اصلح افقه است. انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری نامزد فقهستیز دارد و نامزد فقهخوانده دارد اما نامزد فقیه ندارد...
اصلح مجتهد مجاهد است؛ مانند آن سالها که سید علی حسینی خامنهیی نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود؛ این اگر نباشد باید به صالح رأی مشروط داد؛ به شرط شریعت...
فرقهیی رأی دادن، مدار داوریش در انتخابات یک فرد است؛ هر چه آن خسرو کند، شیرین بود. مدرسهیی رأی دادن، مدار داوریش در انتخابات یک فکر است؛ نحن ابناء الدلیل...
ألذین حملوا التوراة، ثم لم یحملوها؛ نهجالبلاغه سر نیزه کردن عدالتطلبهای عرفی و به جنگ شریعت محمدی آمدنشان، حکایت هماین تمثیل تورا در قرآن است...
کف انتخابات رأی صورتی نخواهیم داد؛ یا رأی سرخ خواهیم داد و یا رأی سپید...
آن که اقامهی سخت شریعت را انکار میکند سکولار است؛ سکولار درنده اگر نه سکولار شرمنده، اگر نه سکولار نهفته. تفاوتی هم نمیکند که نام خود را عدالتطلب نهاده باشد یا عملگرا، اصولگرا یا نواصولگرا، اصلاحطلب یا توسعهگرا، و در هر حال مکتبی نیست...
درستش آن است که نامزدهای انتخابات مصاحبهی زندهی فقهی با شورای نگهبان پس بدهند، تا هر ناکارشناسی به خود جسارت فتوای سد من یک غاز دادن در بارهی احکام شریعت محمدی را ندهد و در بارهی نسبت عرف و وحی و اقامهی نرم و سخت شرع دریوری و رطب و یابس نگوید...
شورای نگهبان اگر نگهبان شریعت باشد، نامزدهای شریعتستیز را در هماین میانهی تبلیغات انتخابات باید رد صلاحیت کند...
پس از یکدو دهه توقع زیادی نیست که از شما در بارهی اقامهی نرم تا سخت شریعت محمدی و حجاب شرعی برنامه و کارنامه طلب کنیم، و سکوت و لکنت تحویل نگیریم...
رأی سپید پاسخ منطقی متشرعین به سکوت برنامه و کارنامهی شما در بارهی اقامهی نرم تا سخت شریعت محمدی و حجاب شرعی است...