eitaa logo
جامعه فاطمیه
661 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3هزار ویدیو
218 فایل
@fatemieeh ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/fatemeeyeh آدرس سایت جامعه فاطمیه http://fatemieeh.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ای از حجت الاسلام عسکری، امام جمعه رفسنجان از 🍃 🔸خیلی هنر کنیم، نصفه شب دل از رختخواب می کنیم؛ آن هم اگر خسته و کوفته نباشیم؛ اما حاجی مثل ما نبود. 🔸 روز، درگیر مبارزه با اشرار شرق بود، دل شب هم بلند می شد. از آخر شب که وقت استراحت بود تا اذان صبح چند بار بیدار می شد. دو ركعت نافله شب می خواند و می خوابید. دوباره بلند میشد وضو می گرفت، دو رکعت نماز می خواند و می خوابید. 🔸 یازده رکعت را یکجا نمی خواند، بخش بخش می کرد مثل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که نیمه های شب چندین بار برای نماز از خواب بر میخاست. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ای از سردار فتح الله جعفری، از 🍃 🔸سالن پر بود از جمعیت خیلی ها آمده بودند، مقامات لشکری و کشوری. مراسم تودیع و معارفه فرمانده جدید سپاه قدس بود. 🔸اول جلسه آقارحيم فرمانده کل سپاه صحبت کرد و بعد هم حکم انتصاب فرماندهی را که رهبری امضا کرده بودند دادند دست حاج قاسم. 🔸آن روز حاجی چند دقیقه ای پشت تربیون رفت. 🍃 بی مقدمه، بعد بسم الله گفت: «از ابتدا که وارد جنگ شدم دو ابزار مهم در کوله پشتی ام بود: یکی خلوص، یکی هم توكل. همیشه با این دو، خودم را آماده خدمت کرده ام». 🔸چهل سال این دو ابزار در کوله پشتی اش بود. هیچ وقت بیرونشان نیاورد، هیچ جا. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ای از حاج حسن پلارک، از 🍃 🔸در حرم بسته بود. وقتی خدّام در را باز کردند صحنه ای دید که دلش شکست. انگار ضریح امیرالمؤمنین علیه السلام از لای خاک بیرون آمده بود. وضعیت بقیه حرم‌ها هم بهتر از نجف نبود. 🔸(حاج قاسم) همین که برگشت ایران گفت: «وضع حرم‌ها خیلی ناجوره، در شأن ائمه و  شیعه نیست.» معطل نکرد، ستادی تشکیل داد به نام ستاد بازسازی عتبات عالیات. 🔸سه چهار سال بعد، یک دور کامل، عتبات را بازسازی کرده بودیم؛ صحن ها، درهای شکسته، سنگ دیوارهای اطراف حرم و رواق‌ها، سرویس های بهداشتی، حتی سیستم سرمایشی و گرمایشی و سیستم صوتی حرمها را هم عوض کردیم. 🔸سفارش پشت سفارش که تا می توانید از کمک های مردمی استفاده کنید. می گفت: «از صنف های مختلف هرکسی هر کاری می تونه انجام بده، ببرید اونجا کار کنه.» 👌می‌دانست یک ریال هزینه برای حرم، یا یک قدم کوچک برداشتن برای اهل بیت علیهم السلام، برکت ها با خودش می آورد🌾 می خواست این برکت توی زندگی مردم باشد. همین بود که اصرار می کرد. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ای از حجت الاسلام کاظمی کیاسری، از 🍃 🔹راننده از توی آینه زل زده بود به صورت حاجی. 🔸حاج قاسم پرسید: چیه؟ آشنا به نظرت میرسم؟ 🔹راننده خوب خوب نگاه کرد که درست بشناسدش. آخرسر گفت: «شما با سردار سلیمانی نسبتی داری؟ برادرش نیستی؟ پسرخاله اش چی؟» 🔸حاجی جواب داد: «من سردار سلیمانی ام.» 🔹جوان لبهایش باز شد به خندیدن. گفت: «میخوای من رو رنگ کنی؟ خودم این کارم.» 🔸حاجی با خنده اش خندید و دوباره گفت: «من سردار سلیمانی ام.» 🔹جوان دودل و مردد گفت: بگو به خدا 🔸«به خدا من سردار سلیمانی ام.» 🔹زبانش بند آمده بود، دیگر حرفی نزد. گاز ماشین را گرفت و رفت. 🔸چنددقیقه ای که گذشت حاجی سکوت را شکست و پرسید: «زندگیت چطوره؟ با گرونی چه می کنی؟ مشکلی نداری؟» 🔹جوان چشم هایش را از آینه دوخت به حاجی، گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی من هیچ مشکلی ندارم. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🔹خبرش پخش شده بود. گفته بودند می خواهند فیلم حاج قاسم را بسازند، حتی اخبار سراسری شبکه یک هم اعلام کرد. ✉️ همین که خبر به گوش حاجی رسید برای کارگردان نامه نوشت👇👇 🍃اولا در جمهوری اسلامی ده‌ها شخصیت اثرگذار شهید وجود دارد که شناساندن شخصیت و عملکرد آنها به عنوان الگوهای حقیقی تجربه شده، یک ضرورت است. 🍃بزرگواران مجاهد و متفکری همچون شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر و مطهری در صحنه جهاد شهیدان همت، باکری، زین الدین، خرازی و... در رأس اینها شهید زنده ای همچون مقام معظم رهبری (مدظله العالی) که بیش از شصت سال در حال مجاهدت می باشند. 🍃وقتی این خبر را شنیدم حقیقتا خجالت کشیدم چه ضرورتی برای پرداختن به فردی که هنوز خوف از عاقبت خود دارد، می باشد... بنده نه تنها راضی به چنین اقداماتی نیستم بلکه به شدت اعتراض دارم. 🔹تا زنده بود نگذاشت حرفی از خودش باشد؛ هیچوقت. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ی سردار حسین فتاحی، از 🍃 کلافه شده بودم رفتم پیش حاجی گزارش طرف را دادم بهش 🔹گفتم: "فلانی کارهای اشتباهش انگار تمومی نداره. پشت هم داره تکرار می کنه" ساکت بود، من را نگاه می کرد. 🔸در جوابم یک جمله گفت: «یه درصد احتمال میدی توی این مسیر بمونه و خوب بشه؟» 🔹رفتم توی فکر. جواب دادم: بله 🔸مهربان نگاهم کرد. گفت: «پس دیگه هیچی نگو.» آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ی حسین امیرعبداللهیان، از 🍃 🔸"فقط پنج دقیقه ژنرال سلیمانی را ببینم" درخواست خیلی ها بود. خیلی از مسئولین عالی رتبه کشورهای خارجی، کنار دیدارهایی که با مقامات کشورمان داشتند اصرار می کردند وزارت خارجه ترتیبی بدهد را هم ببینند و بعد از ایران بروند. دوست داشتم دلیلش را از زبان خودشان بشنوم. 🔸می گفتند: «این فرد عظمتی در جهان ایجاد کرده که ما می خواهیم به عنوان یک بخش مهیج زندگی مان و در تاریخ فعالیت سیاسی‌مان با ایشان عکس بگیریم و او را از نزدیک ببینیم. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ی علی نجیب زاده، از 🍃 🔹رفتار و کردارش جذبم کرده بود. از آرزوهایم بود که شبیه او شوم. هرچند از محالات بود. گفتم: «حاجی چیزی برایم بنویس که یادگاری بماند.» دست به قلم شد👇👇 بسمه تعالی 🔸على عزیز، چهار چیز را فراموش نکن: 1⃣ اخلاص، اخلاص، اخلاص؛ یعنی گفتن، انجام دادن و یا ندادن برای خدا؛ 2⃣ قلبت را از هر چیز غیر او خالی کن و پر از محبت او و اهل بیت علیهم السلام کن 3⃣ نماز شب توشه عجیبی است 4⃣ یاد دوستان شهید، ولو به یک صلوات. برادرت، دوستدارت سلیمانی و امضایی که نشست پای این نصیحت های برادرانه. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ی سیامک مره صدق(نماینده ی کلیمیان در مجلس شورای اسلامی) از 🍃 🔹آنها که کت وشلوار پوشیده و پشت میزشان نشسته و دم از عدالت و صلح می زدند، باید حرف هایم را می شنیدند. وقتی برای شرکت در جلسه ای پارلمانی به بروکسل رفتم، شرم را برای چند دقیقه هم که شده روی صورتشان آوردم. 🔸گفتم: «نمایندگان پارلمان اروپا پا روی پا انداخته و آب معدنی می خورند، آن وقت تنها کسی که از مسیحیان شرقی دفاع می کند، یک مسلمان ایرانی است. شما اروپایی ها باید از این موضوع خجالت بکشید.» 🍃برای منِ کلیمی، حاج قاسم یک مسلمان شیعه ایرانی نبود؛ یک ابرمرد بود. کسی که ارامنه و آشوری و ایزدیهای سوریه را از دست داعش نجات داده بود. کار نداشت طرف سنی است یا شیعه، مسیحی است یا دین دیگری دارد. کار داشت به اینکه جان و مال و ناموسشان دست اجنبی جماعت نیفتد، کار داشت به امنیت منطقه، کار داشت به برقراری حکومت عدل الهی در جهان. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ی حجت الاسلام کاظمی کیاسری، از 🍃 🍃شب که درست نخوابیده بود حالا هم که یک وقت استراحتی بین کارهایش پیدا شده بود قرآن را باز کرد. یک ساعت تمام نگاهش ماند روی یک خط قرآن. بعد قرآن را بست و رفت توی فکر. 🔹گفتم: «ببخشید حاجی چی دیدی؟» 🔸 گفت: «اگه بدونی قرآن چی میگه مسیر زندگیت رو پیدا می کنی، وظیفت رو هم میفهمی چیه.» خیلی وقت ها این طور دیده بودمش؛ مختص آن روزش نبود. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ی همرزم شهید، از 🍃 🔹کارگر گرفته بودیم. فرستاده بودیمشان بروند سرویس های بهداشتی را نظافت کنند. حاجی آمد توی بیت الزهرا مستقیم رفت طبقه پایین پیششان، نگذاشت کارگرها دست بزنند. 🔸گفت: «همه برید بیرون.» رو کرد بهم گفت: نذار کسی بیاد. 🔹قدغن کرد حتی خودم بروم. در را بست و خودش ماند تنها شیلنگ گرفت و همه جا را شست. ۴۵ دقیقه یک ساعت بعد آمد نشست. 🔸یک نفس راحت کشید و گفت: «منم تونستم به عزادارای حضرت زهرا یه خدمتی بکنم.» 🔹کار زیاد بود، حاجی اما سخت ترین را انتخاب کرده بود، سخت ترین و بی ریاترین را. آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL
🌷✨🌷✨🌷 🍃خاطره ی مهدی ایرانمنش، از 🍃 🔹یک وقت هایی که دورهم می نشستیم حرف از شهادت حاجی هم پیش می آمد، طبیعی بود. یک بار از سر شوخی گفتم: «حاجی ما عصبانی بشیم دعا می کنیم شهید بشید». بلافاصله گفتم: «بعد از صدوبیست سال ها.» خوشش آمده بود. 🔸گفت: چرا بعد از صد و بیست سال؟ دعا کن الان شهید بشم. 🔹گفتم: حاجی حیفم میاد. حضرت آقا به شما نیاز داره، جبهه مقاومت به شما نیاز داره، جمهوری اسلامی به شما نیاز داره، دنیای اسلام به شما نیاز داره، باشید و خدمت کنید بعد از صدوبیست سال. حاجی ول کن ماجرا نبود 🔸گفت: نه، اون اثری که خون من الان داره توی آینده نداره، اون اثری که خون من الان در بین جوون ها داره توی آینده نداره. یک سال و نیم گذشت تا به حرفش رسیدم. وقتی میلیون میلیون جمعیت ریختند توی خیابان ها، برای تشییع پیکرش. جوان ها عکس حاجی به دست اشک می ریختند. حرف حاجی قدم به قدم تشییع همراهم بود. "خون من الان اثر داره" آدرس ما در پیام رسان ایتا👇 http://eitaa.com/fatemieeh آدرس ما در پیام رسان واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/ERbRZTvIRNS2zEFpgXpcHL