eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
3هزار دنبال‌کننده
404 عکس
30 ویدیو
2 فایل
مدرسه‌ی شیعی وتر | روایت نهضت امت @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
حلقه‌های میانی قلابی با کد کار می‌کند و نه حجت و آدم‌هایش را نواخباری و نوبابی شبکه‌سازی می‌کند؛ اگر نه دلیلی ندارد در بزن‌گاه‌های امت مانند بیماری خودایمنی حلقه‌های میانی واقعی و آدم‌هایش را بدرد...
تفقه سلبی پسینی شورای نگه‌بان ایده‌یی نبود که از دوره‌ی جمهوری اسلامی شروع شده باشد؛ آغازه‌های این ایده را در هم‌آن مجلس مشروطه می‌توان دید که بر اساس متمم قانون اساسی آن پنج فقیه تکلیف احراز عدم مخالف قوانین موضوعه با قواعد اسلامیه را بر عهده دارند. این یعنی هم‌چه نهادی سابقه‌یی در سنت فقهی شیعه ندارد و نخستین بار در قانون اساسی مشروطه دیده می‌شود، و تو بگو: مگر خود قانون اساسی و قانون‌گزاری بر اساس آن پیشینه‌یی در سنت فقهی ما دارد؟ ریختار شورای نگه‌بان در دوره‌ی جمهوری اسلامی از جهتی دینی‌تر می‌شود چه با حضور ولی فقیه نصب فقهای نگه‌بان دیگر با قرعه از میان علمای معرفی شده توسط مراجع نیست. با این همه اضافه شدن شش حقوق‌دان عرفی به آن و نشاندن آن‌ها هم‌ردیف فقهای شرعی نشان می‌دهد در کنار گسل به هم نیامده‌یی چون فل‌سفه و عرفان اکنون گسل فقه و حقوق هم در دل جمهوری اسلامی دهانش باز مانده است؛ دره‌ی پرناشدنی قواعد فقهیه و قانون اساسی. عنوان این شورا تا پیش از بازنگری نخست قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم‌آن شورای نگه‌بان قانون اساسی است که خود این شورا محصول این قانون است؛ هر چند هنوز در عنوان عربی در هم‌این معنا خطاب می‌شود: مجلس صیانة الدستور. نخستین دش‌واره‌ی شورای نگه‌بان آن است که تفقه آن پسین است. مدعیان جواهری بودن قانون‌گزاری در مجلس شورای جمهوری بر آنند که موضوع‌شناسی با نماینده‌های مجلس است و مقام حکم در اختیار فقهای نگه‌بان است تا اتهام قانون‌گزاری عرفی از آن‌ها برداشته شود؛ این اگر بود مجلس و تقنینش باید در پی شورای نگه‌بان قرار می‌گرفت و نه پیش از آن. جدای تفکیک غریب میان حکم و موضوع و ادعای غریب‌تر سپارش آن به دو نهاد متفاوت، با تبارهایی متفاوت، تشخیص مصلحت در نهادی سوم کار را باز غریب‌تر کرده است. مسأله آن است که جدای روند شورای نگه‌بان، قانون‌گزاری در مجلس شورای ملی و مصلحت‌سنجی در مجمع تشخیص نظام بیش از آن که شباهتی به اجتهاد شرعی داشته باشد به استحسان عرفی می‌ماند. با این همه غریب‌ترین شاخصه‌ی شورای نگه‌بان نه تفقه پسین از تقنین، که سلبی بودن این تفقه است؛ چیزی که می‌توان آن را تفقه تنزیهی نامید. فحوای تفقه تنزیهی آن است که ما نمی‌دانیم که اسلام چه است یا نمی‌خواهیم بدانیم که اسلام چه است، و تنها می‌خواهیم بدانیم اسلام چه نیست؛ این هم‌آن کلیدواژه‌ی عدم مخالفت با اسلام و عدم مغایرت با شرع است که از صدر مشروطیت تا ذیل جمهوریت در نهادسازی شورای نگه‌بان نهاده شده است. تفقه تنزیهی به زبان ساده فرو کاستن فقاهت به نظارت است که پیش‌فرض فهم شریعت الاهی به عنوان حاشیه و تبصره‌ی متنی انسانی را در خود دارد. این فقاهت کمینه‌ی پسینی تنزیهی شاید لنگه‌ی کفشی در بی‌آبان مشروطیت بود اما با پای آن نمی‌‌توان در جمهوری اسلامی تا تمدن‌سازی توحیدی رفت؛ اقامه‌ی شریعت تقدم و ایجاب می‌خواهد...
دولت التقاط ترکیب ناهم‌گنی از سکولارهای شرمنده و‌ سکولارهای درنده است که بیر‌ون از اردوگاهش هم‌دلی سکولارهای نهفته را نیز با خود دارد...
هشتم تیر روز غلبه‌ی حلقه‌های میانی واقعی بر حلقه‌های میانی قلابی بود، غلبه‌ی پابرهنه‌ها بر پایه‌بلندسوارها...
ایده‌ی دولت سکولار اکنون ایران، اسلام پستو است...
انقلاب به دست نامحرمان نمی‌افتد؛ لا یمسه إلا المطهرون. مراقب باید باشیم جمهوری به دست نااهلان نیفتد‌...
اصول‌گراها در پس‌آی اصلاح‌طلب‌ها نسل تازه‌ی ابطال‌طلب‌هایند. سویه‌یی از آن‌ها از انکار اقامه‌ی سخت شریعت شروع کرده‌اند تا برسند به انکار اصل اقامه تا برسند به انکار اصل شریعت...
درست به هم‌آن دلیل که اقلیت حق ذاتی حکومت بر اکثریت را ندارد اکثریت هم فاقد حق ذاتی حکومت بر اقلیت است؛ مگر آن که بر آن باشیم حق آن قدر باد هوا است که با تک‌رأی یک زندیق سیاه‌مست هم می‌تواند در آنی عوض شود...
منطقی آن است که مشورت به رأی امت به امام می‌تواند مورد قبول ایشان باشد یا نباشد؛ هر چند رشد اکنونی ما تا پیش از رسیدن به آستانه‌ی ظهور معصوم هنوز هم‌این است که انتظار داریم منتخب نسبی هم‌آن منصوب ره‌بر باشد...
ملی‌گرایی حریف قوم‌گرایی نیست؛ آهن سرد از پس خون گرم بر نمی‌آید. چاره‌ی اعرابی‌گری و قبیله‌گرایی هم‌آن است که پیام‌بر اعظم کرد: امت‌سازی...
دولت چهاردهم در خوش‌رنگ‌ترین نگاه صورتی چرک است؛ مگر آن که کوررنگ باشیم و خاکستری یواش ببینیمش...
منافقان معاصر به مؤمنان ایرانی می‌گویند: طالبان...
دولت سایه را به ملت سایه توسعه باید داد؛ ملت ابراهیم...
مهارت مهم رفقای نیروی قدس هم‌این است که از مهارت‌های خاص برون‌مرزی خود درون مرزهای ایران استفاده نکنند...
مشترک لفظی جبهه؛ مشترک لفظی انقلاب؛ مشترک لفظی جبهه‌ی انقلاب...
در هرم حکومت اسلامی هیچ کس از احتجاج شرعی مستثنا نیست...
بن‌یادگرا حجت ندارد، نفرت دارد؛ هم‌این است که برای یک دست‌مال قیصریه را به آتش می‌کشد؛ با یک مویز گرمیش می‌کند و با یک غوره سردیش می‌کند؛ با یک شکست به کل حکومت شک می‌کند...
وسط نشست گفت: ما خانه به دوشان غم سیل‌آب نداریم. می‌گفت: حلقه‌ی حاکمیت ملی گاه‌گاه کارگاه حلقه‌های میانی امت است اما زیست‌گاه آن‌ها نیست. انتخابات را می‌گفت که برای زمین نماندن حرف ره‌بر پای کار آمده بودند و اکنون بی دولت و منت به خانه و روزمره‌شان بر می‌گشتند‌، تا بزن‌گاه بعد...
درست با هم‌آن منطق که مؤمنین در محیط عیان با هجرت باید زیستار خود را بسازند در محیط رایان نیز با نفی استکبار خارجی و استبداد داخلی پی محیط زیست امن ایمانی خویش باید باشند؛ این منطقی است که از محیطی چون اینستا تا محیطی چون ایتا یک‌دست صادق است...
‏یا حسین | میرحسین؛ کم‌تر شعاری در تاریخ معاصر ایران اسلامی به قدر این شعار منافقین سبز مشحون از التقاط بوده است. شنیده شدن یک در میان آن در زیر و بالای پویش انتخابات و حتا پساانتخابات دولت چهاردهم به ما نشان می‌دهد که از چه آن را دولت التقاط می‌خوانیم...
دولت التقاط، امتداد طبیعی فتنه‌ی تقلب و فتنه‌ی تعلیق و غائله‌ی ژینا است؛ شعارهای فرقه‌ی اختر در گردهم‌آیی پیش‌ران‌های این دولت نباید ما را متعجب کند...
دولت التقاط...
مسجد نظام ارزش مشخص دارد، که چه کار در آن می‌توان کرد و چه کار نمی‌توان کرد. آن چه حسینیه تا مهدیه نامیده شده‌اند اگر در کال‌بد مسجد جانمایی نشود به هم‌این راحتی که می‌بینیم گرفتار سنت‌پریشی با ارزش‌های شیعی می‌شود‌...
درشت‌ترین تحریف عاشوراء صورتی کردن این حرکت سرخ است...
شیپور جنگ را از سر گشادش می‌زنید؛ کف جنگ احزاب حجاب با شهدای سه‌رقمی، هن‌گامی که حزب‌الله را جای اردوگاه تهتک هار به جنگ با آسیای بادی موهوم تحجر فرا می‌خوانید...