پیش از اذان ظهر بلندگوی مسجد کناری باز شد: من المؤمنین رجال صدقوا. دو هفته پس از آتشبس، شهادت آن رزمنده را به محله اعلان میکند و برای تشییع دعوت میکند. بلندگو را میبندد و از مسجد دیگر صدای قرآن پیش از اذان میآید و صدای پهپادهای اسراییل بر ضاحیهی بیروت لحظهیی قطع نمیشود...
این جا در گورستان پشت روضةالحوراء قبر شهید سید هاشم صفیالدین است. گفته میشود: به امانت دفن شده است تا با سید حسن نصرالله با هم تشییع شوند. به گمانم این قبر را هم علنی کردهاند تا درد مردم اندکی التیام یابد؛ هر چند تا سید تشییع نشود انبوهی هنوز بر آنند که سید شهید نشده است...
هنر حرکت حزبالله در لبنان آمیختن رزم و زیست به هم بوده است؛ مردمداری و مردمنهادی. جدای شکننده بودن آتشبس لبنان با اسرائیل، جهت دیگر آن که تشییع سید حسن نصرالله به سال تازهی میلادی موکول شده، گفته میشود: این است که شادی شب عید و کریسمس مردم متأثر از عزاداری بر سید نشود...
سنت هیأت در لبنان به لهجهی عراقی است؛ جدای روضه و لطمیه در برخی هیأتها حتا منبری لبنانی به لهجهی عراقی خطبه میگوید. هیأتهای نهضت، که در روزهای جنگ بیشینه شدهاند، اما اصراری به عربی با لهجهی عراقی ندارند و هر از گاه از آنها پارسی و عربی با لهجهی عجمی هم به گوش میرسد...
70.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لبنان این روزها روح جهان است و بیروت روح لبنان است و روضة الحوراء روح بیروت است؛ روح یک جهان بی روح...
آن اندک روزهای پس از آتشبس که پهپادهای اسرائیل بالای سر ضاحیهی بیروت نبودند، روزمره شده بودیم؛ با برگشتن آنها گویا ما هم به حال جنگ برگشتهییم. شیخ شوخی و جدی میگوید: آسمان بی پهپاد مانند کتاب بی حاشیه است، مانند ناخن بی لاک...
صدای بالگرد ارتش لبنان با صدای پهپاد ارتش اسرائیل در آسمان تاریک و سرد ضاحیهی بیروت در هم پیچیده است؛ همزیستی مسالمتآمیز. این وسط تنها جای صدای دوشپرتاب ضدهوایی حرکت حزبالله خالی است...
حوزهی شیعی نهاد نهضت است همآن طور که آکادمی مدرن نهاد بدعت است. وحدت نهاد نهضت با نهاد بدعت محال است، مگر در آن سنت که هر دو در آن تصرف میکنند؛ یا آدمهایی درون دانشگاه و بیرون از ولایت آن، که پی آماج شریعت و افقهای فقاهتند...
نهضت جبههیی است؛ جبههی مقاومت. محور مقاومت نیست که بتوان عقبهاش را از جبههاش گسست...
در حاشیهی تشییع شهیدانی که نو به نو تفحص میشوند، گوشه و کنار گلزار شهدای شهر، رزمندههایی را میبینی که عمیق در آغوش هم گریه میکنند. ماهها بیخبر از هم بودهاند و اکنون که از سنگرهای ناپیدای جنوب لیطانی بیرون آمدهاند تازه آمار رفتهها و ماندهها در میآید...
کسی به کسی نمیگوید اما در ضاحیهی بیروت کمابیش میدانیم سید حسن نصرالله در که جا به امانت دفن شده است، تا روز تشییع رسمی. این روزها اما هیچ گاه پای رفتن تا پشت آن در بسته را نداشتهام. شاید به این امید واهی که سید زنده باشد و در پایان آتشبس بازگردد...