eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
3هزار دنبال‌کننده
34 عکس
33 ویدیو
32 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
از پشت بامِ خانه ی فاطمه...این صدا چند وقته تو مدینه نمیآد… "أشهد أن لا إله إلا الله"یک مرتبه بچه هادیدن مادر بلند شد، فضه بیا زیر بغل هام رو بگیر، زینب بیا جانمازم رو پهن کن، اسماء آبِ وضو بیار... "أشهد أن لا إله إلا الله" سجّاده رو پهن کردن...زینب خوشحال شد... حَسَنِین خوشحال شدن...مادرِ ما میخواد ایستاده نماز بخونه... یه مرتبه صدای بلال بلند شد "اَشهدُ انَّ محمّداً رسولُ الله" تا اسم پیغمبر و رسول خدا بلند شد، تا اسم پدر رو شنید... "شَهَقَتْ فَاطِمَةُ وَ سَقَطَتْ لِوَجْهِهَا وَ غُشِیَ عَلَیْهَا" با صورت زمین خورد ، مادر ما بیهوش شد... بچه ها تو صورت هاشون میزدن... بلال دیگه بس کن، بلال اذان نگو... نام گُل بُردی و، بُلبُل گشت خاموش ای بلال مادر مظلومه‏ی ما رفت از هوش، ای بلال مادر ما بر اذانت گوش داد، اینک تو هَم بر صدای گریۀ زینب بده گوش، ای بلال غنچه، پَرپَر گشت و گُل از دست رفت و باغ، سوخت کرد حقّ باغبان، گلچین فراموش ای بلال تا صدایِ اذان بلندشد،اسمِ زیبای باباتو شنيدی با صورت زمين خوردي... اما بی بی جان ، اینجا اميرالمؤمنين كنارت بود... حَسَنِين كنارت بودند ، زينبين كنارت بودند ... من نميدونم چه حالی داشت اون نازدونه ای كه ديد صدایِ قرآن خوندن باباش داره ميآد ... بين اين صداي قرآن خوندن، ديد صداي ضربه داره ميآد/هرچي اومدنگاه كنه ببينه چه خبره ... عمّه هي مي اومد سپر مي شد ، يه وقت يه نگاه به عمّه كرد عمّه مگه اين صدا صداي ِ قرآن خوندن بابایِ من نيست عمه ؟ چراعزيز دلم...پس عمه بگو چرا اين صدا اينقدر تغيير كرده ؟ وقتي سر رو آوردن خرابه جوابِ سوالش رو گرفت ، تا نگاش به سر بُريده افتاد ، گفت : بابا.. ديدم يه صدايی داشت مي اومد تو مجلس یزید ... سرت را وقت قرآن خواندنت در طشت كوبيدند تو مدینه یه دختر فقط اسمِ باباشو شنید بی هوش شد... اما یه دخترتو خرابه ی شام سَرِ بُریده بغل کرد، رگ هایِ بریده رو بوسید... اینجا تومدینه...فضّه و اَسماء اومدن؛ آب ریختن تو صورتِ فاطمه، بی بی، به هوش اومد... اما خرابه ی شام،هر چی زینب، رقیه رو تکون داد... پاشو دخترم ،پاشو عمّه!...پاشو چشات رو باز کن... یاحسین... فراق یار و سنگ اهل شام و خنده ی دشمن من آخر کودکم، این بار سنگین است بر دوشم ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است.   تقدیم به شما محبان اهل بیت که عاشق این خاندان معظم ومعزّز هستید،لطفا تا انتها با تأمل وتفکر بخوانید لذت می‌برید و بیشتر پی به ارزش معنوی حدیث شریف کساء می‌برید. این حدیث آمد زِ زهرای بتول ، فاطمه؛ صدیقه بنت الرسول  ، روزی آمد خانه ما مصطفی  ، گفت با حالی شبیه اِلتجا  ، ضعف دارم جان بابا دخترم  ، پهن کن بابا عبایی بر سرم ، آن عبایی را که دارم از یمن ، آن عبا بر من بکش ای مُمتَحَن ، گفتمش بابا بلا دور از شما ، در پناه مهر و الطاف خدا ، من کشیدم آن عبا بر روی او ، یک نظر کردم به ماه روی او ، صورتی زیبا تر از قرص قمر ، روشن و زیبا ؛نکوتر از سحر ، ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ، گفت ای مادر سلام و صد دعا ، گفتمش مادر سلامم بر شما ، نور چشمم ای عزیز با وفا ، گفت مادر خانه دارد عطر گل ، هست بوی  جدّ ما ؛ختم رسل ، گفتمش ای نور چشمم بوی او ، آمده در خانه  با گیسوی او ، رفت نزد حضرت خاتم؛ حسن ، گفت بابا جان فدایت ؛جان و تن ، گفت بابا صد سلام و صد درود ، بر شما ای خاتم رب ودود ، با اجازه رفت در تحت کسا ، در کنار مصطفی شد مجتبی ، بعد از آن آمد حسین و با سلام ، گفت بوی جدّم آید بر مشام ، گفتمش ای نور چشمانم حسین ، ای عزیز فاطمه ای نور عین ، جدّتان در خانه در زیر کسا ، آمده امروز شد مهمان ما ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد با حیا ، بعد از آن آمد علی مرتضی ، گفت زهرا جان سلامم بر شما ، بوی یار مهربان آید همی ، بوی جوی مولیان آید همی ، گفتم او را یار ختمی مرتبت ، صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ، آمده مهمان ما بابای من ، آمده مانند جان در جسم و تن ، رفت نزد احمد و گفت این سوال ، چیست رمز و راز این وقت و مجال ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد مرتضی ، بعد از آن رفتم کنار اهل خود ، تا بجویم با عزیزان وصل خود ، ما همه بودیم در زیر کسا ، دست خود برداشت بابا بر دعا ، گفت یارب اهلبیتم را ببین ، بهترین خلق خدا روی زمین ، خونشان با خون پاک من قرین ، جسم و جان دارند از من با یقین ، جسمشان را  از بدیها دور کن ، قلبشان را خانه ای از نور کن ، لطف کن بر خاندانم با کَرم ، تا ابد آباد گردان این حرم ، دشمن آنها مرا هم دشمن است ، پیش چشمم جلوه اهریمن است ، هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ، می شود محبوب من در دو جهان ، بانگ حق برخاست از عرش برین ، کای ملائک بشنوید این با یقین ، هر چه را من آفریدم در جهان ، این زمین و جمله هفت آسمان ، کوه و دریا را اگر من ساختم ، نُه فلک را اینچنین پرداختم ، هر چه زیبائیست در شمس و قمر ، ظلمتِ شبها و نور در سحر ، ساختم اینها به عشق مصطفی ، ساختم با مِهر این اهل کسا ، بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ؟، صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا؟ ، بانگ حق برخاست: زهرا و پدر ، معدن ایمان و کان هر گوهر ، حیدر و فرزند پاکش مجتبی ، هم حسینِ بنِ علی در کربلا ، گفت جبرائیل ای ربّ جلی میروم من نزد زهرا و علی ، با اجازه نزد ما زیر کسا آمد و می خواند ، پیغام خدا گفت ای پیغمبر عالی مقام ، می رسانَد حق به درگاهت سلام ، هر چه که در کلّ عالم خلق شد ، از برای اهل زیر دَلق شد ، گفت از این خانواده تا ابد دور شد ناپاکی و هر فعل بد ، جسم و روح خاندانت پاک شد ، نامشان بر تارک افلاک شد ، گفت حیدر چیست رمز جمع ما ، چیست مزد راوی این وضع ما گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ، در میان دوستان مرتضی هر غمی دارد خدا شادی کند ، بر اسیران بانگ آزادی کند مشکلات جمعشان حل می شود ، سِحر درد و غصه باطل می شود ، گفت مولا رستگارانیم ما همچنان گل در بهارانیم ما ، شیعه با این نقل می گردد سعید بهتر از این مژدگانی کس ندید ، نشر حداکثری التماس دعا ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
آهسته اسباب سفر را جمع کردی آثار آن بی بال و پر را جمع کردی آن دستمالی که به سر می بست بی بی تصویرِ زردِ دردِ سر را جمع کردی تا که یتیمان یاد مادر کم بیفتند جز چادرِ او، بیشتر را جمع کردی بردی به ایوان و تکاندی چادرش را جا پایِ آن چندین نفر را جمع کردی دیوار را شستی به تنهایی علی جان خاکستر مانده زِ در را جمع کردی با تکه های چوبِ مانده از همان در نان پختی و اسبابِ شر را جمع کردی کج کرده ای یک یک سرِ مسمارها را از خانه اسباب خطر را جمع کردی
🖤 اجر و پاداش رسالت، شعلۀ آذر نبود اين همه آزار، حق دخت پيغمبر نبود چهرۀ انسيه الحورا و ضرب دست ديو فاطمه آخر مگر محبوبۀ داور نبود؟ فاطمه نقش زمين گرديد و مولا گفت آه! حيف! حيف! آنجا جناب حمزه و جعفر نبود از فشار در همه اعضاي او درهم شكست فضه را مي‌خواند و بالاي سرش مادر نبود دست او بشكست اما دست مولا را گشود غير او كس را توان ياري حيدر نبود فاطمه تنهاي تنها در پس در اوفتاد هيچ كس جز فضه آن مظلومه را ياور نبود در ميان آن همه دشمن كه زهرا را زدند سنگ دل تر هيچ كس از قنفذ كافر نبود قاتل بيدادگر با پا صدف را مي‌شكست در ميان آن صدف آخر مگر گوهر نبود بر تسلاي دل صاحب عزا گُل مي‌برند گوييا اينجا ز هيزم دسته گل بهتر نبود! اين مصراع را ترسيم كن بر بيت وحي تازيانه احترام سورۀ كوثر نبود . . . شهادت یگانه مظلومه عالم حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها بر همه شیعیان تسلیت باد. 🏴 📚 نخل میثم (غلامرضا سازگار) ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
«السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه» ای گمشده ی اصلی انسان برگرد ای داد رس داد ضعیفان برگرد اطفالِ فلسطین و یمن منتظرند فریاد رس فغان افغان برگرد استاد مقدم عاصی خراسانی
🌺 به مناسبت میلاد امام زین العابدین، حضرت سجاد علیه السلام: 🌺بنا شد اگر سائلی نان بگیرد چه خوب است که از کریمان بگیرد 🌺بنا شد اگر شاه، همدم بگیرد چه بهتر که از نسل سلمان بگیرد 🌺علی خواست تا که برای حسینش زنی در بلندای ایمان بگیرد 🌺تمام زمین و زمان را که می گشت بنا شد عروسی از ایران بگیرد 🌺اسیری شه بانوی ما می ارزد که این خاک بوی حسین جان بگیرد 🌺تو آقا ترینی و سجاد مایی تو شاهی و فرزند داماد مایی 🌺خدا باز تصویر مولا کشیده برای حسینش، علی آفریده 🌺تو از بس که غرق حضور خدایی برای عبادت تو را برگزیده 🌺هر آن کس که دیده تو را صبح یا شب سر سفره های مناجات دیده 🌺ترحم کن ای آسمان محبت به این قطره های چکیده چکیده 🌺چه می خواهم از تو که داده نباشی به اندازه کافی از تو رسیده 🌺همین که گدای تو هستیم کافیست ابو حمزه های تو هستیم کافیست 🌺بخوان تا ابوحمزه ایمان بگیرد بخوان آدمی بوی انسان بگیرد 🌺بخوان: ابکی؛ ابکی؛ لنفسی؛ لقبری... دل مرده ی ما کمی جان بگیرد 🌺لباس مناجات را باید، هرکس شب پنجم ماه شعبان بگیرد 🌺تو هستی دلیل مسلمانی ما نجات پر و بال زندانی ما 🌺به جز عالم سائلی عالمی نیست به غیر از کریمی تو حاتمی نیست 🌺بر این خشک ها تا که باران ببارد به غیر از غلام تو صاحب دمی نیست 🌺خدا از سرم سایه ات را نگیرد جز این؛ هر چه را هم بگیرد غمی نیست 🌺علی اکبر لطیفیان ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الحمدلله که نوکرتم ... الحمدلله که مادرمی...
از آنچه در دو جهان هست، بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه‌ای کسی که کفو علی می‌شود، جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد سَر علی به سلامت! چه باک از این سردرد محبت ولی‌الله دردسر دارد کسی که شهر سر سفره‌ی قنوتش بود چگونه دست به نفرینِ قوم بردارد؟! صدا زد: «اَشهَدُ اَنَّ عَلی وَلی‌ُالله» ولی دریغ! که این شهر، گوشِ کر دارد... کنیز بیتِ علی، خاک را طلا می‌کرد سقیفه را بِنِگر فکر سیم و زر دارد اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد... بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد... بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد... دهان تیغِ دو دم را عجیب می‌بندد وصیتی که علی از پیامبر دارد فدای محسن شش ماهه‌اش که زد فریاد: سپر ندارد اگر مادرم، پسر دارد به شعله سوخت پر و بال مادر، اما نه حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد اگر خمیده علی، از نماز آیات است در آسمان غمش هاله بر قمر دارد شبانه گشت به دست ستاره‌ها تشییع که ماه، اُلفت دیرینه با سحر دارد میانِ شعله دعایش ظهور مهدی بود که آهِ سوختگان بیشتر اثر دارد ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
بچه ها؛ وقتی جایی شلوغی باشه، مادر گوشه‌ی چادرش و میده دستِ بچه‌اش که گم نشه... این دنیا خیلی شلوغه! گوشه‌ی چادرِ سلام الله علیها رو بگیریم گم‌نشیم
من آن گلم که به ضرب لگد گلاب شدم در آستانۀ در سوختم کباب شدم برای خاطر مظلومی علی، بابا به سان شمع چنان سوختم که آب شدم به بـوسه گاه تو زد بوسه میخ در بابا که از اصابـت آن آشــیان خراب شدم شکست پهلویم از در چو درب خانه شکست الف بودم و چون دال در شباب شدم چنـان به صورت من سیلی آن ستمگر زد که پـیش محَرم خود خسته در حجاب شدم به تازیانه چنــان زد به بازویم قنفذ که هم چو زلف عروسان به پیچ و تاب شدم برای خـاطر یاریِ بوتراب پدر به سان لاله هم آغوش با تراب شدم شعار شاعر «ژولیده» روز و شب این است ز بعد رفتن تو ظلم بی حساب شدم
🌹🌹🌹🌹 فاطمه معنی آیات خدا فاطمه ذکرتمام انبیا فاطمه دلدارومحبوب علی (ع) فاطمه هم سنگرخوب علی (ع) فاطمه الگویی از پروردگار فاطمه مافوق هر آموزگار فاطمه شور و سرور مرتضی (ع) فاطمه اوج غرور مرتضی (ع) فاطمه یافارِجَ الْهمِّ علی (ع) فاطمه تسکین هر غمِّ علی (ع) فاطمه معنای جناتُ النَّعیم فاطمه ناجی مِنَ النّارِالْجَحیم فاطمه ختم کلام شیعیان فاطمه حُسن ختام شیعیان فاطمه گر مقتدای حیدر است فاطخودمرتضایی دیگر است 💠💠💠💠💠💠💠 ثواب سرودن و خواندن این مدح برسد به روح اموات، خصوصا حاج محمد گلشنی، صلوات