🔰 بلا و عبودیت
🔶🔸 بلاء دل را مى شكند و توكل بر عمل و حالت را مى گيرد
🔸 و تو را از خودت جدا مى سازد و اين حقيقت اخلاص است.
🔸 بلاء تو را از دنيا مى كند و مى رماند و به غيب سوق مى دهد و مى تاراند و دلى كه از دنيا بيرون رفت كارهايش حتى خوردن و خوابيدنش، دنيايى نيست و الهى است،
🔸 كه خنده و گريه ى عشاق ز جايى دگر است و خالص و صالح است.
🔸 بلاء و مصيبت بتها و معبودها را نشان مى دهد كه شكستنى هستند و قابل اعتماد نيستند
🔸 و هنگامى كه اين شكست ها و تحول ها شامل و گسترده شد
دل خالص مى شود و عمل خالص مى شود و تمامى دين براى خدا مى ماند.
و بدعت و التقاط و تبعيض در ايمان و كفر زمينه اى نمى يابد.
📝 استاد علی صفایی حائری(رحمه الله)
📚 کتاب وارثان عاشورا، صفحه ۷۲
#وارثان_عاشورا
🍃🌹🍃
@fatemi222
📜 در برابر بلا...
▪️فشاری که من در رابطه با حسین میبینم، بهخاطر فشاری است که من در این رابطه، به حسین وارد میکنم!
▪️چون آن موجود را لطیف میبینم، برای من سخت است حرفی بزنم یا کاری بکنم که او را رنج دهد.
▪️اینکه در همراهی با او کم بیاورم و به آن کاروان نرسم و در آن سفینه ننشینم درحالیکه میبینم میرود، اینها آن رنجی است که باید بیشتر به آن دقت و توجه شود.
▪️این مصیبت، مصیبت بزرگی است و تکرارش هم در زیارت عاشورا، روی این حساب است.
▪️حال، چگونه و با چه توانی در برابر این مصیبتهای بزرگ باید بایستیم؟
▪️اینجاست که جزع و داد انسان درمیآید؛ مگر اینکه با آن دید به قضیه نگاه کنیم که «اَللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاكِرینَ لَكَ عَلیٰ مُصابِهِمْ».
▪️از کسانی باشیم که در برابر مصیبت، طالب و شاکرند، نه صابر !
▪️بچهها در برابر بلاهایی که برایشان میآید، مثلاً آمپولی که باید بزنند یا دوایی که باید بخورند، خیلی جزع دارند؛ تا حدی از رشد که میرسند، دوا را میخورند و دم نمیزنند؛ به بلوغ که میرسند، برای این امور تشکر هم میکنند؛ ولی عدهای هستند که در صف میایستند و طالب رنج هستند.
▪️ این تفاوت برخوردها در برابر بلا، از جزع و صبر تا شکر و طلب، منوط به مرحله روحی خاصی است؛ وگرنه این مصیبت و درد، قابل تحمل نیست!
❛❛ عینصاد
📚 #خون_خدا | ص ۳۹
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #امامت
🍃🌹🍃
@fatemi222
﷽
🔘 مَرکب آتشین
🔰 امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «اَلْكِبْرُ مَطَايَا اَلنَّارِ» [1]
کبر، مرکبهای آتش است.
✍🏻 ابزار طی کردن آتش و مراحل آتش، درنوردیدن #کبر است.
کبر باعث میشود که انسان در حریم آتش قرار بگیرد.
آتش جهنم، جلوه آتشی است که انسان در دنیا در نفس خودش به وجود آورده.
آتشی که استعدادها را از بین برده، فرصتها و روابط را سوزانده، محبتها و حریمها، حیاها و فضائل را هم میسوزاند.
✍🏻 این آتش، آتشی است که نه تنها نتیجهای از آن حاصل نمیشود بلکه انسان را به خسارت و سوخت میرساند.
کبر، وسیلهی طی کردن و مرکب در این وادی آتش است. هر چقدر کبر بتازد انسان در مراتب نار بیشتر فرو میرود.
⬅️ منظور از کبر یعنی انسان احساس بزرگی میکند. احساس میکند که شخصیتی شده و جایگاهی دارد.
در واقع خودش را ویژه میپندارد.
[1] وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۳۷۷.
🍃🌹🍃
@fatemi222
﷽
🔰 کرامت حضرت رقیه (سلاماللهعلیها) به خانم فرانسوی
✍🏻 یک خانم فرانسوی مسیحی برای مأموریتی به سوریه آمده بود.
خودش تعریف میکند؛
▫️اتاقی در هتلی در شهر دمشق برایم گرفته بودند، از پنجره میشد گنبد و بارگاه کوچکی را در آن حوالی دید که مردم رفت و آمد میکردند.
شب مشغول استراحت بودم که متوجه شدم صدای گریه و همهمه میآید،
سوال کردم؛
▫️ اینجا چه خبر است، چرا مردم گریه و سروصدا میکنند؟
پاسخ دادند: اینجا یک دختر خانم دفن شده است به خاطر او گریه میکنند.
▫️ گفتم: عجب! حتما امروز دفنش کردند و پدر و مادرش برایش گریه میکنند.
جوابشان برایم عجیب بود، گفتند: نه این خانم بیش از هزار سال است که از دنیا رفته و اینجا دفن شده است.
▫️با تعجب گفتم: مگر میشود یک دختر بچهای که هزار سال از دنیا رفته، مردم اینطور برای او گریه کنند؟
✍🏻 ماجرای مفصلی را از کربلا و حسین بن علی و دختر بچه سه ساله اش بنام رقیه تعریف کردند،
و اینکه این دختر بعد از شهادت پدر، برادران و عمویش چگونه اسیر میشود و با کاروان اسرا با سختی و مشقت به اینجا میرسند و در این خرابه به شهادت میرسد.
با شنیدن این داستان، محبت این خانم در دلم افتاد.
▫️همان ایام باردار بودم، موقع وضع حملم رسید، مرا به بیمارستان بردند، دکتر پس از معاینه گفت: خانم، بچه شما مشکلی دارد. زایمان شما غیرطبیعی خواهد بود و خطر مرگ شما هم بسیار زیاد است. باید جراحی کنیم، ولی احتمال اینکه شما از دنیا بروید هم خیلی زیاد است.
بیاختیار یاد آن دختر سه ساله افتادم با خودم گفتم: خوب، این خانمی که به من گفتند حضرت رقیه (سلاماللهعلیها) است و مردم اینطور برایش گریه میکنند، حتما میتواند مشکل من را هم برطرف کند.
▫️در دل شروع به صحبت با او کردم، گفتم: شما دختری هستید که اینقدر به شما علاقه دارند و به شما احترام میگذارند. شما را به حق پدرت قسم میدهم که مشکل من را برطرف کن. اگر مشکل من حل شود، دو تا قالیچه گرانقیمت میآورم و در حرم شما پهن میکنم.
✍🏻 ساعاتی از این توسل من گذشت، درد زایمان مرا گرفت و بچهام به طور طبیعی به دنیا آمد، بدون اینکه برای من مشکلی پیش بیاید.
دوباره به سوریه برگشتم و این بار دو قالیچه برای حرم حضرت رقیه (سلاماللهعلیها) هدیه آوردم.
منبع: توسلات یا راه امیدواران، ص 161.
✍از حضرت رقیه
https://eitaa.com/fatemi222/14838
🔻این صحنه خیلی لذت بخش بود...
زانو زده در برابر کیانی✌️
عاقبت وطن فروشی همینه
🍃🌹🍃
@fatemi222
🔺کلمه بلا ۳۷ بار در قرآن آمده است
+امتحان به معنای ذوب کردن طلا میآید
+احسب الناس ان یترکو ان یقولو آمناو هملایفتنون
+و لقد فتن الذین ...لیعلمن الله الذین صدقو ولیعلمن الکذبین
🔺اسباب امتحانات الهی مختلف است
+گاهی مالی هست
لنبولنکم بشی من الخوف والجوع و نقص من الاموال
انما اموالکم واولادکم فتنه
تحریم در شعب ابیطالب ،صفین و کربلا و الان البته ادامه دارد
+گاهی سیاسی هست.
×وجود اتفاقاتی مثل سقیفه بنی ساعده در هر زمانی وجود دارد.
×فتنه انحراف سامری در هر زمانهای وجود دارد با ابزار رسانه یا غیر رسانه.
× در فتنه سیاسی کوفه رسوا شد.
× عدم سجده شیطان به واسطه این بود که آدم ولی خدا بود
×دعوای آخرالزمانی دعوای ولایتمداری و عدم توجه به اولویتهاست.
× حتی پیامبر را در نماز جمعه تنها گذاشتند و ترکوک قائما
گاهی فتنه به صورت اعتقادی وجود دارد
×وجود و گسترش شبهات در هر زمانی
×ریشه همه انحرافات برمیگردد به ضعف اعتقادی
×۱۳ سال پیامبر درمکه اعتقادات کار کرد
🔺آزمونهای پیامبران الهی هم بوده است
×اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات
× ولقد فتنا سلیمان
×وفتناک فتونا
🔺 فلسفه آزمونهای الهی؛
× اتمام حجت، ظهور شخصیت افراد
×تطهیر افراد و تمرین امتحان شنونده هست.
فاطمی
مباحث بیشتر👇
https://eitaa.com/fatemi222/14843
اعتراف جوان غافلی که میگفت به صورت روحانیون تیغ میکشیدم👇
https://eitaa.com/ammaar_gonabad/7845
معرفی اماکن عتبات و عالیات 1.rar
31.71M
📜 اماکن عتبات عالیات ۱
#اربعین
@fatemi414
معرفی اماکن عتبات و عالیات 2.rar
32.95M
📜 اماکن عتبات عالیات ۲
#اربعین
@fatemi414
🏴 به مناسبت ۵ صفر، سالروز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
❇️ استفاده از فرصت ها
✅ حضرت رقیه(س) با وجود سن کم انقلاب درست کرد و با همان لحظات کوتاه عمر به اندازه صدها و هزاران انسان خدمت کرد.
🔹 ما نیز باید به اندازه خود از لحظه لحظه ی عمر استفاده کنیم.
✨ حضرت علی علیه السلام میفرمایند: ضایع کردن فرصت باعث اندوه و غم خواهد شد.
⏺ به عنوان مثال:
◽️ عالمى را براى نماز میت دعوت کرده بودند.
پرسید: میت زن است یا مرد؟ گفتند: مرد. دستور داد بندهاى کفن را باز کردند، آنگاه رو کرد به بستگان و آشنایان و گفت: خوب نگاه کنید! چشمهاى او نمى بیند، شما که چشمتان مى بیند خیانت نکنید. ببینید زبانش بسته است، شما که مى توانید حرف بزنید ناحق نگوئید. گوشهاى او نمى شنود، شما که مى توانید بشنوید صدای حرام گوش نکنید. آرى آن چند لحظه موعظه، از ساعتها پند روى منبر اثرش بیشتر بود.
📚منبع این مثال: خاطرات حجت الاسلام قرائتى، جلد ۲، صفحه: ۶۳
◽️ طلبه ها سال چهارم یک کتابى مى خوانند به نام ” لمعه” نویسنده این کتاب که معروف به “شهید” است؛ در زندان این کتاب را نوشته است.
◽️ آقاى رى شهرى زمانى که وزیر اطلاعات بود مى گفت: من از خانه ام تا وزارتخانه بروم و برگردم ۴۰- ۳۰ دقیقه مى رفتم ۴۰- ۳۰ دقیقه برمى گشتم روزى یک ساعت و نیم در ماشین هستم. شروع کردم چند سالى که وزیر بودم در راه قرآن حفظ مى کنم و کل قرآن را ایشان در راه حفظ کرد.
◽️آزادگانى که در زندانهاى عراق قرآن حفظ کرده اند.
📚 منبع این مثال ها: برنامه درسهایى از قرآن سال ۷۱، با موضوع نعمتهاى خدا ۱۶، [۲۶/ ۱۲/ ۷۱]
______________
📖 داستانک
🔹 شیخ عباس قمی در روز جمعه با دعوت شخصی به همراه بسیاری از طلاب به باغی رفتند بعد از احوال پرسی کتاب خود را باز می کنند و مشغول مطالعه می شوند، شخصی به ایشان عرض می کند بهتر نیست امروز را به خود استراحت دهید؟
🔹 ایشان می فرمایند: جواب خدا و امام عصر را چه دهم که مال آنان را می خورم و استراحت می کنم.
✍نکاتی از حضرت رقیه
https://eitaa.com/fatemi222/14838
﷽
🔰 نجات از مرگ با توسل به حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
آقای حسینی قمی از آقای احمد اکبری نقل میکند که ایشان میگوید:
✍🏻 من دچار بیماری شده بودم، به دکتر مراجعه کردم.
دکترها پس از معاینه تشخیص دادند که باید عمل شوم.
مرا عمل کردند اما عملم موفقیتآمیز نبود و روز به روز حالم بدتر شد.
دکترها دیگر جوابم کردند تا جایی که گفتند باید به خانوادهات وصیت کنی و آماده مرگ باشی.
او ادامه میدهد:
▫️من روی تخت بیمارستان افتاده بودم، گفتم پس بگویید زن و بچهام بیایند.
زن و بچهام آمدند و دور تخت جمع شدند. وصیتهایم را کردم و آنها هم شیون و گریه کردند. بعد از مدتی، آنها از اتاق بیرون رفتند و من منتظر بودم که هر لحظه بیایند و جنازهام را ببرند. حتی اقوام کارهای قبرستان را هم انجام دادند و کاملا آماده شده بودند که من را دفن کنند.
▫️او میگوید: در همین حال و هوا بودم و آماده مرگ. با خودم گفتم که خوب، ما شیعیان خانمی به نام حضرت رقیه داریم، چرا به او متوسل نشوم؟
دلم شکست و متوسل به حضرت رقیه شدم. اشعاری خواندم و گریه کردم. چند لحظهای گذشت که دیدم در اتاقم باز شد و دختر خانم زیبا رویی وارد اتاق شد.
او جلوی آمد و مرا با اسم کوچک و فامیلم صدا زد و گفت: "از جایت بلند شو".
▫️با خودم گفتم حتما این دختر برای یکی از اتاقهای همجوار ماست و مشغول بازی بوده که در اتاق را باز کرده و به اتاق ما آمده است. به همین دلیل به او توجه چندانی نکردم.
دوباره فرمود: "پاشو".
گفتم: من نمیتوانم از جایم تکان بخورم. عمل کردم و درد دارم. دست و پایم هم بسته است.
او به من گفت: کجا دست و پات بسته است؟
نگاه کردم و دیدم که دست و پایم باز است.
گفت: "بلند شو!"
گفتم: نمیتوانم. من عمل جراحی کردم و تکان خوردن برایم مشکل دارد.
▫️او پرسید: "کجا را عمل کردی؟"
نگاهی به قفسه سینهام انداختم، میخواستم قلبم و آثار عمل جراحی را نشانش بدهم اما دیدم نه تنها اثری از زخم نیست، بلکه کاملا جوش خورده و ترمیم شده.
به او گفتم: شما چه کسی هستید؟
گفت: "همانی که بهش متوسل شدی، همان خانمی که صداش زدی."
✍🏻 حالم خوب شده بود، صحیح و سالم از بیمارستان مرخص شدم.
منبع: ستاره درخشان شام، ص ۲۷۲.
✍از حضرت رقیه
https://eitaa.com/fatemi222/14838