مکتبیها میگویند: واجب؛ سکولارها میگویند: اجباری. آن که حجاب واجب را حجاب اجباری میخواند مکتبی نیست، سکولار است؛ کافر است تا برسیم به جاحد...
از کشیده شدن درگیری تاریخیمان با ابطالطلبهای نهانروش ایرانی به صحنهی حجاب شرعی و شریعت محمدی ناراحت نیستیم. هر چه زودتر اطراف نزاع بفهمند که دعوا بر سر ایمان و کفر است برای همه بهتر است؛ برای آنها که تکفیر میکنند و آنها که تکفیر میشوند...
نگران ورود ارتش اسرائیل از شرق نبطیه و بقاع به غرب، به طرف بیروت بودم. زیر نور گوشی روی نقشه برایم توضیح داد که از مدتها پیش حرکت حزبالله پشت مرز لبنان با سوریه برای این روزها تدبیر کرده است. نگرانیم تازه شد؛ برای رزمندههایی که در آن ارتفاعات در سرمای زمستان در کمین بودند...
امریکا و اسرائیل با یمن و عراق و لبنان و ایران همآن کاری را خواهند کرد که با سوریه کردند: به هم ریختن از درون و سپس تاختن از بیرون. همه در لبنان منتظر یک جرقهییم که ضد حرکت حزبالله آشوب را شروع کند و طبیعی است که نوک حمله دروزیها و مارونیها خواهند بود تا برسیم به سلفیها...
نشان دادن زنهای ناملتزم در ورزشگاه مردهای نیمشلوارپوش از شبکههای سازمان جامجم کاری از سنخ سالها نشان دادن شرب خمر در سینماییهای خارجی این شبکهها بوده است. حرام شرعی با پخش در رسانهی ملی حلال شرعی نمیشود؛ تنها آن شبکه و آن سازمان از شرعیت ساقط میشوند و عرفی میشوند...
آن سازمان که خلاف صریح شرع را روی آنتن میبرد و زنهای نامتشرع را در ورزشگاه مردهای نیمشلوارپوش ترویج میکند، غلط اضافه کرده است که پخش زنده را منحصر در شبکههای خود کرده است. قانون اساسی گفته است؟ آن قانون هم بی جا کرده که از پیش خود مؤمنین را با خلاف شرع تختهبند کرده است...
آن قانون اساسی که رسالهی عملیه نباشد به درد همآن دانشکدههای دوگانهسوز فقه و حقوق میخورد...
سکولارهای سر و ته اقامهی شریعت را سبب اسقاط شریعت میدانند؛ حقهبازها...
مومنین عرفی، ولی فقیه را ناسخ شریعت میدانند و نه شارح شریعت؛ صورتی چرک همه را به رنگ خود میپندارد...
از غائلهی ژینا به این سو، جنبش فواحش دست کم دو پایگاه در صف داشته است: دانشگاه، ورزشگاه...
میگویند: دین تازه آورده است. مذهبیهای صورتی را میگوید، هنگامی که حضرت موعود آنها را به بازگشت به اسلام سرخ دعوت میکند...