#اربعین_حسینی
چهل روز است گریانم حسین جان!
چو موی تو پریشانم حسین جان!
چهل روز است می خوانم حسین جان!
حسین جانم حسین جانم حسین جان!
تویی ذکر لبم الحمدلله
حسینی مذهبم الحمدلله
همین جا شیرخواره گریه می کرد
رباب بی ستاره گریه می کرد
گهی بر گاهواره گریه می کرد
گهی بر مشک پاره گریه می کرد
خدایا از چه طفلم دیر کرده؟
مرا بیچاره کرده، پیر کرده
همین جا دور اکبر را گرفتند
ز ما شبه پیمبر ما را گرفتند
ولی از من دو دلبر را گرفتند
هم اکبر هم برادر را گرفتند
"به تو گفتم که ای افتاده از پا
ز جا بر خیز ور نه معجرم را..."
همین جا بود که سقای ما رفت
به سمت علقمه دریای ما رفت
پناه عصمت کبرای ما رفت
پی او گوشواره های ما رفت
فقط از علقمه یک مشک برگشت
حسین بن علی با اشک برگشت
همین جا بود که دل ها گرفت و ...
کسی روی تن تو جا گرفت و ...
سرت را یک کمی بالا گرفت و...
و از پشت سرت سر را گرفت و...
همین که بر گلویت خنجر آمد
صدای ناله ی زهرا در آمد
همین جا بود الف را دال کردند
تنت را بارها پامال کردند
ته گودال را گودال کردند
تو را با سم مرکب چال کردند
اگر خواندم قلیلت علت این بود
که یک تصویری از تو بر زمین بود
تو ماندی و کبوتر رفت کوفه
تو را کشتند و خواهر رفت کوفه
خودم در راه و معجر رفت کوفه
چه بهتر زودتر سر رفت کوفه
و گر نه دردها می کشت ما را
نگاه مردها می کشت ما را
بهاری داشتم اما خزان شد
قدی که داشتم بی تو کمان شد
عقیق تو به دست ساربان شد
طلای من نصیب کوفیان شد
خبر داری مرا بازار بردند
میان مجلس اغیار بردند
همین جا بود افتادند تن ها
همین جا بود غارت شد بدن ها
تمامی کفن ها، پیرهن ها
بدون تو کتک خوردند زن ها
همین جا بود گیسو می کشیدند
به هر سو دخترانت می دویدند
همین جا بود تازیانه باب گردید
رخ ما در کبودی قاب گردید
ز خجلت خواهر تو آب گردید
که معجر بعد تو نایاب گردید
سکینه معجر از من خواست اما
خودم هم بودم آن جا مثل آن ها...
ز جا برخیز غم خواری کن عباس!
دوباره خیمه را یاری کن عباس!
برای عزتم کاری کن عباس!
علم بردار علم داری کن عباس!
سکینه می کند زاری ابالفضل!
چه قبر کوچکی داری ابالفضل!
📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi222/6620
⚫️روضه
السَّلام علیک یا ابالحسن یا علی بن موسی ایهّا الرضا یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله.
السَّلام ُ عَلی مَن اَمَر اَولادَهُ و عیالَهُ بِالنَّیاحَةِ عَلیهِ قَبلَ وُصُولِ القَتُلِ اِلَیهِ .
سلام بر آن مولایی که به فرزندان و عیال خود دستورداد قبل از اینکه شهید شود بر او گریه و زاری نمایند
همه بستگان را جمع کردند فرمودند : همه برای من بلند گریه کنید . گفتند آقاگریه دنبال مسافر میمنتی ندارد . فرموده باشد آری آن مسافری که امید به بازگشت داشته باشد من دیگر از این سفر برنمی گردم اما جد غریبش حسین ، روز عاشورا عازم میدان شد یک وقت دید ذوالجناح قدم از قدم برمی دارد دید دخترش سکینه آمده . چه کرد این وداع با قلب حضرت ، همین قدر بگویم ، دیدند حضرت اشک دختر پاک کرد فرمود : دخترم با اشکهایت دلم را مسوزان .
ای رخت چشمۀ خورشید رضا
مهر تو مایۀ امید رضا
نام تو ذکر مناجات من است
حرمت قبلۀ جانان من است
قبله اهل محبت حرمت
کعبه عشق سیه پوش غمت
بازدر سینه شکسته است دلم
در عزای تو نشسته است دلم
تو خریدار دل سوخته ای
چونکه دلخون و جگر سو خته ای
هنگامی که امام رضا می خواست از مدینه حرکت کند دست جوادش را گرفت آورد کنار قبر جدش خاتم الانبیا ، عرضه داشت یا جداه مرا از جوارت دور می کنند اما جوادم را به تو می سپارم غلامی داشت به نام موفّق ، سفارش جوادش را به موفق هم کرد روزها دست جواد را می گرفت به باغستان های مدینه گردش می داد تا دوری پدر او را دلتنگ نکند موفق می گوید : یک روز از تو خانه بیرون آمدیم دیدم امام جواد ناراحت و غمگین است رسیدیم بالای یک بلندی ، یک وقت دیدم امام جواد رویش کرد به طرف خراسان سه مرتبه صدا زد : لبیک ، لبیک ، لبیک یک وقت دیدم جوادالائمه از نظر غایب شد هراسان و ناراحت شدم خدا اگر به خانه برگردم جواب مادرش را چه بدهم یک مرتبه دیدم آقا از دور نمایان شد ، دویدم خودم را به قدمهایش انداختم ، دیدم آقا شال عزا به گردن انداخته صدا می زند : موفق بخدا بابایم را کشتند.
🌸شعر
بیا جواد که بابایت از توان افتاد
امان نداد مرا این غم و به جان افتاد
میان سینه ام این درد بی امان افتاد
به راه روی زمین می نشینم و خیزم
نمانده چاره که آتش به استخوان افتاد
چنان به سینه ی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بال کبوتران افتاد
کشیده ام به سر خود عبا و می گویم
بیا جواد که بابایت از توان افتاد
بیا جواد که از زخمِ زهر می پیچد
شبیه عمه اش از پا نفس زنان افتاد
شبیه دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران افتاد
به روی ناقه ی عریان نشسته , خوابیده
وغرق خواب پدر بود ناگهان افتاد
گرفت پهلوی خود را میان شب ناگاه
نگاه او به رخ مادری کمان افتاد
دوید بر سر دامان نشست خوابش برد
که زجر آمد و چشمش به نیمه جان افتاد
رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و
به هر دو گونه ی زهرا ترین نشان افتاد
رسید زجر و پی خود دوان دوانش بُرد
که کار پنجه ی زبری به گیسوان افتاد
به کاروان نرسیده نفس نفس می زد
به خارهای شکسته کشان کشان افتاد
دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس
دوباره رأس اباالفضل از سنان افتاد
ــــــــــــــــــــــــــــ
🔳امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi8/795
ديده بگشا و ببين زينبت آمد مادر
زينب خسته و جان بر لبت آمد مادر
از سفر قافلهي نور دو عينت برگشت
زينبت با خبرِ داغ حسينت برگشت
ياد داري كه از اين شهر كه خواهر ميرفت
تك و تنها كه نه ، با چند برادر ميرفت
ياد داري كه عزيز تو چه احساسي داشت
وقت رفتن به برش قاسم و عباسي داشت
ياد داري كه چگونه من از اينجا رفتم؟
با حسين و عليِاكبر ِ ليلا رفتم
بين اين قافله مادر ، علي ِاصغر بود
شش برادر به خدا دور و بر خواهر بود
ولي اكنون چه ز گلزار مدينه مانده؟
چند تا بانوي دلخون و حزينه مانده
مردها هيچ ، ز زنها هم اگر ميپرسي
فقط اين زينب و ليلا و سكينه مانده
نوهات گوشهي ويرانهي غربت جا ماند
سر ِخاك پسرت نيز عروست جا ماند
باوفا ماند كه در كرب و بلا گريه كند
يك دل سير براي شهدا گريه كند
ولي اكنون منم و شرح فراق و دردم
ديگر از جان و جهان بعد حسين دلسردم
آه...مادر چه قدَر حرف برايت دارم
بنِگر با چه قَدَر خاطره بر ميگردم
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
#امام_حسین_ع_مدح
#امام_حسین_ع_مناجات
#شعر_پایداری
باز باران است، بارانِ حسین بن علی
عاشقان! جانِ شما، جانِ حسین بن علی
خواه بر بالایِ زین و خواه در میدانِ مین
جان اگر جان است قربانِ حسین بن علی
شمرها آغوش وا کردند، اما باک نیست
وعدۀ ما دور میدانِ حسین بن علی...
در همین عصرِ بلا پیچیده عطرِ کربلا
عطرِ باران، صوتِ قرآنِ حسین بن علی
پرچم بیداد را روزی به آتش میکشد
شعلههای عشقِ سوزانِ حسین بن علی
قدسیان از سفرهاش نان و نمک خوردند و ما
تا ابد هستیم بر خوانِ حسین بن علی
هر کجا عشق است نام او طنینانداز شد
در جهان برپاست طوفانِ حسین بن علی
هر کجای خاکِ من بوی شهادت میدهد
عشقم ایران است، ایرانِ حسین بن علی
گفته بودی «مرد را دردی اگر باشد خوش است»
دردهای ما و درمانِ حسین بن علی
دست بالا کن ببین لبیکگویان آمدند
نوجوانان و جوانانِ حسین بن علی
دست بالا کن بگو این بار با صوتی جلی:
دستهای ما به دامانِ حسین بن علی
✍ #ناصر_حامدی
https://eitaa.com/fatemi8
هدایت شده از شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
◾️روضه های آخر صفر
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
https://eitaa.com/fatemi8/812
امام حسن مجتبی علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi8/219
امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi8/795
امام رضاست علیه السلام
غلامرضا سازگار
قبلــــۀ جــــان مـــن امــامرضاست
دیـــن و ایمــان من امامرضاست
بیولایـــش ز مــــــرده مــــردهتـرم
جــان و جـانان من امامرضاست
هـــرچــه کـــــــردم تـــلاوت قــرآن
روح قـــــرآن مــــن امـامرضاست
چارصحنش بهشت هشت بهشت
خلــد و رضـوان من امامرضاست
نسخــــــه و دارو و طبیبـــم اوست
درد و درمـــان مـن امامرضاست
خجـلم از عنـایت و کرمش
که مرا راه داده در حرمش
او سیــــهرویـی مـــــرا دیـــده
بــه سیــاهیم پرده پوشیده
به کسی چه که من گنهکارم
هرچه هستم رضا پسندیده
بـــوده اشـــک خجـالتم بـر رخ
او بـه اشکم ز لطف خندیده
دسـت او بـــر روی سرم بوده
مهـــر او در دلــم درخشیده
گرچـه باشـد گناهِ بسیارم
هـر کهام ثامنالحجج دارم
هــــرکـه زیــــن آستــانه در بزند
نیـست جــــایز در دگـــر بزند
ای خوش آن دل که بـر زیارت او
ســــوی بـــابالجـواد پـر بزند
خوشترآن مادحی که درحرمش
دم ز آل پیــــــــــامبـــر بـــزند
زنـگی ار رخ بــه خـــاک او شوید
نی عجب طعنه بــر قمـر بزند
کیـست جـــز او کــه زائر خود را
از کـــرامت سـهبار سر بزند؟
بیحساب است لطف و احسانش
پــــدر و مـــــــادرم بـــــه قـربــانش
زائرینی که دور این حرماند
بیــــن زوّار کــــــربلا علــــماند
دردمندان کز او شفا گیرند
آسمــــانیدل و مسیـحدماند
همـه عــالم اگر شوند گدا
پیش لطف و عطاش باز کماند
امام رضا ع ی(86).mp3
203K
امام رضا (علیه السلام)
تو هشتم گل ایمانی
سر تا پا جود و احسانی
نور چشم محبانی
بر ما یک نظر کنی
تو بر پیمبر روحی و ریحانی
امام هشتم شاه خراسانی
رضا رضاجان رضا رضاجان رضا رضا مولی ²
مولی کعبه ی دل هایی
تو عطر همه گل هایی
روح عصمت و تقوایی
بر ما یک نظر کنی
ای گل زهرا حبیب مایی تو
تا صف محشر طبیب مایی تو
رضا رضاجان رضا رضاجان رضا رضا مولی ²
تو زهرا سیرتی مولی
بر شیعه نعمتی مولی
سر تا پا رحمتی مولی
بر ما یک نظر کنی
ولایتت در سرشت ما باشد
صحن و سرایت بهشت ما باشد
رضا رضاجان رضا رضاجان رضا رضا مولی ²
مهر تو عزتم باشد
از تو هر حرمتم باشد
صحنینت جنتم باشد
بر ما یک نظری کن
بهشت عالم صحن و سرای توست
به سینه ی من مهر و ولای توست
رضا رضاجان رضا رضاجان رضا رضا مولی ²
#شهادت_امام_رضا (ع)
#امام_رضا (ع)
#صفر
پیغمبر ی(21).mp3
171.4K
#حضرت_رسول_اکرم (ص)
ختم رسولانی و بی قرینه
محمد محمد
قبر تو زینت گشته در مدینه
محمد محمد
عالم همه پروانه ی تو هستند
محمد محمد
سایل کنار خانه ی تو هستند
محمد محمد
مدینه ات بهر همه بهشت است
محمد محمد
مهر و ولایت تو در سرشت است
محمد محمد
ریزه خور احسان تو منم من
محمد محمد
بر سفره ات مهمان تو منم من
محمد محمد
شهر مدینه در عزا نشسته
محمد محمد
یاد غمت با یک دل شکسته
محمد محمد
عالمیان نشسته در عزایت
محمد محمد
هر دیده ای گریان شده برایت
محمد محمد
شهر مدینه سوزد از غم تو
محمد محمد
هر شیعه ای گرفته ماتم تو
محمد محمد
ظلم و ستم بر تو فزون نمودند
محمد محمد
از کینه ها دل تو خون نمودند
محمد محمد
از ظلم و کین دندان تو شکستند
محمد محمد
نامردمان از تو همه گسستند
محمد محمد
از داغ تو زهرا شده پریشان
محمد محمد
در ماتمت سوزد ز درد هجران
محمد محمد
ای آن که بوده ای پناه امت
محمد محمد
مانده علی و فاطمه به غربت
محمد محمد
بعد از شما حیدر دل شکسته
محمد محمد
بر قبر تو دخیل گریه بسته
محمد محمد
بعد از شما حیدر غریب و تنهاست
محمد محمد
یار وفادارش همیشه زهراست
محمد محمد
بعد از شما آتش زدند به خانه
محمد محمد
بر فاطمه زدند به تازیانه
پیمبر پیمبر
#شهادت_پیامبر_اکرم (ص)
#پیامبر_اکرم (ص)
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
کرامت مثل یک جرعهست از پیمانۀ جانش
سخاوت لقمهای از سادگی سفرۀ نانش..
کسی که سایۀ او مایۀ آرامش دنیاست
دلش در بند دنیا نیست، دنیا هست زندانش
سپاهش را صدای سکه غرق روسیاهی کرد
نه مردی نه نبردی بود، خالی بود میدانش
صَلاح اینگونه میبیند، سِلاح صلح بردارد
چه دارد رهبری که زیر پا افتاده فرمانش؟..
امام غیرت و غربت کنار دشمنِ سرسخت
چه رنجی میکشید از دوستان سُستپیمانش
زبان سرزنش خاری شد و آزرد روحش را
مُعِزّالمؤمنین بود و نفهمیدند یارانش
کسی که چشم فتنه کور شد با برق شمشیرش
چگونه گوشهای بنشیند و سر در گریبانش...
چه زهری مَحرمش بوده؟ چه دردی همدمش بوده؟
نمیدانم چه راز سینهسوزی بوده مهمانش!
به روی دستهای آل طاها باز تابوتیست
مبادا زخم بردارد، مبادا تیربارانش...
اگرچه تلختر از زهر بوده زندگی امروز
ولی فردا عسل میریزد از کام جوانانش
خیالت جمع سردار جمل! تنها نمیمانی
به زودی کربلا از راه میآید که طوفانش...
✍ #جعفر_عباسی
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ روضهخوانیِ امام حسن برای سیدالشهداء «علیهماالسلام» در لحظات احتضار...
در نقلی آمده است:
وقتیکه سیدالشهداء علیهالسلام بر بالین برادر گریه میکردند، امام حسن علیهالسلام به او فرمودند:
یاأخاهُ لاتَحزَن عَلیَّ فإنَّ مُصابَکَ أعظَمُ مِن مُصیبَتی و رُزْئُک أعظمُ مِن رُزئی
▪️ای برادر بر من غمگین مباش که همانا مصیبت های تو عظیم تر از مصیبت من است و سختی تو بزرگ تر از سختی من است.
فإنَّك تُقتَلُ يا اباعبداللهِ الحسينُ بشَطِّ الفُراتِ بأرضِ كربلا عَطشانا لَهيفا وَحيدا فَريدا مَذبوحا
▪️همانا ای اباعبدالله تو کشته میشوی در کنار نهر فرات در زمین کربلا، در حالی که تشنه و غمگین و تنها هستی تو را ذبح میکنند.
و يَعلو صَدْرَكَ أشقي الأُمّة و يُحَمْحِمُ فَرَسُكَ و يقولُ في تَحَمْحُمِهِ الظَّليمةَ الظَّليمةَ مِن أُمَّةٍ قَتَلَتْ إبْنَ بِنتِ نَبيِّها
▪️و شقی ترین این امت بر سینهات بالا میرود؛ و در آن هنگام اسب تو فریاد میدهد: الظَّليمةَ الظَّليمةَ ؛ شکایت از ظلم امتی میکند که پسر دختر پیغمبرش را کشتند.
و تُسْبي حَريمُكَ و يُؤتَمُّ أطفالُك و يَسيرونَ حريمُكَ علي الأقتابِ بِغَيرِ وُطاءٍ و لا فِراشٍ و يُحمَلُ رأسُكَ يا أخي علي رأسِ القنا بعدَ أنْ تُقتَلُ و يُقْتَلُ أنصارُك
▪️ و اهل و عیالت به إسارت میروند و فرزندانت یتیم میشوند و عیالت را بر شترانی بدون جهاز حمل میکنند و بعد از اینکه تو و یارانت را کشتند، سرِ تو را ای برادر بر سر نیزه میکنند.
فيالَيْتَني كنتُ عندَكَ أَذُبُّ عَنْكَ كما يَذُبُّ عنكَ أنصارُكَ بِقَتلِ الأَعداءِ و لكِن هذا الأَمرُ يَكونُ و أنتَ وحيدٌ لا ناصِرَ لكَ مِنّا
▪️ پس ای کاش آن روز نزد تو میبودم و از تو دفاع مینمودم همانطور که یارانت با کشتن دشمنانت از تو دفاع خواهند کرد ولی این واقعه اتفاق خواهد افتاد درحالی که تو تنها هستی و یاوری از جانب ما برایت نیست.
📚معالی السبطین ص۶۲
#مناسبتی
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#روضه
#منبر_سخنرانی
✔️اشعار ویژه اخر صفر در لینک زیر👇
https://eitaa.com/fatemi8/1630
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ🌸
فاطمه یک آسمان ادراک بود
فاطمه خورشید روی خاک بود
قلب حق در سینۀ او می طپید
از سر انگشتش نجابت می چکید
چشم زمزم از غمش نمناک بود
دامنش از آب کوثر پاک بود
آسمانی بود صاف و بی کران
قصه گویی بود در شهر کران
دستهایش خوابگاه پینه بود
قلب پاکش قتلگاه کینه بود
خاک پایش آبروی خاکیان
آستـانش معبـد افـلاکیان
صالحات باقیاتش مستمر
بذل و جودش همچو قبرش مستتر
ماه در پیشانی او خانه داشت
شمع رویش یک جنان پروانه داشت
تار گیسویش کمند شیر بود
فاتح خیبر در آن زنجیر بود
خانه اش در سادگی ممتاز بود
هر چه در آن خانه بود اعجاز بود
لاله زار لاله هـای ناز بود
در به روی مستمندان باز بود
گرچه یک زن با هزاران درد بود
زن مگو او یکتنه صد مرد بود
در مصاف دشمنان نستوه بود
پشت حیدر او مثال کوه بود
یکشنبتون متبرک به حضرت فاطمه زهرا
سلام الله علیها
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃====
.
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#مجتبی_روشن_روان
خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن
همیشه میزنم صدا ز سوز دل تو را حسن
عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن
مرا مخواه بیش ازاین به غصّه مبتلا حسن
خدا اجازه میدهد چنین دعا کنم حسن
که یا مَن اِسمُهُ دَوا و ذِکرُهُ شَفا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
ز دست میروم اگر ز سر مرا تو واکنی
ز جمع عاشقان باصفای خود جدا کنی
خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی
مرا برای نوکری خانهات صدا کنی
به پای سفرۀ کریم لطف خویش جا کنی
به دست خویش لقمهای دهی بهاین گدا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا
دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی
دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی
دوباره یاد فاطمه، دوباره داغ کوچهها
خدا کند که جان دهم به پای روضۀ شما
بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
تو آخر عنایتی، من اول گداییام
تو عشق بی نهایتی و دلبر خداییام
اسیر دار هیچ کس نشد سر هواییام
اگرچه دل شکستۀ حسین و کربلاییام
نوشته روی قلب من که ملک مجتباییام
تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
و فهم بیکسی تو ز فهم من فراتر است
کمی ز غصّههای تو به عالمی برابر است
به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است
مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است
غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است
زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن
دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن
چه میشود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟
مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم حسن!
کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن
بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی
اگرچه خستهای ولی امیر استقامتی
وجود جود از تو و تو جوهر کرامتی
چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی
امید بی کسی من به عرصۀ قیامتی
ببین صدات میزنم چقدر بی ریا حسن
« کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟
چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟
ز کودکی به غیر دیدۀ تری نداشتی
شنیدهام به معرکه که یاوری نداشتی
بمیرم ای امیر خسته، لشگری نداشتی
شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن
« کریم آل فاطمه، امام مجتبی، #حسن »
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
✔️اشعار ویژه اخر صفر در لینک زیر👇
https://eitaa.com/fatemi8/1630