نظم ایرانی اربعین این سالها با نظم عراقی در موکبداری و خدمترسانی و حتا سیاستگزاری رقابت کرده است. این دو نظم هنگامی در هم مندمج میشوند که اولی در پیادهروی هم با دومی رقابت کند؛ با عقب بردن نقطهی شروع به بصره و عماره و بدره و خسروی و محمره، و عقب رفتن به پیاده از خانه...
ایستادن در خصوص عملیات اربعین و نرفتن به عموم بیاده با ما همآن کاری را خواهد کرد که نشستن در خصوص روایت جنگ هشتساله و نرفتن به عموم مقاومت اسلامی کرد...
حاج قاسم در روزهای پایانی حیات ظاهری خود بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای مدافعان حرم را بر پا کرد. چه، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نتوانست از چنبرهی بسنده به جنگ هشتساله بیرون بیاید؛ این، سرنوشت تمام ستادهای اربعین است اگر نتوانند به شریانهای بیاده توسعه بیابند...
بیادهی سالانهی اربعین تنها یکی از موسمهای شریانهای روزانه و عمرانهی بیاده به عتبات عراق و حجاز و شام است...
با طب تبلیغ میکند؛ فشاردرمانی. میگفت: وسط مشت و مال که دردشان میرود، وهابیمشربیشان هم شل میشود؛ میگویند: نه! شیعه این قدرها هم که میگویند کافر نیست، ادامه بده شیخ. پول شیخنشینهای خلیج با اکثریت سنی بنگلادش کاری کرده است که اقلیت شیعه هنوز یک در میان در تقیهاند...
ترکیب دستههای پیادهروی عتبات در موسم اربعین و دیگر موسمها، به حلقههای مباحثهی طلبهها میماند: دو نفر کم است، سه نفر زیاد است...
ایران خانهی دوم امت محمد است. پیاده از خانه تا عتبات عراق رفتن برای بسی از امت شروع بیاده از خاک ایران است؛ از مسجد جامع خرمشهر، از گودی قتلگاه فکه، از ارتفاعات بازیدراز در کرمانشان، از مزار علی بن مهزیار در اهواز، از حرم خانم فاطمهی معصومه در قم، از حرم امام هشتم در مشهد...
عصر تماس گرفتند که امسال میخواهیم از خرمشهر پیاده به اربعین کربلاء برویم. از که جا میآمدند؟ روسیه. شب به این فکر میکردم که از آن سرما در گرمای انتهای تابستان جنوب عراق چه خواهند کرد...
حرکت پیاده از خانه آن طور که این سالها روی محور اهواز به عماره به نجف به کربلاء به راه افتاده است، مسیری سرشار از یادمان است: مزار علی بن مهزیار، معراج شهدای اهواز، پادگان حمید، سوسنگرد، قتلگاه دهلاویه، پل سابله، بستان، تنگهی چذابه، کانال کمیل، پل غزیله...
سنخ تبلیغ ماه محرم، تبلیغ خیمه است. سنخ تبلیغ ماه صفر تبلیغ پیاده است...
پیاده از خانه به عتبه را اگر از خانهی جمعیمان، ایران، برویم نقطهی شروع، نقاط چاووش ملی است: مسجد جامع خرمشهر به مرز شلمچه، کانال کمیل به مرز چذابه، حرم علی صالح به مرز مهران، ارتفاع بازیدراز به مرز خسروی، و عقبتر ساحل قمیجه و حرم علی مهزیار و حرم سبز قبا و تنگهی مرصاد...
پیادهروی اربعین با عبور از تنگهی مرصاد و رسیدن به مرز خسروی و از آن جا تا نجف و کربلاء رفتن تمام کردن راه ناتمام سید اسرای ایران، سید علیاکبر ابوترابی، است که سالها این مسیر را تا پشت مرز بسته شده به دست بعثیها میآمد و در آن نقطهی چاووش از دور زیارت میکرد...
روی این بحث میکردیم که پیادهروی اربعین را از صفر مرز خسروی باید شروع کرد یا ارتفاع بازیدراز یا تنگهی مرصاد؟ یک دفعه گفت: حاج طالبی از ما سندارتر است، اما امسال گفته است: من از در خانهام [در کرمانشان] پیاده به کربلاء میروم. حاج محمد طالبی سالها است در جبههی غرب خطشکن است...
تابستان ۱۳۹۴ خورشیدی، در مدرسهی وتر، ما ایدهی عبرینویسی روی موشکهای سپاه پاسداران انقلاب را برای زدن نخستوزیر وقت کیان موقت اسرائیل طراحی کردیم؛ این که تا نزدیک یک دهه بعد هنوز رئیس جمهور وقت ایران را میسوزاند اما غریب است...
شکستهنویسی، با دسترسی دادن به وندها و بنها، پارسیآموزی ناایرانیها را بسی سهل میکند. جهت دیگرش آن است که این دبیره نشانهی جمعی آن طلبههای امی است که پارسی را زبان انقلاب میدانند؛ لغة الثورة...
جهانی کردن اربعین معناش آوردن موکبهای کشورهای مختلف به جادهی پیادهی نجف تا کربلاء است؟ و یا بردن جادهی پیادهروی نجف و کربلاء تا کشورهای مختلف است؟ یا چه..
هزار سال است اهل سلوک سنخهای مختلفی از چله گرفتن را آزمودهاند؛ نسخهی شیعی اما شاید چله گرفتن در پیاده رفتن به عتبهی سیدالشهداء است؛ چلهی بیاده، از عصر عاشورای حرم رضوی تا صبح اربعین حرم حسینی...
جادههای اربعین گام به گام تا در خانهی زائرهای پیاده در حال حرکت در عمق امت است؛ این دلیل سادهی آن است که پس از عراقیها و ایرانیها، اکنون پاکها در شرق و ترکها در غرب فعالترین ملیتهای مناسک اربعین شدهاند...
پهنهی چالش این روزهای عموم فعالان ایرانی و ایرانیمشرب اربعین موکبداری و سیاستگزاری و نظریهپردازی، و نه خود پیادهروی است...
پس از حرکت عمرانهی پیاده از خانه تا عتبه، چه گونه بیاده باید رفت؟ چلهی پیاده از عصر عاشورای عتبهی رضویه تا صبح اربعین عتبهی حسینیه؛ چلهی حکمت...
هر که از رفقای نهضت که به دمشق میآمد میخواست تا بیروت هم برود، به زیارت عماد مغنیه. هر بار اما در آن سالها تنها به مدفن متروک علی شریعتی در گورستان دیوار به دیوار زینبیه رفتم. نهضت اسلامی راهش را یافته بود...