📚#تنها_میان_داعش
📖 #قسمت_هفدهم
1⃣7⃣
انگار از حمله نیروهای مردمی وحشت کرده بودند که از میان بشکه ها نگاه کردم و دیدم دو نفر بالای سر عدنان ایستاده و یکی خنجری دستش بود. عدنان اسلحه اش را زمین گذاشته، به شلوار رفیقش چنگ انداخته و التماسش میکرد تا او را هم با خود ببرند. یعنی ارتش و نیروهای مردمی به قدری نزدیک بودند که دیگر عدنان از خیال من گذشته و فقط میخواست جان جهنمی اش را نجات دهد؟
هنوز هول بریدن سر حیدر به حنجرم مانده و دیگر از این زندگی بریده بودم که تنها به بهای نجابتم از خدا میخواستم نجاتم دهد. در دلم دامن حضرت زهرا (س) را گرفته و با رؤیای رسیدن نیروهای مردمی همچنان از ترس میلرزیدم که دیدم یکی عدنان را با صورت به زمین کوبید و دیگری روی کمرش چمباتمه زد. عدنان مثل حیوانی زوزه میکشید، ذلیلانه دست و پا میزد و من از ترس در حال جان کندن بودم که دیدم در یک لحظه سر عدنان را با خنجرش برید و از حجم خونی که پاشید، حالم زیر و رو شد. تمام تنم از ترس میتپید و بدنم طوری یخ کرده بود که انگار دیگر خونی در رگ هایم نبود. موی عدنان در چنگ هم پیاله اش مانده و نعش نحسش نقش زمین بود و داعشی ها دیگر کاری در این خانه نداشتند که رفتند و سر عدنان را هم با خودشان بردند. حالا در این اتاق سیمانی من با جنازه بی سر عدنان تنها بودم که
چشمانم از وحشت خشکشان زده و حس میکردم بشکه ها از تکان های بدنم به لرزه افتاده اند. رگبار گلوله همچنان در گوشم بود و چشمم به عدنانی که دیگر به
دوزخ رفته و هنوز بوی تعفنش مشامم را میزد. جرأت نمیکردم از پشت این بشکه ها بیرون بیایم و دیگر وحشت عدنان به دلم نبود که از تصور بریدن سر حیدرم آتش گرفتم و ضجه ام سقف این سیاه چال را شکافت. دلم در آتش دلتنگی حیدر پَرپَر میزد و پس از هشتاد روز فراق دیگر از چشمانم به جای اشک، خون میبارید. میدانستم این آتشِ نیروهای خودی بر سنگرهای داعش است و نمیترسیدم این خانه را هم به نام داعش بکوبند و جانم را بگیرند که با داغ این همه عزیز دیگر زندگی برایم ارزش نداشت. موبایل خاموش شده، حساب ساعت و زمان از دستم رفته و تنها از گرمای هوا می فهمیدم نزدیک ظهر شده و میترسیدم از جایم تکان بخورم مبادا دوباره اسیر شیطانی داعشی شوم. پشت بشکه ها سرم را روی زانو گذاشته، خاطرات حیدر از خیالم رد میشد و عطش عشقش با اشکم فروکش نمیکرد که هر لحظه تشنه تر میشدم. شیشه آب و نان خشک در ساکم بود و اینها باید قسمت حیدرم میشد که در این تنگنای تشنگی و گرسنگی چیزی از گلویم پایین نمیرفت و فقط از درد دلتنگی زار میزدم. دیگر گرمای هوا در این دخمه نفسم را گرفته و وحشت این جسد نجس قاتل جانم شده بود که هیاهویی از بیرون به گوشم رسید و از ترس تعرض داعشی ها دوباره انگشتم سمت ضامن رفت. در به ضرب باز شد و چند نفر با هم وارد خانه شدند.
👇https://eitaa.com/fatemieh_1401
از شدت ترس دلم میخواست در زمین فرو روم و هر چه بیشتر در خودم مچاله میشدم مبادا مرا ببینند و شنیدم میگفتند:
»حرومزاده ها هر چی زخمی و کشته داشتن، سر بریدن!«
و دیگری هشدار داد:
»حواست باشه زیر جنازه بمبگذاری نشده باشه!«
از همین حرف باور کردم رؤیایم تعبیر شده
و نیروهای مردمی سر رسیده اند که مقاومتم شکست و قامت شکسته ترم را از پشت بشکه ها بیرون کشیدم.
زخمی به بدنم نبود و دلم به قدری درد کشیده بود که دیگر توانی به تنم نمانده و در برابر نگاه خیره رزمندگان فقط خودم را به سمتشان میکشیدم. یکی اسلحه را سمتم گرفت و دیگری فریاد زد:
»تکون نخور!«
نارنجکِ در دستم حرفی برای گفتن باقی نگذاشته بود، شاید می ترسیدند داعشی باشم و من نفسی برای دفاع از خود نداشتم که نارنجک را روی زمین رها کردم، دستانم را به
نشانه تسلیم بالا بردم و نمیدانستم از کجای قصه باید بگویم که فقط اشک از چشمانم میچکید. همه اسلحه هایشان را به سمتم گرفته و یکی با نگرانی نهیب زد:
»انتحاری نباشه!«
زیبایی و آرامش صورتشان به نظرم شبیه عباس و حیدر آمد که زخم دلم سر باز کرد، خونابه غم از چشمم جاری شد و هق هق گریه در گلویم شکست.
با اسلحه ای که به سمتم نشانه رفته بودند، مات ضجه هایم شده و فهمیدند از این پیکر بی جان کاری برنمی آید که اشاره کردند از خانه خارج شوم. دیگر قدم هایم را دنبال خودم روی زمین میکشیدم و میدیدم هنوز از پشت با اسلحه مراقبم هستند که با آخرین نفسم زمزمه کردم :
»من اهل آمرلی هستم.«
و هنوز کلامم به آخر نرسیده، با عصبانیت پرسیدند:
»پس اینجا چیکار میکنی؟«
قدم از خانه بیرون گذاشتم و دیدم دشت از ارتش و نیروهای مردمی پُر شده و خودروهای نظامی به صف ایستاده اند که یکی سرم فریاد زد:
»با داعش بودی؟«
و من میدانستم حیدر روزی همرزمشان بوده که به سمتشان چرخیدم و مظلومانه شهادت دادم:
»من زن حیدرم، همونکه داعشی ها شهیدش کردن!«
ناباورانه نگاهم می کردند و یکی پرسید :
»کدوم حیدر؟ ما خیلی حیدر داریم!«
و دیگری دوباره بازخواستم کرد:
»اینجا چی کار می کردی؟«
با کف هر دستم اشکم را از صورتم پاک کردم
و آتش مصیبت حیدر خاکسترم کرده بود که غریبانه نجوا کردم:
»همون که اول اسیر شد و بعد...«
و از یادآوری ناله حیدر و پیکر دست و پا بسته اش نفسم بند آمد، قامتم از زانو شکست و به خاک افتادم. کف هر دو دستم را روی زمین گذاشته و با گریه گواهی می دادم در این مدت چه بر سر ما آمده است که یکی آهسته گفت:
»ببرش سمت ماشین.«
و شاید فهمیدند منظورم کدام حیدر است که
دیگر با اسلحه تهدیدم نکردند، رزمنده ای خم شد و با مهربانی خواهش کرد:
»بلند شو خواهرم!«
با اشاره دستش پیکرم را از روی زمین جمع کردم و دنبالش جنازه ام را میکشیدم. چند خودروی تویوتای سفید کنار هم ایستاده و نمیدانستم برایم چه حکمی کرده اند که درِ خودروی جلویی را باز کرد تا سوار شوم. در میان اینهمه مرد نظامی که جمع شده و جشن شکست محاصره آمرلی را هلهله میکردند، از شرم در خودم فرو رفته و می دیدم همه با تعجب به این زن تنها نگاه میکنند که حتی جرأت نمی کردم سرم را بالا بیاورم. از پشت شیشه ماشین تابش خورشید آتشم میزد و این جشن آزادی بدون حیدر و عباس و عمو، بیشتر جگرم را میسوزاند که باران اشکم جاری شد و صدایی در سکوتم نشست:
»نرجس!«
سرم به سمت پنجره چرخید و نه فقط زبانم که از حیرت آنچه می دیدم حتی نفسم بند آمد. آفتاب نگاه عاشقش به چشمانم تابید و هنوز صورتم از سرمای ترس و غصه می لرزید. یک دستش را لب پنجره ماشین گرفت و دست دیگرش را به سمت صورتم بلند کرد. چانه ام را به نرمی بالا آورد و گره گریه را روی تار و پود مژگانم دید که نگران حالم نفسش به تپش افتاد:
»نرجس! تو اینجا چی کار میکنی؟«
باورم نمیشد این نگاه حیدر است که آغوش گرمش را برای گریه هایم باز کرده، دوباره لحن مهربانش را میشنوم و حرارت سرانگشت عاشقش را روی صورتم حس میکنم. با نگاهم سرتاپای قامت رشیدش را بوسه میزدم تا خیالم راحت شود که سالم است و او حیران حال خرابم نگاهش از غصه آتش گرفته بود. چانه ام روی دستش میلرزید و میدیداز این معجزه جانم به لب رسیده که با هر دو دستش به صورتم دست کشید و عاشقانه به فدایم رفت :
»بمیرم برات نرجس! چه بلایی سرت اومده؟«
و من بیش از هشتاد روز منتظر همین فرصت بودم که بین دستانش صورتم را رها کردم و نمیخواستم اینهمه مرد صدایم را بشنوند که در گلویم ضجه میزدم و او زیر لب حضرت زهرا (س) را صدا میزد. هر کس به کاری مشغول بود و حضور من در این معرکه طوری حال
حیدر را به هم ریخته بود که دیگر موقعیت اطراف از دستش رفت، در ماشین را باز کرد و بین در مقابل پایم روی زمین نشست. هر دو دستم را گرفت تا مرا به سمت خودش بچرخاند و می دیدم از غیرت مصیبتی که سر
ناموسش آمده بود، دستان مردانه اش میلرزد.
ادامه دارد...
✍ #ف_ولی_نژاد
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━
https://eitaa.com/fatemieh_1401
کنفرانس بصیرتی ۱۴۰۳/۰۴/۳۱
✍️مهدی اسلامی
مدیر کانال آنتی فتنه
موضوع :
اتفاقات آخرالزمان
فتنه اکبر فراگیر خواهد شد
وظیفه ما در زمان فتنه چیست
آینده آمریکا چه خواهد شد
بسم الله الرحمن الرحیم
و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
سلام علیکم جمیعا
عرض ادب و احترام دارم خدمت همه شما عزیزان
در چند شب گذشته در مورد اتفاقات و فتنه های آخرالزمان صحبت کردیم
و شاید باعث ترس یک عده از عزیزان شده
و البته عده زیادی هم به دنبال این هستند که بدونند در این زمان وظیفه ما در برابر فتنه ها چیه
همونطور که در روایات آخرالزمانی آمده ، کل جهان در آخرالزمان وارد فتنه های متعدد میشه
که این امر ناگزیره
یعنی قطعا هم ما ، هم کشورهای منطقه درگیر فتنه اکبر خواهند شد
البته شدت این فتنه ها بستگی به آمادگی مردم در برخورد با اون داره
در برخی از کشورها مثل عراق و سوریه شدت اتفاقات و فتنه ها بسیار زیاد خواهد بود
در برخی کشورها مثل ایران تکانه هایی خواهیم داشت ولیکن با داشتن رهبری مقتدر و با هوش و تدبیر مون ان شاءالله از این فتنه ها عبور خواهیم کرد و به ظهور میرسیم
همونطور که حاج آقای شجاعی از قول امام صادق ع فرمودن : در آخرالزمان تمنای فتنه کنید ، چون به واسطه فتنه ها ، ناخالصی ها و نفاقها مشخص میشه و کنار گذاشته میشن تا جامعه یک دست شده و به سمت تشکیل جامعه مهدوی جلو بره
پس از اینکه دچار فتنه بشیم نباید بترسیم
همانطور که هر بار کشور وارد فتنه شد بعدش برکات زیادی برای ما داشت
رویشهای بسیار جدید و البته ریزشهایی رو هم تجربه کردیم
پس اومدن فتنه در آخرالزمان حتمیه
اما باید چیکار کنیم تا دچار فتنه نشیم
یعنی در غربال آخرالزمان سقوط نکنیم
اینو بارها و بارها حضرت آقا از قول امیرالمومنین ع فرمودن که ولا یحمل هذالعلم الا اهل البصر و الصبر
یعنی ما در برخورد با فتنه های آخرالزمان مسلح به سلاح بصیرت و صبر بشیم
اهل بصیرت شدن هم اینه که با یک حرکت همگانی و فوری بریم به سمت جهاد تبیین
همه هم در برابر این مسئولیم
یعنی هر کسی موظفه که بصیرت خودش رو افزایش بده و برای بصیرت افزایی اطرافیانش هم تمام تلاشش رو بکنه
تاکید زیاد حضرت آقا بر مسئله جهاد تبیین ، مهم بودن این مسئله رو میرسونه
وقتی بصیرتمون رو بالا ببریم باید زمان شناسی هم بلد بشیم تا بدونیم در زمان اتفاقات آخرالزمانی چه کاری و در چه زمانی باید انجام بدیم
حرکات احساسی و هیجانی در فتنه های اخرالزمان باعث گم کردن راه میشه
مثلا خیلی از آدمهای بزرگ این عرصه احتمال سقوط دارند ، باید بتونیم کنترل خودمون رو به دست بگیریم و زود مأیوس نشیم
در این انتخابات اخیر هم این رو به وضوح دیدیم
خیلیی از واعظین و مادحین در دو جبهه متفاوت قرار گرفتن که این موضوع باعث سردرگمی مردم شد که اگر بصیرتمون رو بالا ببریم قطعا با اشتباه دیگران ، ما دچار اشتباه نمیشیم
و اما در خبر ها اومده که بایدن از رقابتهای انتخاباتی آمریکا کناره گیری کرده و از کامیلا هریس برای ادامه مسیر حمایت کرده
همونطور که حضرت آقا فرمودن اینها دچار قحط الرجال شدن و باید دید که کامیلا هریس به عنوان گزینه اصلی دموکراتها انتخاب خواهد شد یا نه
برخی ها آخرین رئیس جمهور آمریکا رو یک زن پیشبینی کردن
الان دموکراتها سه گزینه برای رقابت با ترامپ در نظر دارند
اولی کامیلا هریس
دومی هیلاری کلینتون
سومی باراک اوباما یا میشل اوباماست
باید دید گزینه آخر چه کسی انتخاب میشه
آمریکا هم وارد مرحله جالبی شد
ترامپ یا یک زن ؟
کدوم رئیس جمهور آمریکا خواهد شد
در هر حال آمریکا افول خواهد کرد چه با ترامپ چه با یک زن
آمریکا به پایان خودش رسیده
این حرف من نیست حرف خیلی از کارشناسها و خود حضرت آقا ست
آمریکا کشتی تایتانیکی است که یک شبه غرق خواهد شد
به زودی...
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
✍️ حاج مهدی اسلامی
#آنتی_فتنه
#کنفرانس_بصیرتی
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━
https://eitaa.com/fatemieh_1401
نکته روز:
بریم یه قانون زیبای زندگی رو از امیرالمومنین علی ع یاد بگیریم
❣حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:
فَدارِها عَلى كُلِّ حالٍ ، وأحسِنِ الصُّحبَةَ لَها لِيَصفُوَ عَيشُكَ .
همیشه با همسرت مدارا کن، و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیت باصفا شود .
https://eitaa.com/fatemieh_1401
📙مکارم الاخلاق، ص 218
فضائل علوی:
ابن عبدالبر مالکی می نویسد:
مالی نزد علی نمی آوردند مگر آنکه بی درنگ ان را تقسیم می کرد و چیزی
از آن را در بیت المال نمی گذاشت مگر آنکه در آن روز مستحقی را نمی یافت و می فرمود «ای دنیا، دیگری
را فریب ده» و هیچ چیزی را برای خود از بیت المال بر نمی داشت و دور و نزدیک در نزداو یکسان بود
و کسی را به امارت شهرها نمی گمارد مگر آنکه از اهل دین و امانت باشد و هنگامی که گزارشی از خیانت
عمالش و کارگزارانش می رسید به او نامه می نوشت وقتی نامه ام به تو رسید آنچه در بیت المال است
حفظ کن تا کسی را بفرستم که ان را تسلیم او نمایی سپس به آسمان نگاه می کرد و می گفت: خدایا تو
می دانی که من آنها را دستور ندادم به بندگانت ستم کنند و به ترک حق تو امر ننمودم.
(الاستیعاب در حاشیه الاصابه، ج2،ص197)
چقدر خووووبه این آقااا
https://eitaa.com/fatemieh_1401
بشارت بزرگ
رهبر عظیم الشان یمن در جمله آخر سخنرانیش فرمود :
امت اسلامی باید اهمیت این مرحله را بداند که نشانه های بزرگی از فتح موعود در آن است و دشمن به سمت سقوط پیش می رود ...
این بشارت یعنی داریم وارد مرحله جدیدی از تحقق ظهور میشیم
یمن وارد جنگ مستقیم با اسرائیل شده
وعده صادق دیگه ای داره در همین حالا رقم میخوره
اسرائیل یک گام بزرگ به نابودی نزدیکتر شد کی فکرش رو میکرد یک روزی یمن اینقدر قدرت بگیره که اسرائیل رو مورد هدف قرار بده
اینه عاقبت استقامت در راه خدا
مسئولین ما یه کمی یاد بگیرن بد نیست
https://eitaa.com/fatemieh_1401
❌ برگزاری مجلس روضه در منزل کارگردان سینما (مجید مجیدی) با حضور خاتمی، حسن خمینی و حسن آقامیری و محمدحسین پویانفر!
در و تخته ها خوب با هم چفت شدن!
یا حسین مظلوووووم
در مورد #مداح_صورتی قبلاً هم گفته بودیم که هم از توبره میخوره و هم از آخور..!
از جنبش فواحش حمایت میکرد و در مجلس ختم شهدای فتنه فواحش هم میخواند!
الان هم رفته برای خاتمی مداحی کنه!
🇮🇷 #پشتیبان_ولایت_فقیه_باشید
#موسسه_جهادتبیین_و_سوادرسانه_ای
https://eitaa.com/fatemieh_1401
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خیانت خاتمی و ظریف به محور مقاومت
❌ بفرستید برای کل ایران؛ خیلی مهمه ✌️
🇮🇷 #پشتیبان_ولایت_فقیه_باشید
#موسسه_جهادتبیین_و_سوادرسانه_ای
https://eitaa.com/fatemieh_1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آقای #ظریف و پزشکیان یه کم با دیدن این کلیپ بهتون بربخوره🤢
✖️حتما تا آخر ببینید 😉
#محرم #مهم
🇮🇷 #پشتیبان_ولایت_فقیه_باشید
#موسسه_جهادتبیین_و_سوادرسانه_ای
https://eitaa.com/fatemieh_1401
#نظرات_شما
چرا شیعه بودن امتیاز نیست.
چون امثال ظریف بهتر از هر کسی میدانند آینده ایران دیگر در دست شیعه ها نیست.
اصلاح طلبان از همین انتخابات ،روی اهل تسنن سرمایه گذاری کرده اند.
چون هم تعدادشان در حال افزایش است،هم ساختار سنی شان جوان است وهم براحتی با نظرات اصلاح طلبان هماهنگ میشوند.
میدونید در انتخابات بعدی ریاست جمهوری ،آمار رای اولی ها اهل تسنن بشدت بالا میره.
و ما چه می کنیم؟؟
هیچی
همچنان در هیات ها بر امام حسین اشک میریزیم ودعای فرج را باسوز میخونیم .
ولیکن نمی خواهیم درک کنیم چه لحظات مهم وسرنوشت سازی را داریم از دست میدیم وبا هزار ویک توجیه،داریم نسل شیعه را بسمت نابودی میبریم.
حتی در هیات ها وروضه ها وسخنرانی هامون هم کسی به عمق ماجرا پی نبرده.
چند ساله دیگه که اهل سنت برای من وشما تعیین تکلیف هیات رفتن یا نرفتن خواهد کرد،اونوقت حسرت این روزها که از دست دادیم وبرای امام زمان فرزندی بدنیا آوردیم را خواهیم خورد.
در تاریخ خواهند نوشت.
شیعیان ایرانی ،ملتی بودند که در اوج قدرت ،بخاطر راحت طلبی و بهانه جویی،جمعیتشان پیر شد و اثری از انان باقی نماند.😭😭😭
دلم برای جوانی فرزندانم میسوزد که اهل تسنن برای انان باید برنامه ریزی کنند.
کاش مذهبی ها عمق فاجعه را درک میکردند.
حیف
حیف که گریه بر حسین راحتتر است تا نگه داشتن راه حسین.وما راحت طلبیم.
ایا ایندگان ما بخاطر حماقت ما خداحافظ محرم را تجربه خواهندکرد
🔎پشتپردهها🇮🇷 #پشتیبان_ولایت_فقیه_باشید
#موسسه_جهادتبیین_و_سوادرسانه_ای
https://eitaa.com/fatemieh_1401
بسم الله الرحمن الرحیم:
🔰رئیسی از روز انتخاب تا روز تحلیف چه کرد؟
🔸فهرستی از جلسات، برنامهها و نشستهای شهید رئیسی پس از انتخاب در سال ۱۴۰۰ تا زمان تحلیف به جز دیدارها با کابینه دولت:
▫️۳۱ خرداد: نشست خبری
▫️۱ تیر: اجتماع زائران رضوی
▫️۲ تیر: دیدار با حسن روحانی
▫️۴ تیر: گفتگوی تلویزیونی
▫️۹ تیر: دیدار با دیگر نامزدهای انتخابات
▫️۱۶ تیر: دیدار با وزیر امور خارجه هند
▫️۱۸ تیر: دیدار با مراجع تقلید
▫️۱۹ تیر: دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
▫️۲۲ تیر: نشست با روسای دستگاههای نظارتی و اطلاعاتی
▫️۲۳ تیر: نشست با اساتید و صاحبنظران اقتصادی
▫️۲۶ تیر: نشست با مسئولان و کارشناسان حوزه واکسن کرونا
▫️۳۱ تیر: نشست ویژه بررسی مسائل خوزستان
▫️۳ مرداد: نشست ویژه بررسی مسائل صنعت برق
▫️۳ مرداد: دیدار وزیر خارجه قطر
▫️۴ مرداد: نشست ویژه بررسی الزامات ساخت مسکن
▫️۵ مرداد: نشست با کمیسیونهای تخصصی مجلس
▫️۷ مرداد: حضور در یک موسسه خیریه نگهداری و تربیت «کودکان کار»
۲۸ خرداد انتخابات بود
۱۲ مرداد تنفیذ در محضر رهبر انقلاب
۱۴ مرداد تحلیف در مجلس شورای اسلامی
مقایسه کنید کارهای فوق رو را با آقای پزشکیان!!
💥 فقط یک لحظه، فقط یک لحظه تصور کنید👇
💥 رقیب پزشکیان رای آورده و بعد از گذشت دو هفته از پیروزی علاوه بر آنکه هیچ ایدهای و برنامه و گفتمان مشخصی برای حکمرانی ارائه نداده و کنفرانس خبری معمول بعد از پیروزی در راستای پاسخگویی به رسانهها را هم برگزار نکرده و فقط از او اخبار هیأت رفتن و از سوپر مارکت خرید کردن و... منتشر می شود و به جای خودش هم برای اولین گفت و گو با مردم فرد دیگری را فرستاده بود...
💥مدعیان اصلاحات چه گریبانها که جر ندادند
🇮🇷 #پشتیبان_ولایت_فقیه_باشید
#موسسه_جهادتبیین_و_سوادرسانه_ای
https://eitaa.com/fatemieh_1401
✍ متاسفانه نکات مهمی از بیانات امروز رهبری که اصلا رسانه ای نشد!!!
مثل این نکته:
«بنده کاملاً اعتقاد دارم و اطّلاع دارم که لشکر سایبری دشمن منتظر سوءاستفاده است؛ گاهی اوقات آنها از زبان رقیب سیاسی شما به شما دشنام میدهند، برای اینکه شما را عصبانی کنند؛ یا به شخصیّت مورد احترام شما، یا یک شخصیّت موجّه دینی یا سیاسی اهانت میکنند، برای اینکه شما را برافروخته کنند؛ این هم هست.
به این هم بایستی توجّه داشت؛ یعنی هر چه شما در فضای مجازی میبینید، اگر برخلاف نظر شما است، همیشه باور نکنید که این را آن کسی که رقیب سیاسی یا مخالف سیاسی شما است، گذاشته؛ نه، ممکن است دشمن مشترک هر دوی شما گذاشته باشد.»🇮🇷 #پشتیبان_ولایت_فقیه_باشید
#موسسه_جهادتبیین_و_سوادرسانه_ای
https://eitaa.com/fatemieh_1401