این طبیعی است که قاعدین ایستا، مجاهدین پویا را تندرو بخوانند؛ این طبیعی است که مذهبیهای صورتی، مذهبهای سرخ را تندرنگ بخوانند...
شریانهای بیادهی اربعین همآن قدر که چهارچوب مغتنمی برای خاطره نوشتن و مستند ساختن است، مسیر رامی برای داستان نوشتن و سینمایی ساختن نیست. سریز روزانهی هزاران فرسنگ حقیقت راهی به آبچاله ساختن با توهمات داستانی و سینمایی نمیدهد...
اسلام را میتوان صورتی خواند. خوانش صورتی انتظار هم این است منتظر ظهور حضرت موعودیم تا بتوانیم میزبان المپیک کفار حربی بشویم...
نهجالبلاغه سر نیزه کردن هماین است که میبینیم: نورانی کردن جامعهی اسلامی با اقامهی سخت حجاب شرعی را سیاهی میخوانند...
آن کارگزار جمهوری اسلامی که اقامهی سخت شریعت محمدی را مداخله به نفع تاریکی میخواند نقشهی راه مشخصی دارد: بسط جنبش فواحش به دولت فواحش...
دولت چهاردهم دولت التقاط است؛ نؤمن ببعض و نکفر ببعض. دولت چرک صورتی...
نعل وارونه نزنید؛ هماین حجاب موجود محصول اقامهی نرم تا سخت حجاب شرعی در طول سه دههی گذشته بوده است؛ اگر نه جهش برهنه پوشی و هرزهگردی در سالهای پس از غائلهی ژینا و سیاست عدم مداخله حاکمیت در امر حجاب را همه به چشم دیدهییم...
دولت صفوی، طاغوتی بود که بناء به مصلحت امت تنفیذ ولی فقیه را با خود داشت. دولت التقاط، وضعیت صفوی در دل حکومت مصطفوی ولی فقیه است...
معطی شیئ باید واجد شیئ باشد. با حجاب شل نمیتوان حجاب شرعی را ترویج کرد...