بر آمدن اوباش بنفش یک دهه پس از نسخهی منافق و سبزشان، و دست دادن این روزهای صورتیهای چرک به آنها به ما میگوید: ملت ایران به طرزی آخرزمانی در دو اردوگاه برابر هم صف بسته است: امت پیامبر اعظم، امت ابلیس اکبر...
خاصیت همآن لچک نیمبند هماین است که هنوز نظام ارزشهایت را شریعت اعلان میکنی، جدای از این که چه قدر خواستهیی یا توانستهیی به آن التزام داشته باشی. کشف فاحش حجاب سرازیر شدن از نقطهی عطف نظام ارزشهای وحی به نظام ارزشهای عرف است؛ فرو نشستن در سیاهچالهی محاکاتناپذیر شر...
واقعیت میدانی حرکت حزبالله حتا در محیط ادبیات هم خودش را با ترجمهی انبوه خاطرات ایرانی نشان داده است و دست کم من نشانی از رمان ایرانی ندیدم. در محیط فکری هم کارهای نظریهپردازهای نظامساز ایرانی ترجمه میشوند و سخنرانهای همهچیزدان ایرانی برایشان ناشناخته یا ناخواندهاند...
کار سخت برای سه جریان ترسا و سنی و شیعی لبنان معرفی چهرهی تازه است: القدوة. آن دو باید خودشان را بکشند که یک شاعر تازه یا داعی تازه معرفی کنند. شیعههای لبنان و حرکت حزبالله اما سوراخ دعا را از ما ایرانیها یاد گرفتهاند و نو به نو شهید تازه رو میکنند و سپس کتاب خاطراتش را...
انتظار دارید امت ایرانی اسرائیل با نظریهپرداز حرکت حزبالله در لبنان، شیخ محمد تقی مصباح یزدی، مشکل نداشته باشند؟ پهپاد برای زدن سخت طرف در دست ندارند، لجن برای پاشیدن نرم که در وجود دارند...
معجزهی بزرگ شیخ محمد تقی مصباح یزدی هماین است که ضدانقلابها را نگران انقلابی بودن یا نبودن خود کرده، آنها که سالها است با اسلام و انقلاب میجنگند را نگران کرده که جنگیده است یا نجنگیده، آنها که به خون خط روحالله خمینی تشنهاند را نگران کرده که خط امامی بوده یا نبوده است...
از دیوارنویسیهای جادهها تا کتابفروشیهای شهر تا نمایشگاه کتاب پایتخت، گفتمان چپ در لبنان اکنون بوی نا میدهد. دست کم برای شیعهها و حتا دیگرانی که روحالله خمینی و عباس موسوی و عماد مغنیه را دیدهاند هگل و مارکس و چهگوارا چنگی به دل نمیزنند و در تاریخ در جا میزنند...
میگوید: در محلههای شیعی و سنی بیروت قمارخانه و میکده و باشگاه شبانه نداریم و اینها در محلههای مخلوط یا ترسانشین است؛ کاری به فاطمیه و محرم هم ندارند و کاسبی میکنند. در ذهنم بود که این آخوندهای پروانهیی چه قدر در بارهی همزیستی و رواداری در لبنان حنجره سابیده بودند...
در اکنون لبنان قضیهی حجاب چندان محل چالش نیست. این یعنی چالش تمام شده است و دوقطبی نداریم و با عقبنشینی از اقامهی حجاب به صلح کل کف جامعه رسیدهییم؟ نه؛ خط چالش و درگیری کف قضیهی همجنسبازی و حتا الحاد کشیده شده است و جنگ در رنگی دیگر با قوت ادامه دارد و دوقطبی بر جا است...
کف جنگ احزاب حجاب مشکل عموم کارگزاران نظام تعرب بعد هجرت است؛ در دورهی مدنی میخواهد هنوز مکی باشند؛ و تن به اقامهی نرم تا سخت شریعت نمیدهند...
آن کارگزار نظام که از اقامهی نرم تا سخت حجاب شرعی جاخالی میدهد، به وقتش از اقامهی نرم تا سخت حکومت شرعی هم شانه خالی خواهد کرد؛ مسأله، تنها مسألهی زمان است...
لبنانیها به بیدولتی خو کردهاند. هماین است که وقت خود را چندان برای ماساندن ماهیت مهمل ملیت در لبنان تلف نمیکنند و یک راست با طائفه کار میکنند. این یعنی یکچند قدم از عراقیها در غرب ما و خراسانیها در شرقمان پیشترند...
تصور حرکت حزبالله شاید این بود که در سال دوهزار تنها از ایدهی اقامهی حکومت اسلامی در لبنان عقب مینشیند؛ واقعیت آن است که دو دهه بعد، این حرکت حتا از رویهی اقامهی حجاب شرعی هم عقب نشسته است...
صرافی نیست؛ حاجی سیگار و تنباکو میفروشد و حساب ایرانی دارد؛ از ایران تومان میریزیم و لیر در لبنان میگیریم. نشستهام تا واریز تأیید شود. شبکهی المیادین در مغازه روشن است و چیزهای دیگری هم از ایران میآید: حربالروایة. ترکیبی که دیری نیست که در ادبیات جبههی مقاومت وارد شده است...
حجاب شرعی یک شاخص و خطکش است. آخوند و پاسدار و مدیری که پای حجاب شرعی و اقامهی نرم تا سخت آن نایستد پای هیچ یک از فقرات دیگر شریعت هم نخواهد ایستاد؛ این خط، این نشان...
میپرسم: مردم شیعه و حتا سنی و ترسا را به چه دعوت میکنید؟ میگوید: دعوت به وحدت...
عموم سپاه پاسداران و خصوص سپاه قدس خطشان عسکری است؛ هماین است که ادراک روندهای تمدنی در خطوط آخوندی در عموم شیعیان لبنان و خصوص حرکت حزبالله از آنها ساخته نیست، چه رسد به انتقال آن به ایران تا قم. این، دلیل سادهی سیاهچاله شدن شام برای ما است...
جنگ روایت نقطهزن رزمندههای فلسطینی در نبرد طوفانالاقصی برابر کیان مؤقت اسرائیل، به ما چه میآموزد؟ روایت یک رسته رزمی است، خلاف حفاظت؛ این یعنی: این روایت است که حاکم بر حفاظت است، و حاکم کردن ردهی حفاظت بر ردهی روایت، خودزنی کف میدان نبرد است...
قتل صبر طلبهها کف خیابانهای طهران در غائلهی ژینا و چادر کشیدن از سر متشرعها و آتش زدن مصحف و مسجد و مدرسه، به همه نشان داد که ملت و ملیت سستتر از آن است که بتواند از امت احمد برابر امت ابلیس صیانت کند، حتا اگر هر دو همسایههای پارسیزبان باشند...
از اقیانوس هند تا دریای مدیترانه، سیطرهی امت و دائرهی قومیت در منطقهی ما آن قدر فراگیر و گسترده است که به سختی میتوان نمونهی موفقی از تحقق ملت و ملیت را به چشم دید...