eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.3هزار دنبال‌کننده
348 عکس
27 ویدیو
2 فایل
روایت، نهضت، امت | مدرسه‌ی وتر @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
این‌ها که می‌گویند: مجلس خبره‌ها می‌تواند مجتهد نباشند فهمی از فقاهت ندارند چه رسد به این که درکی از ولایت داشته باشند؛ سکولارهای یواشکی...
ما چپ نیستیم که بیان فقیه را چپه بفهمیم، چه رسد به بیان وصی و نبی را...
مجموعه‌ی مصاف دیر یا زود باید روشن کند که می‌خواهد یک فرقه باشد یا یک مدرسه بشود‌...
یک دهه در ارتش عربی سوریه خدمت سربازی اجباری کرده بود و اکنون کرایه‌بر بود.گفت: پاس‌دارهای سپاه، زخمی‌ها را هر طور شده بر می‌گردانند، چه ایرانی بودند و چه سوری و چه خراسانی؛ پاس‌دارها تلفات دادن برای‌شان عادی نشده بود. پرسیده بودم: تفاوت سبک رزم سپاه ایران و ارتش سوریه چه بود...
رفتار وزارت رسانه‌ی دولت لبنان و ارتش این کشور در نسبت با خبرنگارها و مستندسازها و تحلیل‌گرها در جنوب رود لیطانی طوری است که انسان شک می‌کند که گویا در حال پیش‌برد پی‌وست رسانه‌یی ارتش اسرائیل در این جنگند...
فرودگاه دمشق به خدمت باز گشته و پروازهای خارجی بر قرار شده‌ است و نه پروازهای ایرانی. فشار به دولت و ملت سوریه باعث شد تا ایران برای رعایت حال آن‌ها پروازهاش به سوریه را در جایی دیگر بنشاند و اگر نه در این سه ماه جنگ ارتش اسرائیل به بهانه‌ی ترابری سلاح ایرانی فرودگاه را می‌زد...
لم ينته زمن التقية مع حكام الطاغوت، عند الشيعة حتی الآن...
‏چپ که بزنی بیان فقیه را چپه می‌فهمی و حتا پی چپاندن ایده‌هات به آن‌ها می‌روی تا در نهایت چپ کنی و به تمامی به خاکی بکشی...
گفته می‌شود: رفیق را در سفر باید شناخت. می‌گویم: رفاقت‌ها را در جنگ باید آزمود...
ملتی نیابتی می‌جنگد که ایده‌یی در باره‌ی امی جنگیدن نداشته باشد...
جنگ بزرگ را به داخل اردن باید برد‌...
این که اردنی‌ها پای‌گاه امریکایی‌ها در خاک‌شان را گردن نمی‌گیرند آن پای‌گاه‌مان گردن‌نگیرمان روی ارتفاع کفارستان کردستان را به یادم می‌آورد: سنگر استراحت و اجتماع‌مان در خاک ایران بود و سنگر نگه‌بانی و کمین‌مان در خاک عراق. میله‌ی مرزی هم یکی از تزئینات پای‌گاه بود...
ایرانی‌ها حتا آن‌ها که در شامند این روزها منتظر شروع جنگ شامل با شروع ماه شباطند. رفقای لبنانی اما نیم حرف‌شان آن است که سه ماه است که داریم می‌جنگیم و نیم دیگرش آن که ایده‌ی منطقه‌ی حائل در جنوب لیطانی که اسرائیل پی آن است هم‌آن قدر شدنی است که تصرف و تثبیت زمینی غزه شدنی بود...
هوش‌مندی حرکت حزب‌الله هم‌این بوده که جای آن که رقومی بجنگد و برای مردم لبنان دوقطبی جنگ|صلح بسازد و زیست‌شان را شرطی کند، روی یک شیب نامحسوس جنگ با اسرائیل را شدت داده و هم‌این است که در جنوب در تراز جنگ تموز در نبرد است و در بیروت مردم زیر باران‌‌های فصلی کافه‌گردی می‌کنند...
میدان ورودی زینبیه اف‌سر راه‌ور خودروی ما را ایستاند. گفتم: شاید ملاحظه‌ی مه را بکند و بی‌خیال بشود و نشد، و باج راهش را پیش چشم من از راننده‌ی کرایه‌بر گرفت و رفت. این صحنه‌ی هرروزه در سوریه برای فهم این که چه طور هر اطلاعاتی کف دمشق با اندکی لیر خرید و فروش می‌شود کافی است...
تلاش اسرائیل آن است تا منطقه‌ی مرزیش با لبنان را از جمعیت مدنی خالی کند تا بتواند هر جنبنده‌یی را به عنوان نظامی بزند و پیش بیاید. مشکلش آن است که روستاهای مرزی هنوز به تمامی خالی نکرده‌اند، چه رسد به این که زیر دید و تیر اسرائیل شهیدان‌شان را با حضور مدنی و نظامی تشیع می‌کنند...
تشییع و تدفین مناسک مرگ است؟ این روزها در جنوب لبنان، تشییع و تدفین شهیدان در زیر دید و تیر بی‌تردید ارتش اسرائیل مبدل به صریح‌ترین مناسک حیات یک ملت شده است...
النسبة بین العمل التکلیفي و العمل التفکیري هي من أصعب وجوه العمل الجهادي...
تنها کنش میدانی که ارتش اسرائیل اکنون با لبنان می‌تواند، آواره کردن مردم از جنوب به شمال در سرمای ماه شباط و‌ آذار است، و ایجاد یک بحران پشت‌بانی از آواره‌های شیعی برای حرکت حزب‌الله و جبهه‌ی مقاومت. اگر نه در سطح نظامی بازگشت به وضعیت هزاره‌ی پیش در جنوب رود لیطانی محال است...
این‌ها که در ایران نشسته‌اند و می‌گویند: حرکت حزب‌الله در لبنان از چه وارد جنگ گسترده با ارتش اسرائیل نمی‌شود؟ و یا می‌پرسند: جنگ کی در جنوب لبنان شروع می‌شود؟ آن میم آن رپ‌خوان نارنجی‌پوش ایرانی را پیش چشمم می‌‌آورند؛ پاسخی ملموس‌تر از آن شاید این روزها برای آن‌ها در کار نیست...
سفارت ایران در بیروت برایش غریب بود که ما کف معرکه‌ی نبرد پی نظریه‌پردازی مقاومت اسلامی آمده‌ییم. دفتر حضرت ره‌بر در دمشق اما دعوت کرده است تا آخرین نسخه‌ی میدانی نظریه‌ی مقاومت را برای شبکه‌ی مبلغانش در پهنای سوریه درس بدهیم...
آن قدر گرم کار بوده‌ییم که کسی صدای حمله‌ی موشکی اسرائیل در فاصله‌ی شهرک زینبیه و شهرک عقربا در جنوب دمشق را نشنیده است. شیخ می‌گوید: کسی که نباید اما شنیده است. هم‌سرش را می‌گوید. خانه‌شان نزدیک حرم است. می‌گوید: صدای همه‌ی انفجارهای این روزها و شب‌های زینبیه را شنیده است...
لباس استتار اسمش رویش است: استتار. لباس استتار در جنگ شهری، لباس شهری و مدنی است...
مهلک‌تر از تمام شدن مهمات در جنگ، ته کشیدن معنای جنگ است...
از هم‌آن زمان جنگ داخلی، سوری‌های بعثی با روس‌های سکولار حال می‌کردند و نه چندان با مای مکتبی اسلام‌باور. خبر وارد شدن زبان روسی به برنامه‌ی درسی مدرسه‌های دولتی سوریه را داشتم اما گشایش مدرسه‌های روسی در سوریه از مرحله‌ی مهد کودک برایم جدید بود...