هر یک از معارضان نظام که انتساب خود به جنبش فواحش را انکار کرد را با موضعش نسبت به دوستپسرخوابی و همجنسبازی و روسریسوزی راستیآزمایی کنید...
حیوانهای ناطقی که در غائلهی ژینا در کوچه و کافه و آکادمی و رسانه شهرآشوبی میکردند انکار این آیهی سورهی انعام بودند: و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن. هماین بود که حرکت آنها را جنبش فواحش نامیدیم...
آن که با حدود شریعت میشنگد و حتا میجنگد مشکلش از چه است؟ نطفهی حرام یا لقمهی حرام یا در بسیاری علقهی حرام؛ دلبسته بودن به اصل معصیت یا اهل معصیت...
دیت رفتن و رل زدن و پارتنر گرفتن و زید زدن و برنامه کردن و نود دادن و کات کردن و کل ادبیات دوستپسری و همباشی سیاه و جاست فرند و بنفیت و وان نایت و همجنسبازی مگر از سر عبودیت است و مبنای شرعی دارد؟ اگر ندارد، که ندارد، همهاش میشود هرز پریدن و هرزه زیستن...
هرزه کسی است که عبد نیست، هرز است؛ هرز بودن شرمگاه تنها یکی از مصداقهای هرزه زیستن است که پارسیها به آن روسپی بودن میگویند...
میلهی سرد مرزی مرز میهن یا وطن نیست، همآن طور که ملیت اعتباری شناسنامهیی هموطن و هممیهن بود کسی با ما را معین نمیکند...
تفاوت مستفرنگ از فرنگی آن است که مستفرنگ از نظام ارزشهای اسلام بریده است اما در نظام ارزشهای فرنگ جانمایی ندارد؛ هماین هرهری زیستن است که مستفرنگها را دگوری میکند...
تفاوت مستفرنگ از فرنگی آن است که مستفرنگ از نظام ارزشهای اسلام بریده است اما در نظام ارزشهای فرنگ جانمایی ندارد؛ هماین هرهری زیستن است که مستفرنگها را دگوری میکند...
آدمهای مجاهد به کوه میزنند و میمیرند؛ قاعدها از زخم بستر میمیرند...
از حرم خانم فاطمهی معصومه تا مسجد جمکران همه پشت تابوت شهدای جمهور هموطن و هممیهن بودند: ایرانیها، عراقیها، بحرینیها، لبنانیها، یمنیها، خراسانیها، پاکستانیها، هندیها، نیجریهییها...
پرسیدم: جای ابومهدی که در بیروت آمده است؟ نوشت: سید الف. پرسیدم: سید خودمان؟ نوشت: نعم. در ذهنم آمد جانشین سید ابراهیم هم کسی در طهران خواهد آمد صهیونسوزتر...
جالبترین اتفاق با رفقای نهضت آن است که دو نفر را با دو اسم میشناسی و دورادور با آنها در دو ساحت کار میکنی، تا پس از سالها سر یک اتفاق میفهمی آن دو نفر یک نفر بودهاند؛ یکی نام جهادی بوده است و دیگری نام واقعی...
محلهی ما در حاشیهی بزرگراه پیامبر اعظم قم مقدسه نوبنیاد است و پر از عمارتهای در دست ساخت است و پر از آلونک نگهبانهای آنها است. غریبترین اتفاق امروز اما جدای مشکی پوشیدن عموم محله، مشکی پوشیدن ناطورهای ایرانی و حتا خراسانی این ساختمانها بود...
گفتار شفافیت هر چند پس از گفتار معیشت در معرکهی انتخابات در ایران پهن شد، اما اکنون فرو پاشیده است. گفتار تازهی این انتخابات و پسآی آن شریعت است...
یککاسه شدن انتخابات مجلس شورا و انتخابات ریاست جمهوری زیرساخت بازگشت به جایگاه نخستوزیر و جاگزین شدن آن با رئیس جمهور است...
عدالت معنایی شرعی دارد و معنایی عرفی؛ عدالت مشترک لفظی است. شریعت اما یک معنا بیشتر ندارد...
علم کردن عدالت برابر شریعت از که جا میآید؟ از همآن جا که علم کردن عقل برابر وحی و علم کردن اخلاق برابر فقه و علم کردن انسان برابر الاه آمده است...
رأی مشورتیمان را به کدام نامزد در صندوق انتخابات بریزیم؟ آن که فقهخواندهتر و فقهمدارتر است...