eitaa logo
نفوس مطمئنه
372 دنبال‌کننده
815 عکس
537 ویدیو
65 فایل
🌸🍃﷽🍃🌸 تقدیم به روح همه شهدا خصوصا شهید فاطمی رفاقت با شهدا https://eitaa.com/fatemi48/279 داستانهای شهدا https://eitaa.com/fatemi48/280 روایتگری https://eitaa.com/fatemi48/979 🌸🌸🌸 @a_f_133
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم بنام او که شهدا پیش او عند ربهم یرزقون هستند و دارند ما را تماشا می‌کنند یک جمله‌ی معروفی است که خیلی‌ از ما شنیدیم. آن جمله چیست! جمله اینست: به نماز نگویید کار دارم به کار بگویید که وقت نماز است. حتما با خودتان سوال کردید که این جمله، جمله چنین شخصیتی است این جمله، جمله معروفی هست از شهید رجایی؛ شهید رجایی که الگو بود، اسوه بود، در حین نماز خواندنش، خصوصاً نماز اول وقتش خیلی دقیق بود. تعریف می‌کنند که سفره غذا را پهن کرده بودیم غذا را آورده بودیم که موقع نماز شد، به شهید رجایی گفتیم که بفرما سفره پهن است. یک جمله فرمودند، فرمودند که من هیچ‌وقت قبل‌ از نماز غذا نمی‌خورم و باید حتما اول نمازم را بخوانم بعد غذا بخورم و اگر روزی قبل‌از این‌که نمازم را اقامه کنم غذا بخورم باید حتما یک روز روزه بگیرم. شهدا را در زندگی، خصوصاً نماز اول وقت الگو قرار بدهیم. 🆔 @fatemi222
✋ نماز اول وقت پهلوان نماز اول وقت پهلوان به نام خدایی که شهدا در قهقهه مستان‌شان پیش او _عند ربهم یرزقون_ هستند. پهلوان بود، کشتی‌گیر بود، بارها و بارها قهرمان شده بود، مسابقات کشتی در حال برگزاری بود؛ برادرش تعریف می‌کند می‌گوید که من با عباس خیلی سالن می‌آمدم و مسابقات‌ را پیگیر بوده‌ام و مسابقات‌شان را می‌دیدم و تشویقش می‌کردم. از صبح چند تا مسابقه برگزار شده بود و فینالیست‌ها مشخص‌شده بودند، عباس رسیده بود به مسابقه فینال، یک‌دفعه بلندگوی استادیوم و بلندگوی سالن صدا زد: عباس حاجی‌زاده یک‌مرتبه دو مرتبه سه مرتبه، نگران شدم هرچه این طرف آن طرف نگاه کردم دیدم برادرم عباس نیست، کجا رفته؟ عباس که تمام حریف‌هایش را ضربه‌فنی کرده و پشت همه را به زمین خوابانده و حالا آمده برای مسابقه‌ی فینال؛ در این لحظه‌ی حساس کجا رفته؟ خیلی نگران شدم، در کمال ناباوری دیدم که بعد از این‌که بلندگوی سالن سه مرتبه اسم عباس رو خواند و عباس حاضر نشد، دست حریفش را بردن بالا و به‌عنوان قهرمان اعلام کرده‌اند. خیلی نگران شدم آمدم پایین یک‌دفعه دیدم عباس وارد سالن می‌شود، گفتم عباس کجا بودی داداش؟ گفت که وقت، وقت نماز بود. نماز اول وقت به هر چیز ارزش داشت، گفتم داداش چند مرتبه بلندگو اسمت را صدا زد گفت عباس حاجی‌زاده، تو کجا بودی؟ گفت نماز اول وقت برای من از مسابقه فینال هم مهم‌تر است. شادی روح شهید قهرمان، پهلوان عباس حاجی‌زاده صلوات بفرستیم. شهدا را الگوی خودمان قرار بدهیم مخصوصاً در نماز اول وقت. 🆔 @fatemi222
✋ نماز در پادگان آمریکایینماز در پادگان آمریکایی به نام او که شهداء در قهقهه ی مستان شان در نزد او -عند ربهم یرزقون- هستند. شهید خلبان، عباس بابایی سال 1349 برای گذراندن دوره ی خلبانی به دانشگاه هواپیمایی آمریکا رفت. اونجا برنامه این بود که باید چند وقتی با یکی از دانشجویان آمریکایی هم اتاق می شدند. بعد از گذشت 2 سال که قرار شد مجوز خلبانی شهید عباس بابایی را بدهند، گفت در کارم گیری افتاده بود، در پرونده ام مطالبی نوشته بود و این مانع از دریافت کارت پایان دوره خلبانی شد تا اینکه روزی من را صدا زدند تا به اتاق رئیس دانشگاه بروم. رئیس دانشگاه یک ژنرال آمریکایی بود. وقتی که وارد اتاق شدم پرونده ام روی میزش بود و پرونده ام را خط خط مرور می کرد و به من نگاه می کرد و سرش را تکان می داد و معلوم بود که در پرونده چیزهایی نوشته شده که این مانع از دریافت کارت پایان دوره خلبانی شود. ناگهان در اتاق زده شد. یکی ژنرال را خواست و بیرون از اتاق برد، در همان لحظه به ساعتم نگاه کردم دیدم که وقت نماز است، وقت قرار عاشقی. مردد ماندم که الآن چکنم؟ اگر بخواهم نماز بخوانم ممکن است همان لحظه ژنرال برگردد و کار بدتر شود ولی نمی توانستم قرار با خدا را فراموش کنم. یا خودم گفتم هرچه بادا باد، خود خدا درست می کنه. نگاه کردم تکه روزنامه ای پیدا کردم و رو به قبله ایستادم، مهر را گذاشتم و شروع به نماز خواندن کردم ، الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم... مشغول نماز بودم و خدا خدا می کردم که ژنرال نیاد. وسطای نماز بود که ژنرال آمد و مرا عجیب غریب نگاه می کرد، نشست پشت میز و همینجور به من زل زده بود، بعد از تمام شدن نمازم به من گفت بنظرم تمام مطالبی که در پرونده ی توست، مربوط به همین کار (نماز خواندن) توست. گفتم اطلاع ندارم فقط ما مسلمانان اعتقاد داریم در اوقاتی خاص یا معبود خودمان راز و نیاز می کنیم، من هم داشتم با خدای خودم راز و نیاز می کردم. گفت خیلی عالی است، گواهی مرا امضاء کرد و گفت مبارک باشد، به جمع خلبانان خوش آمدی. از ایشان تشکر کردم و به خودم قول دادم در اولین فرصت در جای خلوت، دو رکعت نماز شکر بجا بیاورم. 🆔 @fatemi222
آخرین نماز شهید آیت الله مدرّس (ره)آخرین نماز شهید آیت الله مدرّس (ره) روز دهم آذر ماه سالروز شهادت آیت الله مدرس رحمت الله علیه است، فرارسیدن این روز بهانه‌ای شد تا نگاهی به زندگی معنوی این شهید بزرگوار از کتاب “ستاره ای بر خاک” داشته باشیم. فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیت الله سیدحسن مدرس یکی از چهره های درخشان تاریخ تشیع بشمار می رود که زندگی و اخلاق و رفتار و نیز جهت گیری های سیاسی و اجتماعی وی برای مشتاقان حق و حقیقت نمونه خوبی است . او موقعیت خود را سراسر در راه اعتلای اسلام نثار نمود و در جهت نشر حقایق اسلامی و دفاع از معارف تشیع مردانه استوار ماند. همان گونه بود که می گفت و همانطور گفت که می بود. سرانجام به موجب آنکه با عزمی راسخ چون کوهی استوار در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست و سلطه گری استعمارگران را افشا نمود جنایتکاران وی را به ربذه خواف تبعید نمودند و در کنج عزلت و غریبی این عالم عامل و فقیه مجاهد را به شهادت رسانیدند. این نوشتار اشاره ای کوتاه به زندگی ابرمردی است که بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره ساخت و بیگانگان را به تحیر واداشت . اگر ما به ذکر نامش می پردازیم و خاطره اش را ارج می نهیم بدان علت است که وی پارسایی پایدار و بزرگواری ثابت قدم بود که لحظه ای با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامی مدت عمرش ساده زیستی ، تواضع ، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاه طلبی را شیوه زندگی خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوی را کسب کرد. در قسمتی از این کتاب می خوانیم: مُدرّس بر سر سجاده‌اش می‌نشیند، نگاهش را دوخته به جایی و خاموش است. اِنگار که در آن دَمِ واپسین، سراسر زندگی‌اش را مرور می‌کند، تا دورترین خاطره‌هایش را و حتی ضربه‌ی ترکه‌ای را که در شش سالگی به بازویش خورد و او را به نزد پدر بزرگ، به قمشه و بعد به اصفهان کشاند. جانِ خسته‌اش انگار ، زخم تمام ضربه‌هایی را که در سراسر عمر خورده به یاد می‌آورد با این حال در چهره‌اش طراوت و شادابی خاصی موج می‌زند زیرا به خوبی می‌داند آخرین ضربه که برای همیشه او را به دیار دوست می‌فرستد در حال فرود آمدن است. صدای اذان، مُدرّس را به خدا و دیگران را به خود باز می‌گرداند. جهانسوزی(شخصی که برای قتل مدرس آمده بود) به تندی قوری را که از روی سماور برداشته و در استکانی چای می‌ریزد و استکان را به خَلَج(همکارش) می‌دهد. خَلَج نیز گَرد پاکتی کوچک را در آن خالی می‌کند. استکان را در مقابل مُدرّس می‌گذارد و به او می‌گوید: بخور. مُدرّس استکان را بر می‌دارد و چای را در چند جُرعه می‌نوشد و با خونسردی سریعا به نماز می‌ایستد و در پیش رویِ کسانی که داغ حسرت یک تعظیم او به دلشان مانده است، در برابر خدا به رکوع می‌رود، رو به دوست و پشت به دشمنان زانو می‌زند و به سجده می‌افتد. مستوفیان با نگرانی چشم دوخته است به او، مُدرّس نماز مغرب را به پایان می‌برد اما زهر هنوز اثر نکرده است. مُدرّس هنوز بر سجاده نشسته و ذکر می‌گوید. سه دژخیم با تعجب و وحشت به او خیره شده‌اند. در برابرش احساس ناتوانی می‌کنند. زهر را به او خورانده‌اند اما تلخی در کام و جان خودشان موج می‌زند. مستوفیان بیش از آن تاب نمی‌آورد بلند شده و مدرس را به زمین می‌اندازند، جهانسوزی و خلج نیز دست و پای سید را می‌گیرند. مُدرّس با صدای بلند شهادتین خود را می‌گوید. مستوفیان عمامه‌ مدرس را باز می‌کند و آن را بر گردن او می‌پیچد. آنگاه دو سوی عمامه را آن قدر از دو طرف می‌کشد تا راه لب، بر کلام سرخ مُدرّس بسته می‌شود. چشمانش به روی مُهر سجاده و لبانش به کلام خدا بسته می‌شود اما جلاّدان هنوز رهایش نمی‌کنند. آن قدر عمامه را به دور گردنش نگه می‌دارند تا پیکر نحیف و رنج کشیده‌اش سُست می‌شود و ستاره بر آسمان سجاده می‌افتد همچون مولایش علی ـ علیه السّلام ـ در محراب خون. (برگرفته از کتاب ستاره ای بر خاک) 🆔 @fatemi222
دارند اذان مي‌گويند (شهيد علي اكبر شيرودي) شهيدخلبان علي اكبر شيرودي در كنار هليكوپتر جنگي‌اش ايستاده بوده و از خبرنگاران هر كدام به نوبت از او سؤال مي‌كردند. خبرنگاري از كشور ژاپن آمده بود پرسيد: شما تا چه هنگام حاضريد بجنگيد؟ شيرودي خنديد. سرش را بالا گرفت و گفت: ‌ما براي خاك نمي‌جنگيم ما براي اسلام مي‌جنگيم. تا هر زمان كه اسلام درخطر باشد...) اين را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حيران ايستادند. شيرودي آستين‌هايش را بالا زد. چند نفر به زبان‌هاي مختلف از هم مي‌پرسيدند:‌كجا؟ خلبان شيرودي كجا مي‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده. خلبان شيرودي همانطور كه مي‌رفت برگشت. لبخندي زد و بلند گفت: (نماز! دارند اذان مي‌گويند...) 🆔 @fatemi222
نماز شهدا
صادق آهنگران-روضه حضرت ابوالفضل-ع.mp3
12.13M
-روضه حضرت ابوالفضل-ع حاج صادق آهنگران
ای_برادر_که_در_سنگری_تو_این_سر_غرقه (5).mp3
7.65M
📢 صوت | حاج صادق آهنگران 🔹ای برادر که در سنگری تو این سر غرقه خون حسین است 🌗 اجرا: شب تاسوعا در جمع رزمنده ها 🌴 دوران
420.mp3
5.67M
کجایی ای علمدارم، ابالفضل وفادارم؟ 🎤
❣️اربٰابُنـــٰا ...❣️ بہ آنچہ خواستہ بودم رسـیده ام با تـو چرا ڪه قلب مرا ڪربلاے خود ڪردے اَنا مَجنوُنُ الْحُســــیــــن... از دور ســـلام ... 🌻صلَّ اللّهُ عَلَیْک یاٰ اَباعَبدٍاللّه آقامهدی باکری
آقا ببین که بغض بدی در گلوی ماست بوسیدن ضریح شمـا آرزوی ماست... از دور ســـلام ... 🌼صلَّ اللّهُ عَلَیْک یاٰ اَباعَبدٍاللّه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷پیکر مطهر شهید عیسی شجاعی از شهدای دوران دفاع مقدس توسط گروه‌های تفحص شهدا کشف و شناسایی شد و پدر و مادر این شهید بزرگوار پس از ۴۰ سال چشم‌انتظاری فرزند خود را در آغوش گرفتند... این شهید سر در بدن نداشت😰
امسال هم مثل هرسال، مقتل الشهدای فکه، مراسم ظهر عاشورا داریم… شبونه اومدیم خارهارو جمع کنیم خدایی نکرده فردا تو پای مهمونا نره… کاش بودیم کربلا کاش بودیم کربلا کاش بودیم کربلا https://eitaa.com/fatemi48
قبل از عملیات مشورت‌هایش بیرون سنگر فرماندهی بیش‌تر بود تا توی سنگر. جلسه می‌گذاشت با تیربارچی‌ها، امدادگرها را جمع می‌کرد ازشان نظر می‌خواست. می‌فرستاد دنبال مسئول دسته‌ها که بیایند پیشنهاد بدهند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "فهرست مباحث نفوس مطمئنه https://eitaa.com/fatemi48/42
خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود . پناه می برم به خدا از روزی که گناه ، فرهنگ و عادت مردم شود...✨ 🌹شهید_حمید_سیاهکلی_مرادی . -فدا❤ فهرست مباحث نفوس مطمئنه https://eitaa.com/fatemi48/42
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰شرط عجیب شهید تورجی زاده ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ فهرست مباحث نفوس مطمئنه https://eitaa.com/fatemi48/42
🔴 وقتی این جسم بی سر را در منطقه عملیاتی پیدا کردند در جیبش کاغذی را یافتند که در آن نوشته بود: بی سر و سامان تو ام یا حسین💔 فهرست مباحث نفوس مطمئنه https://eitaa.com/fatemi48/42
بعضی چیزها هیچ‌وقت عوض نمی‌شه. :) 🗣Madridista Girl @twtenghelabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابالفضل با وفا علمدار لشکرم با نوای حاج صادق آهنگران شعر مرحوم عاشورای سال ۱۳۶۰ اهواز 🌴 دوران 🌴 دوران
دفاع مقدس دفاعی که عاشورایی بود . . .
🌼 یا قمر بنی هاشم(ع) ... 🌴یادت را به سمت چپ سینه ام سنجاق می کنم، بی تو نبض من می ایستد ... ▫️سرباز روح الله 🌷شهید سیدامیرحسین صاحب هنر🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 | 🌷به یاد شهدا ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 🌷رمز انتخاب شهدا ▫️در هر راهى رنج و گرفتارى هست و براى تمامى مردم تحول و گردش هست. و با همين رنج و تحول مؤمن عاشق مشخص مى‌شود و غفلت زده‌ى موقعيت‌ها و غايب و گرفتار در نعمت‌ها كه بر خود ستم كرده‌اند و حركت خود را در گرو شرايط‌ و امكانات گذاشته‌اند كنار مى‌روند و شهدا كه حضور مستمر داشته‌اند انتخاب مى‌شوند و گواهان اتخاذ مى‌شوند، مؤمن غربال مى‌شود و كافر به هلاك مى‌رسد.بهشت بدون جهاد و صبر به دست نمى‌آيد و با همين جهاد و شهادت است كه تمناى كسانى كه آرزوى مرگ را داشتند، ولى با ديدار آن،به آن خيره شدند و ايستادند، محك مى‌خورد. و همين‌طور صبر و استقامت آن‌هايى كه همراه محمد و پس از محمد صلى الله عليه و آله از راه او باز نمى‌گردند و پشت نمى‌كنند، مشخص مى‌شود، كه خدا صابر را مشخص مى‌كند و به شاكرها پاداش مى‌دهد. 💠 مرحوم استاد علی صفایی حائری(عین.صاد): - کتاب📚 وارثان عاشورا، صفحه 64 ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ دوران ------------------------------------------- فهرست مباحث نفوس مطمئنه https://eitaa.com/fatemi48/42 اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاران چه غریبانه. رفتند از این خانه یاد کنیم شهدا را با ذکر صلوات