#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم
🔸صبحم زستارهی سحرم دست کشیدم
زبانحال آقامون ابی عبدالله
🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست
🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم
شاعر: سیدرضاموید
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد...
نمیدونم جوان دارید یا نه...
الهی کسی داغ جوانش رو نبینه...
میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه...
بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده...
با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن...
جوون بشه...
درمقابلشون راه بره...
وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند...
اما سخت ترین لحظه هم..
برا همچین پدر و مادری زمانیه که..
داغ جوانشون رو ببینند..
قربان غریبیت برم حسین..
داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد..
قرآن کریم میفرماید:
یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است..
میدونست یوسفش سالمه..
بلاخره هم به یوسفش رسید..
اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد...
جانها فدای ابی عبدالله..
جانها فدای جوان ابی عبدالله..
شهزاده علی اکبر..
اومد کنار ابی عبدالله صدا زد:
بابا اجازه میدان بده..
حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم..
میخوای بری برو بابا..
اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم..
🔸من نگویم مرو ای ماه برو
🔸لیک قدری ببرم راه برو
بذار برای بار آخر.
قد و بالات رو نگاه کنم علی جان..
🔸برو میدان ولی آهسته برو
🔸دیدن عمه ی دل خسته برو
تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان..
همه از خیمه بیرون اومدند..
دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن..
لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه
هی صدا میزدنند:
إرحَم غُربَتَنا
به غربت ما رحم کن علی
وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک
انقده برا جنگیدن عجله نکن..
آخه ما طاقت دوریت رو نداریم..
دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان..
بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد:
رهاش کنید...
فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله
رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست..
هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان..
اما چه رفتنی..
دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه..
تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت
انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش..
🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم
جوانم علی...
🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
صدا زد:
خدایا تو شاهد باش..
فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ
خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم..
رفت به سمت میدان..
یا صاحب الزمان..
جنگ نمایانی کرد..
خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد..
برگشت صدا زد بابا..
يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي
بابا دارم از تشنگی میمیرم..
فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام
ابی عبدالله به گریه افتاد..
فرمود عزیز دلم..
علی جان طاقت بیار بابا..
خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی..
برگشت به سمت میدان...
طولی نکشید..
صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه..
بابا به دادم برس..
افتاد روی اسب..
بعضی مقاتل نوشتند..
مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه..
رفت وسط قلب لشگر دشمن..
چه کردند با علی اکبر..
حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله..
دور تا دور علی اکبر رو گرفتند..
تصور کن...
یکی با شمشیر میزنه...
یکی با نیزه میزنه...
یکی با سنگ میزنه...
فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً
بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند..
ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش..
ولی دیگه پاها رمق نداره..
(فجلس علی التراب)
روی زمین نشست..
دید جوونش رو قطعه قطعه کردند..
🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی
🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم
خدایا حالا حسین چکار کنه..
سر جوانش رو به دامن گرفته..
هی صدا میزنه..
ولدی علی..
دید جواب نمیده..
دوباره صداش زد..
ولدی علی..
علی جواب نمیده..
دلش طاقت نیاورد..
سر رو به سینه چسباند
دلش طاقت نیاورد.
یدفعه دیدند..
وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه
ِ
ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند..
هی صدا میزنه.
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان بابا..
اُف بر این دنیا بعد از تو علی..
🔸سپه كوفه و شام استاده
🔸به تماشاى شه و شهزاده
🔸شه روی نعش پسر افتاده
🔸همه گفتند حسین جان داده
حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره..
هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره..
یه نگاه به سمت خیمه ها..
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بر در خیمه رسانم
- ✍سایر اشعار حضرت علی اکبر
https://eitaa.com/fatemi8/1468
ای اهل حرم
https://eitaa.com/fatemi8/569
تاعلمدارافتاد
https://eitaa.com/fatemi8/570
ای حرمت
https://eitaa.com/fatemi8/571
پرچم بالاست
https://eitaa.com/fatemi8/572
طفلان حرم
https://eitaa.com/fatemi8/573
به پیکرش
https://eitaa.com/fatemi8/574
تیرها با تنت
https://eitaa.com/fatemi8/575
تا تو بودی
https://eitaa.com/fatemi8/585
مقتل عباس
https://eitaa.com/fatemi8/586
یل دریا دل ، یا ابوفاضل
گیره قلبم به گیسوی علمدار
نفسم عشقم ، جهت قبلم
تقریباً سمت ابروی علمدار
چقدر شیرین سخن ، داداش حقیقتاً
بیخود نیست که میگن قمر قمر قمر
تا شمشیر میزنه ، شبیه حسنه
اصن ماه منه قمر قمر قمر
میگه یا الله چه جیگر داره
تیغی که ارث از حیدر داره
کاری کرده اِبن سعد بگه
لطفاً عباس دست برداره
... ابوفاضل یا اباالفضل ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زور بازوشو ، خم ابروشو
خود ارباب جلوش غرق تماشاست
میزنه لبخند ، با همین ترفند
عاقلو دیوونش میکنه عباس
تورو نمیدونم ، من الآن علقمم
دارم داد میزنم قمر قمر قمر
خمار ساقی اَم ، یا اَیُّهاالعزیز
بازم برام بریز قمر قمر قمر
قمری اَم ماه رو زمینی
بَه چه علمدار مَه جبینی
ادب تو زبون زد شده
دست پرورده ی اُم البنینی
... ابوفاضل یا اباالفضل ...
شاعر : #محمدرضا_محمدزاده
#واحد
#حضرت_اباالفضل
➖➖➖➖➖➖
AudioCutter_shab 9(6).mp3
7.8M
▪️ یل دریا دل ، یا ابوفاضل ــ واحد
🔘 شب تاسوعای محرم الحرام 1402
پشتم شکست همه کس و کارم
پاشو نکن به گریه وادارم
بی تو داداش چطور برم خیمه
پاشو با هم بریم علمدارم
رومو زمین نزن پاشو عباس
بعد تو کار خیمه واویلاست
چشم انتظار نشسته توو خیمه
پاشو بریم که زینبم تنهاست
مشکِ تو افتاده فدا سرت اباالفضل
مادرم اومد جای مادرت اباالفضل
جون تو لشکر دم علقمه گرفته
کل تنِ تو بوی فاطمه گرفته
... پاشو داداش بریم به خیمه ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پیش تنت نیزه کم آورده
هر کی یه ذره از تنت بُرده
جوری زده حرمله با دقت
تیر وسط دوتا چشات خورده
سقای من تشنه لب افتادی
رو خاکا نامرتب افتادی
دست تورو بُریده بودن که
با صورت از رو مرکب افتادی
تیر سه شعبه دوتا چشم تورو بسته
بالا سرِ تو کمر حسین شکسته
جونی ندارم تیرو از چشات بگیرم
کاشکی کنار تو داداش منم بمیرم
... پاشو داداش بریم به خیمه ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اَدرِک اَخا میگی و جون میدی
با زحمتی تنو تکون میدی
میگی برو که خیمه تنها شد
خیمه رو با سرت نشون میدی
پاشو ببین حسین زمین گیر شد
با خنده و هلهله تحقیر شد
پاشو داداش چشمتو دور دیدن
شمر واسه ی اهل حرم شیر شد
بعد تو دیگه حرم امنیت نداره
بی تو رقیه روی خارا پا میذاره
پاشو اباالفضل داره خیمه میشه غارت
آه حرم آماده شده برا اسارت
... پاشو داداش بریم به خیمه ...
شاعر : #محمد_امین_حق_پناه
#زمینه
#حضرت_اباالفضل
➖➖➖➖➖➖
AudioCutter_shab 9.mp3
22.48M
▪️ پشتم شکست همه کس و کارم ــ زمینه
🔘 شب تاسوعای محرم الحرام 1402
واحد سنتی تاسوعا
ای ساقی لب تشنگان
ای حیدر کرببلا ، سردار بی همتا ، یا حضرت سقا
یا کاشف الکرب الحسین، ماه بنی الزهرا ، یا حضرت سقا
این دست و دلبازی تو ، باشد تماشایی ، امّید دنیایی
هر ساله غوغا می کنی ، در روز تاسوعا ، یا حضرت سقا
الله اکبر از تو و ، این زور بازویت ، نازم به نیرویت
صاحب لوا ، شیر حرم ، پا تا به سر مولا ، یا حضرت سقا
جای برادر بر حسین ، گفتی فقط مولا ، قربان تو آقا
از این ادب حیران شده ، چشم همه دنیا ، یا حضرت سقا
ما رو سیاهان را فقط ، تو ضامنی فردا ، با حضرت زهرا
دستت قیامت می کند ، در محشر کبری ، یا حضرت سقا
بر شیر پاک حضرت ام البنین رحمت ، جانم به این غیرت
تو با لب تشنه فدا ، گشتی لب دریا ، یا حضرت سقا
از داغ سنگینت شده ، قامت کمان آقا ، بر سر زند زهرا
خوردی تو با صورت زمین، واویلا واویلا ، یا حضرت سقا
رفتی و روی حرمله ، بر کاروان وا شد ، در خیمه غوغا شد
زنده غم دیوار و در ، شد عصر عاشورا ، یا حضرت سقا
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی عاشورا
ای ساقی لب تشنگان ...
ای کشته ی دور از وطن ، مولای مظلومان ، یا سید العطشان
شاه شهید کربلا، عالم سنه قربان ، یا سید العطشان
حتی ز مهر مادرت اینجا تو محرومی ، تنها و مظلومی
آقا نبودی تو مگر ، در کربلا مهمان ، یا سید العطشان
ای زینت دوش نبی ، افتاده ای حالا ، تو زیر دست و پا
از این همه بی حرمتی ، عرش خدا لرزان ، یا سید العطشان
نازد خدایت تا ابد ، بر بندگی تو ، دلدادگی تو
بودی به زیر دشنه هم ، تو ربنا گویان ، یا سید العطشان
الشمر جالس علی ، صدر ِ ولی الله ، گریان رسول الله
از حال و روز زار تو ، لشکر شده خندان ، یا سید العطشان
در پیش چشم خواهرت ، بر حنجرت خنجر ، شد عالمی مضطر
چیزی نمانده تا دهد ، زینب ازین غم جان ، یا سید العطشان
خنجر به دست قاتلت ، خون گریه کرد آقا ، واویلا واویلا
وقتی که بالای سرت ، شد فاطمه گریان ، یا سید العطشان
دارد طمع حتی بر این ، جسم بدون سر ، این لشکر کافر
عالم ازین بی رحمی ِ کوفه شده حیران ، یا سید العطشان
نشناسَدَت آقا دگر ، حتی تو را خواهر ، ای کشته بی سر
سمّ ِ ستوران کرده چه ، با پیکر عریان ، یا سید العطشان
#محمد_حسین_رحیمیان
#نوحه سنتی ابوالفضل ع
# توسل _به_ حضرت_ ابوالفضل_ العباس _علیه السلام
امشب گشودم لب به ذکر یا ابالفضل
تا درد دل ها را بگویم با ابالفضل
هم کاشف الکرب است و هم باب الحوائج
سرلشگر و صاحب لوا ، سقّا ابالفضل
با دستِ خود ، از دوستانش دست گیرد
محشر کند ، در محشرِ کبری ابالفضل
هر کس که گردد نوکرِ او ، رستگار است
پرونده اش را گر کند امضا ابالفضل
ای زاده ی اُمّ البنین ! دردم دوا کن
من بی کسم ، دارم تو را تنها ابالفضل
از کودکی در روضه هایت گریه کردم
هر جا که رفتم ، آمدم اینجا ابالفضل
راضی مشُو نومید از این در باز گردم
چون شاد می گردند دشمن ها ابالفضل
افتاده ام از پا بگیر ای دوست ، دستم
ای دستگیرِ مردمِ دنیا ابالفضل
آقا ! یکی از هیئتی هامان ، مریض است
بهر شفای او دعا فرما ابالفضل
بی خانمانم ، خانه ای خواهم که در آن
دَه شب نمایم روضه ات بر پا ابالفضل
دیشب میانِ هیئتِ ما عالمی بود
نام تو را بردیم و شد غوغا ابالفضل
دیدم یکی از سینه زن ها ، وقت روضه
می گفت : از کارم گره بگشا ابالفضل
انگار عزّ و آبرویش در خطر بود
بر او نظر کن ، حُرمتِ زهرا ابالفضل
آن دیگری می گفت : فرزندی عطا کن
تا سفره اندازم به عاشورا ابالفضل
مولای محبوبم ، دل ما تنگ گشته
کن کربلایی مجمعِ ما را ابالفضل
ای ناخدایِ کشتیِ رحمت ، مدد کن
من مانده ام در موجِ مشکل ها ابالفضل
گر چه گنه کارم ، شما را دوست دارم
بر بابِ احسانت دخیلم یا ابالفضل
حاجت روایم کن ، که بهر هیئتِ تو
قربانی آرم روزِ تاسوعا ابالفضل
سوزد دلم ز این غم که با لب های عطشان
جان باختی در ساحلِ دریا ابالفضل
شد قطعه قطعه پیکر پاکت به شمشیر
شد لاله زار از خونِ تو صحرا ابالفضل
وقتی که بر چشم تو ، دشمن تیرِ کین زد
هفت آسمان گفتند : واویلا ! ابالفضل
فریاد از این غم کز عمودِ آهنین شد
نقشِ زمین ، آن قامتِ رعنا ابالفضل
پشت حسین از داغِ جانسوزِ تو ، خم گشت
شد بسته راهِ چاره ی مولا ، ابالفضل
وقتی حسین از جا عمودِ خیمه ات کَند
کردند شادی ، لشگرِ اعدا ابالفضل
هر جا که باشد (( ایزدی )) با فخر گوید :
من نوکرت هستم ، تویی آقا ابالفضل
#ارسالی اقای حاج حیدرازتهران
سبک سنتی
الله اکبر چه شکوهی الله اکبر چه جلالی
الله اکبر چه جمیلی الله اکبر چه جمالی
الله اکبر چه وفایی الله اکبر چه مرامی
الله اکبر چه شهیدی الله اکبر چه مقامی
برازندته علمداریِ سپاه حسین
تو دادی دل و سر و دست و جان به راه حسین
ای علمدار جانم ابالفضل
****
الله اکبر چه عروجی الله اکبر چه هبوتی
الله اکبر چه نمازی الله اکبر چه قنوتی
الله اکبر چه قیامی الله اکبر چه قعودی
الله اکبر چه رکوعی الله اکبر چه سجودی
سلامِ خدا به هر سجده ی سحرگاه تو
تویی آنکه عشق پناه آورد به درگاه تو
ای علمدار جانم ابالفضل
****
الله اکبر چه عمویی الله اکبر چه رشیدی
الله اکبر چه پناهی الله اکبر چه امیدی
الله اکبر چه نَبَردی الله اکبر چه دلیری
الله اکبر چه سپاهی الله اکبر چه امیری
پناه حرم پناه حسین علمدار مدد
سپاه حرم سپاه حسین سپهدار مدد
دنیا میدونه تویی دست کرم حسین
ما رو برسون آقا کنج حرم حسین
ای علمدار جانم ابالفضل
➖➖➖➖➖➖