📝 #چند_خط_روضه...
اباعبدالله اومد با لشگریان عمر سعد صحبت کنه یک وقت ملعونی سنگی به طرف آقا پرتاب کرد. به پیشانی مبارکش خورد. خون بر صورتش جاری شد.
پیراهن عربی را بلند کرد تا خون را از صورت کنار بزند، تیر سه شعبه زهرآلوده به قلب نازنین آقا نشست.
صدا زد: بسم الله و بالله و على ملة رسول الله.
ثم أخذ السهم فأخرجه من وراء ظهره فانبعث الدم كانه میزاب.
تیر را گرفت بیرون کشید...
دیگه تاب جنگیدن نداشت و در جای خود ایستاد هر کس از دشمن که می آمد باز می گشت و نمیخواست دامنش بخون حسین آلوده باشد
یه وقت شمر گفت منتظر چی هستید؟ حمله کنید به سمت حسین...
دور تا دور امام حلقه زدند.
فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ
یکی می زد به تیرو آن دگر می زد به شمشیرش
ندانم زاده زهرا چه بود آن روز تقصیرش
کاری کردند که وقتی حضرت زینب به قتلگاه آمد، زبان حال هست که بدن برادرش را دید با تعجب صدا زد:
أ أنتَ أخی؟
آیا تو بردر زینبی؟
تو سر نداری، من سرِ رفتن ندارم
ماندی به رویِ خاك و عالم كربلا شد
بندِ دلم بودی و هر بندِ تنِ تو
انگار جایِ گندمِ ری آسيا شد
در كربلا هنوز زنی گريه میكند، زينب كُش است ناله جانسوزِ همسرش...
روضه تمام گشت ولی مادری هنوز
آيد صدای ناله اش از بين كوچه ها...
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
#شب_دهم_محرم
✍حسین ابراهیمی
https://eitaa.com/fatemi8/484
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
گذاشت پا بهدهانِ رکاب، باگریه
حرم به بدرقهاش ریخت آب باگریه
برای غربت ارباب در دل تاریخ
نوشتهاند هزاران کتاب باگریه
میان روضهی گودال، مادر ارباب
به صورتش زده بااضطراب، باگریه
هزار و نهصد و پنجاه و چند مصراع است؟
که زخمهای تنش شد جواب باگریه
کنار علقمه شد سرخ صورتش از شرم
به یاد ماه حرم آفتاب باگریه
به یاد دست علی، دور دست اهل حرم
چقدر خورده گره هر طناب باگریه
چنان به پای سر او گریستند همه
که شد به کوفهوشام انقلاب باگریه
نشست بر دل هر باغبان غمش، دیدم
گرفت از گل چشمش گلاب باگریه
چه حکمتیست دراین اشک روضههای حسین
که شد تمام گناهان ثواب، باگریه
خداکند وسط روضهها، برای فرج
دعایمان بشود مستجاب باگریه...
✍ #سجاد_روانمرد
https://eitaa.com/fatemi8/484
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امام_حسین_ع_شهادت
برای دلخوشی نوکران این درگاه
دروغ روضه بخوانم دروغ، بسم الله
دروغ روضه بخوانیم شمر آبش داد
سنان رسید؛ ولی با ادب جوابش داد
دروغ روضه بخوانیم دست و پا نزده
حسین، فاطمه را تشنه لب صدا نزده
دروغ روضه بخوانیم زیر و رو نشده
نخورده نیزه به او، نحر از گلو نشده
دروغ روضه بخوانیم سر بریده نشد
محاسنش به روی خاکها کشیده نشد
دروغ روضه بخوانیم سر جدا نشده
تنش سه روز روی خاکها رها نشده
دروغ روضه بخوانیم پیرهن دارد
که گفته است که عریان شده؟ کفن دارد
دروغ روضه بخوانیم غصه او را کشت
نه ساربان آمد، نه بریده شد انگشت
دروغ روضه بخوانیم حرف بد نزدند
شبیه فاطمه اصلاً به او لگد نزدند
دروغ روضه بخوانم علم نیفتاده
نگاه شمر به سمت حرم نیفتاده
دروغ روضه بخوانم برای نوکرها
نرفت دست حرامی به سمت معجرها
دروغ روضه بخوانم سری نیفتاده
ز ناقه نیمهى شب دختری نیفتاده
دروغ روضه بخوان این دروغها خوب است
نه اينكه دندان، آنچه شكسته شد چوب است
✍ #محسن_عرب_خالقی
https://eitaa.com/fatemi8/484
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
روضه خوانِ ناب و خیلِ سینهزن حاضر کنید
یک حسینیه برایِ حالِ من حاضر کنید
زینتِ دوشِ نبی افتاده بینِ قتلگاه
نیزه را بد میزنند و لطمهزن حاضر کنید
پاره کردند عاقبت آن یادگارِ کهنه را
تا بسوزد عالمی، داغِ کهن حاضر کنید
با نوک شمشیرِ زهرآلوده کَندند از تنش
پیرهن رفته به غارت! پیرهن حاضر کنید
پشتِ هم، از جای جای پیکرش خون میچکد
مرهمی فوراً برای زخمِ تن حاضر کنید
مرهمِ زخمِ تنش اشکِ مدام است و سریع-
گریهکُنهایی برایِ این بدن حاضر کنید
تا بر این جسم ِ به خون آغشته برگردد نفس
از مدینه! مُشتی از خاکِ وطن حاضر کنید
زودتر تابوتِ اربابِ مرا کنجِ بقیع
نیمه شب، آهسته، با ذکرِ حسن حاضر کنید
جسم عریانِ حسینش را نبیند غرقِ خون
مادرش دارد می آید! یک کفن حاضر کنید!
✍ #مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/fatemi8/484