eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
3هزار دنبال‌کننده
33 عکس
32 ویدیو
32 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴ذکر صلوات ایام محرم 🏴 به حسین بن علی کشته ی قرآن صلوات به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات بالب تشنه به میدان شهادت می رفت به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات عطش وتشنگی وغنچه ی صد ها لاله به علی اکبر وآب آور طفلان صلوات آن حسینی که به صحرای بلا جان می داد به گل پرپر افتاده به میدان صلوات دیده بگشا وببین خاک شده غرق به خون به تن اطهر خونین شهیدان صلوات آسمان صیحه کند از غم تنهایی او به چراغ سحر شام غریبان صلوات آید از کرببلا بانک شهادت طلبی به سر رفته به نی در ره جانان صلوات کر بلا قبله ی دلهای پریشان باشد به زمینی که بود روضه ی رضوان صلوات کیست تا این همه ایثار به تصویر کشید به قلم های پر از جوهر ایمان صلوات 🔳🔳🔳🔳🔳🔳 🍁خواهی ز پل صراط آسان گذری 🍁بر تشنه لب شهید کربلا صلوات 🍁خواهی که کنار علقمه بنشینی 🍁سقای شهیددست جدا راصلوات 🍁خواهی بروی کنار هفتادو دو تن 🍁هم قاسم و اصغرو علی را صلوات 🍁خواهی که بوقت مرگ راحت باشی 🍁جمع شهدای کربلا را صلوات
شب هستم ماه محرم مناجات امام زمان https://eitaa.com/fatemi8/555 من آن پدرم https://eitaa.com/fatemi8/556 نقش بیابان دیدم آخر پیکرت را https://eitaa.com/fatemi8/559 دیدم عزای تنت را جگرم سوخت علی https://eitaa.com/fatemi8/560 امیرالمومنین صحرای محشر را تماشا کن https://eitaa.com/fatemi8/561 ثمر دلم که وجود تو شده پاره چون جگرم https://eitaa.com/fatemi8/562 روضه https://eitaa.com/fatemi8/563
🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله 🔸حرمت عرش معلّاست اباعبدالله 🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد 🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله 🔸هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت 🔸او نظر کرده ی زهراست اباعبدالله 🔸🔸ادامه شعر👇 https://eitaa.com/fatemi222/4765
مناجات 1 🔸بیا تاکی نهادی سر به صحرا یا اباصالح اقا جانم امام زمان... چرا سر به بیابان ها گذاشتی... عزیز فاطمه... 🔸بیا تاکی نهادی سر به صحرا یا اباصالح 🔸بتاب ای آفتاب عالم آرا یا اباصالح ای خورشید پشت ابرها... بیا و عالم رو روشن کن... 🔸صدای غربت مولا زچاه کوفه می آید 🔸علی تنهاست ای تنهای تنها یا اباصالح قربونت برم آقای غریبم... مثل جدت امیرالمومنین... شما هم تنهای تنهایی... اگه اون روز امیرالمومنین تنها بود و درددل هاش رو به چاه ميگفت... آقا... امام زمان... امروز شما هم در بین ما تنهایید... امروز شما هم غریبی... خدا میدونه... چقد دل امام زمان خونه... 🔸بیا ای وارث حیدر که زخم سینه زهرا 🔸به شمشیر تو میگردد مداوا یا اباصالح ای.. مرهم پهلوی شکسته... 🔸به شمشیر تو میگردد مداوا یا اباصالح 🔸سر خونین جدت در تنور و طشت و نوک نی 🔸تو را خواند ز سوز سینه ما یا اباصالح أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاء آقا بیا انتقام جدت غریبت حسین رو بگیر... 🔸تو را خواند ز سوز سینه ما یا اباصالح آقا... امشب یه درد دلی دارم... میخام بگم...نميدونم اون روزی که شما می آیید... من لیاقت دارم... در کنارتون باشم یا نه... آقا... خیلی ها به ابی عبدالله هم نامه نوشتند... اما وقتی حضرت اومدند... در امتحان الهی رد شدند... دست به شمشیر بردند و... در مقابل امام زمانشون ایستادند... آقا... میدونم.. منم نوکر خوبی نبودم... شیعه خوبی براتون نبودم... اما خدا میدونه... میام تو این مجلسها میشینم... بخاطر اینکه شما به دلم نظر کنید... بتونم یار واقعی شما باشم... امام زمان... نکنه منم آقام رو تنها بزارم... واويلا... نکنه اون روزی که شما میآید... من در رکابتون نباشم... واويلا... آقا اصلا میخام اعتراف کنم... میخام بگم... من از خودم چیزی ندارم... میام توی این هییت ها... فقط شما به دلم نظر کنید... شما به دادم برسید... امام زمان... حالا با توجه... هر کی میخاد یار امام زمانش باشه صدا بزنه... یا صاحب الزمان... ✍سایر اشعار حضرت علی اکبر https://eitaa.com/fatemi8/1468
🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم 🔸صبحم زستاره‌ی سحرم دست کشیدم زبانحال آقامون ابی عبدالله 🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست 🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم شاعر: سیدرضاموید داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد... نمیدونم جوان دارید یا نه... الهی کسی داغ جوانش رو نبینه... میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه... بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده... با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن... جوون بشه... درمقابلشون راه بره... وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند... اما سخت ترین لحظه هم.. برا همچین پدر و مادری زمانیه که.. داغ جوانشون رو ببینند.. قربان غریبیت برم حسین.. داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد.. قرآن کریم میفرماید: یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است.. میدونست یوسفش سالمه.. بلاخره هم به یوسفش رسید.. اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد... جانها فدای ابی عبدالله.. جانها فدای جوان ابی عبدالله.. شهزاده علی اکبر.. اومد کنار ابی عبدالله صدا زد: بابا اجازه میدان بده.. حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم.. میخوای بری برو بابا.. اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم.. 🔸من نگویم مرو ای ماه برو 🔸لیک قدری ببرم راه برو بذار برای بار آخر. قد و بالات رو نگاه کنم علی جان.. 🔸برو میدان ولی آهسته برو 🔸دیدن عمه ی دل خسته برو تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان.. همه از خیمه بیرون اومدند.. دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن.. لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه هی صدا میزدنند: إرحَم غُربَتَنا به غربت ما رحم کن علی وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک انقده برا جنگیدن عجله نکن.. آخه ما طاقت دوریت رو نداریم.. دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان.. بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد: رهاش کنید... فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست.. هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان.. اما چه رفتنی.. دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه.. تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش.. 🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم جوانم علی... 🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم صدا زد: خدایا تو شاهد باش.. فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم.. رفت به سمت میدان.. یا صاحب الزمان.. جنگ نمایانی کرد.. خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد.. برگشت صدا زد بابا.. يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي بابا دارم از تشنگی میمیرم.. فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام ابی عبدالله به گریه افتاد.. فرمود عزیز دلم.. علی جان طاقت بیار بابا.. خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی.. برگشت به سمت میدان... طولی نکشید.. صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه.. بابا به دادم برس.. افتاد روی اسب.. بعضی مقاتل نوشتند.. مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه.. رفت وسط قلب لشگر دشمن.. چه کردند با علی اکبر.. حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله.. دور تا دور علی اکبر رو گرفتند.. تصور کن... یکی با شمشیر میزنه... یکی با نیزه میزنه... یکی با سنگ میزنه... فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند.. ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش.. ولی دیگه پاها رمق نداره.. (فجلس علی التراب) روی زمین نشست.. دید جوونش رو قطعه قطعه کردند.. 🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی 🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم خدایا حالا حسین چکار کنه.. سر جوانش رو به دامن گرفته.. هی صدا میزنه.. ولدی علی.. دید جواب نمیده.. دوباره صداش زد.. ولدی علی.. علی جواب نمیده.. دلش طاقت نیاورد.. سر رو به سینه چسباند دلش طاقت نیاورد. یدفعه دیدند.. وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه ِ ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند.. هی صدا میزنه. عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان بابا.. اُف بر این دنیا بعد از تو علی.. 🔸سپه كوفه و شام استاده 🔸به تماشاى شه و شهزاده 🔸شه روی نعش پسر افتاده 🔸همه گفتند حسین جان داده حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره.. هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره.. یه نگاه به سمت خیمه ها.. 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بر در خیمه رسانم - ✍سایر اشعار حضرت علی اکبر https://eitaa.com/fatemi8/1468
یل دریا دل ، یا ابوفاضل گیره قلبم به گیسوی علمدار نفسم عشقم ، جهت قبلم تقریباً سمت ابروی علمدار چقدر شیرین سخن ، داداش حقیقتاً بیخود نیست که میگن قمر قمر قمر تا شمشیر میزنه ، شبیه حسنه اصن ماه منه قمر قمر قمر میگه یا الله چه جیگر داره تیغی که ارث از حیدر داره کاری کرده اِبن سعد بگه لطفاً عباس دست برداره ... ابوفاضل یا اباالفضل ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ زور بازوشو ، خم ابروشو خود ارباب جلوش غرق تماشاست میزنه لبخند ، با همین ترفند عاقلو دیوونش میکنه عباس تورو نمیدونم ، من الآن علقمم دارم داد میزنم قمر قمر قمر خمار ساقی اَم ، یا اَیُّهاالعزیز بازم برام بریز قمر قمر قمر قمری اَم ماه رو زمینی بَه چه علمدار مَه جبینی ادب تو زبون زد شده دست پرورده ی اُم البنینی ... ابوفاضل یا اباالفضل ... شاعر : ➖➖➖➖➖➖
AudioCutter_shab 9(6).mp3
7.8M
▪️ یل دریا دل ، یا ابوفاضل ــ واحد 🔘 شب تاسوعای محرم الحرام 1402
پشتم شکست همه کس و کارم پاشو نکن به گریه وادارم بی تو داداش چطور برم خیمه پاشو با هم بریم علمدارم رومو زمین نزن پاشو عباس بعد تو کار خیمه واویلاست چشم انتظار نشسته توو خیمه پاشو بریم که زینبم تنهاست مشکِ تو افتاده فدا سرت اباالفضل مادرم اومد جای مادرت اباالفضل جون تو لشکر دم علقمه گرفته کل تنِ تو بوی فاطمه گرفته ... پاشو داداش بریم به خیمه ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پیش تنت نیزه کم آورده هر کی یه ذره از تنت بُرده جوری زده حرمله با دقت تیر وسط دوتا چشات خورده سقای من تشنه لب افتادی رو خاکا نامرتب افتادی دست تورو بُریده بودن که با صورت از رو مرکب افتادی تیر سه شعبه دوتا چشم تورو بسته بالا سرِ تو کمر حسین شکسته جونی ندارم تیرو از چشات بگیرم کاشکی کنار تو داداش منم بمیرم ... پاشو داداش بریم به خیمه ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اَدرِک اَخا میگی و جون میدی با زحمتی تنو تکون میدی میگی برو که خیمه تنها شد خیمه رو با سرت نشون میدی پاشو ببین حسین زمین گیر شد با خنده و هلهله تحقیر شد پاشو داداش چشمتو دور دیدن شمر واسه ی اهل حرم شیر شد بعد تو دیگه حرم امنیت نداره بی تو رقیه روی خارا پا میذاره پاشو اباالفضل داره خیمه میشه غارت آه حرم آماده شده برا اسارت ... پاشو داداش بریم به خیمه ... شاعر : ➖➖➖➖➖➖
AudioCutter_shab 9.mp3
22.48M
▪️ پشتم شکست همه کس و کارم ــ زمینه 🔘 شب تاسوعای محرم الحرام 1402
واحد سنتی تاسوعا ای ساقی لب تشنگان ای حیدر کرببلا ، سردار بی همتا ، یا حضرت سقا یا کاشف الکرب الحسین، ماه بنی الزهرا ، یا حضرت سقا این دست و دلبازی تو ، باشد تماشایی ، امّید دنیایی هر ساله غوغا می کنی ، در روز تاسوعا ، یا حضرت سقا الله اکبر از تو و ، این زور بازویت ، نازم به نیرویت صاحب لوا ، شیر حرم ، پا تا به سر مولا ، یا حضرت سقا جای برادر بر حسین ، گفتی فقط مولا ، قربان تو آقا از این ادب حیران شده ، چشم همه دنیا ، یا حضرت سقا ما رو سیاهان را فقط ، تو ضامنی فردا ، با حضرت زهرا دستت قیامت می کند ، در محشر کبری ، یا حضرت سقا بر شیر پاک حضرت ام البنین رحمت ، جانم به این غیرت تو با لب تشنه فدا ، گشتی لب دریا ، یا حضرت سقا از داغ سنگینت شده ، قامت کمان آقا ، بر سر زند زهرا خوردی تو با صورت زمین، واویلا واویلا ، یا حضرت سقا رفتی و روی حرمله ، بر کاروان وا شد ، در خیمه غوغا شد زنده غم دیوار و در ، شد عصر عاشورا ، یا حضرت سقا