حسینیهی ارشاد نمونهی کاملی است که جدا کردن سفرهی اسلامخوانیمان از مسجد مسلمین سر از که جا در میآورد...
خون سر شیخ مرتضا مطهری و خون دل شیخ محمد تقی مصباح یزدی ما را بر این میدارد که به اسلامسرایان فقاهتستیز رحم نکنیم...
بههشتیون سپاه و بنیصدریون سپاه را اگر از همآن دههی شست روایت کرده بودیم، امروز در روایت سردارهای خط اجتهاد و سردارهای خط استحسان در سپاه پاسداران لکنت نداشتیم...
چپولها جسارت این را ندارند که پس لاکچری خواندن این مسجد و آن مدرسه به لاکچری خواندن این عتبه و آن حرم دهان باز کنند. همآن طور که جنم این را نداشتهاند که جای داوری از روی چند تکه عکس با کلنگ بالای سر عتبات ایران تا عراق بروند...
فرقهی مصاف نسبتی با نظام شریعت ندارد؛ این یعنی در مشترک لفظی نظام، نظام را نظام قدرت میداند...
فرقهی مصاف مانند دیگر فرقههای تاریخ اسلام با شاخ شدن جدیدالإسلامها برای حجةالإسلامها گنده شده است...
نتیجهی ترویج رجعت منهای شریعت، انقلاب منهای فقاهت، حرکت منهای حجت، میشود هماین انتظار در هپروتی که فرقهی مصاف گرفتار آن است...
فرقهی مصاف اگر مدرسه بود باز نه روی خط اجتهاد که روی خط استحسان بود...
لگد زدن یک در میان به نهاد فقاهت کف فرقهی مصاف اتفاقی نیست. نهاد فقاهت آخرین سد برابر سیل اسلامسرایی خط استحسان است...
چپها، حتا مسلمانتبارهاشان، کارشان با نهاد ثروت و قدرت که تمام شود پی زدن نهاد شریعت میآیند، که آمدهاند...
فرقهی مصاف نسخهی دورهی جمهوری اسلامی حسینیهی ارشاد است؛ روزآمد شدن ایدهی اسلام منهای روحانیت به انقلاب منهای فقاهت...
چپ مسلمانتبار جانوری است که ترکیب درست و ارزان کاشی هفترنگ و آجر قزاقی را بنای لاکچری میفهمند و به مقاومت معماری اسلامی لگد میزند. چپ لاکچریباز آکادمی اگر یک بار در عمرش در قمیر پخت آجر یا روی داربست نصب کاشی ایستاده بود همچه اداهای رنجبرانهیی را از خود صادر نمیکرد...
چپ مسلمانتبار جانوری است که از هزینهی انبوه از بودجهی دولت اسلامی برای ترویج کفریات هگل و مارکس و وبر در آکادمی مدرن ایرانی ککش نمیگذرد، اما با هزینهی جیب ملت مسلمان برای بنای اصیل و ارزان مدرسههای شرعی شیعی برای ترویج الاهیات شیخ طوسی و شیخ انصاری ترش میکند...
چپهای مسلمان، همه، جایی باید میان چپ بودن و مسلمان بودن یکی را انتخاب کنند...
قوارهی شریعت امت است و نه ملت. این دستاربندهای پروانهیی که ملیگرایی را ترویج میکنند، در حال جاده صاف کردن برای گفتار تشیع صهیونی برابر تشیع مصطفویند...
دوقطبی مقاومت|معیشت گفتار تشیع صهیونی است؛ چه گویندهی آن بداند و چه نداند. همآن طور که شعار نه غزه، نه لبنان شعار شیعهی صهیونی است...
خوانش چپها از اسلام شخمی است. خوانش راستها از اسلام شکمی است. خوانش چپها و راستها از اسلام شرعی نیست...
چپولها با پرچم رنگینکمانی در خیابانهای حکومت اسلامی مشکلی ندارد، اما تحمل کاشی هفترنگ در آجرکاری مدرسههای شرعیه را ندارند...
تا مدرسهی شرعی معیار است فرقهی عرفی در بنبست است. این دلیل سادهی لگدپرانیهای فرقهها به مدرسهها است...
راست سنتبسنده است، چپ بدعتگزار؛ مشکل ما با دومی شدیدتر است، چه بدعت خود را نهضت جا میزند...
نظام اسلامی در ایران و ردههای کشوری و لشکری آن از همآن ابتداء معرکهی درگیری دو خط با هم بوده است: خط اجتهاد، خط استحسان. بیرون معرکهی معتقدان به نظام، معارضانی نامعتقد به نظام هم بودهاند، مانند خط التقاط، خط اباحه...