آنها که انحصار پخش زنده را به سازمان مدرن جامجم سپردند، کمابیش ادراکی از احتجاج شیعی نداشتند...
وا سپردن نهضت به آکادمی ایرانی، حتا آکادمیهای دوزیست الاهیات، ته خط ما را روی خط بدعت میبرد...
و من أعرض عن ذکری فإن له معیشة ضنکا؛ به هوای معیشت اگر از شریعت دست کشیدیم، معیشتمان بدتر میشود و بهتر نمیشود...
شبکههای سازمان جامجم اگر رسانهی بدعت نباشند، رسانهی سنت استند؛ شبکههای سازمان جامجم رسانهی نهضت نیستند...
چهار دهه پس از برپایی جمهوری اسلامی در ایران، انقلاب اسلامی هنوز در این جا شبکهی زنده ندارد...
حضرت رهبر از نفرتپراکنی میان مکتبیها بر سر سلیقهها منع کردهاند؛ اگر نه مکتبیها و سکولارها اختلاف سلیقه ندارند و مناسکشان متنافر است...
نفر آخری که کفایت تفسیر بیان یک فقیه شرعی را دارد یک حقوقدان عرفی است؛ تفسیر کارگزاران حقوقدان نظام از بیان ولی فقیه را بگزارید در سطل بازیافت...
دوستی و دشمنی ما را تبعیت از مرز تعیین نمیکند، بیعت با امام معین میکند...
پیشران هجمه به نهاد شریعت و نهاد فقاهت در محیط رسانه دو دسته است: مرجفهای اجارهیی، مرجفهای مجانی. حکم این دو دسته در کتاب وحی اما یکی است...
نهی از نفرت میان مؤمنین است؛ اگر نه تکلیف ما برائت از کافرین است، چه ایرانی و چه فرنگی و چه یانکی...
اگر میخواهید موضع مصحف محمد نسبت به اکثریت را بدانید کافی است آن را از رو بخوانید...
نه آن جمعی که امیرالمؤمنین را در مدینه از خلافت کنار زد اکثریت بود و نه آن جماعتی که در همآن مدینه پی ایشان به بیعت آمدند اکثریت بودند...
ما خلفی و نوخلفی نیستیم که فهم عرفی بیان فقیه ما را از فهم شرعی بیان وصی و بیان نبی بینیاز کند...
هناك نوعان من المقاومة؛ النوع الثابت و النوع المتحرك؛ و المقاومة المتحركة هي النهضة و الثورة...
حاکمیت شرعی ولایت الاهی میخواهد؛ اکثریت بودن اکثریت و اقلیت بودن اقلیت حائز هیچ ولایتی نیست؛ حکومت اکثریت و حکومت اقلیت به خودی خود طاغوت است..
نهادهای حقوقی در بدنهی جمهوری اسلامی کانونهای عرفیسازی قانونی آنند؛ حال میخواهد شورا باشد یا مشاور باشد یا دستیار...
اقلیت ولایتی بر اکثریت ندارد؛ اکثریت هم ولایتی بر اقلیت ندارد. حکومت منهای ولایت طاغوت است، چه حکومت اقلیت باشد و چه اکثریت...
کارگزاران صورتی نظام پی به دست آوردن دل دگوریهای لجنیند که گام به گام در حال برهنه شدن استند و پشت هیچ مرزی شرعی و حتا عرفی نمیایستند. این اگر نبود دست کم از عرف پوشش هماین مذهبیهای خاکستری که هماین حجاب شلشان را حفظ کردهاند حمایت میکردند...
سازمان بسیج اگر دیگر مسألهاش نظام قدرت است و نه نظام شریعت، درستش آن است پایگاههایش از مساجد مسلمین را بیرون ببرد تا بچهمسجدیهای مکتبی خود به تشکل بر آماج اقامهی شریعت برسند و حلقههای میانی واقعی را بالا بیاورند...
جنگ احزاب حجاب تمام نشده است؛ جنگ احزاب حجاب تازه شروع شده است؛ به خاطر بیاوریم پاییز ۱۳۵۹ هجری شمسی را...