هدایت شده از فهرست
بعد از انقلاب مفتی اعظم سوریه به ایران آمد. درخواست ملاقات با اعضای فدائیان اسلام را داشت. به من می گفت: «بعد از قرن اول هجری، شهیدی به عظمت نواب صفوی نداریم. برای اولین و آخرین بار او را در مؤتمر اسلامی که در اردن برگزار شده بود دیدم. در پایان مؤتمر برای بازدید، به بخشی از سرحدات اردن رفتیم که بین اردن و اسرائیل و سوریه قرار داشت. شخصیت های معروفی همراهمان بودند: سید قظب، سعید رمضان و محمود صرّاف. نواب مسجدی را پشت سیم خاردارها در اراضی تحت اشغال اسرائیل دید و روی تکه سنگی رفت و همه را برای خواندن نماز جماعت دعوت کرد. همه به امامت او نماز تحیت خواندیم. یکی از همراهان از نواب پرسید: ای فرزند پیامبر، اولاد پیامبر احتمال گلوله باران این منطقه توسط اسرائیلی ها زیاد است. چرا به این جا امدیم؟ نواب گفت: «تا شهید شویم و ملت هایمان برای انتقا خونمان علیه اسرائیل قیام کنند». بگذار من را بکشند اما با هر قطره خون من مجاهدی تربیت می شود که این رژیم غاصب صهیونیستی را از بین خواهد برد.[۲۱]
حال امروزه افرادی را پیدا می کنیم که به خاطر ترس و حماقت شان هنوز هم نمی خواهند که پا روی پرچم آمریکا بگذارند. در حالی که یاران اباعبدالله نسبت به دشمن بغض داشتند.
هدایت شده از فهرست
مبارزه با طاغوت
در کلمه طیبه از مرحوم شیخ جعفر شوشتری نقل شده که حاکم بروجرد روزی به دیدن پدرش سید مهدی بحرالعلوم رفت. حاکم نسبت به سید مهدی مهربانی و علاقه نشان داد و آنگاه سید به پدرش گفت: باید مرا از این شهر بیرون فرستی و زیرا می ترسم هلاک شوم. پدر فرمود چرا؟ گفت: به جهت اینکه از موقعی که حاکم به من علاقه نشان داده آن بغضی که باید نسبت به حاکم ظالم داشته باشم ندارم. دیگر در اینجا نباید ماند و هجرت کرد.[۲۲]
بشار یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) نزد امام آمدند. امام داشتند خرما می خوردند و به من هم تعارف کرد. گفتم آقا صحنه ای دیدم که بغض گلویم را گرفته نمی توانم خرما بخورم. امام پرسید چرا؟ گفتم آقا در مسیری که می آمدم یکی از پیرزن های علویه پاهایش سر خورد و با پهلو به زمین افتاد. تا به زمین خورد شروع به لعنت کردن قاتلین حضرت زهرا (سلام الله علیه) کرد و حکومت آمدند و او را گرفتند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برویم مسجد برایش دعا کنم. رفتند و امام برای او دعا کرد و سپس فرمود برویم که او آزاد شد. بعد پیرزنی را در بازار دیدند امام فرمودند: چه شد که یاد مادر ما افتادی؟ پیرزن گفت: آقا وقتی به زمین خوردم پهلوم خیلی درد گرفت یاد پهلوی شکسته مادر شما افتادم.
یاران اباعبدالله ظلم ستیز و اهل عدالت بود و خود امام حسین (علیه السلام) اوج عدالت بودند و همان برخوردی که با پسرش علی اکبر داشت با غلامش جون انجام داد. موقعی که جون زمین خورد تصور نمی کرد آقا ابا عبدالله بالا سرش بیاید…
🔹اشعار شب شهادت حضرت رقیه
🔹و بحث ظلم انواع ظلم و نتیجه ظلم
در کانال
🔸@fatemi5
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام
صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام
بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد
از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام
چون شمع آب شد تنم از بس گریستم
ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم
زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت
جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم
دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی
از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم
ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی
این کوه را تن چون کاه چون کشم
پای تو و که برسر چشمان خود نهم
دست تو کو خار ز پایم برون کشم
بابای من بابای من
بشنو دگر آوای من
من دختر افسرده ام
سیلی ز دشمن خورده ام
از سر پریده هوش من
خون می چکد از گوش من
بابای من بابای من
بابای من بابای من
بر زخم دل نمک زدند
هر شب مرا کتک زدند
عمرم دگر کوتاه شده
تنم دگر سیاه شده
بابای خوب و مهربان
بابای من بابای من
حالا که آمدی پدر
دیگر مرا با خود ببر
اى عمه بیا تا که غریبانه بگرییم
دور از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم
پژمرده گل روى تو از تابش خورشید
در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم
لبریز شد اى عمه دگر کاسه صبرم
بر حال تو و این دل ویرانه بگرییم
نومید ز دیدار پدر گشته دل من
بنشین به کنارم، پریشانه بگرییم
گردیم چون پروانه به گرد سر معشوق
چون شمع در این گوشه کاشانه بگرییم
این عقده مرا مى کشد اى عمه که باید
پیش نظر مردم بیگانه بگرییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | مرحوم کربلاییکاظم جزو معجزات قرآن بود
🔺️ گزیدهای از بیانات رهبرانقلاب در در دیدار دستاندرکاران کنگره ملی ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی
💻 @Khamenei_ir
موعظه و نصیحت ماندگار امام حسن مجتبی علیه السلام
جُناده می گوید در آخرین لحظات عمر امام حسن مجتبی (علیه السلام)، بر ایشان وارد شدم و گفتم:
«یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ عِظْنِی»؛ ای پسر پیغمبر، مرا موعظه ای کن؛ بگذارید توشه ای بگیرم. حضرت فرمود:
«یَا جُنَادَۀُ اسْتَعِدَّ لِسَفَرِكَ وَ حَصِّلْ زَادَكَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِک»؛ ای جناده آماده سفر آخرتت باش؛ زاد و توشه ات را قبل از آنکه عمرت به سر آید و بخواهی کوچ کنی، تهیه کن.
«وَ اعْلَمْ أَنَّكَ تَطْلُبُ الدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُكَ». ای جناده، بدان که تو دنبال دنیا هستی، و مرگ به دنبال تو است.
وَلا تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِکَ الَّذی لَمْ یَأْتِ عَلی یَوْمِکَ الَّذی اَنْتَ فیهِ؛ ای جناده، غم و اندوه روزی که نیامده است را بر روزی که هستی میفکن.
وَاعْلَمْ اَنَّکَ لاتَکْسِبُ مِنَ الْمالِ شَیْئا فَوْقَ قُوْتِکَ اِلاّ کُنْتَ خازِنا لِغَیْرِکَ؛ ای جناده بدان که بیش از آنچه را که قُوت تو است که از آن بهره می گیری، هرچه از اموال دنیا جمع کنی خزینه دار دیگری هستی.
وَاعْلَمْ اَنَّ فی حَلالِها حِسابٌ وَ فی حَرامِها عِقابٌ وَ فیِ الشُّبَهاتِ عِتابٌ؛ ای جناده، در حلال دنیا حساب است و در حرام دنیا عقاب است و در شبهاتش عتاب است.
فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَةِ اللّه ِ اِلی عِزِّ طاعَةِ اللّه.
پس از ذلّت معصیت خدا خارج شو و به عزّت طاعت الهی پناه ببر.
بحارالأنوار، ج44، ص138.
24 منبر خانواده اربعینی.pdf
5.3M
سلام علیکم
این فایل ویژه روحانیون در اربعین که استفاده شود.
24 منبر با موضوع خانواده .
ممنون
https://eitaa.com/fatemi5/481
سلام علیکم
این فایل سخنرانی روحانیون جهت اربعین با موضوع خانواده
24 منبر با موضوع خانواده .
https://eitaa.com/fatemi5/481
👆👆
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در قرآن می فرماید:
🔹 «الذین امنوا وهاجروا وجاهدوا فی سبیل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجة عند الله واولئک هم الفائزون ) ;«آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند .»(آیه 20 توبه)
🔸قرآن در بیش از 14 آیه به زبانهای مختلف دستور به هجرت داده است که نشان از اهمیت آن دارد. در اسلام انواع هجرت وجود دارد که به
❇️برخی اشاره می کنیم:
1. هجرت برای فراگیری #دانش:
🔺قرآن می فرماید: « فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین ...»; «شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند; چرا از هر گروهی از آنان طایفه ای کوچ [و هجرت] نمی کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام] آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟» (آیه 122 توبه)
🔻در روایات به مسلمانان دستور داده اند که برای فراگیری علم اگر لازم باشد تا نقطه های دور دست همچون چین مسافرت و مهاجرت کنند . پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «اطلبوا العلم ولو بالصین ( وسائل الشیعه، ج 18، ص 14 )
2. هجرت برای حفظ #دین:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می یابد .» (بحار، ج 19، ص 31)
3. هجرت از دست ظلم #ظالمان:
🔺قرآن می فرماید: « آنها که مورد ستم واقع شدند، و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه ای در دنیا به آنها خواهیم داد .» (آیه 41 نحل)
4. هجرت از گناه (هجرت درونی):
اصولا روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت » به «نور» و از کفر به ایمان، از #گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است. . امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: « کسی می گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند .» (سفینة البحار، ماده هجر)
👈هجرت تاریخی امام خمینی(ره) نیز نوعی هجرت از دست ظالمین و برای حفظ دین بود.
درمسیر بندگی
@a_fatemi24
💕🌷💕
تـقـدیـم به زائـریـن اربـعـین
بازنگاهم کرده ای،سوی حرم می آیم
باعنایات تو ای،شاه کرم می آیم
اربعین موکب،عمود و خاطرات بین راه
ازنجف تاکربلا،قدم قدم می آیم
مادرم عمری کنیز درگه تو بوده است
خواب دیدم که حرم، با مادرم می آیم
جاده هارامیکنم طی،تاخود کرببلا
با دل بشکسته با،چشم ترم می آیم
شوق دیدارحرم،عقل ودلم را برده است
من نه با پا، بلکه آقا با سرم می آیم
💕🌷💕🌷💕
👈وظیفه مؤمنین در قبال مصائب
🔺رسول خدا(ص) می فرماید: «إِذَا أَحَبَّ اللَّهُ عَبْداً ابْتَلَاهُ فَإِنْ صَبَرَ اجْتَبَاهُ وَ إِنْ رَضِیَ اصْطَفَاهُ؛ چون خدا بنده ای را دوست بدارد او را [در دنیا] مبتلا می گرداند، پس اگر صبر کرد او را بر می گزیند و اگر راضی [و خشنود] شد او را خالص می گرداند.»
🔻در زیارت عاشورا می خوانیم: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَی مُصَابِهِمْ؛ بار خدایا تورا ستایش می کنیم ستایش سپاس گزاران بر مصیبتی که بر آنان وارد می شود.»
🔺اگر چه بلاها در زندگی انسانها به خصوص مؤمنین امری طبیعی است و باعث ترفیع درجه، پاک شدن گناهان و... می شود؛ اما باید دانست خود را در دام سختیها انداختن و یا رنج و بلا را از خداوند متعال درخواست کردن، مورد نکوهش بسیار قرار گرفته است.
✅صبر جمیل و غیر جمیل
عرفا معتقد هستند که صبر جمیل آن است که در حین نزول بلا، مولای خود را بشناسد و فرستنده بلا را بداند و چون به علمالیقین دانست که آن بلا را
حقتعالی فرستاده است و وی مالک الملک است، بر مالکی که در ملک خود تصرّف نماید، اعتراض ممکن نیست.
دیگر حکیم است و هیچ کاری بیحکمت نکند؛ دیگر علیم است، هرچه کند از روی علم و دانش کند؛ دیگر آنکه رحیم و مشفق است، تا صبر بنده در آن نباشد، در حق وی آن بلا تقدیر نکند.
چون بنده در آن معانی تأمل کند، لاجرم در شهود نور الهی چنان مستغرق گردد، که به شکایت نپردازد و هرچه از حقتعالی رسد، به دل و جان بدان رضا دهد.
به هر بلا که تو خواهی بیازمای مارا کــه در مشـاهـدهٔ تـو بـلا نمـیبیـنم
ز من به هر چـه کنی یاد راضیم حـقـا کـه هر چه از تو رسد جز عطا نمیبینم
🔸اما صبر غیرجمیل آن است، که صبر نه از بهر رضا به قضا باشد، بلکه مبتنی به غرضی باشد از اغراض
پس هرکه را صبر للّه و فی اللّه باشد، صبر جمیل عبارت از آن است و هرچه ماورای آن است، آن نه صبر جمیل است و فرق میان آن دو صبر آنجا ظاهر شود، که آن صاحب دولت فرمود.
«مَنْ أحَبّ اللهَ تَعَالی لِنَقِمَائِهِ زَالَ حُبَّه اِذَا اَنزَل بَلْوَاهُ وَ مَنْ اَحَبَّ اللهَ بِعِنَایتِهِ زَادَ حُبَّه اِذَا اَنزَلَ بَلْوَاهُ».
ما نمیگوئیم که نعمت یا بلا خواهیم و بس
بلکه ما دایم رضای دوسـت راخواهیم و بس
گر رضای دوست ما را در بلا خواهد رسیـد
ما همیشه خویشتن را مبتلا خواهیـم و بس
خلق ازحق نعمت و فضل و عطا جویند و ما
از خدا صبـر جمیل اندر بلا خواهیم و بـس
(صغیر اصفهانی)
🔹ملا احمد نراقی در بیان چگونگی تحقق صبر جمیل در مواجهه با بلاها و مصایب چنین مینگارد:
«آنچه بنده را از مرتبه صبر بیرون میبرد، بیتابی و #جزع کردن و بر سر و سینه زدن و جامه چاک کردن و شکایت بسیار نمودن و اظهار اندوه و ملال کردن و امثال اینها است.
➖ اینها همه امور #اختیاری هستند، که آدمی قدرت بر ترک آنها دارد و باید از آنها اجتناب کند.
➖ اما باید دانست آنچه به سبب مصیبتی بر او از انسان فوت میشود، به عنوان عاریتی در نزد او بوده و از او پس گرفته شده است.
اما سوختن دل و تنگی سینه و جاری شدن اشک از دیده، که از مقتضای بشریت است، بنده را از حد صبر بیرون نمیبرد».
🔺در روایتی از امام صادق آمده است: «كسی كه شبی را با حالت بیماری بسر آورد و آن را بر خود بپذیرد و شكر آن را به جا آورد، ثواب شصت سال عبادت برای اوست.»
پرسیدند: پذیرفتن آن چگونه است؟
فرمود: «بر آن صبر میكند و درد خود را به كسی اظهار نمیكند و چون بامداد شود خدا را در آنچه بر او گذشته است سپاس میگوید.»
🔻از امام باقر درباره صبر جمیل پرسیدند فرمود: «آن صبری است كه از آن به مردم شكایت نمیكند.»
🔻از پیامبر روایت شده كه خداوند فرموده است: «هر گاه بندهام را به بلایی گرفتار كنم لیكن او صبر كند و نزد عیادت كنندگانش از من شكوه نكند من گوشتش را به گوشتی بهتر و خونش را به خونی بهتر بدل میكنم و هر گاه به او بهبودی بخشم در حالی خواهد بود كه بر او هیچ گناهی نیست، و اگر او را بمیرانم رحمت من وی را فرا خواهد گرفت.
✅پنج نوع شكر برای هر بلا و مصیبتی
🌱 امام صادق (ع) می فرمایند:سیره پیامبر(ص) درشادمانی ها و پيش آمدهای ناگواردنیوی شکرگزاری حقتعالی بود. قَالَ أَبِو عَبْدِ اللَّهِ(ع) كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَسُرُّهُ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هَذِهِ النِّعْمَةِ وَ إِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرٌ يَغْتَمُّ بِهِ قَالَ- الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ.
🌷 امام صادق عليه السّلام فرمود: روش رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله اين بود، هر گاه امرى شادمانش مي ساخت، مي فرمود: خدا را شكر بر اين نعمت و چون پيش آمد ناگواری اندوهگينش مي نمود مي فرمود: خدا را شكر در هر حال.
👈شرح :
- علامه مجلسى(ره) در این خصوص نقل میکند در هر بلا و مصيبتى پنج نوع شكر است:
1- هر مصيبتى دافع مصيبت #بزرگتر از خود است، مثل این که مردن «مركب انسان» دافع مردن خود انسان است و جاى شكرش باقى است.
2- هر بلائى موجب #كفاره گناه يا بالا بردن #درجه مىشود، پس سزاوار شكر است.
3- مصيبت و بلاى #دنيوى در برابر بلاى #دينى كوچك و سبك است، چنان كه در زمان حضرت عیسی(ع) مردى كور، جذامى، پيس و فلج مي گفت؛ خدا را شكر كه مرا به بلاء بيشتر مردم گرفتار نكرد، حضرت عيسى از او توضيح خواست، آن مرد گفت: بزرگترين بلاها، بلاى كفر و بىايماني است كه من ندارم.
4- هر بلائى در لوح #محفوظ نوشته و مقدر است و ناچار بر سر انسان خواهد آمد، هر وقت آمد و گذشت بايد خدا را شكر كرد.
5- هر بلائى موجب ثواب آخرت و رفتن #محبت دنيا از دل است و آن سزاوار شكر میباشد.
اصول كافى-ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 153
https://eitaa.com/fatemi222/489
4_5812391370664445649.pdf
664.8K
📗کتابچه نقد و بررسی جریان مدعی یمانیت
#ویژه_اربعین
هدایت شده از ریزه های درشت
✅مگر خدا نميداند🤔 ما چه کاره هستيم❓
🔅 خدا که ميداند پس براي چه امتحان ميکند❓
⚠️امتحان براي کسي است که نميداند اين آدم چه آدمي است؟ وقتي خدا ميداند چرا امتحان ميکند⁉️
مثلا ما از دکان لحاف دوزی🛌 رد ميشويم پول ميدهيم❓
🅾 ميداني لحاف دوز است، چون ميدانی لحاف دوز هست، پول بهش می دی❓ بايد بدوزد تا پول بدهی
❇️خدا الکي پول به کسي نميدهد.
🔶حضرت امير در نهجالبلاغه📒 : امتحان خدا براي اين نيست که خدا بداند.
🔺 خدا ميداند منتهي تا از ما عملي سر نزند، ما استحقاق مزد نداريم.
🔻دانستن کافي نيست.
💠معلم 👨🏫ميداند اين بچه با اين رقم درس خواندن آخر سال رد ميشود.پس باید اخراجش کند⁉️
╭┅─────────┅╮
🌺@noktehakhlagi
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از ریزه های درشت
✅حضرت موسی شبانه🌒قوم بنی اسرایئل که بردگی فرعون می کردند🙇
ازمصر بیرون برد
💢یک قوم هست پیرزن هست🤶بچه هست👶حیوانات اهلی🐄🐑 همراه دارن
لذا آهسته آهسته می رفتند🚶
صبح🌞که شد فرعونیان دیدند همه فرار کردند🏃سریع بالشکر بصورت سواره🏇دنبال موسی وقوم حرکت کردند.
♦️از اون طرف موسی به نیل رسید🙉🌊نیل الانم مثل دریاست🏝اون موقع مثل الان بود نمی شد کسی پاشه بالابکشه و رد بشه🏊
جلو موسی نیل🌊پشت سر فرعونیان
🛐قرآن:🔸فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ🔸
ریختند سرموسی وگفتند:
🔸یا مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ🔸
گیر افتادیم🤦♂
تومارو بیچاره کردی🙅♂
داشتیم زندگیمون رو می کردیم
🔺تو مارو بیچاره کردی‼️
هدایت شده از همیاری و همسان گزینی
💢 شیعهٔ حسین (ع)
❇️ فردی به امام حسین (علیهالسلام) عرض کرد: ای پسر رسول خدا، من از شیعیان شما هستم. آن حضرت فرمود: از خدا پروا کن و ادعای چیزی را نداشته باش که خداوند به تو بگوید دروغ گفتی و در ادعایت مرتکب گناه شدی! سپس فرمود:
◀️إنَّ شِيعَتَنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَ دَغَلٍ وَلَكِنْ قُلْ أَنَا مِنْ مَوَالِيكُمْ وَ مُحِبِّيكُم.
◀️شیعیان ما کسانی هستند که دلهایشان از هر ناخالصی و فریبی سالم است؛ ولی بگو من از دوستداران و محبان شمایم.
@a_fatemi24
رسالة الحقوق
⏪فأَمَّا حَقُّ اللَّهِ الْأَكْبَرُ فَأَنَّكَ تَعْبُدُهُ لَا تُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِإِخْلَاصٍ جَعَلَ لَكَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ يَكْفِيَكَ أَمْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ يَحْفَظَ لَكَ مَا تُحِبُّ مِنْهَا
⏪اما حق بزرگتر خدا اين است كه او را بپرستى و چيزى را شريكش ندانى، و چون از روى اخلاص اين كار را كردى خدا در عهده گرفته كه كار دنيا و آخرت تو را كفايت كند و آنچه از آن بخواهى برايت نگهدارد.
✅صفات جاهلان از منظر قرآن
یکی از مباحثی که در قرآن کریم باید مورد توجه قرار گیرد، صفاتی است که قرآن کریم برای جاهلان به کار برده است. این صفات را اینگونه میتوان بیان نمود:
1. استهزاء و مسخره کردن:
یکی از صفات نادانان در قرآن کریم مسخره کردن است که قرآن در دو آیه، این صفت را جزء صفات جاهلان شمرده:
«وَ إِذا نادَیتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لایعْقِلُون»
«آنها هنگامى که (اذان مىگویید، و مردم را) به نماز فرا مىخوانید، آن را به مسخره و بازى مىگیرند این بخاطر آن است که آنها جمعى نابخردند.»
در این آیه، علت اینکه کفار نماز را به مسخره میگرفتند، سبکسری و نادانی آنها بیان شده؛ چون آنان به اعمال دینی و عبادت حقیقی نمیتوانند بنگرند و فواید آن را که انسان را به خدای متعال نزدیک کرده و تحصیل سعادت دنیوی و اخروی بوده، درک کنند.
دومین آیهای که در این زمینه قابل استدلال است، مربوط به جریان حضرت موسی و ذبح گاو بنیاسرائیل است که آنها این امر الهی را تمسخر میدانستند:
«وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُکُمْ أَنْتَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَتَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلینَ»
«و (به یاد آورید) هنگامى را که موسى به قوم خود گفت: خداوند به شما دستور مىدهد ماده گاوى را ذبح کنید (و قطعهاى از بدن آن را به مقتولى که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفى کند و غوغا خاموش گردد.) گفتند: آیا ما را مسخره مىکنى؟ (موسى) گفت: به خدا پناه مىبرم از اینکه از جاهلان باشم!»
این آیه نشان میدهد که استهزا نمودن و مسخره کردن، کار افراد نادان و جاهل است که پیامبران الهی هرگز نادان و جاهل نبودند.
به بازى گرفتن دیگران کار مردم پست و نادانان است؛ کسانی که جهل وجود آنان را فرا گرفته و موجب تمسخر دیگران شده که در حقیقت، جهالت به ارزش و مقام انسانیت دارند که نه به خود ارزش قائلند و نه به دیگران و در واقع به مقام انسانى احترام نمیگذارند.
2. توقع بیجا:
یکی دیگر از صفاتی که قرآن برای جاهلان بیان کرده، داشتن توقع و خواستههای بیجاست که معقول و مناسب نیست:
«قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُصالِحٍ فَلاتَسْئَلْنِ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنَالْجاهِلینَ»
«فرمود: اى نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحى است [فرد ناشایستهاى است]! پس، آنچه را از آن آگاه نیستى، از من مخواه! من به تو اندرز مىدهم تا از جاهلان نباشى!»
در حقیقت اگر حضرت نوح(ع) در سخن خود درخواست نجات فرزندش (کنعان) را کرده بود، از جاهلان میشد؛ چون درخواستى بود که از حقیقت و واقعیت آن آگاه نبوده و خواستهی بیجا بشمار میآمد. البته حضرت نوح هیچگاه چنین خواستهای را مطرح ننمود، به دلیل اینکه خداى تعالى بعد از نهى، ایشان را موظه فرمود که زنهار با این سؤالت از جاهلان مباشى.
3. آلوده به گناه:
از جمله صفاتی که میتوان از قرآن برای جاهلان اخذ کرد، ناتوانی در برابر وسوسههای شیطانی و شهوات است:
«قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنی إِلَیهِ وَ إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی کَیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ وَ أَکُنْ مِنَ الْجاهِلینَ»
«(یوسف) گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوى آن مىخوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانى، بسوى آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!»
آیه بیانگر اینست که کار زشت و گناه در محضر خداوند از کسانی سر میزند که در جهل به سر میبرند؛ کسانی که از حقوق و حدود الهی غافلند؛
و یا علم به اوامر و نواهی الهی دارند، اما به علم خود عمل نکرده و خودشان را به جهالت زدهاند که اینان نیز از نظر قرآن جزء جاهلانند.
. 4-نقش جهل در بتپرستی:
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«قَالُواْ یامُوسىَ اجْعَل لَّنَا إِلَاهًا کَمَا لَهُمْ ءَالِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجهَلُون»
«به موسى گفتند: تو هم براى ما معبودى قرار ده، همانگونه که آنها معبودان (و خدایانى) دارند! گفت: شما جمعیتى جاهل و نادان هستید!»
این آیه به صراحت بیانگرِ اینست که سرچشمهی بتپرستى، جهل و نادانى بشر است؛ از یک طرف جهل او نسبت به خداوند و عدم شناخت ذات پاک او بر اینکه هیچگونه شبیه و نظیر و مانندی براى او تصور نمىشود؛ از سوى دیگر جهل انسان نسبت به علل اصلى حوادث جهان، که گاهى حوادث را به یک سلسله علل خیالى و خرافى مثل "بت"، نسبت میدهد؛ و از سوى سوم جهل انسان به جهانِ ماوراء طبیعت و کوتاهى فکر او، تا آنجا که خارج از مسائل حسى را باور نمىکند. این"نادانىها" در طول تاریخ، انباشته شده و سرچشمهی بتپرستى شدهاند.