تشیع صفوی برادران اهل سنت تشیع مصطفوی استند؛ اهل نهضتی چون تشیع مصطفوی با اهل بدعتی چون تشیع صهیونی هیچ برادری ندارند...
اشتباه ما در مفهومپردازی و مصداقیابی آن چه شیعهی لندنی یا تشیع انگلیسی میخوانیم در بسیاری این بوده است که برادران شیعهی صفویمان را به صف نابرادران شیعهی صهیونی راندهییم...
آن چه شیعهی انگلیسی خوانده میشود همآن تشیع صهیونی است؛ درست مانند ترکیب بدیع اسلام امریکایی که برای توصیف تشیع صهیونی و تسنن صهیونی ساخته شد...
مچ تشیع صهیونی و شیعهی انگلیسی و اسلام امریکایی را نه با قمه که در قدس باید گرفت...
تشیع صهیونی نابرادر ما است، همآن طور که تسنن صهیونی نابرادر ما است؛ اهل قبلهی دوم و اهل قبلهی اول، شیعی و سنی، برادر همند...
شیعهی امامیه در تاجیکستان در تقیهی کامل است. باید خود را اسماعیلی نزاری معرفی کنند یا سنی حنفی؛ سنیهای حنفی هم گرفتار خفهقان رضاخانی در زیست مسلمانیند، از نماز تا حجاب تا عمره. و نشنیدهام که کارگزاران کشوری و لشکری ایران مطالبهیی در این باره از طاغوت دوشنبه کرده باشند...
از حرکت حزبالله لبنان راضیم که کوه کرمل در حیفا را هم در آماج موشکهایش آورده است؛ کوه مقدس فرقهی ضالهی بهائیت که بیتالعدل و باغهای بهائی را در دامنه دارد. ایستادهام تا مدعیان شیعهگری و بهائیستیزی در انجمن هزارپای حجتیه چه گونه قعود خود را بر این قیام وارد میدانند...
من اگر بودم به تقاص شخم زدن بوستان ایران در مارونرأس در جنوب لبنان، گور استر و مردخای در همدان در مرکز ایران را شخم میزدم؛ پس آن گاه میرفتم پی شخم زدن بیتالعدل در دامنهی کوه کرمل حیفا...
گفتوگو؟ ما با کفار یانکی و فرنگی و حتا پارسی گفتوگو نداریم. مؤمن، کافر را دعوت میکند، با او گفتوگو نمیکند...
روایت صورتی جنگ با عراق دههها پس از فراگیر شدن روایت سرخ از آن از راه رسید و روایت صورتی جنگ در سوریه سالها پس از فراگیر شدن روایت سرخ آن جنگ؛ روایت صورتی جنگ در لبنان این روزها به نظر همپای روایت سرخ از آن به ایران میرسد...
شیخ شنبه با یک بار چادر نماز از ایران راهی شام است. آوارههای لبنانی آن قدر بیفرصت از جنوب تا بیروت از خانه بیرون زدهاند و به مناطق امن لبنان تا سوریه آمدهاند که برخیشان حتا حجابشان را با یک تکه ملحفه نگاه داشتهاند...