را به چراگاه بازگرداندند. 🔹 این است معنی محبت و انسانیت، به راستی فکر کنید کسی 3520 فرسخ بر شتری سوار شود و مسافرت کند، حتی یک بار به آن شتر تازیانه نزند!! در آن شبی که امام سجاد علیه‏السلام از دنیا رفت، ساعاتی قبل فرزندش امام باقر علیه‏السلام را فراخواند و به او فرمود: «آب وضویی بیاور». 🔹امام باقر علیه‏السلام فرمود: آب وضو حاضر کرد. امام سجاد علیه‏السلام فرمود: این را نمی‏خواهم، زیرا مردار در آن است. امام باقر علیه‏السلام رفت و چراغ آورد، دید موش مرده‏ای در میان آب است، آب وضوی دیگر آورد. در این هنگام امام سجاد علیه‏السلام به فرزندش امام باقر علیه‏السلام فرمود: «پسر جانم، امشب همان شبی است که به من وعده (رحلت از این دنیا) داده‏اند، سفارش می‏کنم که برای شترم، اصطبلی بسازید، و علوفه‏اش را آماده کنید...» 🔹امام سجاد علیه‏السلام از دنیا رفت و هنگامی که جنازه‏اش را دفن کردند، چیزی نگذشت که آن شتر، از اصطبل بیرون آمد و کنار قبر آن حضرت رفت و گردنش را روی قبر نهاد و ناله کرد و دیدگانش پر از اشک گردید. به امام باقر علیه‏السلام خبر دادند که شتر از اصطبل خارج شده و کنار قبر آمده است و ناله می‏کند. این خوی پر مهر امام سجاد علیه‏السلام است. .... داستان‏های اصول کافی 1 / 269 و 270.
✍️طبقات شش‏گانه مردم از منظر امام سجاد(ع) 🔸زرارة بن اوفى گوید: خدمت امام زین العابدین (ع) رسیدم فرمود: اى زرارة مردم زمان شش طبقه ‏اند : 🔸شیراند و گرگ و روباه و سگ و خوک و گوسفند ، 🔸اما شیر صفتان پادشاهان دنیا هستند که هر یک می خواهد او بر دیگران پیروز گردد نه دیگران بر او 🔸و اما گرگ طبیعت بازرگانان شما هستند که به هنگام خرید کالا را نکوهش کنند و به هنگام فروش از کالا ستایش نمایند . 🔸و اما روبه صفتان همین افراد عوام فریبند که از رهگذر دین نان می خورند و در دل آنچه را که به زبان توصیف می کند باور ندارند. 🔸و اما سگ، همان فردى است که با سخن گفتن خود هم چون سگ بر مردم پارس می کند و به خاطر نیش زبان احترامى نزد مردم دارند . 🔸و اما خوک همین نامردانند که به هر پلیدى تن در می دهند . 🔸و اما گوسفند، مؤمنانى هستند که پشم هایشان را می کنند و گوشت هایشان را می خورند و استخوان‏شان را مى‏ شکنند و از گوسفندى که میان شیر و گرگ و روباه و سگ و خوک گرفتار است چه ساخته است؟ منبع:الخصال / ترجمه فهرى، ج‏۲، ص378. ‏گانه_مردم_از_منظر_امام_سجاد(ع) https://eitaa.com/fatemi5/2510
✍️اخلاق فردی و اجتماعی امام سجاد(ع) 👌حال امام سجاد علیه السلام در هنگام از امام باقر علیه السلام نقل شده است که امام علی بن الحسین علیه السلام در شبانه روز هزار رکعت نماز می‌خواند، همانند امیرمومنان علیه السلام که پانصد نخله خرما داشت و در کنار هر کدام از آنها دو رکعت نماز می‌ خواند. امام زین‌العابدین علیه السلام آنگاه که برای نماز می‌ ایستاد رنگ به رنگ می‌ شد و در نماز همانند برده‌ای ذلیل در برابر پادشاهی بزرگ می‌ایستاد، اعضایش از خشیت خدای متعال می‌ لرزید، نمازش همانند نماز کسی بود که آخرین نماز خود را می‌‌ خواند و می‌ داند که دیگر موفق به اقامه نماز نخواهد شد. 💎روزی در بین نماز، عبا از یکی از شانه‌ هایش افتاد، حضرت اعتنا نکرد تا از نماز فارغ شد. یکی از اصحاب سبب را پرسید، فرمود: وای بر تو! آیا می‌دانی در برابر چه کسی ایستاده بودم؟ از نمازِ هر کس به همان مقدار پذیرفته می‌ شود که قلبش متوجه خدایش باشد، آن مرد عرض کرد: پس ما هلاک شدیم (زیرا نمازمان چنین نیست) ! حضرت فرمود: خداوند کاستی‌ های نماز را با نوافل جبران می‌کند (یعنی اگر می‌ خواهید نمازهاتان ناقص نباشد برای جبران کاستی‌ها، نافله بخوانید.) (1) الصّلاةُ قُربانُ کُلِّ تَقِیٍّ.(2) نماز نزدیک کننده هر فرد پرهیزگاری (به خداوند) است. پی‌نوشت‌ها: 1- بحارالانوار، ج 46، ص 61.2- فروع کافی، ج 3، ص 265. منبع: جلوه‌های تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی