📙 خوانش کتاب دکل
#قسمت_هفتاد
بچه ها توصیه ی جدی من به شما عزیزان این است که حتماً تاریخ جنگ خاطرات شهدا، جانبازان و اسرا را مطالعه کنید. آیا میدانستید دشمن در صدد این است که شما از معارف جنگ و شهدا مطلع نشوید؟ و متأسفانه برخی در داخل کشور میخواهند یاد آن روزها را از خاطر ملت ایران ببرند. کسانی هستند در داخل که از تکرار اسم جنگ و مناطق جنگی خرمشهر و شلمچه و دوکوهه عصبانی میشوند به نظر شما چرا یک عده از مسئولین غربگرا و لیبرال ما دنبال این هستند که نام شهدا را از کتاب دانش آموزان و تابلوهای کوچه و خیابان جمع کنند؟ چون میدانند شهدا چه اکسیری دارند و میدانند که مسیر شهدا راه میان بری است که جوان این مرز و بوم را انقلابی میکند چون میدانند شهید، قدرتی دارد که به فضای جامعه روح جهاد و ایثار میدمد. آنها میدانند و میبینند وقتی یک تابوت شهید در کوچه و خیابان شهر میچرخد و تشییع میشود، خون استکبارستیزی و روحیه شهادت طلبی در رگهای جامعه جریان پیدا میکند و حیات مجدد به جامعه میبخشد. یاد و خاطره ی شهدا سکوی پرواز به سوی معنویت و ارزشهایی چون شجاعت، اخلاص، صدق و صفا و «ما میتوانیم» است. لذا دشمن میخواهد با فراموشی یاد و خاطره شهدا و معارف جنگ، نقاط قوت شما جوانها از چشم خودتان پوشیده بماند و هرگز نفهمید که چه ارزشهایی و چه تواناییهایی در شما وجود دارد. شما باید بدانید که جنگ چه بود و چگونه جوانهای ما بدون سازوبرگ حسابی، بدون تواناییها و پیش آمادگیهایی که معمولاً برای جنگ لازم است رفتند و چه کردند. نمونهی کوچکش عملیات والفجر هشت است که همه ی نظامیان دنیا عبور از رودخانه ی اروند را یک حرکت نشدنی و باورنکردنی می دانستند، به چند جهت؛ یکی اینکه ماهواره های آمریکایی برای عراق کار میکردند و به عراق اطلاعات میدادند و نقل و انتقال و تجمّع نیروهای ما را ثبت میکردند و بلافاصله به عراق اطلاع میدادند اما ما با شیوه های عجیب و غریب دهها هزار نیرو را بدون اینکه دشمنان متوجه شوند تا پای اروند آوردیم از طرفی اروند که به آن اروند وحشی میگفتند، دو جریان صدوهشتاد درجه ای کاملاً مخالف همدیگر داشت که در اثر مد دریا ایجاد میشد و فضای وحشتناکی را برای عبور از آن ایجاد میکرد. خب، ببینید بچهها با این اوضاع بسیار سخت، رزمندگان ما با اعتماد به نفس و باور به وعدهی نصرت الهی و با روحیه ی جهاد و شهادت طلبی اروند وحشی را مسخّر و رام خود ساختند و از آن عبور کردند و منطقه ای را فتح کردند که دنیای آن روز متحیر شد.
یکی از بچه ها دستش را بالا گرفت و گفت حاج آقا! قبول دارید نسل جوان آن روز با امروز فرق دارد و اگر باز چنان موقعیتی پیش بیاید جوانهای ما جلو نمی روند؟ گفتم بارک!الله سؤال بجایی پرسیدی جواب من این است: بعضیها با دیدن یک ناهنجاری در یک پسر یا دختری در خیابان یا در محیطی، فوراً قضاوت میکنند که نسل جوان ما از بین رفت نه، اصلاً چنین نیست. زمان جنگ هم این ناهنجاریها را داشتیم بچه ها این تردید افکنی ها کار دشمن است این را بدانید که نسل جوان ما نسل جوان مؤمن است. در آزمونهای دشوار است که میشود یک ملت را شناخت. یک روزی در شهریور ۱۳۲۰ چند لشکر از شرق و چند لشکر از غرب وارد کشور شدند و چندتا هواپیما در آسمان پیدا شد نیروهای نظامی آن روز کشور از پادگان ها هم گریختند؛ نه فقط در جبهه ها نماندند بلکه آنهایی هم که در پادگان بودند خزیدند در خانه ها و خودشان را مخفی کردند، اما یک روز هم همین ملت ساعت ۲ بعد از ظهر وقتی امام اعلام کردند که مردم بروند پاوه را از دست دشمن خارج کنند شهید مصطفی چمران نقل میکند به مجرد اینکه پیام امام از رادیو پخش شد ما که در محاصره دشمن بودیم احساس کردیم که دشمن دارد شکست میخورد و بعد از چند ساعت، سیل جمعیت به سمت پاوه راه افتاد این همان مردمند. مهم این است که مردم به هویت خودشان واقف هستند و خود را شناختهاند پس این در ذهن شما خطور نکند که آن نسل یک نسل دیگری بود و آن فضا و آن ارزشها برای ما دست نیافتنی است نه اصلاً چنین تصوّری نداشته باشید. مگر الآن شما مدافعان حرم را نمیبینید؟ در حالی که از طرف نظام، فراخوان برای جنگ نزده اند اما داوطلبانه و با اصرار خودشان میروند سوریه و عراق؛ یعنی جوانهای همین مملکت با وجود همین تهاجم فرهنگی، روحیه جهاد و شهادت طلبی دارند و از دل همین آلودگیهایی که در شهرها میبینیم امثال شهید محسن حججی بیرون میآید که خونش صدها هزار دل جوان را هدایت و منقلب میکند. اگر چشمها را باز کنیم همین الان هزاران صحنه را خواهیم دید که جوانان نسل امروز آماده هستند و دارند از جان و مال و تمام تعلقات خود میگذرند تا یک خراش به صورت این نظام و انقلاب نیفتد.
https://eitaa.com/fatemieh_1401
🍃 ادامه دارد...