#امام_حسین_ع_مدح
#امام_حسین_ع_مناجات
#شعر_پایداری
باز باران است، بارانِ حسین بن علی
عاشقان! جانِ شما، جانِ حسین بن علی
خواه بر بالایِ زین و خواه در میدانِ مین
جان اگر جان است قربانِ حسین بن علی
شمرها آغوش وا کردند، اما باک نیست
وعدۀ ما دور میدانِ حسین بن علی...
در همین عصرِ بلا پیچیده عطرِ کربلا
عطرِ باران، صوتِ قرآنِ حسین بن علی
پرچم بیداد را روزی به آتش میکشد
شعلههای عشقِ سوزانِ حسین بن علی
قدسیان از سفرهاش نان و نمک خوردند و ما
تا ابد هستیم بر خوانِ حسین بن علی
هر کجا عشق است نام او طنینانداز شد
در جهان برپاست طوفانِ حسین بن علی
هر کجای خاکِ من بوی شهادت میدهد
عشقم ایران است، ایرانِ حسین بن علی
گفته بودی «مرد را دردی اگر باشد خوش است»
دردهای ما و درمانِ حسین بن علی
دست بالا کن ببین لبیکگویان آمدند
نوجوانان و جوانانِ حسین بن علی
دست بالا کن بگو این بار با صوتی جلی:
دستهای ما به دامانِ حسین بن علی
✍ #ناصر_حامدی
https://eitaa.com/fatemi8
هدایت شده از شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
◾️روضه های آخر صفر
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
https://eitaa.com/fatemi8/812
امام حسن مجتبی علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi8/219
امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi8/795
امام رضاست علیه السلام
غلامرضا سازگار
قبلــــۀ جــــان مـــن امــامرضاست
دیـــن و ایمــان من امامرضاست
بیولایـــش ز مــــــرده مــــردهتـرم
جــان و جـانان من امامرضاست
هـــرچــه کـــــــردم تـــلاوت قــرآن
روح قـــــرآن مــــن امـامرضاست
چارصحنش بهشت هشت بهشت
خلــد و رضـوان من امامرضاست
نسخــــــه و دارو و طبیبـــم اوست
درد و درمـــان مـن امامرضاست
خجـلم از عنـایت و کرمش
که مرا راه داده در حرمش
او سیــــهرویـی مـــــرا دیـــده
بــه سیــاهیم پرده پوشیده
به کسی چه که من گنهکارم
هرچه هستم رضا پسندیده
بـــوده اشـــک خجـالتم بـر رخ
او بـه اشکم ز لطف خندیده
دسـت او بـــر روی سرم بوده
مهـــر او در دلــم درخشیده
گرچـه باشـد گناهِ بسیارم
هـر کهام ثامنالحجج دارم
هــــرکـه زیــــن آستــانه در بزند
نیـست جــــایز در دگـــر بزند
ای خوش آن دل که بـر زیارت او
ســــوی بـــابالجـواد پـر بزند
خوشترآن مادحی که درحرمش
دم ز آل پیــــــــــامبـــر بـــزند
زنـگی ار رخ بــه خـــاک او شوید
نی عجب طعنه بــر قمـر بزند
کیـست جـــز او کــه زائر خود را
از کـــرامت سـهبار سر بزند؟
بیحساب است لطف و احسانش
پــــدر و مـــــــادرم بـــــه قـربــانش
زائرینی که دور این حرماند
بیــــن زوّار کــــــربلا علــــماند
دردمندان کز او شفا گیرند
آسمــــانیدل و مسیـحدماند
همـه عــالم اگر شوند گدا
پیش لطف و عطاش باز کماند
امام رضا ع ی(86).mp3
203K
امام رضا (علیه السلام)
تو هشتم گل ایمانی
سر تا پا جود و احسانی
نور چشم محبانی
بر ما یک نظر کنی
تو بر پیمبر روحی و ریحانی
امام هشتم شاه خراسانی
رضا رضاجان رضا رضاجان رضا رضا مولی ²
مولی کعبه ی دل هایی
تو عطر همه گل هایی
روح عصمت و تقوایی
بر ما یک نظر کنی
ای گل زهرا حبیب مایی تو
تا صف محشر طبیب مایی تو
رضا رضاجان رضا رضاجان رضا رضا مولی ²
تو زهرا سیرتی مولی
بر شیعه نعمتی مولی
سر تا پا رحمتی مولی
بر ما یک نظر کنی
ولایتت در سرشت ما باشد
صحن و سرایت بهشت ما باشد
رضا رضاجان رضا رضاجان رضا رضا مولی ²
مهر تو عزتم باشد
از تو هر حرمتم باشد
صحنینت جنتم باشد
بر ما یک نظری کن
بهشت عالم صحن و سرای توست
به سینه ی من مهر و ولای توست
رضا رضاجان رضا رضاجان رضا رضا مولی ²
#شهادت_امام_رضا (ع)
#امام_رضا (ع)
#صفر
پیغمبر ی(21).mp3
171.4K
#حضرت_رسول_اکرم (ص)
ختم رسولانی و بی قرینه
محمد محمد
قبر تو زینت گشته در مدینه
محمد محمد
عالم همه پروانه ی تو هستند
محمد محمد
سایل کنار خانه ی تو هستند
محمد محمد
مدینه ات بهر همه بهشت است
محمد محمد
مهر و ولایت تو در سرشت است
محمد محمد
ریزه خور احسان تو منم من
محمد محمد
بر سفره ات مهمان تو منم من
محمد محمد
شهر مدینه در عزا نشسته
محمد محمد
یاد غمت با یک دل شکسته
محمد محمد
عالمیان نشسته در عزایت
محمد محمد
هر دیده ای گریان شده برایت
محمد محمد
شهر مدینه سوزد از غم تو
محمد محمد
هر شیعه ای گرفته ماتم تو
محمد محمد
ظلم و ستم بر تو فزون نمودند
محمد محمد
از کینه ها دل تو خون نمودند
محمد محمد
از ظلم و کین دندان تو شکستند
محمد محمد
نامردمان از تو همه گسستند
محمد محمد
از داغ تو زهرا شده پریشان
محمد محمد
در ماتمت سوزد ز درد هجران
محمد محمد
ای آن که بوده ای پناه امت
محمد محمد
مانده علی و فاطمه به غربت
محمد محمد
بعد از شما حیدر دل شکسته
محمد محمد
بر قبر تو دخیل گریه بسته
محمد محمد
بعد از شما حیدر غریب و تنهاست
محمد محمد
یار وفادارش همیشه زهراست
محمد محمد
بعد از شما آتش زدند به خانه
محمد محمد
بر فاطمه زدند به تازیانه
پیمبر پیمبر
#شهادت_پیامبر_اکرم (ص)
#پیامبر_اکرم (ص)
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
کرامت مثل یک جرعهست از پیمانۀ جانش
سخاوت لقمهای از سادگی سفرۀ نانش..
کسی که سایۀ او مایۀ آرامش دنیاست
دلش در بند دنیا نیست، دنیا هست زندانش
سپاهش را صدای سکه غرق روسیاهی کرد
نه مردی نه نبردی بود، خالی بود میدانش
صَلاح اینگونه میبیند، سِلاح صلح بردارد
چه دارد رهبری که زیر پا افتاده فرمانش؟..
امام غیرت و غربت کنار دشمنِ سرسخت
چه رنجی میکشید از دوستان سُستپیمانش
زبان سرزنش خاری شد و آزرد روحش را
مُعِزّالمؤمنین بود و نفهمیدند یارانش
کسی که چشم فتنه کور شد با برق شمشیرش
چگونه گوشهای بنشیند و سر در گریبانش...
چه زهری مَحرمش بوده؟ چه دردی همدمش بوده؟
نمیدانم چه راز سینهسوزی بوده مهمانش!
به روی دستهای آل طاها باز تابوتیست
مبادا زخم بردارد، مبادا تیربارانش...
اگرچه تلختر از زهر بوده زندگی امروز
ولی فردا عسل میریزد از کام جوانانش
خیالت جمع سردار جمل! تنها نمیمانی
به زودی کربلا از راه میآید که طوفانش...
✍ #جعفر_عباسی
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ روضهخوانیِ امام حسن برای سیدالشهداء «علیهماالسلام» در لحظات احتضار...
در نقلی آمده است:
وقتیکه سیدالشهداء علیهالسلام بر بالین برادر گریه میکردند، امام حسن علیهالسلام به او فرمودند:
یاأخاهُ لاتَحزَن عَلیَّ فإنَّ مُصابَکَ أعظَمُ مِن مُصیبَتی و رُزْئُک أعظمُ مِن رُزئی
▪️ای برادر بر من غمگین مباش که همانا مصیبت های تو عظیم تر از مصیبت من است و سختی تو بزرگ تر از سختی من است.
فإنَّك تُقتَلُ يا اباعبداللهِ الحسينُ بشَطِّ الفُراتِ بأرضِ كربلا عَطشانا لَهيفا وَحيدا فَريدا مَذبوحا
▪️همانا ای اباعبدالله تو کشته میشوی در کنار نهر فرات در زمین کربلا، در حالی که تشنه و غمگین و تنها هستی تو را ذبح میکنند.
و يَعلو صَدْرَكَ أشقي الأُمّة و يُحَمْحِمُ فَرَسُكَ و يقولُ في تَحَمْحُمِهِ الظَّليمةَ الظَّليمةَ مِن أُمَّةٍ قَتَلَتْ إبْنَ بِنتِ نَبيِّها
▪️و شقی ترین این امت بر سینهات بالا میرود؛ و در آن هنگام اسب تو فریاد میدهد: الظَّليمةَ الظَّليمةَ ؛ شکایت از ظلم امتی میکند که پسر دختر پیغمبرش را کشتند.
و تُسْبي حَريمُكَ و يُؤتَمُّ أطفالُك و يَسيرونَ حريمُكَ علي الأقتابِ بِغَيرِ وُطاءٍ و لا فِراشٍ و يُحمَلُ رأسُكَ يا أخي علي رأسِ القنا بعدَ أنْ تُقتَلُ و يُقْتَلُ أنصارُك
▪️ و اهل و عیالت به إسارت میروند و فرزندانت یتیم میشوند و عیالت را بر شترانی بدون جهاز حمل میکنند و بعد از اینکه تو و یارانت را کشتند، سرِ تو را ای برادر بر سر نیزه میکنند.
فيالَيْتَني كنتُ عندَكَ أَذُبُّ عَنْكَ كما يَذُبُّ عنكَ أنصارُكَ بِقَتلِ الأَعداءِ و لكِن هذا الأَمرُ يَكونُ و أنتَ وحيدٌ لا ناصِرَ لكَ مِنّا
▪️ پس ای کاش آن روز نزد تو میبودم و از تو دفاع مینمودم همانطور که یارانت با کشتن دشمنانت از تو دفاع خواهند کرد ولی این واقعه اتفاق خواهد افتاد درحالی که تو تنها هستی و یاوری از جانب ما برایت نیست.
📚معالی السبطین ص۶۲
#مناسبتی
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#روضه
#منبر_سخنرانی
✔️اشعار ویژه اخر صفر در لینک زیر👇
https://eitaa.com/fatemi8/1630
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ⋆⃟݊🌸ᘜ🌸
فاطمه یک آسمان ادراک بود
فاطمه خورشید روی خاک بود
قلب حق در سینۀ او می طپید
از سر انگشتش نجابت می چکید
چشم زمزم از غمش نمناک بود
دامنش از آب کوثر پاک بود
آسمانی بود صاف و بی کران
قصه گویی بود در شهر کران
دستهایش خوابگاه پینه بود
قلب پاکش قتلگاه کینه بود
خاک پایش آبروی خاکیان
آستـانش معبـد افـلاکیان
صالحات باقیاتش مستمر
بذل و جودش همچو قبرش مستتر
ماه در پیشانی او خانه داشت
شمع رویش یک جنان پروانه داشت
تار گیسویش کمند شیر بود
فاتح خیبر در آن زنجیر بود
خانه اش در سادگی ممتاز بود
هر چه در آن خانه بود اعجاز بود
لاله زار لاله هـای ناز بود
در به روی مستمندان باز بود
گرچه یک زن با هزاران درد بود
زن مگو او یکتنه صد مرد بود
در مصاف دشمنان نستوه بود
پشت حیدر او مثال کوه بود
یکشنبتون متبرک به حضرت فاطمه زهرا
سلام الله علیها
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃====
.
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#مجتبی_روشن_روان
خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن
همیشه میزنم صدا ز سوز دل تو را حسن
عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن
مرا مخواه بیش ازاین به غصّه مبتلا حسن
خدا اجازه میدهد چنین دعا کنم حسن
که یا مَن اِسمُهُ دَوا و ذِکرُهُ شَفا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
ز دست میروم اگر ز سر مرا تو واکنی
ز جمع عاشقان باصفای خود جدا کنی
خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی
مرا برای نوکری خانهات صدا کنی
به پای سفرۀ کریم لطف خویش جا کنی
به دست خویش لقمهای دهی بهاین گدا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا
دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی
دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی
دوباره یاد فاطمه، دوباره داغ کوچهها
خدا کند که جان دهم به پای روضۀ شما
بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
تو آخر عنایتی، من اول گداییام
تو عشق بی نهایتی و دلبر خداییام
اسیر دار هیچ کس نشد سر هواییام
اگرچه دل شکستۀ حسین و کربلاییام
نوشته روی قلب من که ملک مجتباییام
تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
و فهم بیکسی تو ز فهم من فراتر است
کمی ز غصّههای تو به عالمی برابر است
به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است
مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است
غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است
زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن
دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن
چه میشود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟
مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم حسن!
کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن
بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن
«کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی
اگرچه خستهای ولی امیر استقامتی
وجود جود از تو و تو جوهر کرامتی
چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی
امید بی کسی من به عرصۀ قیامتی
ببین صدات میزنم چقدر بی ریا حسن
« کریم آل فاطمه، امام مجتبی، حسن»
مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟
چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟
ز کودکی به غیر دیدۀ تری نداشتی
شنیدهام به معرکه که یاوری نداشتی
بمیرم ای امیر خسته، لشگری نداشتی
شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن
« کریم آل فاطمه، امام مجتبی، #حسن »
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
✔️اشعار ویژه اخر صفر در لینک زیر👇
https://eitaa.com/fatemi8/1630
روز جنگ احد ،روز سختی بود .روز گرفتاری و امتحان بود. در اثر غفلت عده ای دشمن به میان لشکر مسلمانان زد وآنها را متلاشی کرد. خداوند عده ای را به شهادت گرامی داشت تا اینکه دشمن به رسول خدا دسترسی
پیدا کرد و انقدر سنگ به حضرت زدندتا به پهلو افتاد.دندان رباعی اش شکست و صورت و لب مبارکش مجروح شد ؛به حدی که خون از صورتش جاری شد.حضرت به خون ها دست میکشید و میفرمود:چگونه رستگار
خواهد شد ،قومی که صورت پیامبرش را با خون رنگین کند؛در حالی که او آنان را به سوی پروردگارشان دعوت میکند؟
سختی این روز در همین جا تمام نشد . این سنگ زدنها تا کربلا و شام هم ادامه یافت. امام حسین (ع) خسته شده بود . تشنه بود و لبانش از خشکی ترک خورده بود. نیزه را به زمین زد تا لحظه ای استراحت کند. در
این هنگام سنگی بر پیشانی مبارکش فرود آمد. خون صورت مبارکش را فرا گرفت . وجه الله غرق خون شد .پیراهن عربی اش را بالا زد تا خونها را از چهره اش پاک کند ؛اما امان از تیرها ی زهر آگین و سه شعبه ی حرمله
یک وقت ناله ی امام حسین (ع) بلند شد:"بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله".
در جنگ احد سنگ به لب و دندان رسول خدا زدند . در شام بلا و مجلس یزید هم چوب خیزران بود ولب و دندان امام حسین (ع) .نگاه بچه ها بود و دندان امام حسین (ع)گریه بچه ها بود و خنده های سر مستانه ی
یزید ....
فغان که ضربت چوب جفا نمود کبود
لبی که از نفسی جان دهد مسیحا را
عزیز فاطمه عریان به روی خاک و یزید
زناز سر ننهد خوابگاه دیبا را
سر یزید به بالین سر حسین به تنور
خدای صبر دهد زین قضیه زهرا را
✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi8/100
.
من اگر روضهخوان بودم، مثل امشبی به پلهی دوم منبر نرسیده، برمیگشتم روی زمین، رها میشدم... جوری که مستمعها بفهمند، پایم نداده از منبر بالا بروم... بعد همانطور که عبایم از شانههایم آویزان شده با چهرهای غمزده بسم الله میگفتم و آه میکشیدم، طوری که "بیچاره شدیم" از سر و رویم بریزد...
بعد وسطِ بهتِ مستمعها با اندوه میگفتم: هجده سال، فقط هجده سال...
فقط هجده سال داشت...
بعد سکوت میکردم و اجازه میدادم کنایه فهمها جمع را متوجه کنند، چه خبر است...
تا بعد از چند دقیقه سکوت، اولین نفری که شانههایش به گریه بلرزد پیرمردِ هشتاد سالهی مجلس باشد که با خودش حساب کرده من هشتاد سال عمر کنم و آن وقت او فقط هجده سال؟
پشتبندش پدری که پیش از مسجد دختر هجده سالهاش را جلوی آموزشگاهی پیاده کرده و حسابی قربان صدقهی چشم و ابرویش رفته شروع به هق هق کند و بعد از او جوان هجده سالهای که توی مجلس نشسته و در این فاصله یک دور تمام آرزوهایش را مرور کرده و با خودش به این رسیده که هجده سالگی تازه اولِ جوانیست، تازه اوج آرزوها و خواستهها، تازه شروعِ زندگی... یکدفعه صدایش به ناله بلند شود و همهی مجلس را به هم بریزد...
بعد من رو به آدمها بگویم، زدن داریم تا زدن!
من و شما هم یک وقتی ممکن است فرزندمان را کتک بزنیم...
خیلی وقتها ممکن است یکی، دیگری را بزند...
اما زدن داریم تا زدن!
اینکه یک نفر به قصد کشت بزند، اینکه یک نفر با کینه و نفرت بزند، اینکه یک نفر با بغض بزند... این خیلی فرق دارد...
اینجای مجلس قطعا صدای زنها بلند شده و وقتش است بگویم، خانومها همینطوریش آنقدر نازک هستند که خیلی زود بشکنند، بترسند، فروبریزند...
حالا شما حساب کن، یک مردِ بلندِ عرب، یک مردِ عصبیمزاج و بدمنظر، یک مردی که کینه و دشمنی همه وجودش را گرفته، حالا هم با قصدِ قبلی آمده، در خانه را با مشت و لگد بزند...
شما به من بگو، سَرِ یک خانومِ هجده سالهی نحیف که تازه باردار هم هست چه می آید؟!
یک مردِ عربِ بلندقدِ بدمنظرِ وحشی که با قصدِ قبلی آمده...
حالا این مرد قرار باشد بزند، چطور میزند؟
اینجای مجلس دیگر حتما خودم از همه بیتابتر شده باشم و بلندبلند گریه کنم...
بگذارم چند دقیقه مجلسم به گریههای بلند و نالههای بیتاب بگذرد، بعد همانطور بین هقهقها بگویم:
هنوز کفن پیغمبر خشک نشده بود... تا دوباره گریهکنها مجلس را روی سرشان بگذارند.
بعد هم تیر خلاص را بزنم و بگویم:
اینکه کشتند یک حرفیست
اینکه به ضرب مشت و لگد کشتند یک حرف دیگر...
تا باز صدای گریهها بالا بگیرد...
بعد هم مجلس را به حال خودش رها کنم و تا مداح دمِ یا زهرا میگیرد، خودم را بین گریهها و نالههای مردم گم کنم...
من روضهخوان نیستم
ولی اگر بودم شب شهادت پیغمبر، روضهی زهرایش را میخواندم و مردم را بیشتر از هر وقت دیگر برای فاطمه میگریاندم
داغِ پیغمبر، شروعِ داغِ حضرت زهراست...
اصلِ روضهی امشب، روضهی حضرت زهراست...
✍ملیحه سادات مهدوی
پینوشت:
روضه خواندن لازم نیست، این داغ سنگینتر از این حرفهاست، روضهخوانها فقط برای همین خوبند که صدایشان توی بلندگو بپیچد تا صدا به صدا نرسد که مردم راحت گریه کنند و بیخجالت ناله بزنند...
پینوشت:
الهی بمیرم برات یک دونهی پیغمبر، صاحب عزای امروز، زهرای نازنینِ پیامبر، تسلیت بانوی عالم...
مرو رسول خدا بر دلم قدم مگذار
مرو و دختر خود را به دست غم مسپار
مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست
مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار
مرو که بی تو به این شهر اعتمادی نیست
علی غریبه شود با مهاجر و انصار
مرو که بی تو عوض می شود مدینه تو
مرو که رحم ندارند این در و دیوار
بیا و حداقل قبل رفتنت بنما
سفارش من و جسم مرا به این مسمار
کنار بستر تو یاد مادر افتادم
یتیم گشتن من باز می شود تکرار
به وقت دیدن بغض حسین و اشک حسن
تمام غصه دنیاست بر سرم آوار
رحلت جانسوزنبی رحمت حضرت محمد(صلوات الله علیه) تسلیت باد.
بارها، چرخ ستمکار تو را کشت حسن
ماجرای در و دیوار، تو را کشت حسن
غم بی دردی انصار، تو را کشت حسن
به چه تقصیر دگر یار، تو را کشت حسن
شهادت آقاامام حسن مجتبی (علیه السلام ) تسلیت باد.