📖 #یک_دقیقه_مطالعه
#داستانک
🟢 مهمان امام
آسمان پر از ستاره بود و ماه در گوشه ای از آسمان بر زمین نور می پراکند.
مرد در آن شب آرام مهمان امام مهمان نواز، یعنی امام رضا علیه السلام بود. چراغ روی طاقچه اتاق را روشن کرده بود.
مرد مشغول صحبت با امام رضا علیه السلام بود که یک دفعه نور چراغ کم و کم تر شد و اتاق رو به تاریکی رفت.
مرد از جا بلند شد تا چراغ را درست کند؛ ولی امام رضا علیه السلام به او گفت که بنشیند.
مهمان با خودش فکر کرد که چرا امام به او اجازه ی این کار را نداد.
گفت: «ای پسر رسول خدا، چراغ دارد خاموش می شود. می خواهم درستش کنم.»
امام رضا علیه السلام از جا بلند شد و به طرف چراغ رفت. بعد رو به مهمان فرمود:
«ما خاندانی هستیم که مهمانان خود را به خدمت نمی گیریم و از آنان کار نمی کشیم. »
مهمان با سخن امام، فهمید که این خاندان، با خاندان های دیگر فرق می کنند و از این که چنین امام بزرگواری دارد، خدا را شکر کرد.
🔹🔶🔹🔶🔹
📙برگرفته از کتاب #غریب_و_بخشنده نوشته #علی_باباجانی
🔗لینک خرید این کتاب:
fatemibook.ir/checkout?vid=77
📚 کتاب فاطمی
آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام
http://eitaa.com/joinchat/2739077299C03dda28fdb🔹▫️🔹▫️