💠 کتاب و سنت جدید
روایت داریم امام صادق فرمود: وقتی امام زمان ظهور میکنه مردم میگن یأتی بالدین جدید و کتاب جدید و سنت جدیده و قضاء جدید؛
میگن امام زمان چهار تا چیز جدید اُورده امام زمان چیز جدید نمیاره همونی که پیغمبر فرموده میگن دین نو اُورده قرآن نو اورده سنت جدید اورده و قضاء یعنی قضای با قاف و صاد ضاد یعنی قضاوت حالا چقدر انحراف ما تو برداشت از این چهار تا نه تو اصلش امام زمان قرآن غیر از این قرآن نمیاره همین قرآن است ولی میگن کتاب جدید اورده دین جدید سنت جدید قضاوت جدید.
این همان خطری است که در واقع تذکرش را داد من یک عبارتی امروز دیدم خیلی جالب بود که به نظرم شیخ صدوق نقل کرده این را وقتی اباعبدالله ـ علیه السلام ـ را به شهادت رساندند یک منادی ندا داد تو آسمان اینم از اون چیزهایی بود که من جدید باز دیدم ندیده بودم قبلاً یک منادی تو آسمان ندا داد بعد از شهادت ابیعبدالله اینو تو منابع آمده فریاد زد که این فریاد را همه شنیدن لشکر دشمن شنید اون ندا این بود أیتها القوم الظالمه؛ ببینید عبارت را آی امتی که ظلم کردی القاتله کشتی عترت نبیها؛ فرزندان پیغمبر را کشتی أیتها امته الظالمه القاتله عترت نبیکم لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ (من لا یحضره الفقه، ج2، ص89)
امیدواریم دیگه نه روی عید فطر را ببینید نه روی عید قربان فطر یعنی عید فطر که بعد ماه رمضان هست أضحی یعنی قربان
این یعنی چی چرا یک منادی بعد از حادثة عاشورا تو آسمان ندا میده آی قوم ظالم قاتل که پسر پیغمبر کشتید لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ میدونید یعنی چی؟
یعنی دیگه روزهای باقی نذاشتی فطر مال مسلمانهاست شما مسلمان نیستید دو تا عید مهم همة مسلمانها عید قربان و فطر است لا وفقکم الله لفطر و لا أضحی؛ یعنی نه شما فطر و نه أضحی دیگه از شما خدا توفیقش بگیره یعنی شما چون قربان راجع حج است فطر راجع روزه است دو تا رکن مهم و دو تا از مبانی که اسلام داره یکیش روزه است یکیش حج است
این میخواد بگه یعنی شما اصلاً مسلمان نیستید چون فطر و قربان مال مسلمانهاست این هشداری بود که اباعبدالله ـ علیه السلام ـ داد و قرآن کریم مکرر خطر اینکه دین لهو و لعب بشه دین بازیچه بشه غلو در دین بشه سست مردم به دین نگاه کنند امان امان از اون زمانی که دین نگاه بهش نگاه حاشیهای بشه فصلی بشه اصلی نشه اگه دینداری فصلی شد نه اصلی اگر دینداری فرعی شد نه مبنایی اگر دین هم یه گوشهای مثل دیدید گاهی تو حاشیة کتاب یه چیزی مینویسند اومد یعنی نماز، روزه، حج، جهاد، خمس دین یعنی همینا دیگه دین توحید، اعتقادات و فروع است ابیعبدالله فرمود:
اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ (بحار الأنوار، ج44، ص383)
مردم شدن تو اون بُعد اول قوی شدند برا دنیا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ؛ دین به زبانشون هست بعد حضرت فرمود: بعضیها دین را برا دنیا میخواهند يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ؛ هر چقدر از دین که با دنیاشون منافات نداشته باشه لذا شما ببینید درصدی که خمس میپردازند با درصدی که فرض کنید نماز میخوانند با درصدی که روزه میگیرند با درصدی که عزاداری میکنند مساوی است؟ نه یعنی دینداری که خلاصه میزانش هزینه نداشته باشه به دنیاشون لطمه نزنه فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ تا یک آزمایشی پیش میاد جهادی، مبارزهای، فرزند دادنی، دیانون و دینداران کم میشوند خب این دومین هشدار ابیعبدالله که امشب عرض کردیم هشدار به معنویت کاهش دینداری فصلی و فرعی شدن اعتقادات.
ادامه دارد 👇
💠 کاهش معنویت
اما اجازه بفرمائید یک حدیثی بخوانم این حدیث معنا کنم که در روایت داریم اگر چهار گروه وظیفهاشون خوب انجام بدن دین حفظ میشه خیلی روایت قشنگی است وَ قَالَ لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ یَا جَابِرُ قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ وَ جَاهِلٍ لَا یَسْتَنْکِفُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ جَوَادٍ لَا یَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ وَ فَقِیرٍ لَا یَبِیعُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ فَإِذَا ضَیَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْکَفَ الْجَاهِلُ أَنْ یَتَعَلَّمَ وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِیُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِیرُ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ؛ قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا؛ (بحار الأنوار، ج2، ص36) جالب اینجاست حدیث دنیا هم داره قِوَامُ الدِّینِ وَ الدُّنْیَا بِأَرْبَعَةٍ؛ پایهها و استواری دین و دنیای مردم به چهار چیز است اگر چهار گروه وظیفهاشون خوب انجام بدهند دین حفظ میشه من بیهیچ حاشیهای این بحث امشب عرض میکنم به عنوان تبیین این روایت خوب عنایت کنند عزیزانی که صدای ما را میشنوند میبینند گوش میدهند ببینید چقدر این روایت زیبا برا حفظ دینداری وظائف هر بخشی تعیین کرده ما تو جامعه یک عالم داریم یک جاهل خواص و عوام افرادی به هر حال اطلاعات دینی دارند تحصیل کردند آگاهی دارند کار علمی ازشون میاد جاهل هم به معنای بیسواد نیست یعنی افرادی هم نه عموم مردم هم ممکنه تحصیلات دیگر هم داشته باشه اما تو بحث دینی مطالعاتی ندارد این دو تو جامعه یک فقیر داریم یک غنی همیشه هم بوده پس عالم داریم جاهل فقیر داریم غنی شد
✅ چهار گروهی که به وظیفه خودشون عمل کنن دین حفظ می شود
چهار گروه در این روایت میفرماید: اگر این چهار گروه وظیفة خودشون را انجام بدهند دین حفظ میشه چیه این چهار وظیفه اون چهار اساسی که دین نگهداری میشه
یک: عالم مستعمل لعلمه؛ عالمی که علمش به کار ببره از علمش استفاده کنه استفاده برسونه فریاد بزنه سکوت نکنه آقایون خواهران اولین دلیلی که قضیة کربلا ایجاد شد یعنی یکی از ادله سکوت عالم بود عبدالله بن عمری که نفوذ داره تأثیر داره اگه تو مکه فریاد بزنه خودشم بیفته جلو دهها نفر آدم پشت سرش راه میافتند هم امام حسین میشناسه هم جایگاه آقا را میدانه هم خودش دیده پیغمبر چون از اصحاب پیغمبر است یعنی زمان پیغمبر درک کرده اصحاب به این معنا سینة ابیعبدالله را بوسید گفت یا رسول الله اینجا جایی که یابنالرسولالله اینجا جایی است که جدت بوسیده خب این آدم سکوت کرده خب وقتی عبدالله بن عمر سکوت کرد چند صد نفر چند هزار نفر سکوت میکنند اینها خطرناک است سلیمانبن صرد خزاعی عالم تو کوفه فریاد او اثر داره سکوت او هم عدهای را کنار میکشه شما چرا جنگ جمل آفریده شد جنگ جمل امیرالمؤمین فرمود: زبیر منا اهل البیت؛ کم حرفی نیست منا اهل البیت تعبیر منا اهل البیت را هر کجا به کار نمیبردند اهلبیت فرمود: زبیر از ما اهلبیت بود حالا چی شد یک مرتبه رفت تو جبهة مقابل امیرالمؤمنین میدونید چقد آدم بخاطر زبیر از علی جدا شد چون نگاه میکنند میبینند همینکه مقام معظم رهبری فرمود، فرمود: سکوت خواص اثرش خیلی است حالا حرفم که نزنه گاهی خود سکوت عالم مستعمل لعلمه.
ادامه دارد 👇👇
عالم مستعمل بعلمه؛
یکی از قصههایی که موجب شد عواملی که موجب شد کربلا آفریده بشه سکوت خواص بود نه هنگام کربلا بعدشم بعضیها سکوت کردند اما نقطة مقابلش اونجاهائیکه فریاد زده شد ببینید چقدر اثر داره عبدالله بن... یک تنه تو مجلس ابنزیاد بلند شد دفاع کرد از امام حسین اثر گذاشت تأثیر گذاشت تو مجلس یزید ابو برزه از اصحاب پیغمبر است یک تنه بلند شد فریاد زد وقتی دید سر مقدس اباعبدالله دارند جسارت میکنند دفاع کرد اثر گذاشت من در روایت دیدم اونقد سخنان تو مجلس یزید همان خطبهای که امام سجاد خواند و چند نفری هم گوشه و کنار مطالبی گفتند اثر گذاشت که خانوادة یزید خانوادة یزید ملعون یعنی همسرش دختراش سر اباعبدالله را بردند شستشو دادند معطر کردند در یک جای مناسبی قرار دادند یعنی بعد از قصة شام و اون قضایایی که برای ابیعبدالله پیش اومد این متن تاریخ است که سر را شستشو دادند معطر کردند نگهداری کردند حالا یا بلافاصله اونجا یا اجازه داده شد به کربلا برگرده به خاک سپرده شد این اثرش بود شما کاروان ابیعبدالله از شام خروجش غیر از خروج از کربلاست ببینید حسابی براشون محمل آماده کردند وسائل آماده کردند محافظ گذاشتن اینا اثر سخن یک عالم است این اولین وظیفهای که دین را حفظ میکنه
دوم: جاهل لا لیستنکب أن یتعلم؛ دومین عاملی که دین را حفظ میکنه افراد جاهل گفتم جاهل یعنی بیسواد نه جاهل یعنی کسی که تو دین متخصص نیست بابا هر کسی ما الان تو پزشکی جاهلیم تو مهندسی جاهلیم من خودمو عرض میکنم تو علم فیزیک و شیمی و مدیریت جاهلم بنده من مطالعه نکردم رشتة من نیست خب حالا من اگه مریضشم انستنکاف کنم به یک پزشک مراجعه کنم خودم دارو تجویز کنم درست میشه خودم بیام در واقع برا خودم برنامهریزی کنم صحیح است یا خودم بیام بدون یک نقشه راهی ساختمان منزلم را بسازم نه جاهل تو هر رشتهای به عالم باید مراجعه کنه عزیزانی که گاهی شبهه براتون پیدا میشه تو اینترنت ماهوارهها تو فضاهای مجازی یا نه الان متأسفانه بازار تشکیک در دین بازار پر رونقی است هر کسی سعی میکنه یا تو این دعا یا تو این روضه یا تو این سند همه مثل اینکه حملهها و هجمهها همه جای عالم اومده رو این بُعد عیب نداره شبهه اگه با غرض و مرض نباشه عیب نداره بپرسند جواب بگیرند اما بعضیها نمیآیند بپرسند با دو تا شبهه نماز میذاره کنار با دو تا شبهه مجلس اباعبدالله را میذاره کنار إ فلانی اینطور گفته خب بیا جوابشم بشنو از بعد از قضیة عاشورا شبهة علیه عاشورا شروع شد خود یزید شروع کرد یزید ملعون سر مقدس اباعبدالله جلوش گفت این قضیه جبری است خدا خواسته ما پیروز بشیم شما کشته بشید یعنی بلافاصله اولین شبهه را او انداخت که قصة کربلا جبر است همین حرفی که گفتم بعضی جاها تو این کشتار منی سردمداران بیکفایت صعودی گفتند قضا و قدر الهی است اصلاً قضا و قدر بیا معنا کنید همة امور عالم به قضاء و قدر است اصلاً قضا و قدر یعنی در واقع علم الهی به حوادث حکم الهی اما حکم الهی به ظلم نیست به کشتن مردم نیست کی گفته شما با بیکفایتی مردم را اینطور خونش اینگونه جانشون از دست رفت فوراً به جبر انتصاب این اصلاً جبر نظر امویها بود چون پشتوانهاشون بود لذا معروفه که جبر یک دیدگاه اموی است نه یک دیدگاه علوی نه یک دیدگاه اسلامی اینم دومین گروهی که میتوانند دین را حفظ کنند یعنی افرادی که بلد نیستند به خودش زحمت بده متخصص مراجعه کنند بابا یه رساله عالم دینی تقلید مثل سایر علوم مثل سایر کارها چطور تو پزشکی شما مقلدید تو دین خودت متخصصی
ادامه دارد 👇👇
سومین گروهی که با کارشون دین را حفظ میکنند وَ جَوَادٍ لَا يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ؛ یا غنی هم داره تو بعضی روایات ثروتمندی که بخل نورزه بابا هزینه کن تو این محله شما پولداری میتونی برا ابیعبدالله روضه بگیری میتونی کلاس بذاری میتونی برنامة دینی بذاری خیلی مهمه من یکبار این مطلب اینجا گفتم منتهی این جمعیت نبوده چهارشنبه شبها که یه قدری خلوتتر بوده عرض کردم من اراک رفتم یک جایی یک باغ بسیار بزرگی یک زمین مزرعه بسیار بزرگی که دامداری داشت مزرعه داشت و نمیدونم چند هکتار بود ولی گفتند سالی ده میلیارد تومان هزینة درآمد اینجاست سالی ده میلیارد تومان درآمد اون گندم و جو درختهای گردویی که داشت و دامهایی که گوسفند و گاو خیلی نزدیک شاید 150 ـ200 نفر اونجا کار میکردند من پرسیدم این برا کیه زیرنظر اوقاف بود رئیس اوقاف اراک گفت اینجا مال یکی از افراد قاجار بوده قبل از پهلوی آخرآیی که دیگه رضاخان آمد سرکار ایشون این باغ را کلش وقف کرده برا کارهای فرهنگی نجف اشرف ببینید این پولدار ارزش داره میگفت الان در نجف اشرف ما از اینجا مدرسه ساختیم حوزه را تقویت کردیم کمک به عرض میکنم مسائل مالی نجف الحمدلله به برکت خون شهداء به برکت عنایت امام زمان من امسال که نجف بودم دیدم اصلاً مدارس، حوزهها، خیلی شیک ساخته شده رونق گرفته حوزة نجف خب یکی از افرادی که حالا اومده پولشو باغشو خانهاشو زندگیاشو با ده میلیارد تومان در ماه درآمد اومده اون زمان که اینقد نبوده این یواش یواش به این درآمد رسیده وقف کارهای فرهنگی نجف اشرف این فکر بلند اگر افراد صاحب ثروت کمک نکنند به این هیئتها به این مجلسها آقایون جوانهایی که تو محلههاتون هیئت میگیرند بیست تا پانزده تا تو دانشگاهها تو دبیرستانها اینها را تقویت کنید خدا میداند من یه وقتی باز این قصه را گفتم یه جاهایی یکی از این عزیزانی که از مسئولین نظام هم هست حالا اسم نمیبرم از ایشون شاید راضی نباشه میگفت من یه وقتی در تهران خانه میساختم یه زمینی گرفته بودیم اون بالای تهران آپارتمان بسازیم ایشون میگفت تعدادی کارگر اوردم مثلاً 30 تا 40 کارگر که در این ساختمان کار کنند گفتیم دیگه شما ثابت بمونید ما هر روز صبح نیام کارگر از سر چهار راه بیاریم پنج ماه شش ماه که ما کار داریم کارگر اینجا باشید خیالتون راحت باشه که به هر حال اینجا کار دارید همین جا دعا میکنیم به آبروی امام حسین انشاءالله خداوند این رکود را از این کشور مرتفع بگرداند زمینة شغل، ازدواج، کار، برا همة جوانها مخصوصاً این کارگرها افرادی که روزآمد هستند صبح باید تا شب کار کنه شب خرج کنه من خیلی غصه میخورم گاهی میبینم این عزیزان صبح میان شب برمیگردند منزل از خدا میخواهیم به آبروی امام حسین انشاءالله زمینة کسب و کار و اشتغال رونق اقتصادی در این کشور فراهم بفرماید ایشون میگفت: خود به اول محرم این کارگرها به من گفتند که اجازه میدی ما تو این زمین شما یه روضهای بگیریم گفتم باشه من کاری با شما ندارم دور این زمین یه پرچمی زدند و 30 ـ40 تا کارگر اونم مال شهرستاناند غالباً تو تهران کار میکنند اول محرم یه روضهای گرفتند که خودشون شبها دور هم تو این زمین این برنامه را داشته باشند میفرمود من شب چهارم پنجم بود گفتم برم شرکت کنم ببینم روضة اینا چیه واقعاً به چه شکلیه روضة سادة بدون شام بدون حسینیه تو یه زمین ساده میفرمود رفتم و نشستم و دیدم یک صندلی گذاشتند گفتم مگه شما سخنران هم دارید؟ گفتند بله ما یه آقایی پیدا کردیم اینجا شبها برامون منبر میره گفتم کی هست؟ گفتند نمیشناسیمش ولی خوب حرف میزنه خیلی قشنگ صحبت میکنه گفتم خب حالا ما امشب نیت میکنیم تو مجلس شما شرکت کنیم همینطور که نشسته بودیم گفتند آقا آمد نگاه کردم میفرمود: دیدم که مرحوم علامه محمدتقی جعفری(ره) اون شخصیتی که من خودم یه وقت حالا دانشگاه پنج شش ماه قبل از مراسم زنگ زدم فرمود: من نمیتونم بیام یعنی فرصت اقتضاء نمیکرد خیلی تعجب کردم یک جلسهای به این سادگی به این آلایشی آقای علامة جعفری(ره) ایشون میشناختم منبر که تمام شد من سوار کردم با ماشین ببرم سؤال کردم گفتم شما اینجا گفت راستش من میرفتم دانشگاه تو مسیر بودم این کارگرآ اومدن سراغ ما گفتن ما یه همچنین جلسهای داریم بانی هم نداره کسی هم نیست خودمونم هستیم میخواهیم شما بیائید شبی نیم ساعت برا ما صحبت کنید گفتم باشه گفتم این جلسه برا خداست قول دادم بیخود کسی علامه جعفری نمیشه
ادامه دارد 👇👇
من عرضم رو این قسمتش است آقایون این هیئتهای بچهها را دبیرستانیها را دانشآموزان را محلهها را حضور پیدا کنید کمک کنید پشتوانة مالی بدهید گرههای زندگی شما گاهی از همین راهها گشوده میشه حتماً نباید به هیئتهای بزرگ شهر کمک بشه نه اونم باید بشه هیچ چیزی جای دیگه نمیذاریم ولی سومین گروهی که دین را حفظ میکنند ثروتمندها هستند پول داشته باشند مسجد، حسینیه، عرض میکنم که کمک به فقرا به جهیزیه دخترآ که فقر اگر جامعه را بگیره دینداری کاهش پیدا میکنه
چهارم فقیرٍ لا یبیع آخرته بالدنیا؛ چهارمین گروهی که دین را حفظ میکنند فقیری است که دینش به دنیا نفروشه بخاطر فقر دینش کنار نذاره بخاطر فقر کار حرام نکنه بخاطر نداری دست به ربا نزنه رشوه نزنه کم کار نذاره دزدی نکنه حالا ببینید چقد این حدیث قشنگه عالم داد بزنه جاهل به عالم مراجعه کنه غنی هزینه کنه فقیر خودش حفظ کنه قناعت کنه قوام الدین و الدنیا باربعه؛ استواری دین و دنیا فرمود به این چهار گروه هست خب اینم دومین هشداری که امشب گفتیم دیشب هشدار بدعت و امشب هشدار کاهش معنویت و دینداری انشاءالله به قید حیات شبهای آینده هم هشداریهای دیگه ابیعبدالله را عرض خواهیم کرد.
💠 روضه:
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
کربلا شهدای برادر داریم گاهی دو برادر سه برادر به شهادت رسیده مثل اباالفضل العباس چهار برادر شهدای پدر و پسر داریم پسر عمو و پسر عمو داریم یعنی بستگانی هستند با هم یکی از کسانی که در کربلا به شهادت رسیده شاب القتل ابوه فی المعرکه؛ جوان ده یا یازده سالهای هست که پدرش تو کربلا به شهادت رسید اومد مقابل ابیعبدالله ـ علیه السلام ـ اجازه گرفت میدان بره ابیعبدالله هم إذن کلی داد به اصحابش شب عاشورا فرمود: هر کسی میخواد بره بره که همه گفتن نمیریم میمانیم هم إذن فردی داد یعنی هر کسی میاومد جداگانه بهش میفرمود حالا یا به بعضیها یا به همه میتونید برید مثلاً به نافع بن هلال شب عاشورا فرمود از این منطقه نشونشم داد فرمود اینجا میشه فرار کرد از اینجا برو به بشیر صبح عاشورا فرمود تو پسرت اسیر شده در مرز میتونی بری به جون فرمود من بیعتمو از تو برداشتم برو اجازه میداد به بعضیها اجازة رسمی میداد برا رفتن هیچکدام هم نرفتن البته یکی از اون کسانی که ابیعبدالله معاف کرد و فرمود: برگرد همین نوجوان ده یازدهای سالهای هست که اومد مقابل ابیعبدالله آقا فرمودند: برگرد پدرت به شهادت رسیده کافیه خون پدرت ریخته شده کفایت میکنه برگرد چون مادرشم کربلا بود چند تا از مادرآ در کربلا بودند مادر وهب بوده مادر قاسم بن الحسن بوده مادر این جوان عمر بن جناده بوده فرمود برگرد عرض کرد یابنالرسولالله مادرم منو فرستاده مادرم زره به تنم کرده مادرم شمشیر بهم داده برگردم نه خودم راضی میشم نه مادرم مادرم منو فرستاده چه روحیهای ما تو جنگ این روحیهای را دیده بودیم اینها برا شماها مردمی که پدرای شهید مادرای شهید استبعاد نداره دیده بودیم بچة دوم سوم میفرستند جبهه خبر شهادت میاد بعدی میره این روحیه از کربلا گرفته شده با این تفاوت که این میدانه شهید میشه عزیزان ما جبهه میرفتند خب احتمال شهادت این مادر میدانه لحظاتی بعد داغ این بچه را به دلش میذارن اما میگه برو ابیعبدالله فرمود برو آمد میدان این افرادی که آمدن میدان شعار میدادند رجز میخواندند تو رجز دو تا مطلب میگفتند یکی میگفتند من کیم یکی میگفتند برا چی آمدم هم هدفشون میگفتند هم اسمشونو اما این جوان اسم از خودش نبرد این نوجوان ده یا یازده ساله نگفت من کیم پدرم همینی بود که الان شهید شد مادرم کربلاست نه تا وارد شد فریاد زد امیری حسین و نعم الأمیر آقام ابیعبدالله است ای خدا میشه شب اول قبرم به ما بگند اسمت چیه بگیم امیری حسین و نعم الأمیر هیچی دیگه نگید آقا نیازی نیست اگه گفتن اسمت چیه بگو امیری حسین و نعم الأمیر اگه گفتند عملت چیه؟ بگو محبت ابیعبدالله دینم دین حسین است دین حسین دین خداست دین توحید است همة معارف اسلامی درش جمع است گفت امیری حسین و نعم الأمیر گفت فکر نکنید این امیر من یه آدم عادی هست سرور فؤاد البشیر نذیر؛
ادامه دارد 👇👇
سرور قلبهاست شادی قلبهاست آقای من آقایی است که وقتی میگم حسین دل آدم نشاط پیدا میکنه آرامش پیدا میکنه بازم ادامه داد گفت علی و فاطمه والداه؛ آقای من علی باباشه فاطمه مادرشه و هل تعلمون له من نذیر؛ ای دشمن بیرحم آدمایی بهتر از اینا سراغ دارید شما دارید پسر امیرالمؤمنین را میکشید وقتی به شهادت رسید بعضی از سرها بعداً جدا شده یعنی بعد از عصر عاشورا اما بعضی از سرها تو همون معرکه جدا شده موقع جنگ یکی از سرهایی که موقع جنگ جدا شد همین سر بود چه جور دشمن به او ضربه زد که سر از بدن کامل جدا شد دشمن هم سر را پرتاب کرد در مقابل مادر مقابل خیمه مادر شهید سر را برداشت گذاشت به سینه صدا زد یا ثمرة فؤادی یا قرة عینی نور چشمم پسرم عزیزم سر را در مقابل دشمن قرار داد ابیعبدالله ـ علیه السلام ـ یک نگاهی به این مادر کرد فرمود: ساعد الله مادر را دعا کرد ابیعبدالله فرمود: برگرد إرجعی الی... یا اباعبدالله این مادر شهید تسلی دادی کاش یک کسی هم بود دختر سه سالة تو را اونجاییکه سر مقدس تو را برداشت أبتا من الذی ایتمنی علی صغرر سنی؛ کاش یک کسی هم سه سالة تو را آرام میکرد.
🏴 صلی الله علیک یا أباعبدالله
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366
روضه شب هفتم👇
https://eitaa.com/fatemi222/6300
اشعار
https://eitaa.com/fatemi8/547
↩️شب هفتم
احکام قضای نماز و روزه والدین
https://eitaa.com/ahkam31/1258
کاهش معنویت
https://eitaa.com/fatemi222/9592
دین گریزی
https://eitaa.com/fatemi222/9587
شکوه نماز در قیام امام حسین ع
https://eitaa.com/fatemi222/9582
نکات از نماز
https://eitaa.com/fatemi222/4701
روضه شب هفتم
https://eitaa.com/fatemi222/6300
اشعار
https://eitaa.com/fatemi8/498
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کامل 🔖
💠دهه اول محرم ۱۴۰۲ شمسی
#استاد_رفیعی
💠 جملات ناب امام حسین علیهالسّلام
جلسه چهارم
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کامل 🔖
💠دهه اول محرم ۱۴۰۲ شمسی
استاد_عالی
جلسه اول
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کامل 🔖
💠دهه اول محرم ۱۴۰۲ شمسی
#استاد_رفیعی
💠 جملات ناب امام حسین علیهالسّلام
🔖جلسه پنجم
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
بسماللهالرحمنالرحیم
بنام او که شهدا پیش او عند ربهم یرزقون هستند و دارند ما را تماشا میکنند
یک جملهی معروفی است که خیلی از ما شنیدیم. آن جمله چیست!
جمله اینست: به نماز نگویید کار دارم به کار بگویید که وقت نماز است.
حتما با خودتان سوال کردید که این جمله، جمله چنین شخصیتی است این جمله، جمله معروفی هست از شهید رجایی؛ شهید رجایی که الگو بود، اسوه بود، در حین نماز خواندنش، خصوصاً نماز اول وقتش خیلی دقیق بود.
تعریف میکنند که سفره غذا را پهن کرده بودیم غذا را آورده بودیم که موقع نماز شد، به شهید رجایی گفتیم که بفرما سفره پهن است.
یک جمله فرمودند، فرمودند که من هیچوقت قبل از نماز غذا نمیخورم و باید حتما اول نمازم را بخوانم بعد غذا بخورم و اگر روزی قبلاز اینکه نمازم را اقامه کنم غذا بخورم باید حتما یک روز روزه بگیرم.
شهدا را در زندگی، خصوصاً نماز اول وقت الگو قرار بدهیم.
#نماز
🆔 @fatemi222
✋ نماز اول وقت پهلوان نماز اول وقت پهلوان
به نام خدایی که شهدا در قهقهه مستانشان پیش او _عند ربهم یرزقون_ هستند.
پهلوان بود، کشتیگیر بود، بارها و بارها قهرمان شده بود، مسابقات کشتی در حال برگزاری بود؛ برادرش تعریف میکند میگوید که من با عباس خیلی سالن میآمدم و مسابقات را پیگیر بودهام و مسابقاتشان را میدیدم و تشویقش میکردم.
از صبح چند تا مسابقه برگزار شده بود و فینالیستها مشخصشده بودند، عباس رسیده بود به مسابقه فینال، یکدفعه بلندگوی استادیوم و بلندگوی سالن صدا زد: عباس حاجیزاده
یکمرتبه دو مرتبه سه مرتبه، نگران شدم هرچه این طرف آن طرف نگاه کردم دیدم برادرم عباس نیست، کجا رفته؟
عباس که تمام حریفهایش را ضربهفنی کرده و پشت همه را به زمین خوابانده و حالا آمده برای مسابقهی فینال؛ در این لحظهی حساس کجا رفته؟
خیلی نگران شدم، در کمال ناباوری دیدم که بعد از اینکه بلندگوی سالن سه مرتبه اسم عباس رو خواند و عباس حاضر نشد، دست حریفش را بردن بالا و بهعنوان قهرمان اعلام کردهاند.
خیلی نگران شدم آمدم پایین یکدفعه دیدم عباس وارد سالن میشود، گفتم عباس کجا بودی داداش؟ گفت که وقت، وقت نماز بود.
نماز اول وقت به هر چیز ارزش داشت، گفتم داداش چند مرتبه بلندگو اسمت را صدا زد گفت عباس حاجیزاده، تو کجا بودی؟ گفت نماز اول وقت برای من از مسابقه فینال هم مهمتر است.
شادی روح شهید قهرمان، پهلوان عباس حاجیزاده صلوات بفرستیم.
شهدا را الگوی خودمان قرار بدهیم مخصوصاً در نماز اول وقت.
#نماز
🆔 @fatemi222
✋ نماز در پادگان آمریکایینماز در پادگان آمریکایی
به نام او که شهداء در قهقهه ی مستان شان در نزد او -عند ربهم یرزقون- هستند.
شهید خلبان، عباس بابایی سال 1349 برای گذراندن دوره ی خلبانی به دانشگاه هواپیمایی آمریکا رفت. اونجا برنامه این بود که باید چند وقتی با یکی از دانشجویان آمریکایی هم اتاق می شدند.
بعد از گذشت 2 سال که قرار شد مجوز خلبانی شهید عباس بابایی را بدهند، گفت در کارم گیری افتاده بود، در پرونده ام مطالبی نوشته بود و این مانع از دریافت کارت پایان دوره خلبانی شد تا اینکه روزی من را صدا زدند تا به اتاق رئیس دانشگاه بروم.
رئیس دانشگاه یک ژنرال آمریکایی بود. وقتی که وارد اتاق شدم پرونده ام روی میزش بود و پرونده ام را خط خط مرور می کرد و به من نگاه می کرد و سرش را تکان می داد و معلوم بود که در پرونده چیزهایی نوشته شده که این مانع از دریافت کارت پایان دوره خلبانی شود.
ناگهان در اتاق زده شد. یکی ژنرال را خواست و بیرون از اتاق برد، در همان لحظه به ساعتم نگاه کردم دیدم که وقت نماز است، وقت قرار عاشقی.
مردد ماندم که الآن چکنم؟ اگر بخواهم نماز بخوانم ممکن است همان لحظه ژنرال برگردد و کار بدتر شود ولی نمی توانستم قرار با خدا را فراموش کنم. یا خودم گفتم هرچه بادا باد، خود خدا درست می کنه.
نگاه کردم تکه روزنامه ای پیدا کردم و رو به قبله ایستادم، مهر را گذاشتم و شروع به نماز خواندن کردم ، الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم... مشغول نماز بودم و خدا خدا می کردم که ژنرال نیاد.
وسطای نماز بود که ژنرال آمد و مرا عجیب غریب نگاه می کرد، نشست پشت میز و همینجور به من زل زده بود، بعد از تمام شدن نمازم به من گفت بنظرم تمام مطالبی که در پرونده ی توست، مربوط به همین کار (نماز خواندن) توست. گفتم اطلاع ندارم فقط ما مسلمانان اعتقاد داریم در اوقاتی خاص یا معبود خودمان راز و نیاز می کنیم، من هم داشتم با خدای خودم راز و نیاز می کردم.
گفت خیلی عالی است، گواهی مرا امضاء کرد و گفت مبارک باشد، به جمع خلبانان خوش آمدی. از ایشان تشکر کردم و به خودم قول دادم در اولین فرصت در جای خلوت، دو رکعت نماز شکر بجا بیاورم.
#نماز
🆔 @fatemi222
آخرین نماز شهید آیت الله مدرّس (ره)آخرین نماز شهید آیت الله مدرّس (ره)
روز دهم آذر ماه سالروز شهادت آیت الله مدرس رحمت الله علیه است، فرارسیدن این روز بهانهای شد تا نگاهی به زندگی معنوی این شهید بزرگوار از کتاب “ستاره ای بر خاک” داشته باشیم.
فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیت الله سیدحسن مدرس یکی از چهره های درخشان تاریخ تشیع بشمار می رود که زندگی و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیری های سیاسی و اجتماعی وی برای مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبی است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلای اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامی و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند.
همان گونه بود که می گفت و همانطور گفت که می بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمی راسخ چون کوهی استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گری استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وی را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبی این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند.
این نوشتار اشاره ای کوتاه به زندگی ابرمردی است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت .
اگر ما به ذکر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج می نهیم بدان علت است که وی پارسایی پایدار و بزرگواری ثابت قدم بود که لحظه ای با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامی مدت عمرش ساده زیستی ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبی را شیوه زندگی خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوی را کسب کرد.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
مُدرّس بر سر سجادهاش مینشیند، نگاهش را دوخته به جایی و خاموش است. اِنگار که در آن دَمِ واپسین، سراسر زندگیاش را مرور میکند، تا دورترین خاطرههایش را و حتی ضربهی ترکهای را که در شش سالگی به بازویش خورد و او را به نزد پدر بزرگ، به قمشه و بعد به اصفهان کشاند.
جانِ خستهاش انگار ، زخم تمام ضربههایی را که در سراسر عمر خورده به یاد میآورد با این حال در چهرهاش طراوت و شادابی خاصی موج میزند زیرا به خوبی میداند آخرین ضربه که برای همیشه او را به دیار دوست میفرستد در حال فرود آمدن است.
صدای اذان، مُدرّس را به خدا و دیگران را به خود باز میگرداند. جهانسوزی(شخصی که برای قتل مدرس آمده بود) به تندی قوری را که از روی سماور برداشته و در استکانی چای میریزد و استکان را به خَلَج(همکارش) میدهد. خَلَج نیز گَرد پاکتی کوچک را در آن خالی میکند. استکان را در مقابل مُدرّس میگذارد و به او میگوید: بخور. مُدرّس استکان را بر میدارد و چای را در چند جُرعه مینوشد و با خونسردی سریعا به نماز میایستد و در پیش رویِ کسانی که داغ حسرت یک تعظیم او به دلشان مانده است، در برابر خدا به رکوع میرود، رو به دوست و پشت به دشمنان زانو میزند و به سجده میافتد. مستوفیان با نگرانی چشم دوخته است به او، مُدرّس نماز مغرب را به پایان میبرد اما زهر هنوز اثر نکرده است.
مُدرّس هنوز بر سجاده نشسته و ذکر میگوید. سه دژخیم با تعجب و وحشت به او خیره شدهاند. در برابرش احساس ناتوانی میکنند. زهر را به او خوراندهاند اما تلخی در کام و جان خودشان موج میزند. مستوفیان بیش از آن تاب نمیآورد بلند شده و مدرس را به زمین میاندازند، جهانسوزی و خلج نیز دست و پای سید را میگیرند. مُدرّس با صدای بلند شهادتین خود را میگوید.
مستوفیان عمامه مدرس را باز میکند و آن را بر گردن او میپیچد. آنگاه دو سوی عمامه را آن قدر از دو طرف میکشد تا راه لب، بر کلام سرخ مُدرّس بسته میشود. چشمانش به روی مُهر سجاده و لبانش به کلام خدا بسته میشود اما جلاّدان هنوز رهایش نمیکنند.
آن قدر عمامه را به دور گردنش نگه میدارند تا پیکر نحیف و رنج کشیدهاش سُست میشود و ستاره بر آسمان سجاده میافتد همچون مولایش علی ـ علیه السّلام ـ در محراب خون. (برگرفته از کتاب ستاره ای بر خاک)
#نماز
🆔 @fatemi222
نماز استغاثه به حضرت زهرا (سلام الله علیها)نماز استغاثه به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین
برای عملیات والفجر ۸ که تصرف فاو بود، چندین ماه برنامه ریزی شد که برای عبور از اروند رود در ساعات آرامش رودخانه صورت بگیرد ولی در شب عملیات، بر خلاف محاسبات، رودخانه خروشان شد طوفانی و ترسناک؛ شهید حاج قاسم سلیمانی در یکی از یادوارههای شهدا فرمودند که در شب عملیات والفجر ۸ که ما ترسیدیم و لرزیدیم، زهرا را صدا زدیم و ما با حضرت زهرا (سلام الله علیها) اروندرود را کنترل کردیم و عبور کردیم. ایشان در ادامه میفرمایند که در شب عملیات کربلای 5، در غروبی که اضطرار داشتیم در همان اضطرار، سرها را بر دژ گذاشتیم و زهرا را صدا کردیم. ایشان میفرمایند من قدرت محبت مادری حضرت را در هور دیدم، در غرب کانال ماهی دیدم و در وسط میدان مین دیدم. این ها توسلاتی اند که شهدا و رزمندگان ما در شبهای عملیات داشتند.
اما یکی از راههای توسل به وجود نازنین حضرت زهرا (سلام الله علیها) نماز استغاثه به آن حضرت می باشد. دو رکعت است (مثل نماز صبح) به این صورت که بعد از نماز، پیشانی را روی مهر می گذاریم و 100 مرتبه صدا میزنیم: "یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی" سپس سمت راست صورت را روی مهر می گذاریم و همین ذکر را 100 مرتبه می گوییم سپس سمت چپ صورت را روی مهر می گذاریم و 100 مرتبه می گوییم: "یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی" بعد در مرحله آخر پیشانی را روی مهر می گذاریم و 110 مرتبه صدا می زنیم: "یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی".
ان شاء الله عنایت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در دنیا و شفاعت شان در آخرت، قسمت و روزی همه ما قرار بگیرد والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
#نماز
🆔 @fatemi222
دارند اذان ميگويند (شهيد علي اكبر شيرودي)
شهيدخلبان علي اكبر شيرودي در كنار هليكوپتر جنگياش ايستاده بوده و از خبرنگاران هر كدام به نوبت از او سؤال ميكردند.
خبرنگاري از كشور ژاپن آمده بود پرسيد: شما تا چه هنگام حاضريد بجنگيد؟
شيرودي خنديد. سرش را بالا گرفت و گفت: ما براي خاك نميجنگيم ما براي اسلام ميجنگيم. تا هر زمان كه اسلام درخطر باشد...)
اين را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حيران ايستادند. شيرودي آستينهايش را بالا زد. چند نفر به زبانهاي مختلف از هم ميپرسيدند:كجا؟ خلبان شيرودي كجا ميرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده. خلبان شيرودي همانطور كه ميرفت برگشت. لبخندي زد و بلند گفت: (نماز! دارند اذان ميگويند...)
#نماز
🆔 @fatemi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر نماز نمیخونی گوش کن!
#نماز
🎤حاج اقا حسینی قمی
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366
#شاید_تلنگر
از شیطان پرسیدن:
چی میزنی؟
_ تیر 🏹
به کجا میزنی؟
_ قلب و روح آدما 🎯
چه جوری؟
_ وقتی داره میره بیرون و روسری میپوشه، میگم یکم عقب تر🚶🏻♂🕳
_وقتی داره #نماز میخونه، میگم یکم تندتر 💔
_ وقتی داره آرایش میکنه، میگم یکم بیشتر🕳
_وقتی داره لباس انتخاب میکنه، میگم یکم چسبون تر🙉
_ وقتی داره به کسی نگاه بد میکنه
میگم یکم دقیق تر🖐🏽
_ وقتی داره تو مکانی که شلوغه میخنده، میگم یکم بلندتر🔐
_ وقتی داره قرآن میخونه، میگم یکم زودتر❌
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366