هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت شانزدهم:
سال نحس
یه مهمونی کوچیک ترتیب داد ... بساط مواد و شراب و ... .
گفت: وقتی میرفتی بچه بودی، حالا دیگه مرد شدی ... حال کن، امشب شب توئه ... .
حس میکردم دارم خیانت میکنم ... به کی؟ نمیدونستم ... مهمونی شون که پا گرفت با یه بطری آبجو رفتم توی حیاط پشتی ... دیگه آدم اون فضاها نبودم ...
.
.
یکی از اون دخترها دنبالم اومد ... یه مرد جوون، این موقع شب، تنها ... اینو گفت و با خنده خاصی اومد طرفم ... دختر جذابی بود اما یه لحظه یاد مادرم افتادم ... خودم رو کشیدم کنار و گفتم: من پولی ندارم بهت بدم ... .
کی حرف پول زد؟ ... امشب مهمون یکی دیگهای ...
.
دوباره اومد سمتم ... برای چند لحظه بدجور دلم لرزید ... هلش دادم عقب و گفتم: پس برو سراغ همون ... و از مهمونی زدم بیرون ... .
.
تا صبح توی خیابونها راه میرفتم ... هنوز با خودم کنار نیومده بودم ... وقتی برگشتم، ویل بهم تیکه انداخت ... تو بعد از ۹ سال برگشتی که زندگی کنی، حال کنی ... ولی ول میکنی میری. نکنه از اون مدلشی و ... .
حوصلهاش رو نداشتم ... عشق و حال، مال خودت ... من واسه کار اینجام ... پولم رو که گرفتم فکر میکنم باهاش چه کار کنم ... .
با حالت خاصی سر تکون داد و زد روی شونهام ... و دوباره کار من اونجا شروع شد ... .
.
با شروع کار، دوباره کابوسها و فشارهای قدیم برگشت ... زود عصبی میشدم و کنترلم رو از دست میدادم ... شراب و سیگار ... کم کم بساط مواد هم دوباره باز شد ... حالا دیگه یه اسلحه هم همیشه سر کمرم بود ... هر چی جلوتر میومدم خرابتر میشد ... ترس، وحشت، اضطراب ... زیاد با بقیه قاطی نمیشدم ... توی درگیریها شرکت نمیکردم اما روز به روز بیشتر غرق میشدم ... کل ۳۶۵ روز یک سال ... سال نحس ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت هفدهم:
وصیت
داشتم موادها رو تقسیم میکردم که یکی از بچهها اومد و با خنده عجیبی صدام کرد ... هی استنلی، یه خانم دم در باهات کار داره ...
.
یه خانم؟ کی هست؟ ...
.
هیچی مرد ... و با خندههای خاصی ادامه داد ... نمیدونستم سلیقهات این مدلیه ... .
.
پلهها رو دو تا یکی از زیر زمین اومدم بالا و رفتم دم در ... چشمم که بهش افتاد نفسم بند اومد ... زن حنیف بود ... یه گوشه ایستاده بود ... اولش باور نمیکردم ... .
.
یه زن محجبه، اون نقطه شهر، برای همه جلب توجه کرده بود ... کم کم حواسها داشت جمع میشد ... با عجله رفتم سمتش ... هنوز توی شوک بودم ...
.
شما اینجا چه کار میکنید؟ ... .
چشمهاش قرمز بود ... دست کرد توی کیفش و یه پاکت در آورد گرفت سمتم ... بغض سنگینی توی گلوش بود ... آخرین خواسته حنیفه ... خواسته بود اینها رو برسونم به شما ... خیلی گشتم تا پیداتون کردم ...
.
.
نفسم به شماره افتاد ... زبونم بند اومده بود ... آخرین ... خواسته ... ؟ دو هفته قبل از اینکه ... .
.
بغضش ترکید ... میگن رگش رو زده و خودکشی کرده ... حنیف، چنین آدمی نبود ... گریه نذاشت حرفش رو ادامه بده ...
.
.
مغزم داشت میسوخت ... همه صورتم گر گرفته بود ... چند نفر با فاصله کمی ایستاده بودن و زیر چشمی به زن حنیف نگاه می کردن ... تعادلم رو از دست دادم و اسلحه رو از سر کمرم کشیدم ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت هجدهم:
باور نمیکنم
اسلحه به دست رفتم سمت شون ... داد زدم با اون چشمهای کثیف تون به کی نگاه میکنید کثافتها؟ ... و اسلحه رو آوردم بالا ... نمیفهمیدن چطور فرار میکنن ... .
.
سوئیچ ماشین رو برداشتم و سرش داد زدم ... سوار شو ... شوکه شده بود ... با عصبانیت رفتم سمتش و مانتوش رو گرفتم و کشیدمش سمت ماشین ... در رو باز کردم و دوباره داد زدم: سوار شو ... .
.
مغزم کار نمیکرد ... با سرعت توی خیابون ویراژ میدادم ... آخرین درخواست حنیف ... آخرین درخواست حنیف؟ ... چند بار اینو زیر لب تکرار کردم ... تمام بدنم میلرزید ... .
با عصبانیت چند تا مشت روی فرمون کوبیدم و دوباره سرش داد زدم ... تو عقل داری؟ اصلا میفهمی چی کار میکنی؟ ... اصلا میفهمی کجا اومدی؟ ... فکر کردی همه جای شهر عین همه که سرت رو انداختی پایین؟ ... .
.
پشت سر هم سرش داد میزدم ولی اون فقط با چشمهای سرخ، آروم نگاهم میکرد ... دیگه نمیتونستم خودم رو کنترل کنم ... فکر مرگ حنیف راحتم نمیذاشت ... کشیدم کنار و زدم روی ترمز ... .
.
چند دقیقه که گذشت خیلی آروم گفت ... من نمیدونستم اونجا کجاست ... اما شما واقعا دوست حنیفی؟ ... شما چرا اونجا زندگی میکنی؟ ...
.
.
گریهام گرفته بود ... نمیخواستم جلوی یه زن گریه کنم ... استارت زدم و راه افتادم ... توی همون حال گفتم از بدبختی، چون هیچ چاره دیگهای نداشتم ... .
.
رسوندمش در خونه ... وقتی پیاده میشد ازم تشکر کرد و گفت: اگر واقعا نمیخوای، برات دعا میکنم ... .
دعا؟ ... اگر به دعا بود، الان حنیف زنده بود ... اینو تو دلم گفتم و راه افتادم ...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon128
سلام
برای راهپیمایی جمعه سیزدهم آبان، شهدا🌷 از امشب چشم به راه شما هستند...
همه جای ایران از ساعت ۹ صبح
از خون جوانان حرم 🌷خدا 🌷خدا 🌷دمیده...
امام خامنهای: جمعیت حاضر در بزرگداشت سیزده آبان بخشی از معادلات آیندهی کشور عزیز را رقم خواهد زد.
۱۴۰۱/۸/۱۱
https://eitaa.com/fatemiioon135
هدایت شده از هیأت خواهران فاطمیون تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعویض پرچم ضریح مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
#امروز
#شهادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
http://eitaa.com/fatemiioon135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡••
تاریڪمۍشودهمہےڪوچہهاےشَھر
خُورشیدِشھرِقُـمـ بہڪجامۍروےبمان...
#شهادت_حضرت_معصومه
#پایان_مماشات
#اللهم_الرزقنا_کربلا_بحق_حسین علیهالسلام
http://eitaa.com/fatemiioon128
♡••
امشب اين دل گشتہ بينِ سينـہگمـ
مَھـــــدے صاحبزمان آيد بھ قمـ
شالِ ماتــــَــــــمـ را بھ سرانداختہ
نالـہاش برجـان شَـرر انداختہ...
#امام_زمان
#شهادت_حضرت_معصومه
#اللهم_الرزقنا_کربلا_بحق_حسین علیه السلام
http://eitaa.com/fatemiioon128
✴️ شنبه 👈 ۱۴ آبان / عقرب ۱۴۰۱
👈۱۰ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈 ۵ نوامبر ۲۰۲۲
🕌 مناسبتهای دینی و اسلامی👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شهادت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام "۲۰۱ ه.ق".
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌙 احکام دینی و اسلامی👇
❇️ امروز برای امور زیر مناسب است:
✅خرید کردن
✅امور زراعی و کشاورزی
✅آغاز نگارش کتاب مقاله و پایان نامه
✅قرار داد و قولنامه نوشتن
✅و مسافرت خوب است.
🚘مسافرت خوب است.
👶 زایمان مناسب و نوزاد پاک دامن و با حیا خواهد شد إنشاءألله.
🔭 احکام و اختیارات نجومی👇
🌓 امروز قمر در برج حمل و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️ختنه کودک
✳️ارسال کالاهای تجاری
✳️خرید لوازم مورد نیاز
✳️آغاز شغل و شروع به کار
✳️ آغاز معالجه و درمان
✳️مسافرت
✳️دیدار با بزرگان و اشراف
✳️دعوت کردن از افراد
✳️شکار و صید و دام گذاری
✳️و دیدار مسولین نیک است.
🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
❤️ انعقاد نطفه و مباشرت.
❤️ امشب: (شب یکشنبه)، مباشرت برای سلامتی مفید است.
💇♂ اصلاح سر و صورت👇
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث عزت و احترام میشود.
💉💉 حجامت👇
خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث درد و الم میشود.
😴😴 تعبیر خواب امشب👇
خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از آیهی ۱۱ سوره مبارکه "هود علیه السلام" است.
الا الذین صبروا و عملوا الصالحات...
و از مفهوم و معنای آن استفاده میشود که کاری برای خواب بیننده پیش آید که در نظر مردم سخت باشد و چون صبر کند موجب نیکنامی و آرامش ایام عمرش گردد إنشاءألله و چیزی در این موضوعات قیاس شود. شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن👇
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز👇
شنبه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمیشود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله
سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
📚 منبع مطالب:
تقويم همسران
http://eitaa.com/fatemiioon128
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📣📣توجه توجه📣📣
هیأت خواهران فاطمیون برگزار میکند👇
مراسم شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
زمان: شنبه، ۱۴ آبان ۱۴۰۱
ساعت شروع: ساعت ۱۵
نشانی: قم، بلوار حضرت معصومه سلام الله علیها، خیابان شهید دفتری، کوچه ۱۹، پلاک پرچم
✅ سخنران: سرکار خانم اسدیان
✅ همنوا با نفس گرم مداحان اهلبیت علیهم السلام
✅همراه با سرگرمی برای کودکان (مهد کودک)
✅ به علت درخواست بعضی از اعضای کانال، پخش زنده در ایتا👇داریم
https://eitaa.com/fatemiioon135
و هورسا👇
https://www.hoorsa.com/fatemiioon135
✅ نکته👇
آغاز سخنرانی پس از ۱۵:۳۰ میباشد.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
http://eitaa.com/fatemiioon128
v emam askari1401gom.mp3
51.65M
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#ولادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#قم
#سال_1401
۱۴۰۱/۰۸/۱۲
سخنران: سرکار خانم اسدیان
موضوعات:
#اقتصاد
#اغتشاش
#زن
#بهترین_حالت_برای_زن
#امر_به_معروف
#نهی_از_منکر
#حجاب
#قانون
#فشار_بر_مردم
#سلبریتی
#دشمن
#مجرم
#بدحجاب
#آسیب
#نظم_جدید
#آخرالزمان
#بیداء
#سید_خراسانی
#ولی_فقیه
#ازدواج
اقتصاد
اغتشاش
زن
بهترین حالت برای زن
امر به معروف
نهی از منکر
حجاب
قانون
فشار بر مردم
سلبریتی
دشمن
مجرم
بدحجاب
آسیب
نظم جدید
آخرالزمان
بیداء
سید خراسانی
ولی فقیه
ازدواج
و...
یاعلی!...
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/fatemiioon128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم امن...
🏴 #شهادت_حضرت_معصومه علیهاالسلام تسلیت باد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
🍃اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ🍃
کپی با ذکر صلوات
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
http://eitaa.com/fatemiioon128
✴️ یکشنبه👈 ۱۵ آبان / عقرب۱۴۰۱
👈۱۱ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۶ نوامبر ۲۰۲۲
🌙احکام دینی و اسلامی👇
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅مسافرت
✅معاملات و تجارت
✅خشت بنا نهادن و آغاز بنایی
✅امور زراعی و کشاورزی
✅مناظره و گفتگو و بحث
✅شکار و صید و دام گذاری
✅نوشیدن دوا
✅و خرید و فروش خوب است.
👼مناسب زایمان و نوزاد مبارک و عمرش طولانی است إنشاءألله
🚘سفر: مسافرت خوب است.
🔭 احکام نجوم👇
🌓امروز: قمر در برج حمل است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️ختنه کودک
✳️ارسال کالاهای تجاری
✳️خرید لوازم و ضروریات
✳️آغاز درمان و معالجات
✳️آغاز شغل و شروع به کار
✳️مسافرت
✳️دعوت کردن از افراد
✳️دیدار بزرگان و مسولین
✳️و شکار و صید و دام گذاری خوب است.
🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث غم و اندوه میشود.
💉🌡حجامت👇
خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب خبط دماغ و اختلال در مغز میشود.
❤️ مباشرت👇
مباشرت امشب برای صحت جسم مفید و فرزند حاصل از آن حافظ قرآن گردد إنشاءألله.
😴😴تعبیر خواب👇
خوابی که شب "دوشنبه" دیده شود طبق آیه ی ۱۲ سوره مبارکه "یوسف علیه السلام" است.
ارسله معنا غدا یرتع و یلعب...
و چنین استفاده میشود که عزیزی از خواب بیننده دور افتد و عاقبت آن دور افتاده خیر و نیک باشد. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن:
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز:
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست. طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود(این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب
❇️️ ذکر روز یکشنبه: یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد.
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸به امید پرورش نسلی مهدوی إنشاءألله🌸
📚 منابع مطالب👇
کتاب تقویم همسران
http://eitaa.com/fatemiioon128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 خاطرهای شنیدنی آیت الله #مصباح_یزدی از ارادت عجیب آیت الله #بهجت نسبت به #حضرت_معصومه (سلاماللهعلیها) و تبرک جستن به خاک پای زائران حرمش
http://eitaa.com/fatemiioon_news
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇
#رمان #فرار_از_جهنم
نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی
#داستان_واقعی
#فرار_از_جهنم
قسمت نوزدهم:
فاصلهای به وسعت ابد
بین راه توقف کردم ... کنترل اشک و احساسم دست خودم نبود ... خم شدم و از صندلی عقب بسته رو برداشتم ... .
.
قرآن حنیف با یه ریکوردر توش بود ... آخر قرآن نوشته بود ... خواب بهشت دیدهام ... انشاءألله خیر است ... این قرآن برسد به دست استنلی ... .
یه برگ لای قرآن گذاشته بود ... دوست عزیزم استنلی، هر چند در دوریت، اینجا بیش از گذشته سخت میگذرد اما این روزها حال خوشی دارم ... امیدوارم این قرآن و نامه به دستت برسد ... تنها دارایی من بود که فکر میکنم به درد تو بخورد ... تو مثل برادر من بودی ... و برادرها از هم ارث میبرند ... این قرآن، هدیه من به توست ... دوست و برادرت، حنیف ...
.
.
دیگه گریهام، قطرات اشک نبود ... ضجه میزدم ... اونقدر بلند که افراد با وحشت از کنارم دور میشدند ... اصلا برام مهم نبود ... من هیچ وقت، هیچ کس رو نداشتم ... و حالا تنها کسی رو از دست داده بودم که توی دنیای به این بزرگی .... به چشم یه انسان بهم نگاه میکرد ... دوستم داشت ... بهم احترام میذاشت ... تنها دوستم بود ... دوستی که به خاطر مواد، بین ما فاصله افتاد ... فاصلهای به وسعت ابد ... .
.
له شده بودم ... داغون شده بودم ... از داخل میسوختم ... لوله شده بودم روی زمین و گریه میکردم ..
ادامه دارد...
https://eitaa.com/fatemiioon128