نودویک: حتا اگر سیگاری نیستید همراه داشتن یک فندک در پیادهروی مفید است. اگر نمیخواهید فندک همراه داشته باشید هر زمان که محتاج آن شدید یکی بخرید؛ عراقیها به آن میگویند: گداحه.
نودودو: روی مرز بار همراهتان را سبک کنید. با رسیدن به خاک عراق و موکبهای پیوسته در آن به بسی از تجهیزاتتان دیگر احتیاجی ندارید. میتوانید آنها را ببخشید یا رها کنید و اگر نمیشود به نشانی خانهتان پست کنید.
نودوسه: روزهای پیادهروی در خاک ایران فرصت تقویت مکالمهی عربی است؛ با گوش دادن و خواندن و تکرار کردن با جمعی که روی جادهیید. در عراق هم هر صبح میتوانید دفترچهی واژههاتان را ببینید و چند از آنها را انتخاب کنید تا با استفادهی عامدانه از آنها در ذهن تثبیتشان کنید.
نودوچهار: اگر با دستهیی روی جادهیید که عربیتان بد نیست میتوانید فارسی صحبت کردن را ممنوع کنید. این البته برای طول روز روی جاده است. شب همه آن قدر خستهیید که کسی توان فکر کردن برای یافتن واژه و حفظ این قاعده را ندارد.
نودوپنج: اگر عربی میدانید روی جاده به زائرهای عراقی که میخواهند با شما گپ بزنند راه بدهید. این همصحبتی با یک نفر ممکن است روزها ادامه پیدا کند. با این همه مراقب باشید که دستهی سهنفرهتان پخش و پلا نشود و هر از گاه به هم دست بدهید.
نودوشش: فلا رفث و لا فسوق و لا جدال؛ این قاعدهی پیادهروی اربعین هم است. میان خودتان در راه رفث نگویید و با زائرهای در مسیر جدال نکنید. پیادهروی اربعین چهارچوب وحدت در بیت شیعی و حتا با بیت سنی است. روی تعارف و تعایش متمرکز باشید و اگر زبان میدانید تبیین و تبلیغ کنید.
نودوهفت: گعده در شبمانی برای عراقیها جدی است؛ به خصوص اگر میهمان عراقی و عرب نباشد اما عربی بداند. گاه حتا ممکن است شبانه شما را به یادمان یا مزاری در دور یا نزدیک هم ببرند یا با عشیرهشان برایتان یزله کنند.
نودوهشت: اگر گوشتتان برای پشهها شیرین است شبها زیر پنکه بخوابید تا پیداتان نکنند. اگر نمیشود کرم سنگر همراه داشته باشید یا ژل آلوئهورا. گزینههای دیگری چون گازوئیل مالیدن هم است که اگر اهل مسواک زدن با خمیر صابون نیستید فراموششان کنید.
نودونه: عراقیها لم دادن و پا دراز کردن پس از رسیدن به موکب و مضیف را بد نمیدانند، مشروط بر آن که کف پایتان به طرف کسی نباشد. در پیادهروی عمیق با سرقدم هزار عمود در روز، غروب نه زانو دارید و نه کمر و ایرادی ندارد اگر پهلو بگیرید و یله بدهید.
سد: با یک موکب عراقی اگر همگام باشید شبهایی پس از اسکان و شام برنامهی عزا بر پا است. نفرات موکب از خانههای میزبانها بیرون میآیند و به هم میپیوندند و در مسجد یا تکیهیی اقامهی عزا میکنند. و تنها هیأتهای منطقهی جنگی با این هیأتهای عجیب عزای در راه قابل مقایسهاند.
سدویک: میگویند: هر وقت در سامانهی عامل ویندوز در ماندید راستکلیک کنید. میگوییم: هر زمان در مکالمه بر عربها در ماندید از این پرسش استفاده کنید: شو یعنی؟ این باعث میشود تا طرف یک بار دیگر از ابتداء توضیح بدهد و شما فرصت کنید منظور او را بفهمید.
سدودو: عربی عراقی یک لهجهی یکتکه نیست و دست کم سه لهجه است. لهجهی بصره به لهجههای خلیجی و کویتی میماند که شاخصش تلفظ ج به صورت همزه است و آن چا که معنای اذن میدهد و در لهجهی بغدادی لعد میشود و لهجهی موصلی که آن قدر آمیخته به ترکی است که خود عراقیها هم گاه نمیفهمندش.
سدوسه: مهمترین پرسش در عربی این است: ای شيء؟ چه/چی پارسی. این در لهجههای جنوب عراق میشود: ایش؟ بالاتر که میآییم میشود: شنو؟ در همآن حال و به غرب که میرویم میشود: شو؟ اگر چه گاه این طور هم شنیده میشود: شنهو. هنگامی هم که با کلمات دیگر ادغام میشود تنها یک ش است: شترید؟
سدوچهار: عراقیها کها را چ تلفظ میکنند اما نه همهی آنها را. آنها قها را گ تلفظ میکنند، اما نه همهی آنها. شما بهتر است همهی ک و ق و جها را فصیح بگویید و اگر نه اگر همهی قها را گ تلفظ کنید طرف ممکن است فکر کند که شما یمنیتبارید یا پیش یمنیها لهجه آموختهیید.
سدوپنج: عمدهی لهجههای عربی حوصلهی تلفظ نبر همزه را ندارند. این یعنی در بسیاری همزه به آ و ی مبدل میشود. أنا، جاء، زائر، شیء که میشوند: آني، جاي، زایر، شي.
سدوشش: زباندانی پیشنیاز پیادهروی عمیق است. اگر تنهایید و زبان نمیدانید به مسیرهای مختصر پیادهروی اربعین چون کاظمیه تا کربلاء یا نجف تا کربلاء بسنده کنید و اگر چند نفرید میتوانید به جاده بزنید اما دست کم یکی از شما باید زبان بداند و اگر نه کار سخت میشود.
سدوهفت: اگر با لباس کوه پیادهروی میکنید که هیچ، اما اگر در مسیر لباس عربی میپوشید دقت کنید. دشداشهی عراقی جدای رنگش تا روی پا میآید و اگر دشداشهتان را از مکه یا مدینه یا دبی خریده باشید ممکن است قدری کوتاهتر باشد و این طور ناخودآگاه سنی و سلفی شناخته میشوید.
سدوهشت: عراقیها آخوند فخیم را میپسندند تا آخوند خاکی را. هماین است که بسی حرکتها خیابانی آخوندهای ایرانی برایشان پذیرفته نیست و گاه حق دارند. در هر حال اگر میتوانید محتشم پیادهروی کنید با زی آخوندی به راه بزنید و اگر نه عمامه و عبا را بکنید و به دستار و دشداشه قناعت کنید.
سدونه؛ عراقیها به کسی سید میگویند که یا قرشی باشد و یا آقای جامعه باشد و نه هر آقای خانه. این که ایرانیها به هر مذکری سیدی میگویند خارج از معیار است. هنگامی که یک جوان کرایهبر را سیدی خطاب میکنید او نخست میخندند و بعد ممکن است از موضع سیادت وطنی گوشتان را از بیخ ببرد.
سدوده: الگوی کنش عرب عشائری کرامت است. با او چه گونه باید واکنش کرد؟ با مناعت. عراقیها در مسیر پیادهروی اربعین تلاش میکنند کریم و سفرهدار باشند و ایرانیهای که وارد این مسیر میشوند باید تلاش کنند منیع و پروادار باشند. مناعت طبع البته تعارف تکهپاره کردن نیست.
سدویازده: آفت کرامت تبذیر است و عراقیها خود معترفند که گاه گرفتار آنند. فرهنگ را به تدریج باید اصلاح کرد اما نمیتوان آن را ندید گرفت. فرهنگ ایرانی تمام نکردن ظرف غذا را برای میهمان بد میداند و فرهنگ عراقی تمام شدن ظرف غذای میهمان را برای میزبان بد میداند.
سدودوازده: عراقیها چندان اهل نه گفتن نیستند. این است که برخی آریهای آنها آری است و برخی آریهاشان معنای نه میدهد. آری آنها در بسیاری نه تنها آری خود آنها که آری عائله و عشیرهشان نیز است. در هر حال انتظار فردیت ایرانی را از عراقیها نداشته باشید.
سدوسیزده: اذان ظهر را که میگویند، جای صبحکم الله بالخیر میگویند: مساکم الله بالخیر، تا آخر شب. در پاسخ به مساکم الله اگر کسی گفت: صبحکم الله بالخیر معناش آن است که هنوز ناهار نخورده است. اقتضای کرامت و مناعت عربی در پرده گفتن درخواستها است.
سدوچهارده: در پیادهروی عمیق عتبات بدون موکب یا بیرون از موسم وقت اذان ظهر یا مغرب اگر به مسجد رسیدید و نماز خواندید نخستین پرسش نمازگزارها از شمای غریبه آن است که آیا زائرید؟ اگر آری، شما را به خانه میبرند و تلاش شما برای نرفتن و ذخیرهی وقت و ادامهی راه بیفائده است.
سدوپانزده: پس از پایان شام دعای سفره را شما بخوانید و صبح هنگام خروج برای برکت و عافیت صاحببیت و ساکنان آن دعا کنید. اگر هدیههای متبرک کوچک برای کودکان داشته باشید خوب است. همآن شب در میانهی گعده شمارهی تلفن بگیرید و بدهید و رائجترین زیرساخت برای عراقیها واتساب است.
سدوشانزده: در گعدهی شبانه و در مسیر روزانه وارد سیاست ملی عراق نشوید مگر آن که مطمئن باشید همهی جمع مخاطب همسو است. نیازی به پنهانکاری نیست؛ عراقیها مانند ایرانیها خطوط سیاسی آن سوی مرزشان را میدانند اما در مقام میزبان-میهمان در موسم اربعین با رواداری از آن رد میشوند.
سدوهفده: پس از شام نخستین پرسش گعده این است: شاي ايراني لو عراقي؟ این شروع یکچند ساعت شبنشینی است که هر چه زباندانی شما و موقعیتشناسیتان بیشتر باشد مفیدتر پیش میرود. گعده ممکن است در میانه به خیابان و به گرداندن شما در شهر و در زیارتگاههای دور و نزدیک وصل شود.
سدوهجده: کل شي تمام؛ این پاسخ تعارفهای عراقی است که گاه دست کمی از ایرانیها ندارد. اگر میخواهید از زحمتهای آنها عذرخواهی کنید این تکیهی کلام بد نیست: صار زحمة. سلام که همآن سلام است و خداحافظی را با این عبارت انجام دهید: الله ویاکم.
سدونوزده: عراقیها به کوله میگویند: شنطه. قدری که با شما خودمانی بشوند پرسششان آن است که در این کولههای گاه بسیار بزرگ چه میریزید؟ همه چیز که در مسیر است. کولهی کوه در اربعین مدتهایی است نشانهی پسر و دخترهای نوجوان عراقی شده است که میخواهند سنتی نباشند اما مکتبی باشند.
سدوبیست: بیرون از موسم و بدون موکب اگر به عتبات پیادهروی عمیق میکنید بدیهی است که در مسیر از مغازهها آب معدنی بخرید. به نحو طبیعی در بسیاری وقتها قیمت آب را از شما نمیگیرند تا موکب باشند. اما اگر سیگار بخرید رقمش را باید بدهید.
سدوبیستویک: اقتضای ادب میزبان آن است که عراقیها به طور مرتب در مسیر و در مضیف به شما سیگار تعارف خواهند کرد؛ اما بسی خوشحال خواهند شد اگر شما اهل سیگار نباشید.
سدوبیستدو: در گعده با میزبان اگر خواستید به بحث شیرین قیمت پراید در عراق بروید دانسته باشید که به آن سایبه میگویند؛ معرب سایپا. عربها در لهجه گ و چ و ژ تلفظ میکنند اما هیچ عربی پ تلفظ نمیکند. سایبه در عربی معنای دیگری هم دارد: زن آواره؛ عراقیها متلکاندازهای قهاری استند.
سدوبیستوسه: عراقیها در نماز جماعت خواندن سختگیرند. برخیشان انگار ایدهشان آن است که تنها به مجتهد میتوان اقتداء کرد و برخی ایدهی دیگری دارند: جماعة بس لجمعة. کاری شما میتوانید آن است دعوتتان را عملی کنید و هر جا رسیدید به هم اقتداء کنید و عبور کنید.
سدوبیستوسه: رفتن به مسجد ایدهی خوبی بعد از رسیدن به مضیف و مبیت است، مشروط بر این که بتوانید روی پاتان بایستید. نکتهی دیگر هم آن است که میزبانها نماز خواندن زائر در خانهشان را منشأ برکت میدانند و گاه با رفتن شما به مسجد کنار نمیآیند مگر آن که خودشان با شما به مسجد بیایند.
سدوبیستپنج: همآن طور که هفتهها نماز شکسته خواندن در مسیر پیادهروی عمیق عتبات دلتان را چرک نمیکند، دلتان را با نشسته خواندن هر از گاه نمازهای مغرب و عشاء در مبیت صاف کنید. گاه درد مچ تا زانو تا کمر آن قدر جانکاه است که چارهیی جز سناتوری خواندن نماز فریضه نمیماند.
سدوبیستوشش: هستهی جمعیت در پیادهروی عمیق چهارپنج روز طول میکشد تا از هر روستا یا شهر رد شود. پس آن گاه موکبها جمع میکنند و گاه جلو میکشند. پیادهروی بدون موکب حرکت با سرقدم بلند و دورادور پشت سر هستهی جمعیت جنوب یا شرق است در حالی که موکبها رفتهاند و روی جاده تنهایید.
سدوبیستوهفت: ما ایرانیها خلع سلاح شدهییم، عراقیها اما هنوز سلاح شخصی خود را حفظ کردهاند؛ حمل سلاح در مناطق ناامن برای شیعیان به کشف سلاح هم میرسد. این طور اگر روی جادهی خانقین-بغداد به زائری با لباس شخصی و سلاح کمری و کالسکهی بچه به دست با خانواده برخورید جا نخورید.
سدوبیستوهشت: تجربهی دشداشه پوشیدن اگر داشته باشید میدانید که پیش از بر زمین نشستن محتویات درشتش را خالی میکنند که زیر ران نرود؛ محتوای معمول در عراق: دستهی کلید، گوشی همراه، قوطی سیگار و گاه سلاح کمری. خیره نشوید و با آن همآن قدر عادی باشید که با آن سه دیگر.
سدوبیستونه: در عراق در هر خانه دست کم یک سلاح پیدا میشود. میزبان اگر بخواهد برای شما سنگ تمام بگزارد ممکن است زاغهی سلاحش در خانه را به شما نشان بدهد که تا کلاش و نارنجک و آرپیجی هم میرود. اگر وارد نیستید، از بند یا غلاف دستدوز سلاح میزبان تعریف کنید.
سدوسی: اگر در ایران تیرانداز و تکتیرانداز ماهر نیستید دعوت میزبان عراقیتان برای نشانهروی تفریحی یا مسابقهی دوستانهی تیراندازی را مؤدبانه رد کنید؛ و هماین است اسبسواری و هماین است بلمرانی.
سدوسیویک: پیادهروی عمیق اربعین در عراق، اردوی راهیان نور در ایران نیست؛ لباس نظامی نپوشید. تفاوتی هم نمیکند لباس استتار باشد یا لباس پنجویازده، که این دومی در عراق معنای خودش را دارد. پوتین هم نپوشید؛ روی سفت و صاف آسفالت بعد دوسه روز مچ و زانوتان را از دست خواهید داد.
سدوسیودو: دشداشه و شلوار راحتترین لباس برای پیادهروی عمیق اربعین در سرما و گرما است. با این همه اگر در ایران آخوند یا دشداشهپوش نیستید شلوار کوه و پیراهن آستینبلند بهترین گزینه است. یک گزینهی خوب دیگر که در بازهی ایران پیادهروی هنوز حاشیه دارد، شلوار زنداندوز است.
سدوسیوسه: چند روز پیش از سفر ناخنتان را از ته بگیرید و در طول پیادهروی عمیق کوتاه نگهشان دارید، به خصوص ناخنهای پاتان را. هر جا انگشت پاتان در مظان کوفته شدن یا تاول زدن بود محکم با چسب کاغذی طبی ببندیدش. اگر کفش کامل میپوشد پشت پاتان را هم چسب بزنید تا تاول نزند.
سدوسیوچهار: با کفش کهنه به پیادهروی عمیق عتبات بروید. اگر کفشتان نو یا نامناسب باشد یا ناخنتان بلند باشد جدای درد فراوان محصول کوبش، ممکن است ناخنتان بیفتد. تا رسیدن به پزشک با چسب طبی آن را ببندید تا چرک نکند.
سدوسیوپنج: کفش بندی روی پا را به درد میاندازد و کفش با رویهی کشی بهتر است. مشکل کفش کشی آن است که ممکن است سایش دهانهی آن باعث تاول پشت پای شما بشود، به خصوص اگر نو باشد. دمپایی لاستیکی نسخهی موفق عراقیها است که بیشتر به کار کفی جنوب عراق میآید و نه پستیبلندیهای ایران.
سدوسیوهفت: اگر آخوند یا عرب نیستید و در پیادهروی اربعین دشداشه پوشیدن را امتحان میکنید مراقب باشید که هنگام پریدن از جوب پای شما بیشینه تا عرض دشداشه باز میشود و اگر تخمینشان خطا باشد در جوب آب یا پسآب سقوط خواهید کرد و احتمال آسیب پا و باز ماندن از پیادهروی در کار است.
سدوسیوهشت: سر در پیش دارید. اگر میخواهید موکبدارها سرعت شما را نگیرند با آنها چشم در چشم نشوید. اگر وسط جاده دست باز کرده بودند در آغوششان بگیرید یا سر شانهشان را ببوسید و سر بخورید و رد بشود. از کودکان هر چه میتوانید قبول کنید و دست بر سرشان بکشید.
سدوسیونه: در مسیرهایی که پر از ایرانی است، مانند جادهی کویر نجف-کربلاء با عباراتی عربی از موکبدارها و خدمتگزارها تشکر کنید. در مسیرهایی که تهی از ایرانیها است، مانند مسیر بصره یا عماره یا خانقین، عبارتهایی فارسی هم به کار ببرید، به خصوص با بچهها، و دلشان را گرم کنید.
سدوچهل: در پیادهروی اربعین همهی اسمها در حسین گم است؛ هماین است که شما به راحتی زایر خطاب میشوید و اگر بدانند: ایراني. تازه در خانهی میزبان اسمتان پرسیده میشود. در مسیر اگر کسی شما را حجی یا عمي یا خویه یا بویه خطاب کرد یعنی بیرون از شریانهای اربعین با شما صحبت میکند.
سدوچهلویک: اگر چند نفرید پرچم سرختان را دست به دست کنید تا دیگران هم عصا بزنند و نفس بگیرند. اگر تنهایید و عصا میزنید جای پرچم و چوبپرچم، یک پیشانیبند سرخ را به بازو یا مچتان که مماس با جاده است ببندید.
سدوچهلودو: اگر سواره به مرز ایران و عتبات عراق میروید، روی جاده موکب زائرهای پیادهی در راه باشید: روی خودرو پرچم بزنید، شعار بنویسید، صوت نوحه و لطمیه بگزارید، دست تکان بدهید و بوق بزنید؛ اگر فرصت داشتید توقف کنید و احوالشان را بپرسید و اگر آب خنک دارید تعارف کنید.
سدوچهلوسه: اگر هر روز با خانه صحبت میکنید، هر روز در یک ساعت متفاوت صحبت کنید. آنها اگر عادت کنند که هر روز در یک ساعت معین با شما صحبت کنند و شما اگر یک روز، به هر دلیل، نتوانید نگران میشوند.
سدوچهلوچهار: با کسی در خانه مسیر و منزلهای پیادهروی عمیقتان به عتبات را به اشتراک بگزارید؛ از نرمافزارهای پیمایش اگر استفاده میکنید و باطریتان ته نمیکشد که چه خوب، و اگر نه ظهر و شب موقعیتتان را روی پیامرسان به اشتراک بگزارید و اگر نه نام نقاط مسیر را پیامک کنید.
سدوچهلوپنج: جدای باطری درشت بیرونی یک باطری یدک گوشیتان را بخرید و در خانه شارژ کنید و در بیاورید و چسب کاغذی بزنید و در کیف کارت یا کولهی حملهتان بنهید و هیچ وقت از آن استفاده نکنید، تا روز واقعه.
سدوچهلوشش: اگر از خرمشهر یا فاو یا بصره نمیکشید، شده یک بار از بغداد و کاظمیه پیاده به اربعین کربلاء بروید. این فرصت تجربهی اربعین خیابان و شهری جدای تجربهی معمول اربعین بیآبانی و عشائری در جادهی نجف-کربلاء است.
سدوچهلوهفت: فاصلهی عتبه کاظمین در بغداد تا عتبهی سیدالشهداء در کربلاء ۱۰۳ کیلومتر است. تندرو اگر باشید این مسیر را دو روزه و میانهرو اگر باشید سه روزه و کندرو اگر باشید پنج روزه آن را طی میکنید.
سدوچهلوهشت: از ایران و خانقین اگر وارد عراق میشوید برای رفتن به حرم کاظمین در ابتدای بغداد باید از لکهی جمعیت پیاده جدا شوید و از روی دجله رد شوید. شبیه مسیر جنوب که عمدهی زائرها به نجف نمیروند در این مسیر هم عمدهی زائرها به کاظمیه نمیروند و مستقیم به کربلاء میروند.
سدوچهلونه: از بغداد تا کربلاء حال و هوای مسیر پیادهروی کمابیش شبیه مسیر نجف تا کربلاء است: پیادهروی شبانهروزی است، ازدحام مسیر چشمگیر است، موکبها متصل به هم و بیفاصله بر پا شدهاند و زائر ایرانی روی مسیر است، البته نه به چگالی مسیر جادهی کویر نجف.
سدوپنجاه: مسیر پیادهروی کاظمیه-بغداد از دل مناطق اهل سنت این استان رد میشود و این تجربهی مغتنمی برای حضور در شریانهای سرخ بیاده به طرف رطبه و طربیل عراق و مرز اردن به طرف فلسطین اشغالی است. کربلاء آخرین شهر شیعی است و از آن جا هر چه به غرب تا دریا برویم سنینشین است.
سدوپنجاهویک: در مسیر بغداد به کربلاء فرض را بر آن بگزارید که آن که در مسیر در کنار شما و آن که در موکب برابر شما است، سنی است. اصل اول وحدت با اهل سنت است. تنها اگر به اندازهی یک داعی حرفهیی زبان و بیان میدانید وارد مرحلهی دعوت از اهل سنت در مسیر پیادهروی اربعین شوید.
سدوپنجاهودو: بسیاری از عراقیها کمابیش شیعهی صفوی استند؛ این یعنی دیگر خود را سنیها میدانند. آنها در بسیاری به راحتی هر سنی را وهابی خطاب میکنند. اگر میخواهید موفقیت ما در بسط گفتمان وحدت در دهههای اخیر در ایران را ببینید به رفتار شیعه و سنی در عراق با هم دقیق شوید.
سدوپنجاهوسه: همراه داشتن مهر و بهتر تربت در مسیر پیادهروی عمیق در ایران تا عراق مفید است، به خصوص زمانی که در منطقهی سنینشین در ایران و در عراق پیاده میروید. قدری در بارهی فلسفهی سجده بر خاک و بر تربت بخوانید و خیلی راحت برای میزبان سنیتان توضیح بدهید و تبیین کنید.
سدوپنجاهوچهار: منطقهی منصور با آن مال معروفش جایی شبیه خیابان صفائیهی یا میدان تجریش طهران است، که مسیر پیادهروی اربعین بغداد از آن میگذرد. در آن حوالی اگر با خانمهای ناملتزم و مکشوفه برخورد کردید اخم کنید و تهلیلی بگویید و سر بگردانید و رد شوید و اگر مبلغ حرفهیی و زباندان استید ارشادشان کنید.
سدوپنجاهپنج: در مسیر پیادهروی اربعین از بغداد اگر هنگام اذان به مسجد اهل سنت رسیدید داخل بروید و اقتداء کنید. اهل سنت البته نماز مغرب را هنگام غروب میخوانند و باقی نمازها را جمع نمیخوانند؛ فاصلهی اذان تا اقامهشان هم صبحها زیاد است و بعد اقامه بیفاصله جماعت میبندند.
سدوپنجاهوشش: عموم اهل سنت، امامان شیعه را امامزادههای واجبالتعظیم میدانند. درست مانند ما که احمدبنموسی را مانند علیبنموسی امام نمیدانیم اما امامزاده میدانیم، آنها هر دو را امامزاده میدانند. اهل سنت اگر صوفی باشند از این هم رد میشوند و کمابیش دوازدهامامی استند.
سدوپنجاهوهفت: در خروجی شهر بغداد به طرف کربلاء مسجد جامع امطبول قرار دارد؛ شاید فخیمترین مسجد اهل سنت بغداد و حتا عراق. با این همه اگر بدانید که این مسجد مدتی پس از سقوط صدام جامع ابنتیمیه هم نامیده میشد رفتن به آن در موسم اربعین را قلم خواهید گرفت.
سدوپنجاهوهشت: عجیبترین آوردهی پیادهروی عمیق برای افراد حلقههای میانی امت از مبدأ کاظمیه به کربلاء، به خصوص در آن مناطق بغداد که در تصرف سمنهای سکولار عراقی است هماین است که میاندیشیم از چه از آن انبوه موکبهای فرهنگی ایرانی انباشته کنار هم در جادهی نجف این جا اثری نیست؟
سدوپنجاهونه: کرامت عربی میزبان عراقی را حفظ کنید. اگر میخواهید به آنها در وداع هدیه بدهید، هدیهیی فخیم یا متبرک در آستین داشته باشید. اگر وزن یا هزینه به شما اجازهی این کار را نمیدهد نه به آنها که به کودکانشان هدیههای سبک اما بدیع بدهید، و این همآن اثر را خواهد داشت.
سدوشست: از اشیای شخصی میزبان عراقیتان تعریف نکنید یا خیلی تعریف نکنید. اقتضای کرامت عربی او آن است که آن را به شما پیشکش خواهد داد اگر چه سختش باشد.
سدوشستویک: ارکان پیادهروی اربعین هماینها است: کرامت میزبان، مناعت میهمان، اخوت آنها با هم. مناعت کار را حفظ کنید و محتشم باشید. هول نزنید، هول نباشید، هل ندهید و اگر میتوانید حتا صف نایستید و به آن چه بیصف است بسنده کنید. بر سر سفرهی اکرام توقعتان را صفر کنید.
سدوشستودو: رسانههای جمعی ما عجمند و کمابیش درکی از ظرافتهای عربی ندارند. هماین است که در تمام این سالها بر طبل کرامت میزبان عراقی کوفتهاند بی آن که مناعت میهان ایرانی را آموخته باشند. میزبان عراقی پیش از آن که خدمتگزار ما باشد، خادمالحسین است.
سدوشستوسه: از خانه و ایران اگر پیاده به عتبات میروید و اگر زود و زیاد تشنه میشوید میتوانید جای بطری آب معدنی از مشککولهی نظامی یا کوهنوردی استفاده کنید و حتا با آن طهارت هم بگیرید. آن چه میماند آن است که لب مرز به جهت وزن اضافه و تفتیشهای داخل عراق به خانه پستش کنید.
سدوشستوچهار: اگر با خودرو به طرف مرز و داخل عراق میروید میتوانید از یک سمپاش کوچک پنجلیتری یک شیر و شیلنگ سیار طهارت بسازید. تنها باید نو باشد و دستهی تفنگی آن را باز کنید و آب بریزید و تلمبه بزنی و مانند شیلنگ بافشار طهارت از آن استفاده کنید.
سدوشستوپنج: در پیادهروی عمیق از خانه به عتبه اگر کوله برنمیدارید طبیعی است که جیبهاتان کفاف آفتابهی سفری را ندهد. چاره، استفاده از درهای پستونکی آبمعدنی و بستن آن روی بطری آب همراه است. اگر نیافتید از در پیچی و پستونکی ژلهای آتشزنه هم میتوانید استفاده کنید.
سدوشستوشش: مسیر پیادهروی کاظمیه به کربلاء شمال به جنوب شهر بغداد را طی میکند و از قلب این پایتخت میگذرد. پیادهروی و موکبداری روی این مسیر، نقطهی عطف خروج ما از خوانش بیآبانی و عشائری پیادهروی اربعین به خوانش خیابانی و شهری آن است.
سدوشستوهفت: حدیث امام هفتم به ما میگوید: پیادهروی به عتبات را از خانه باید شروع کرد و این شاید مبنای شروع پیادهروی اربعین از خانهی پدری ما از نجف است، و هماین است کاظمیه؛ جدای آن که مطلق مسجد خانهی مؤمن دانسته شده است.
سدوشستوهشت: نخستین یادمان مسیر پیادهروی کاظمیه به کربلاء پس از خروج از حرم مسجد براثا است. مسجد براثا شاید تاریخیترین مسجد بغداد است و قدمگاه امیرالمؤمنین است و چاهی که ایشان زده است هنوز آب دارد. مسجد براثا زیرساخت کاملی برای شبمانی دارد.
سدوشستونه: مسیر متعارف پیادهروی بغداد از مسجد براثا به غرب و محلهی المنصور میرود. اما اگر میخواهید بغداد تاریخی و مزار نواب امام زمان را زیارت کنید به شرق بروید و با رفتن به خیابان حیفا با عبور از پل شهداء به میدان الرصافه بروید و از آن جا تا کراده و خروجی جنوبی شهر بروید.
سدوهفتاد: اگر برای رفتن به بغداد تاریخی به ساحل شرقی دجله میروید از مسیر موکبها خارج میشوید و برای هماین بهتر است تنها نباشید و نیز عربی بدانید. نیز شما در حاشیهی منطقهی سبز بغدادید و ورود و عبور از آن محدودیت دارد و باید دورش بزنید و به جنوب و به محلهی الرشید برسید.
سدوهفتادویک: اگر از مشهد و طهران و اردبیل پیاده به بغداد رسیدهیید بعید است رمق این کار را داشته باشید، اما اگر پیادهرویتان را از کاظمیه شروع کردهیید و تازهنفسید دیدن منطقهی فرهنگی المتنبی در ساحل شرق دجله، که برای زیارت نواب اربعه به آن سوی آن رفتهیید، خالی از لطف نیست.
سدوهفتادودو: منطقهی جنوب بغداد سنینشین است و به هماین جهت تمام بار اسکان زائرها کمابیش بر دوش موکبهای حاشیهی مسیر است و نه خانههای مسیر. این یعنی اگر بتوانید شب را در بغداد بخوابید و شب بعد به اسکندریه و بعدتر از آن برسید برای شبمانی خانوادهها در خانهها بهتر است.
سدوهفتادوسه: بدخیمترین منطقه در مسیر پیادهروی کاظمیه به کربلاء لطیفیه است که پشت به پشت جرفالصخر معروف است. پانزده کیلومتر مانده به اسکندریه وارد یک دالان امنیتی بتونی میشوید که یک تکه موکب کبابی است. اگر سابقهی درهزدهگی دارید ترتیبی بدهید که شب از این دالان رد بشوید.
سدوهفتادوچهار: مسیر کاظمیه به کربلاء سرسبزتر و پرموکبتر از مسیر نجف به کربلاء است. چالش این مسیر در روز ازدحام متراکم آن است و در شب پشههای تمامنشدنی آن که برای آنها فکری باید کرد.
سدوهفتادوپنج: این سالها هر چه میگذرد حضور ایرانیها در مسیر کاظمیه به نجف پررنگتر میشود؛ و حتا خانوادههایی با کالسکهی بچه در آن دیده میشوند. این یعنی اگر عربی هم نمیدانید نگران نباشید و تنها نیستید.
سدوهفتادوشش: مزار طفلان مسلم در مسیب روی مسیر پیادهروی کاظمیه به کربلاء نیست و نیم ساعت پیاده از آن فاصله دارد. هماین است که سر آن میدانگاه میتوانید سوار شوید و بروید و زیارت کنید و برگردید و پیاده به مسیرتان ادامه دهید و یا این که شبمانیتان را به آن جا ببرید.
سدوهفتادوهفت: زانوهای متلاشیتان توان بالا رفتن از پل بتونی مزدحم رود فرات در مسیب را اگر ندارد در حاشیهی آن به دنبال یک پل شناور نظامی موقت بگردید که برای سرریز زائرها زده شده است. بهترین نقطه برای عکس گرفتن با رود فرات در مسیر شمال هماین جا است.
سدوهفتادوهشت: شب اگر در مسیب شبمانی میکنید میتوانید غسلتان با آب فرات را همآن جا انجام بدهید و منتظر رسیدن به کربلای متراکم نمانید.
سدوهفتادونه: مرقد عون بن عبدالله بن جعفر طیار آخرین مزار در مسیر پیش از رسیدن به کربلاء است. حرم جناب عون هنوز در دست ساخت است و آن روزها سیطرهی سختگیری داشت و برای هماین میتوان سلامی داد و خود را به دروازهی کربلاء رساند.
سدوهشتاد: در کربلاء اگر جا ندارید شب را در مدینهی زائر بخوابید؛ در شلوغترین اوقات جا دارد و زیرساختهای شبمانیش مرتب است. سحر به جادهی خلوت بزنید و نماز صبح را در حرم بخوانید. صبح زیارت بخوانید و از حرم به طرف نجف یا مرز بیرون بزنید.
سدوهشتادویک: فضیلت پیادهروی نجف تا کربلاء را اگر میخواهید از دست ندهید پیاده از کربلاء تا نجف بروید. این البته بیشتر برای آنهایی است که از حرم امام رضا به حرم خانم فاطمهی معصومه و از آن جا به حرم کاظمیه و کربلاء میروند و با پیاده رفتن به نجف پی تکمیل این مسیرند.
سدوهشتادودو: صبح اربعین مرثیه تمام میشود و پرچمهای سیاه پایین میآیید. پس آن گاه با پرچمهای سرخ به حرم قدس ادامه باید داد. پس از زیارت اربعین پیاده به غرب و به حرم حر بروید و در ابتدای جادهی منتها به اردن و فلسطین به قبلهی نخست سلام بدهید.
سدوهشتادوسه: نماز ظهر حرم جناب حر مجمع زائرانی است که از بیرون از عراق پیاده از خانه تا عتبه آمدهاند و در پایان موسم اربعین در ابتدای جادهی قدس به هم دست میدهند...
🚩 حیاتنا الحسین(ع)
❇️ هشتمین گردهمایی ملی
فعالانمردمی در عرصه اربعین
و
هشتمین همایش ملی
هیأتهای فعال در عرصه اربعین
🔰 با محوریت؛
اربعین، آوردگاهحرکتعمومیمردم
🗓|۱۹و۲۰مردادماه ۱۴۰۲|
📌|تهران|نقطهچاووش حرمحضرتروحالله و مزار شهیدانش|
#اربعین
💠 جامعهفعالانمردمیاربعین
✅ @jarbaein
💠 جامعهایمانیمشعر
✅ @www1542org
مرکزگرایی سایه کرده بر نظریهپردازها و سیاستگزارها و رسانهچیها ایرانی باعث آن بوده است که با ندید گرفتن انبوه کاروانهایی که از خوزستان پیاده و کامل به اربعین کربلاء میروند و با بسنده به پیادهروی حاسم معمول از ایران، به روایت و عملیات اربعین سرگرم باشند...
🔰منشور یک طرح کارا ۲۵
▫️مردمیترین جریان شیعی عالم
▪️مجموعه ایدهها و تجربیات مطرح شده در مواکب گفتوگو و هماندیشی هفتمین گردهمایی فعالان مردمی جبهه انقلاب اسلامی در عرصه اربعین و هفتمین همایش هیأتهای فعال در عرصه اربعین
🔻راهپیمایی اربعین حسینی یکی از معجزات معاصر است که با هیچ یک از قواعد و قانونهای بشری قابل محاسبه نیست. این مراسم به عنوان مردمیترین جریان فرهنگی شیعی، یک حرکت فراجغرافیایی است که در مسیر ظهور و در راستای انقلاب جدید امت اسلامی و ترویج تفکر حسینی قرار گرفته است؛ لذا باید از این جریان پاسداری و حفاظت شود و با الهام از کلام رهبر معظم انقلاب که فرمودند اربعین باید تمدنساز باشد؛ باید این جریان را یک عملیات فراگیر فرهنگی در سطح بینالملل دانست و همانگونه که دشمن در این زمینه فراگیر عمل نموده و برای فعالیتش در مقیاس جهانی طراحی میکند، ما نیز باید متناسب با طراحی دشمن عمل کنیم و اربعین را به عنوان یک عرصه مبارزه بینالمللی بنگریم و همه خادمین و فعالین این عرصه را سربازان این میدان بدانیم؛ بدیهی است که چنین نگاهی به جریان اربعین مستدعی است که کاملا منسجم و تشکیلاتی عمل نماییم و همافزایی داشته باشیم و وظایف را تقسیم کنیم و به مسائل مرتبط به این جریان، نگاه عمیق همراه با بصیرت داشته باشیم.
👇🏻دریافت فایل رایگان منشور از پایگاه جامع محتوایی هیأت:
▫️heyat.co/p/4483
|#اربعین
|#منشورات
|#یک_طرح_کارا
💠 پایگاه جامع محتوایی هیأت
▫️ eitaa.com/joinchat/3893428257C3a05e55578
1-TR-K-25.C.pdf
12.9M
یک طرح کارآ، شمارهی ۲۵؛ تقریر کارگاههای هفتمین گردهمآیی فعالان مردمی اربعین...
پیاده از خانه، اکنون پیادهروی اربعین در عراق و آیندهی پیادهروی اربعین در ایران و جهان است...
تنها و پیاده از تیران اصفهان به اربعین کربلاء به جاده زده بود. در الیگودرز از شدت تاول ایستاده بود و مواجه شده بود با گود حرم شهید گمنام مدرسهی شرعیهی شهر. رخت عوض کرده و ایستاده بود به آرماتوربندی بنای مزار. کارش که تمام شده بود، تنها و پیاده زده بود به جادهی عتبات عراق...
پیاده از خانه؛ به روایت محمد مهدی فاطمی صدر. ۲۰ مرداد ۱۴۰۲؛ شبکهی قرآن رسانهی ملی...
telewebion.com/episode/0x80b7…