eitaa logo
منبرک فاطمی
6.1هزار دنبال‌کننده
910 عکس
871 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618 @a_f_133
مشاهده در ایتا
دانلود
📖مادر ریشه است مادر حاتم طائى به نام (عتبه دختر عفيف ) زنى بخشنده بود و تمام اموال خود را به مستحقان مى داد. وقتى برادران او كار او را ديدند كه اموال را به صدقات مى داد، او را از تصرف دارائى خود بازداشتند و گفتند: اموال را تلف مى نمائى و اسراف مى كنى . در مدت يكسال ، او را چيزى ندادند، چون يكسال بگذشت گفتند: او از ندارى رنج بسيار ديده ، حالا بعد از اين ممنوعيت در خرج كردن اموال معتدل و زياده روى نمى كند. يك رمه شتر را به او دادند تا از آن استفاده ببرد. در همان وقت زنى از (هوزان ) كه قبيله اى بزرگ بود، به خدمت مادر حاتم آمده و طبق گذشته از او اطعام و اكرام طلب كرد. مادر حاتم همه آن رمه شتر را به او بخشيد و گفت : در اين مدت (يكسال ) رنج و بى مالى كشيدم ، با خود عهد كردم هر چه بدست آوردم آنرا به صدقه به سائلان و مستحقان و محرومان عطا كنم !(1) یکصد موضوع پانصد داستان https://eitaa.com/fatemi222/6606
🔗جایگاه مادر 📝در تشییع جنازه مادر شیخ انصاری آن عالم بزرگ مدرس صدها مجتهد، مثل بچه ای که مادر از دست‌داده فریاد می‌زد و تو سر خودش می زد . شاگردها رفتند جلو؛ آقای شیخ انصاری استاد و زین حوزه ی نجف شما با این حال مادر پیری داشتید از دنیا رفته این چه حالی است که دارید؟ ♦️فرمود : آنچه که من دارم از شیر این مادر است از تربیت این مادر است از آموزش این مادر است. https://eitaa.com/fatemi222/6606
📜حق مادر 📝 یک جوانی مادرش را در طواف کول گرفته بود می چرخید مادرش سنگین بود ، عرق می کرد می چرخید یهو رسید به پیغمبر خدا؛ یا رسول الله دیگر حقش را ادا کردم؟ ببین روی کولم گذاشتم از این بهتر ؟ حضرت فرمود: حق یک شب به شکم کشیدنت را ادا نکردی حق یک شب ناله زدن ها را ادا نکردی چی حقش را ادا کردی؟ تو فکر کردی حقش با این یکبار کول کردن و ۷ دور چرخیدن تمام شد ؟ https://eitaa.com/fatemi222/6606
↩️مسیحی مسلمان شد زكريا بن ابراهيم كوفى مى گويد: من مسيحى بودم ، مسلمان شدم و در سفر حج به محضر امام صادق (ع ) رسيدم ، و عرض كردم : (من مسيحى بودم و مسلمان شده ام ) امام : از اسلام چه ديدى كه به خاطر آن مسلمان شدى ؟ زكريا: اين آيه (52 شورى ) را در قرآن خواندم كه خداوند به پيامبر اسلام (ص ) مى فرمايد: ما كنت تدرى ما الكتاب و لا الايمان ولكن جعلناه نورا تهدى به من نشاء من عبادنا (تو قبل از اين (وحى ) نمى دانستى كه كتاب و ايمان چيست (از محتواى قرآن ، آگاه نبودى ) ولى ما آن را نورى قرار داديم كه به وسيله آن هر كس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مى كنيم ).(1) امام : خداوند تو را هدايت كند، سپس امام صادق (ع ) سه بار عرض كرد: (خدايا هدايتش فرما!)، آنگاه به زكريا فرمود: پسرجان ! آنچه خواهى بپرس ! زكريا: پدر و مادر و خانواده ام مسيحى هستند، و مادرم نابينا است ، آيا من (كه مسلمان شده ام ) با آنها باشم و در ظرف آنها غذا بخورم ؟ امام : آيا آنها گوشت خوك مى خورند؟ زكريا: نه ، با آنها تماس نمى گيرند. امام : مانعى ندارد، همراه مادرت باش و با او خوش رفتارى كن ، وقتى كه مرد، او را به ديگرى وامگذار، بلكه خودت كفن كن و دفن او را به عهده بگير، و به هيچ كس خبر نده كه نزد من آمده اى ، تا به خواست خدا در سرزمين منى نزد من بيائى . زكريا مى گويد: در سرزمين منى ، به حضور امام صادق (ع ) رفتم ، ديدم مردم به گردش حلقه زده اند، كه گوئى او معلم كودكان بود، گاهى اين و گاهى آن ، سؤ ال مى كردند و حضرت پاسخ آنها را مى داد، هنگامى كه به كوفه باز گشتم ، به مادرم احترام و نيكى مى كردم ، به او غذا مى دادم ، لباس و سرش را مى شستم ، و به او خدمت مى نمودم ، مادم به من گفت : پسر جان آن هنگام كه در دين من بودى آنهمه محبت و خدمت به من نمى كردى ، اكنون اين چه رفتارى است كه از زمانى كه به دين حنيف (اسلام ) گرويده اى به من مى كنى ؟ گفتم : (مردى از فرزندان پيامبرها، مرا به خوشرفتارى با مادر، دستور داده است .) مادم گفت : آيا اين شخص كه به تو چنين دستورى داده ، پيامبر است ؟ گفتم : نه ، بلكه پسر پيامبر(ص ) است . مادرم گفت : بلكه اين آقا پيامبر است ، زيرا پيامبران چنين دستورى (در مورد خوشرفتارى با مادر) مى دهند. گفتم : اى مادر! بعد از پيامبر ما، پيامبر نخواهد آمد، بلكه او پسر پيامبر است . مادرم گفت : دين تو بهترين دين است ، آن را بر من عرضه بدار! من دين اسلام را بر مادرم عرضه داشتم ، او مسلمان شد، و اصول و احكام اوليه اسلام را به او آموختم ، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند، سپس شب بيمار شد، به من گفت : پسر جان ، آنچه به من آموختى ، دوباره بياموز، من آنها را تكرار كردم ، مادرم اقرار كرد و از دنيا رفت ، صبح مسلمانان آمدند و جنازه او را غسل دادند، و من بر جنازه اش نماز خواندم و آن را به خاك سپردم .(2) استاد محمد مهدی اشتهاردی داستانهاى اصول كافى جلدهاى 1 و 2 1-زيرا دريافتيم كه اسلام دين كامل است ، و از شخصى كه به مدرسه نرفته ، صدور چنين دينى ممكن نيست ، پس بر محمد(ص ) وحى مى شده است . 2- همان ، حديث 11، ص 160 - ج 2. https://eitaa.com/fatemi222/6606
👆
در آستانه ولادت امام جواد علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/7609
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد چهار شهید امروز❣ ❤️دورِت بگردم❤️ 🌴حجت‌الله امیدوار، علی آقازاده، حسین محمدی و سعید کریمی، امروز در حملات رژیم جنایت‌پیشه صهیونیستی به دمشق، به شهادت رسیدند❣۳۰دیماه ۱۴۰۲ 🤲 و بعداز عمری مجاهدت در راه یاری رساندن به مسلمانان مظلوم، ارواح پاکشان در عالی‌ترین درجات ملکوتیان و در محضر مولای متقیان آرام گرفت؛ خوشا به سعادتشان🤲 ❣❤️💔 عرض تبریک و تسلیت به همه‌ی رزمندگان جبهه جهانی مقاومت، بویژه به سپاه رشید پاسداران انقلاب اسلامی و خاصه به قهرمانان فداکار نیروی قدس و به خانواده‌های صبور و سرفراز این شهدای عزیز💔❣ 🔺برنامه معرفتی صالحین👇 https://eitaa.com/fatemi222/11639
سیره اخلاقی امام جواد علیه السلام.pdf
307.8K
🌸فیش منبر ولادت امام جواد 📜عنوان: سیره اخلاقی وجود نازنین و پربرکت امام جواد علیه السلام علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام ↩️در آستانه ولادت امام جواد علیه السلام 👇 https://eitaa.com/fatemi222/7609
پنج توصیه امام جواد علیه السلام.pdf
513.3K
🌸فیش منبر ولادت امام جواد 📜عنوان: پنج توصیه امام جواد علیه السلام علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام ↩️در آستانه ولادت امام جواد علیه السلام 👇 https://eitaa.com/fatemi222/7609
در_دنیای_بازی_،_بازیگری_یا_کارگردان؟.pdf
581.7K
🌸فیش منبر ولادت امام جواد 📜عنوان: در دنیای بازی بازیگری یا کارگردان ؟ 🔖موضوع: برخورد امام جواد علیه السلام در مواجه با بازی های دنیا 🔻مقام معظم رهبری: جوانهای ما قادر به خیلی از کارهای بزرگ هستند. علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام ↩️در آستانه ولادت امام جواد علیه السلام 👇 https://eitaa.com/fatemi222/7609
📜 سود یک لحظه ما ▫️ما تا كاه هستيم، با يك نسيم با يك فوت از دهان كودكى، زيرورو مى‏شويم و خوشحال مى‏شويم و خشم مى‏گيريم و مى‏ترسيم و اميد مى‏بنديم. با يك سلام باد مى‏كنيم و با يك بى‏توجهى پلاسيده مى‏شويم و دق مى‏آوريم. ▫️ما كه خود را نشناخته‏ايم، از تمام عمر خود به چند تا خانه و ماشين و ثروت و اعتبار و شهرت دلخوشيم و قانعيم. در حالى كه تمام آنچه كه در يك عمر بدست مى‏آوريم، سود يك لحظه‏ى ماست. ما حتى در يك لحظه مى‏توانيم از تمام دنيا و حتى از تمام بهشت بيشتر كار كنيم و مى‏توانيم از هستى به رضوان هست‏آفرين برسيم؛ كه رضوان او از همه‏ى اين‏ها بزرگ‏تر است‏ ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۹۰ #️⃣ ↩️در آستانه ولادت امام جواد علیه السلام 👇 https://eitaa.com/fatemi222/7609