پیاده شدن اهل سنت خمینی از قطار انقلاب در ایستگاه ۱۳ خرداد و انکار امتداد آن در نهضت خامنهیی سه باور در بارهی جنگ را برایشان ساخته است: جنگ تنها جنگ سخت است، تنها جنگ سخت دوران نهضت جنگ هشت ساله است، جنگدیده نه کسی است که پیش از ۱۳ خرداد جنگ نرم کرده و نه پس از آن جنگ سخت...
عدالت عرفی گسسته از شریعت قدسی است؛ هماین است که عدالتطلبهای عرفی فسق را فساد نمیدانند...
برپایی جمهوری اسلامی در ایران، حکم ارتداد سلمان رشدی، جنگ تموز در لبنان، سه برههی همگرایی اکثریت سنی با اقلیت شیعی بود که با جنگ با عراق و سیاست تنشزدایی و جنگ در سوریه به واگرایی خورد. طوفانالاقصی با نقطهی عطف عملیات وعدهی صادق برههی تازهی بیشینهی این همگرایی است...
ریشو|چادریهای مقوا، در هیأت شبکهی پشتبان جنبش فواحش، به همآن راحتی که کنش سخت در اقامهی حجاب را هوا کردند به هوا کردن اقامهی نرم حجاب رسیدهاند؛ میپرسند: از چه به هوای احیای حجاب در پیادهروهای شهر راه میروید...
ما اگر ذهنایستا بودیم با مشترک لفظی گرفتن هست و است، دلشورهی تعطیل معرفت الاهی را میگرفتیم...
از سنی درون و بیرون ایران شنیدهام که اگر حضرت روحالله همآن سال پنجاهوهفت اعلان خلافت میکرد، با او بیعت میکردیم. صدور حکم سلمان رشدی و جنگ تموز و تاخت سخت به کیان اسرائیل در عملیات وعدهی صادق سه برههی دیگر تقریب بیشینهی سنی و شیعی و امکان اعلان خلافت ولی فقیه بوده است...
تشیع صفوی اگر هماین دست بلند موشکهای نقطهزن تشیع مصطفوی در بسط شیعهی امامیه با نقطهی عطف عملیات وعدهی صادق را دقیق و درست میدید از زیر سایهی کوتاه قمهی خودزن بیرون میآمد...
هیچ کس مخالف کاربست زور در حکمرانی نیست؛ حکمرانی هماین انحصار اعمال زور است. تمام حرف سکولارها آن است که زور نباید پشت کار وحی باشد و باید پشت عرف بماند...
بسنده به کار فرهنگی رویهی حلقههای میانی است؛ اگر کارگزاری در حلقهی حاکمیت ایدهاش بسنده به کار فرهنگی است، درستش آن است که به حلقههای میانی باز گردد و کرسیش در حلقهی حاکمیت را به یک فرد صاحب کفایت بسپارد...
حجاب اجباری کلیدواژهی حقهبازها است. حرفشان آن است که حد جبری پوشش را عرف باید معین کند و نه وحی؛ اگر نه هیچ نظام حقوقی تهی از قانون پوشش نیست و قانون یعنی اجبار؛ مشکلشان وحی است و نه جبر...
بسنده به کار فرهنگی تکیهی کلام کسانی استند که نه اهل جهاد سختند و نه جهاد نرم...
به گیرندههای خود دست نزنید. لیبرال دموکراسی هماین است که از اسرائیل تا امریکا پیش چشم ما است...
عجیبترین پندار کمابیش رائج در فرقهی مصاف باور به آن است که از عموم حوزهی شیعه بیشتر کار مدرسهیی کردهاند...
فرهنگی خواندن امر حجاب از همآن جایی آمده است که آینده را دنیای گفتمان میخواند...
ابطالطلبهای ایرانی حتا اگر بتوانند اقامهی سخت حجاب شرعی را از حکومت شرعی ساقط کنند، باز مشکلشان سختتر میشود که با اصل مراتب سخت امر به معروف و نهی از منکر چه کنند؟ با دست کشیدن حلقهی حاکمیت از مراتب سخت اقامهی حجاب شرعی این تازیانه تازه به دست حلقههای میانی امت میآید...
جنگ احزاب حجاب تنها خط مقدم یک جنگ بسیار بزرگتر است: اقامهی وحی یا اباحهی عرف، تعبد یا طغیان؟ حجاب این روزها بیرق جنگ تمامعیار ایمان و کفر است...
درگیری ابطالطلبهای سکولار ایرانی با ما در جنگ احزاب حجاب بر سر یک کف دست لچک نیست؛ انسانیت مدرن و عقلانیت عرفی آنها است که میخواهید ناسخ الاهیت ازلی و وحیانیت قدسی باشد؛ خودخدایی...
جنگ احزاب حجاب پیش از آن که جنگ لچک و لختی باشد، جنگ اسلام و الحاد است...