eitaa logo
استاد فاطمی‌نیا
7.1هزار دنبال‌کننده
333 عکس
186 ویدیو
9 فایل
کانال دوستداران و نشر بیانات استاد سید عبدالله فاطمی نیا Www.ostadfateminia.ir http://eitaa.com/joinchat/509018117C13a87f2d3e ارتباط با ما @Alirezaasemooni
مشاهده در ایتا
دانلود
hekayate-alibabakhan-khoee.mp3
6.17M
#کسب_صفات_عالیه 💠 حکایت علی باباخان خویی 🔖 «شما به جای خدا باشید این آدمو عاقبت بخیر میکنید یا نه؟! دین بزرگه عزیز من » 🌐 نشر بیانات استاد فاطمی نیا http://eitaa.com/joinchat/509018117C13a87f2d3e
🔖حکایت علی باباخان خویی استاد فاطمي نيا : ...«دیده شده که بعضی از اینها دارای صفات عالیه بودند؛ توبه کردند. گنهکار بود اما صفات عالیه داشت» . ✅علامه جعفری از پدر آیت الله خویی، مرحوم آسید علی اکبر خویی، نقل می کند در قدیم در شهر خوی یک زنی بسیار زیبا بوده. چون شهر کوچک بود همه هم را می شناختند این دختر زیبا نصیب جوانی شد. مکه ای برای این جوان واجب شد. این جوان ذهنش بد جوری مشغول شد که در این مدت طولانی که باید با شتر و...سفر کنم این زن را به چه کسی بسپارم. نزد مقدسی رفت که زنش به او بسپارد او قبول نمی کند و می گوید نامحرم است، چشممان به او می افتد به گناه می افتیم. داشی (لوتی،مشتی) در خوی بوده مشهور بوده به علی باباخان. به او گفت: می خواهم بروم مکه می خواهم زنم را به شما بسپارم. دخترهایش را صدا زد و گفت: او را ببرید داخل. خیالت تخت برو مکه. جوان رفت مکه بعد از شش هفت ماه با اشتیاق رفت در خونه علی باباخان زنش را تحویل بگیرد. در زد گفت: آمده ام زنم را ببرم. گفتند: بابا علی خان نیست ما نمی توانیم او را تحویل دهیم. 💭 گفت: بابا علی خان کجاست؟ گفتند: تبریز هست. راه زیادی بود و ماشینی نبود رنج راحت دان، چو مطلب شد بزرگ گرد گله، توتیای چشم گرگ بالاخره خودش را رساند به تبریز. علی باباخان را پیدا کرد. گفت: اینجا چه می کنی؟ گفت: تو این زن را سپرده بودی به من و چند نفر هم گذاشتم مراقبش باشند. شنیده بودم که این زن زیبا است. به همین دلیل تو که رفتی من تمام مدت را رفتم تبریز خانه اجاره کردم تا تو برگردی، مبادا وسوسه بشم به زن تو نگاه کنم. 🔖 «شما به جای خدا باشید این آدمو عاقبت بخیر میکنید یا نه؟! دین بزرگه عزیز من » 🌐 نشر بیانات استاد فاطمی نیا 🆔 @FATEMINIYA_IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حکایت علی باباخان خویی 🔖 «شما به جای خدا باشید این آدمو عاقبت بخیر میکنید یا نه؟! دین بزرگه عزیز من » 🌐 در محضر استاد فاطمی نیا @fateminiya_ir
🔖حکایت علی باباخان خویی استاد فاطمي نيا : ...«دیده شده که بعضی از اینها دارای صفات عالیه بودند؛ توبه کردند. گنهکار بود اما صفات عالیه داشت» . ✅علامه جعفری از پدر آیت الله خویی، مرحوم آسید علی اکبر خویی، نقل می کند در قدیم در شهر خوی یک زنی بسیار زیبا بوده. چون شهر کوچک بود همه هم را می شناختند این دختر زیبا نصیب جوانی شد. مکه ای برای این جوان واجب شد. این جوان ذهنش بد جوری مشغول شد که در این مدت طولانی که باید با شتر و...سفر کنم این زن را به چه کسی بسپارم. نزد مقدسی رفت که زنش به او بسپارد او قبول نمی کند و می گوید نامحرم است، چشممان به او می افتد به گناه می افتیم. داشی (لوتی،مشتی) در خوی بوده مشهور بوده به علی باباخان. به او گفت: می خواهم بروم مکه می خواهم زنم را به شما بسپارم. دخترهایش را صدا زد و گفت: او را ببرید داخل. خیالت تخت برو مکه. جوان رفت مکه بعد از شش هفت ماه با اشتیاق رفت در خونه علی باباخان زنش را تحویل بگیرد. در زد گفت: آمده ام زنم را ببرم. گفتند: بابا علی خان نیست ما نمی توانیم او را تحویل دهیم. 💭 گفت: بابا علی خان کجاست؟ گفتند: تبریز هست. راه زیادی بود و ماشینی نبود رنج راحت دان، چو مطلب شد بزرگ گرد گله، توتیای چشم گرگ بالاخره خودش را رساند به تبریز. علی باباخان را پیدا کرد. گفت: اینجا چه می کنی؟ گفت: تو این زن را سپرده بودی به من و چند نفر هم گذاشتم مراقبش باشند. شنیده بودم که این زن زیبا است. به همین دلیل تو که رفتی من تمام مدت را رفتم تبریز خانه اجاره کردم تا تو برگردی، مبادا وسوسه بشم به زن تو نگاه کنم. 🔖 «شما به جای خدا باشید این آدمو عاقبت بخیر میکنید یا نه؟! دین بزرگه عزیز من » 🌐 نشر بیانات استاد فاطمی نیا 🆔 @FATEMINIYA_IR
23.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 حکایت علی باباخان خویی «شما به جای خدا باشید این آدمو عاقبت بخیر میکنید یا نه؟! 🌐 در محضر استاد فاطمی نیا @fateminiya_ir