eitaa logo
[محلـه فاطمـی ]
156 دنبال‌کننده
313 عکس
196 ویدیو
4 فایل
[رسـانه محله فاطـمی✍🏻👥] . . . . [ارتباط با ما(انتقادها ، پیشنهادها ، تشکرها و ارسال سوژه های خبری و تبلیغاتی) را با ادمین ما به اشتراک بگذارید.] . . @Keshvari1400 👈🏻 ارتباط با ادمین کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جهاد تبیین
☀️تحلیلی بر شعار 👈 چگونه زنان و دختران را آلوده به شبکه فحشا می‌کرد؟ ☀️قابل توجه پدران و مادران عزیز که دختران و همسران خود را در شبکه های فضای مجازی و بعضی از آرایشگاه های فاسد زنانه و بعضی از فروشگاه های لباس زنانه و.... تنها رها می کنند و هیچگونه نظارتی بر روی اعمال، رفت و آمد و نوع پوشش آنها نداشته و بعضاً هم افتخار می کنند که 👈 دختر و یا همسرشان کشف حجاب کرده و با آرایشی که مخصوص اتاق خواب است، دست در دست ، در میان جامعه ظاهر می شوند، جامعه ای که بر اثر مشکلات اقتصادی آمار ازدواج در آن پائین آمده و در نتیجه هر پسر و دختر جوانی 👈 تبدیل به بمب شهوت و آماده انفجار گردیده است . ☀️لطفا همه ، خصوصا پدر و مادرها👈این خبر واقعی و تلخ را نه یکبار ، بلکه چندین بار بخوانید ، تا متوجه شوید در این آشفته بازار داغ و ، چه خطری در کمین و شما، نشسته است👇 ☀️حدود یکماه پیش صبح «شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲» به دار مجازات آویخته شد. ادامه را در آدرس زیر حتما مطالعه کنید و سپس آن را نشر دهید "شهروز سخنوری" چگونه زنان و دختران را آلوده به شبکه فحشا می‌کرد؟ https://www.alef.ir/news/4020230053.html ارادتمند:
هدایت شده از جهاد تبیین
: شهید دکتر مصطفی چمران، انسانی مؤمن، مجاهد، شجاع، بصیر، دانشمند، منصف، هنرمند، با صفا، اهل مناجات، دارای روحیه ای لطیف و بی اعتنا به نان، نام و مقام دنیا بودند... (۱) 🌱خدایا بگذار دریا باشم... ساکن و ساکت، ڪه طوفان‌های سخت هم من را به هیجان نیاورد،قلبم رامثل آسمان صاف وپاک کن که لڪه ڪدورتی ازاعمال خلاف دیگران بر ساحتش ننشیند... شهید دکتر چمران ☀️در آستانه سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، نقل خاطراتی کوتاه از سیره رفتاری این رزمنده عارف، قطعا پر برکت خواهد بود. 1) با خودش عهد كرده بود تا نيروى دشمن در خاك ايران است برنگردد تهران. نه مجلس مى رفت، نه شوراى عالى دفاع. يك روز از تهران زنگ زدند. حاج احمد آقا بود. گفت «به دكتر بگو بيا تهران.» گفت: «عهد كرده با خودش، نمىآد.»گفت: «نه بياد. امام دلش براى دكتر تنگ شده.». بهش گفتم. گفت «چشم. همين فردا مىريم.» 2) گفتم «دكتر، شما هرچى دستور مىدى، هرچى سفارش مى كنى، جلوى شما مىگن چشم، بعد هم انگار نه انگار. هنوز تسويه اى ما رو ندادن. ستاد رفته زير سؤال. مى گن شما سلاح گم كرده اين...» همان قدر كه من عصبانى بودم، او آرام بود. گفت «عزيزجان، دل خور نباش. زمانه ى نابه سامانيه. مگه نمى گفتن چمران تل زعتر را لو داده؟ حالا بذار بگن حسين مقدم هم سلاح گم كرده. دل خور نشو عزيز.» 3) دكتر آرپى جى مى خواست، نمى دادند. مى گفتند دستور از بنى صدر لازم است. تلفن كرده بود به مسئول توپ خانه. آن جا هم همان آش و همان كاسه. طرف پاى تلفن نمى ديد دكتر از عصبانيت قرمز شده. فقط مى شنيد كه «برو آن جا آرپى جى بگير. ندادند به زور بگير. برو عزيز جان.» 4) از اهواز راه افتاديم; دو تا لندرور. قبل از سه راهى ماشين اول را زدند. يك خمپاره هم سقف ماشين ما را سوراخ كرد و آمد تو، ولى به كسى نخورد، همه پريديم پايين، سنگر بگيريم.دكتر آخر از همه آمد. يك گُل دستش بود. مثل نوزاد گرفته بود بغلش. گفت «كنار جاده ديدمش. خوشگله؟»  5) اوايل كه آمده بود لبنان، بعضى كلمه هاى عربى را درست نمى گفت. يك بار سر كلاس كلمه اى را غلط گفته بود. همه ى بچه ها همان جور غلط مى گفتند. مى دانستند و غلط مى گفتند. امام موسى مى گفت «دكتر چمران يك عربى جديد توى اين مدرسه درست كرد 6) به پسرها مى گفت شيعيان حسين، و به ما شيعيان زهرا. كنار هم كه بوديم، مهم نبود كى پسر است كى دختر. يك دكتر مصطفى مى شناختيم كه پدر همه مان بود، و يك دشمن كه مى خواستيم پدرش را در بياوريم. 7) چپى ها مى گفتند «جاسوس آمريكاست. براى ناسا كار مى كند.»  راستى ها مى گفتند «كمونيسته.» هر دو براى كشتنش جايزه گذاشته بودند. ساواك هم يك عده را فرستاده بود ترورش كند. يك كمى آن طرف تر دنيا، استادى سر كلاس مى گفت «من دانشجويى داشتم كه همين اخيراً روى فيزيك پلاسما كار مى كرد.» 8) سال دوم يك استاد داشتيم كه گير داده بود همه بايد كراوات بزنند. سر امتحان. چمران كروات نزد، استاد دو نمره ازش كم كرد. شد هجده. بالاترين نمره. 9) تصميم گرفتم بروم پيشش، توى چشم هاش نگاه كنم و بگويم «آقا اصلا جبهه مال شما. من مى خوام برگردم.» مگر مى شد؟ يك هفته فكر كردم، تمرين كردم. فايده نداشت. مثل هميشه، وقتى مى رفتم و سلام مى كردم، انگار كه بداند ماجرا چيست، مى گفت «عليك السلام» و ساكت مى ماند. ديگر نمى توانستم يك كمله حرف بزنم. لبخند مى زد و مى گفت «سيد، دو ركعت نماز بخوان درست مى شه.» 10) مى گفتند «چمران هميشه توى محاصره است.» راست مى گفتند. منتها دشمن ما را محاصره نمى كرد. دكتر نقشه اى مى ريخت. مى رفتيم وسط محاصره. محاصره را مى شكستيم و مى آمديم بيرون...😰 11) اولین هدیه ی شهید چمران به همسرش؛هدیه ای فراموش نشدنی برای یک دختر مرفه 📌من در آن هنگام حجاب مناسبی نداشتم و این باعث شده بود تا برخی از بچه‌ها نسبت به من احساس دوری و بیگانگی داشته باشند ولی دکتر چمران همواره کوشش می‌کرد تا ارتباط مرا به بچه‌ها نزدیک نماید. من در سرکشی به روستاهای جنوب لبنان، با دکتر چمران همراه می‌شدم، البته در آن هنگام هنوز ازدواج نکرده بودیم. یادم هست روزی در حالی که در یک روستا درون خودرویی نشسته بودیم، دکتر چمران هدیه‌ای به من داد و آن هدیه یک روسری گلدار بود. چمران لبخند زیبایی زد و به من گفت: بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند. من از همان جا روسری را روی سرم گذاشتم. خاطرات شهید مصطفی چمران 👇ادامه https://naserkaveh.ir/2023/05/04/chamran0/
هدایت شده از جهاد تبیین
🌹 با قسمتی از 👈به استقبال سالگرد شهادتش می رویم👇 🎈خدایا; خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود  در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم 🎈خدایا; ترا شکر می کنم که از پوچی ها ، ناپایداری ها ، خوشی ها و قید و بندها آزادم کردی و مرا در طوفانهای خطرناک حوادث رها ننمودی، و درغوغای حیات، در مبارزه با ظلم و کفر غرقم کردی، لذت مبارزه را به من چشاندی ، مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی... فهمیدم که سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست ، بلکه در جنگ و درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره در شهادت است 🎈خدایا:  ترا شکر می کنم که به من نعمت "توکل" و "رضا" عطا کردی، و در سخت ترین طوفانها و خطرناکترین گردابها، آنچنان به من اطمینان و آرامش دادی که با سرنوشت و همه پستی ها و بلندیهایش آشتی کردم و به آنچه تو بر من مقدر کرده ای رضا دادم 🎈خدایا; در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی ، تو در کویر تنهایی، انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت ناامیدی، دست مرا گرفتی و کمک کردی... که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه پیش بینی نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی، و در میان ابرهای ابهام و در مسیری تاریک، مجهور و وحشتناک مرا هدایت کردی 🎈خدایا; تو مرا عاشق کردی که در قلب عشاق بسوزم. تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم. تو مرا آه کردی که از سینه بینوایان و دردمندان به آسمان صعود کنم. تو مرا فریاد کردی که کلمه حق را هر چه رساتر برابر جباران اعلام نمایم. تو مرا در دریای مصیبت و بلا غرق کردی و در کویر فقر و حرمان تنهایی سوزاندی. خدایا تو پوچی لذات زودگذر را عیان نمودی، تو ناپایداری روزگار را نشان دادی. لذت مبارزه را چشاندی. ارزش شهادت را آموختی 🎈خدای; من دنیا را طلاق دادم. خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند. مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد. روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و ازهمه چیز خود گذشتم. از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد 🎈خدایا; از تو می خواهم که طبع ما را آنقدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم. دنیا ما را نفریبد، خودخواهی ما را کور نکند. سیاهی گناه و فساد و تهمت و دروغ وغیبت ، قلب های ما را تیره و تار ننماید. خدایا! به ما آنقدر ظرفیت ده که در برابر پیروزی ها سرمست و مغرور نشویم. خدایا به من آنقدر توان ده که کوچکی و بیچارگی خویش را فراموش نکنم و در برابرعظمت تو خود را نبینم 🎈خدایا;  فقر و بی چیزی بزرگترین ثروتی بود که خدای بزرگ به من ارزانی داشت. همت و اراده مرا آنقدر بلند کرد که زمین و آسمان ها نیز در نظرم ناچیز شدند. هنگامی که شهیدی خون پاکش را در اختیارم می گذارد و فقر اجازه نمی دهد که یتیمانش را نگبهانی کنم. هنگامی که مجروحی در آخرین لحظات حیات به من نگاه می کند و با نگاه خود از من تقاضای کمک دارد ، من می سوزم، آب می شوم و قدرت ندارم کمکش کنم. هنگامی که در سنگر خونین ترین قتالها و جنگ آوری، از گرسنگی شکمش خشک شده و نمی تواند آب را از گلو فرو بدهد من که اینها را می بینم و صبر می کنم دیگر ترس و وحشتی از فقر ندارم. این قفس آهنین را شکسته ام و آنقدر احساس بی نیازی می کنم که زیر سخت ترین ضربه ها و کوبنده ترین هجوم ها از هیچ کس تقاضای کمک نمی کنم 🎈خدایا; من اینقدر احساس بی نیازی می کنم که در زیر شدیدترین حملات هم از کسی تقاضای کمک نمی کنم ، حتی فریاد بر نمی آورم حتی آه نمی کشم در دنیای فقر آنقدر پیش می روم که به غنای مطلق برسم و اکنون اگر این کلمات دردآلود را از قلب مجروحم بیرون می ریزم برای آنست که دوران خطر سپری شده است و امتحان به سر آمده و کمر فقر شکسته و همت و اراده پیروز شده است 🎈خدایا; از آنچه کرده ام اجر نمی خواهم و به خاطر فداکاریهای خود بر تو فخر نمی فروشم، آنچه داشته ام تو داده ای و آنچه کرده ام تو میسر نمودی، همه استعدادهای من، همه قدرتهای من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم، از خود کاری نکرده ام که پاداشی بخواهم...  
هدایت شده از جهاد تبیین
🌷میزبان امروز ما,شهید سید عبدالحمید دیالمه هستند❤️وما همه مهمان این عزیز هستیم. سلام رفقا✋سید عبدالحمید دیالمه هستم😊 خوشحالم مهمون شما شدم☺️ 1333 تو تهران به دنیا اومدم👶خونوادم مذهبی و معتقد بودن😍 دوران تحصیلم رو با موفقیت گذروندم🤓 بعد اخذ دیپلم📜راهی حوزه شدم🚶از جمله علوم منطق، فلسفه و عرفان رو نزد مرتضی مطهری یادگرفتم. 1352 رشته داروسازی 💊🔬دانشگاه فردوسی مشهد قبول شدم😎و شش سال بعد یعنی سال 1358 دکتری گرفتم📃🤓از ابتدای وارد شدنم به دانشگاه کتابخانه اسلامی📚 تاسیس کردم😊تا افراد مذهبی رو جذب کنم😁دعای کمیل رو تو سطح دانشگاه برگزار می کردم😋که بعد درحالت وسیع ترش  در حرم امام رضا (ع) برگزار می کردم😌 گروه های چند نفره👬👬 تشکیل میدادم برای نشر افکار اسلامی شیعه همراه با آموزش های عقیدتی و سیاسی😎چندین بار هم توسط ساواک دستگیر شدم😑 دوران جوانی وجریان فعالیت ها ارتباط مستمری با آیت الله مطهری، بهشتی و بازرگان داشتم🙃مجبور به زندگی مخفی طی سال های 52-56 جهت فعالیت های مبارزاتی با رژیم پهلوی بودم😑 برای بررسی مناطق فقیر نشین سیستان و بلوچستان سال 54 به این استان سفر کردم?. مستندی رو از اوضاع اونجا تهیه میکردم📹📸که توسط ساواک دستگیر شدم😏اما چون مدرکی ازم نداشتن آزادشدم😄 این مستند وفیلمهای دیگری که در زمینه تولیدش فعالیت می کردم ناتمام موند😞پس از انقلاب بخش هایی از این فیلم ها تو صدا و سیما پخش شد ☺️ شدیدا با افکار گروه های مجاهدین خلق مخالفت می کردم😒منتقد خط و مشی بنی صدر هم بودم✊گروه هایی رو تشکیل میدادم تا اسناد و مدارک علیه بنی صدر وفعالیت هاش جمع آوری کنیم🤔ازجمله افرادی بودم که در مجلس با ارائه مدارک جهت اثبات عدم کفایت سیاست بنی صدر باعث عزلش شدم😁 سخنرانی های زیادی تو شهرهای تهران و قم و مشهد انجام میدادم🎤دوره اول مجلس شورای اسلامی ازطرف مردم مشهد کاندیدا 😌 و مورد حمایت علمای برجسته قم واقع شدم😋به عنوان نماینده مردم مشهد راهی مجلس شدم😉جوانترین نماینده مجلس بودم😆بعد پیروزی انقلاب اسلامی اولین بار بادعوت اساتید و روحانیون محترم ازجمله شهید هاشمی نژاد، آیت ا... مکارم شیرازی و آیت ا... خزعلی برای سخنرانی 🎤به دانشگاه ها رفتم🚶7 تیرماه 1360 توسط انفجار ساختمان حزب توسط منافقین کوردل همراه با 72 تن از یاران امام دعوت حق رو لبیک گفتیم😇 شهید عبدالحمید دیالمه: مرتّب خود را زير ذرّه‌بين معيارهاي اسلام قرار د‌هيد و د‌ر كارها و د‌يد‌گاه‌هاي تان د‌قّت د‌اشته باشيد.سرسوزني انحراف از مسير واقعي پس از مد‌تي شما را به جايي مي‌رساند كه د‌رمي‌يابيد نسبت به نقطه ابتد‌ايي كه بر آن انطباق د‌اشته‌ايد زاويه بزرگي پد‌يد آمد‌ه و شما را از صراط مستقيم كاملاً د‌ور ساخته است... 💥مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای عدم خلوص در ماباشد، امروز سقوط نکنیم، فردا سقوط می کنیم. فردا نباشد پس فردا سقوط می کنیم؛ چون انقلاب هر زمان یک موج می زند👈 و یک مشت زباله را بیرون می ریزد... 💥ریشه اصلی همه اختلافات را، در عدم اعتقاد بعضی ها به میدانم عدم به ولایت فقیه سبب شده است این تصور پیش آید که میشود نوع دیگری از را هم داشت و مردم را درآن جهت سوق داد... ما از همه چیزمان در راه اسلام باید بگذریم... 💠شهید دیالمه: کسانی می توانند شیران روز و مردان مبارزه باشند که مثل شب عاشورای امام حسین و یارانش را داشته باشند....👌 📣بخشی از وصیت شهید عبدالحمید دیالمه👈 بزرگترین جرم من این است که حرف هایم را زودتر از زمان میزنم!!! 📣رفقا ریشه همه اختلافات رو عدم اعتقاد به ولایت فقیه می دونم😔 تابع و پشتیبان ولایت باشین🙏 دست دوستی دراز کنین.کمکتون می کنیم😊 یاعلی رفقا✋خوشحالم مهمونم کردین👌
قسمتی از داستان زندگی، 🅾 خاطرات مادر یکی از نیروهای شهید سلیمانی که قابل تامل است👇 ✅ "خدا در هر عصری حجتی دارد که با او به انسان احتجاج می کند" 🌷من سختی زیاد کشیدم تا تنها پسرم بزرگ شد.هم مادر خانه بودم هم مرد خانه! شوهرم و دخترم سه ساله ام مریض بودند و هردو  در یک سال مردند. در کل شهر کرمان کسی را نداشتیم من بودم همین یک پسر، به نام علی! میرفتم سر کوره آجرپزی و بعد از ظهرها که از سرکار برمی گشتم توان راه رفتن نداشتم و از خستگی از خدا می خواستم جان مرا هم بگیرد! 👈 حتی گاهی زندگی چنان سخت می شد که زیر باران و برف، گدایی هم می کردم. علی که کوچک بود نمی گذاشتم بفهمد چه کار می کنم با خودم می گفتم این بچه گناهی ندارد و غصه می خورد. شب می گفت مامان! ؟ می گفتم چیزی نیست بخاطر سرماست، مادر ! وقتی هیچ پولی نداشتم  با یک نان سر می کردیم و گاهی یک نان را هم سه قسمت می کردیم تا در طول سه روز بخوریم. علی که بزرگ شد با اینکه در یک خانه خرابه زندگی می کردیم می گفت "مامان خدا داره ما رو امتحان می کنه باید صبر کنیم و شکر کنیم!" یک دست لباس داشت که وقتی می شستم تو سرما بدون لباس می ایستاد  تا لباسش خشک شود می گفتم: مادر سردت نیست؟ می گفت نه، کدوم سرما ؟! وقتی که می رفتم سر کار  برای این که حتی همسایه ها هم نفهمند چیزی نداریم که بخوریم  قابلمه ای آب می گذاشت سر گاز تا جوش بیاید و قل بزند تا اگر همسایه ای آمد و چیزی آورد بگوید: نه! ببین مادر من غذا درست کرده برایمان! کوچک بود هنوز یه روز که چیزی برای خوردن نداشتیم گفت: مادر! برویم نان بگیریم؟ با سرافکندگی گفتم مادر صاحب کار هنوز پول کارم را نداده است . گفت طوری نیست دیشب یک دانه خرما خوردم می توانم تحمل کنم... اون روز مستاصل آمدم در خیابان و رو کردم به خدا و گفتم خدایا🙌 امروز یک لقمه نان گیر من می آید؟😰 برگشتم خانه دیدم نزدیک درب خانه یک کیسه نان هست برداشتم آوردم داخل... علی بعد از چند دقیقه آمد گفت؛ مادر بیا بخوریم... گفتم نگاه کردی تو کیسه چی بود؟ گفت خدا همین را برایم فرستاده! خودم رفتم پای کیسه دیدم نان ها از کپک سبز شده بودند! علی یک مقدارش را شسته بود و نشسته بود به خوردن ... . علی میرفت در کارهای پشت جبهه کمک می کرد تا به چشم حاج قاسم، که فرمانده لشکر کرمان بود بیاد، آنقدر رفت و آمد تا حاج قاسم او را با خودش به جبهه برد و شد جزو فرماندهان محوری الله شد و بعدها هم ... بعد شهادت علی کسی را نداشتم.. حاج قاسم برایم پسر شد، از سوریه زنگ می زد می گفت صدایت را شنیدم خستگیم رفع شد مادر ! صدایت را شنیدم ارامش پیدا کردم مادر ! یک شب ساعت ۲ نصفه شب تلفن خانه زنگ زد با ناراحتی گفتم کیست این وقت شب زنگ می زند؟ برداشتم، گفت: منم قاسم، قاسم سلیمانی!؟ دلم تنگ شده برایت، از کربلا زنگ می زنم، به جایت زیارت کردم، برایت چه سوعاتی بیاورم؟ حاج قاسم همیشه می گفت: ما افتخار می کنیم بی بی سکینه از ماست! مادری که در عالم یک فرزند داشت و هیچ قوم و اقوامی نداشت و ندارد! زن زحمت کشیده سیه چرده پر از معنویتی که امروز افتخار شهر ماست او مادر شهید ماست که با کار در کوره های خشت مالی او را بزرگ کرد... 🌷حالا اما بی بی سکینه در کنار دو پسرش خوابیده است... 👈 علی که در جوانی به یاد روزهای گرسنگی کیسه به دوش می گذاشت و درب خانه های نیازمندان می رفت و در جبهه مجاهدت حق بر علیه باطل به شهادت رسید امروز مزارش حاجت ها می دهد... و قاسم پسر دیگرش که از ۷۰ ملیت دنیا زائر دارد و آرامش قلب بی بی سکینه است... بی بی اگر چه در این دنیا کسی را نداشت و  ندارد ولی آنجا👇 .... 🌷هدیه به روح بی بی سکینه پاکزاد عباسی و فرزند شهیدش سردار فرمانده محور لشکر ثارالله و قاسم_سلیمانی رحمت الله علیهم بخوانید فاتحه ای همراه با صلوات            🔻🔻🔻🔻🔻🔻 حاج قاسم همه زندگی اش برکت بود همراهان او هم مانند علی شفیعی هرکدام یک افتخاری برای کشور بودند ماجرای فوق را بخوانیم نظام ما با خون اینگونه شهیدان آبیاری شده قدر این نظام و ولایت فقیه و.. را بدانیم و خطاب به همه هستم، از خودم تا همه مسئولین و همه مردم از بالا تا پایین و از دارا و ندار 👈 اگر خیانت، دزدی، اختلاس، گرانفروشی، احتکار، کم فروشی، کم کاری، پارتی بازی، رشوه گرفتن و....  انجام دهیم 👈 پا روی این خونها گذاشته این و باید در آن دنیا و در مقابل خدا و انبیاء و ائمه معصومین و شهدا، جوابگو باشیم، در ضمن در این دنیا هم خدا ما را رسوا خواهد کرد اللهم صل علی محمد و آل محمد التماس دعا، 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
IMG_20240101_085657_866.jpg
7.23M
وزیرخارجه سابق آمریکا در کتاب خود با عنوان سخنان غافلگیر کننده‌ای را مطرح ساخته و اذعان کرده است که داعش در واقع ساخته دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه است. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نوشته روزنامه الاهرام، هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خاطرات خود که اخیرا در آمریکا چاپ شده آورده است 👈 من به ۱۱۲ کشور جهان سفر کرده بودم و با برخی از دوستان این توافق حاصل شد تا به محض اعلام تاسیس داعش این گروه به رسمیت شناخته شود و... اگر شهید حاج قاسم سلیمانی و مدافعان حرم نبودند!؟ اگر می خواهید متوجه قسمتی از خدمات و مجاهدت های شهید حاج قاسم سلیمانی و مدافعان حرم شوید، فقط کافی است این کتاب را مطالعه کنید، تا به جنایت های داعش پی ببرید. آمریکا، انگلیس، اسرائیل و... شریک جرم داعش هستند https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
هدایت شده از محله فدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام این ۹۰ ثانیه را چند بار تماشا کنید و به دست مسئولین برسانید که سه راه از بین بردن تمدن ها چیست!؟ ۱_ از بین بردن خانواده ۳_ نابودی آمورش ۳_بی اعتبار کردن الگوها استکبار و دشمن دقیقا با همین راه و شیوه دارد به ما حمله می کند با همین شیوه دارد این سه رکن اساسی را نابود می کند... دغدغه اصلی مردم مومن و دین دار این است. لطفا نشر دهید
هدایت شده از جهاد تبیین
4_5985289660031570812.pdf
18.18M
باسلام  بمناسبت فرار سیدن سالروز شهادت امام جواد(ع) کتاب رایگان تالیف جدید   خدمت شما دوستان و سروران گرامی تقدیم میگردد. لطفا ضمن مطالعه با باز نشر آن، ما را در راه بازسازی معنوی و همچنین زنده نگه داشتن یاد و راه امام و شهدا، ما را یاری فرمائید. التماس دعا: ارادتمند ناصرکاوه