eitaa logo
جامعه فاطمیه
671 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
207 فایل
@fatemieeh ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/fatemeeyeh آدرس سایت جامعه فاطمیه http://fatemieeh.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
17.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌‌‌‌🔅السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
⁉️ اگر روزی دشمنی به کشوری حملهٔ نظامی کند، چه کسی در مقابلش می‌ایستد؟ کسی که از همه به سرزمین خود علاقه‌مندتر است، به ملت خود علاقه‌مندتر است، به زخارف دنیوی بی‌علاقه‌تر است، احساس مسئولیت بیشتری می‌کند و متعهدتر است. ✨ چنین کسی می‌رود دفاع می‌کند. 🔻 شما دیدید که در دوران جنگ، چه کسانی رفتند دفاع کردند. عمدهٔ میدان ما را بسیج پر کرد. یعنی همین؛ یعنی عنصر مؤمن انقلابیِ علاقه‌مند به سرنوشت میهن، علاقه‌مند به سرنوشت کشور و یک فرد فداکار. ۱۳۷۱/۵/۲۱ 📚 کتاب دغدغه‌های فرهنگی 📆 به مناسبت هفتۀ بسیج 📸 سال ۱۳۶۷، سخنرانی در جمع بسیجیان http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜ امیرالمومنین علیه‌السلام، عالم ناطق عامل را از ارکان تمدن‌ساز یک جامعه معرفی می‌فرماید 🔱 درعین حال، از برآیند روایات چنین برمی‌آید که سخن گفتن عالمی ممدوح و بلکه واجب است که این ویژگی‌ها را در سخن خود رعایت می‌کند: 🌀علم مفید می‌آموزد 🌀 به حلال و حرام در سخنش توجه دارد 🌀 در حوزه‌ای که تخصص ندارد ورود نمی‌کند و نظر نمی‌دهد 🌀 قهر و مهر را به هم می‌آمیزد و بیم و امید، هم‌زمان در سخنان او جلوه‌گری دارند.
⚜ متقابلاً برای اینکه ناطق بودن عالم در ایجاد تمدن بشری موثر باشد، شنونده هم باید طالب باشد؛ 🔱 یعنی: 🔮 سراغ علم و عالم برود، و برای طلب علم، مایه حداکثری بگذارد 🔮 از مسئولیت شنیده‌ها فرار نکند به طوری که اصلاً نخواهد بشنود و یا نگران این باشد که مبادا بعد از شنیدن، ناگزیر از پذیرش مسئولیت و تعهد به دانسته‌های خود شود 🔮 از اظهار نیاز به دانستن شرم نکند و در واقع، از حضور در فضای علمی، متکبرانه شانه خالی نکند. 🔮 نسبت به شنیده‌ها از خود ظرفیت نشان دهد در برابر امر و نهی‌ها مقاومت نکند. http://eitaa.com/fatemieeh🌷 http://fatemieeh.ir/🌷
🛑 اگر عالم ناطقی در جامعه هست 💢البته که شنیدن کلام او مسئولیت‌آور است 📛 اما نشنیدن کلام او، مسئولیت و عقاب دوچندان دارد ♨️ اگر در جامعه‌ای طلب شنیدن نیست ♨️ و اگر ظـرفیت پذیـرش حـق نیـست ⚠️ناگزیر عالِم، به سکوت و انزوا کشانده می‌شود
📌 بنابراین عالم به دو دلیل، از اظهار حقیقت خودداری می‌کند: 🔗 به خاطر منافع؛ نمی‌خواهد متحمل ضرر دنیایی شود 🔗 به خاطر موانع؛ پذیرش و ظرفیت شنیدن کلام حق را در جامعه نمی‌بیند. 📉 نتیجه هر دو یکی است و آن اینکه طبق فرمایش امیرالمومنین علیه السلام، جامعه به سمت کفر (و جاهلیت) پس‌گرد می‌کند.
🪴 صحیح آن است که دین خدا، در هر عصری و برای هر قومی به زبان خود آنها گفته شود 💁‍♀💁 اما گاهی بلکه باید گفت در زمانه ما در موارد متعددی دیده می‌شود که ظاهراً کلام دین، با بیانی جذاب و شیرین گفته می‌شود و شنونده، وقتی آن را مطابق خواسته دل و غرائز دنیاپسندش می‌بیند، با خوشحالی به گمان اینکه دارد بین دنیا و آخرت جمع می‌کند آن سخن را می‌پذیرد 🍂🤦‍♀🤦 ولی در واقع، خواسته‌های دنیایی و غرایز حیوانی، در پوشش و ظاهری دینی، تزیین و ارائه می‌شود
🌟🔰 قضیه از این قرار است که بسیاری از گویندگان و نویسندگان که اعتقادات دینی هم دارند 🧏🧏‍♀ ابتدا دیدگاه‌های افراد مشهور و معروف در جهان را می‌شنوند و می‌پذیرند و سپس تلاش می‌کنند که کلام دین را با آن - و نه آن کلام را با دین - تطبیق دهند، 🤩و این گونه نشان دهند که کلام دین دارد به زبان روز بیان می‌شود 😳😐 در حالی که به جای بیان «عصاره» دین، دینِ «عصری»، به مردم معرفی می‌شود 😓 یعنی معلمان، مربیان و مبلغان، به تبعیت از جو و گویش غالب آن عصر، گزاره‌های دینی را با ظاهری دینی اما محتوایی دور از آن، اسلامیزه می‌کنند و آن را به اسم پیام حق، به خورد خود و مردم می‌دهند. 😶 این کار، گونه‌ای ظریف و پنهان، از تحریف اسلام است.
علامه جعفری رحمة‌الله علیه به یکی از شاگردان نزدیک خویش که از وی خواسته بود تجلی حضرت علی (ع) را در دوران طلبگی در نجف اشرف به خود بیان کند، پس از انقلاب روحی که با شنیدن این نام مبارک به او دست داده بود، ضمن تایید آن خاطره که در جای خود بسیار شنیدنی است، به ملاقات دوم خود با حضرت امیر (ع) در منزل مسکونی شان در تهران چنین اشاره کردند: روزی در کتابخانه منزل مشغول نوشتن یکی از جلدهای شرح و تفسیر نهج البلاغه، و غرق در نوشتن بودم که ناگهان احساس کردم دستی از پشت سر بر شانه من قرار گرفت و همزمان صدایی شنیدم که به من می فرمود دستتان درد نکند با اینکه در آن لحظه جز من کسی در کتابخانه نبود! با احساسی که از این حادثه به من دست داد، به پشت سرم برگشتم تا ببینم این دست و صدای کیست؛ وقتی هیچ کس را ندیدم تعجب و حیرت من بیشتر شد. از طرفی چون هیچ شکی در شنیدن صدا و احساس آن دست بر شانه ام نداشتم، با مشاهده این صحنه چنان حال و احساس عجیبی در من به وجود آمد که احساس کردم تا لحظاتی دیگر روح از پیکرم خارج خواهد شد! برای اینکه قدری به حال اولیه بازگردم از جا برخاستم و کتابهایی را که در قفسه نزدیک من بودند، بدون هدف خاصی به زمین ریختم و دوباره در قفسه چیدم تا مگر به حال عادی خود بازگردم؛ ولی آن حسّ هنوز در من بود و مرا رها نمی کرد و بدنم به شکل عادی خود باز نمی گشت. دیگر بار برای بازگشت به وضعیت عادی خود جارو را برداشته و حیاط منزل را جارو کردم تا بلکه قدری آرام شوم؛ ولی تأثیری نداشت و انگار روح من در اثر آن حادثه همچنان می‌خواست از بدن خارج شود. ناگهان به خاطرم رسید که قرآن بخوانم و قدری در مناجات با خدا گریه کنم. این تدبیر کار خود را کرد و جسم من به حال عادی خود بازگشت. در اثر این عنایت حضرت علی (ع) و پس از آن، به هر کتابی که در باره موضوعی خاص مانند فیزیک، شیمی، تاریخ و ... مراجعه می کنم در کمال حیرت می‌بینم آن موضوع را بلدم و انگار قبلاً آن را خوانده‌ام و می‌دانم! رحمت و رضوان خدا بر ایشان🌷