مقاومت از دوقطبی واقعی در میآید: حق|باطل، رشد|غی، خیر|شر. بی دوقطبی ساختن نمیتوان مقاومت کرد یا انقلاب کرد...
قرآن کتاب دوقطبیها است؛ دوقطبیهای واقعی. آن چه وحی ما را از آن نهی میکند گرفتار شدن با دوقطبیهای موهومی است...
آن که مطلق دوقطبی را انکار میکند ناگزیر باید صبح به صبح آیةالکرسی را با توجه بخواند...
توجه تبرج نیست. نقاب زدن ممکن است مصداق توجه بشود اما مصداق تبرج نیست...
حلقههای میانی قلابی آماجشان قدرت است و نه شریعت. هماین است که در زد و بند خودشان یا محفل بالادستشان بر سر قدرت از شریعت هم دست میکشند...
میلهگراها، حتا نسخهی ریشو|چادریشان، میلههای مرزی را ممیز حق از باطل میپندارند...
تا مندمج شدن اصولگراها در اصلاحطلبها و تشکیل اردوی ابطالطلبهای ایرانی، روند هویتسازی اصولگراها با مرززدایی دائم با اصلاحطلبها و مرزبندی دائم با شریعتمدارها پیش میرود؛ این دلیل سادهی چایشیرین بودن آنها با وفقای تازهشان و قهوهی قجری شدن با رفقای سابقشان است...
آن چه مذموم است کشاندن دوقطبیهای موهومی به درون اردوی مؤمنین است؛ هماین کاری که با نفی دوقطبیهای واقعی با کفار ایرانی، به آن سرگرمند؛ شکافتن صف مؤمنین برای بیشکاف شدن با کفار...
تازهترین دوقطبی واقعی که حضرت رهبر در آن دمیدند هماین دوتایی جبههی حسینی و جبههی یزیدی بود...
آیةالکرسی آیات دوقطبی است: الله| طاغوت، رشد|غی، ایمان|کفر، نور|ظلمات، حی|میت...