eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.6هزار دنبال‌کننده
349 عکس
27 ویدیو
2 فایل
روایت، نهضت، امت | مدرسه‌ی وتر @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتقام سخت هم‌ این جا در صفر مرز عراق و اردن در نقطه‌ی چاووش طربیل ترجیع‌بند شعارهای شیعی و سنی است...
نماز جمعه را در صفر مرز طربیل پشت سر شیخ سنی می‌خوانیم و نماز عصر را پشت سر شیخ شیعی. بعدتر با آن‌ها و با شیوخ عشائر شیعی و سنی می‌ایستیم به عکس یادگاری...
عراقی‌ها دارند خیمه‌های بیاده‌شان را پشت مرز اردن برپا می‌کنند؛ ناهار هم فاصولیا دست‌مان دادند. این یعنی برنامه‌شان یک‌چند روز شب‌مانی است و به قول خودشان: خیام اعتصامات...
خیمه‌ی اعتصام چه است؟ انبوهی خیمه هم‌مطالبه کنار هم که یک‌چند روز بر پا استند. چه می‌کنند؟ قلیان می‌کشند، می‌خوابند، می‌خوانند، مشورت می‌کنند و در میدان به کار می‌زنند...
وحدت هن‌گامی شکل می‌گیرد که سنت مشترکی در کار باشد؛ و قدس هزار سال است سنت مشترک شیعی و سنی است...
شام موکب در طربیل کبه‌ بود و اندکی سیب‌زمینی. برای ما که یک هفته در بغ‌داد بادمجان و گوجه فرنگی می‌پختیم، تنوع لازمی بود...
عادت اعتصام آن است که افراد می‌آیند و اعلان موضع می‌کنند و می‌روند و جمعی متمرکز در خیمه‌های اعتصام می‌مانند. این جا پشت مرز اردن در طربیل عراق آن جریان منسجم کتائب حزب‌الله است و حرکت نجباء، و نه از خود آن سید که پری‌شب بیانیه خواند خبری شد و نه از نیروهایش در سرایاالسلام...
از صبح دی‌روز صف انبوهی از نیروهای ضدشورش عراق ورودی پایانه‌ی مرزی طربیل را مسدود کرده است. جریان رفت و آمد خودروها که عموم آن‌ها باری است ادامه دارد اما به ما اجازه‌ی نزدیک شدن به دهانه‌ی مرز را نمی‌دهند؛ حتا در این حد که به مسجد داخل پایانه برویم و نماز بخوانیم...
جمعیت پشت مرز بسی بیش از ظرفیت خیمه‌ها است و هوای بی‌آبان در شب سرد می‌شود. پنجاه نفر ایرانی بی‌جا را داریم خرد‌خرد به این خیمه و آن خیمه اضافه می‌کنیم، هر چند برخی از خود عراقی‌ها هم در محیط باز کنار آتش شب را به صبح می‌رسانند...
خبرنگار‌ المیادین و الغدیر و الاتجاه در طربیل دیده می‌شوند. خلاف دیگران که می‌گویند حضور ایرانی‌ها پشت مرز اردن نباید دیده شود، خبرنگار المیادین ابراز علاقه می‌کند که جلوی دوربین برویم. خبرنگار الاتجاه ایاق‌تر است و می‌خواهد با او قلیان بکشم. می‌گوید: اصالت پدرم کرمانشانی است...
سرعت عمل کتائب حزب‌الله در پشت‌بانی کار برایم جالب است. پری‌شب ما و آن‌ها با هم از بغ‌داد حرکت کردیم و صبح با هم به طربیل رسیدیم. به سرعت اما تمام زیرساخت‌ها در برهوت طربیل آماده شد، از برق و آب‌ریز تا جای‌گاه و خیمه تا صوت و رسانه...
ورود کتائب حزب‌الله در اعتصام پشت مرز عراق با اردن در طربیل بیش‌تر به چشمم یک رزمایش با پوشش است. بدنه‌ی رزمی کتائب وارد زدن امریکا در عراق شده است و جوان‌هایش را با لباس شهر به این جا آورده است تا هم دم دست باشند و هم پشت گوشی در بسنده به کار رایان، در محیط عیان سرخورده نشوند...
موج دوم ایرانی‌ها که صبح جمعه حرکت کردند را روی جاده‌ی بغ‌داد به طربیل در نزدیکای فلوجه متوقف کرده‌اند. امن عراق با کتائب حزب‌الله تماس گرفته که یعنی چه که ایرانی‌ها دارند وارد استان الانبار می‌شوند و به طرف اردن می‌روند؟ آن‌ها گفته‌اند عراقی و ایرانی ندارد و امر ایمانی است...
غروب زیر ردیف پرچم‌های بزرگ فلسطین در صفر مرز عراق و اردن نشسته بودم و دفعه‌ی نخستی که تلاش کردیم به طرف طربیل بیاییم و‌ به دیوار خوردیم، به یادم می‌آمد. نیم‌دهه‌ی پیش بود و رای‌زن فرهنگی سفارت ایران به ما می‌گفت: عراقی‌ها با مسأله‌ی فلسطین هم‌راه نیستند و دردسر درست نکنید...
سید امیر مسئول جوان رسانه‌‌ی کتائب حزب‌الله عراق است. با او و محمد رفیق دانش‌گاهی و رسانه‌ییش در مرز ایستاده‌ییم به صحبت. می‌گوید: شما ایرانی‌ها کتائب حزب‌الله را [آن قدر که باید] دوست ندارید.‌ نمی‌دانم این را از که جا می‌گوید. شاید از بحث‌های تند طلبه‌گی این روزها در نشست‌ها...
احساسم این است که کتائب حزب‌الله می‌خواست نسخه‌ی عراقی حرکت حزب‌الله لبنان باشد و نشده است؛ و این آن‌ها را دل‌خور می‌کند. برای من که با هر دوی آن‌ها بوده‌ام مهم‌ترین تفاوت آن است که آن دومی خیلی آخوندی‌تر اداره می‌شود...
در کوله‌ام پتوی نجات دارم و جای خوابم را با یک تکه مقوا در هم‌‌آن ورودی پایانه‌ی مرزی پهن می‌کنم و با کفش دراز می‌شوم. سرد است اما برای گشتن پی جای خواب در خیمه‌ها خسته‌ام. کسی بیدارم می‌کند. سید امیر گویا در خودرویش می‌خوابد و جای خوابش در آن اتاقک متحرک به من رسیده است...
متولد انتهای دهه‌ی شست شمسی است و هفت فرزند دارد. در این برهوت انتهای دنیا اما مرتب با هم‌سرش در ارتباط است و با لهجه‌ی شیرین یزدی و با حوصله روند کار در این جا را برای او توضیح می‌دهد...
منصور اهوازی است و با عراقی‌ها کار می‌کند. بیرون اتاقک آتش روشن کرده‌اند و با آب یک نفره وضو می‌گیرم. در ازدحام خفته‌های داخل اتاقک روی تشک رو به قبله‌ی او نماز صبح می‌خوانم. می‌گوید: کار فرهنگی لازم در عراق آن است که جوان‌های مقاومت نماز صبح را جدی بگیرند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گعده‌های کف خیمه‌های اعتصام هم‌واره نتیجه‌ی نظری ندارد و گاه مانند دی‌شب در مرز طربیل به رویه‌ی عملی می‌رسد که با پیش‌گامی جوان‌های اهل سنت کم مانده بود از مرز عراق و اردن به طرف فلسطین رد بشوند...
اعتصام عراقی‌ها در طربیل ادامه دارد؛ دسته‌دسته می‌آیند و پشت مرز اردن اعلان هم‌راهی می‌کنند و بر می‌گردند. صبح شنبه، موج نخست ایرانی‌ها هم در راه بازگشت به بغ‌داد است و ما هنوز در این جا کار داریم...
شیخ اکرم السعیدي شیخ قبیله است. تا پشت مرز طربیل برای اعتصام آمده بود و با رفقایش در حال بازگشت به شرق عراق بود و ایستاد با ما عکس یادگاری گرفت. کنیه‌اش ابوسلیمانی است. نام پسرش را حتا قاسم نه، که سلیمانی نهاده است...
شبکه‌های عربی محور تطبیع را دنبال می‌کنم. می‌گویند: پیاده نظام ایران پس از اشغال مثلث عراق و اردن و سوریه در تنف اکنون در طربیل سراغ مثلث عراق و اردن و عربستان آمده است؛ پرت نمی‌گوید...
صبح، بعد روشنای هوا تازه فهمیدم که دی‌شب آن اتاقک پیش‌ساخته خانه‌ی آن پنچرچی عراقی بود که در آن خوابیده بودیم و خودش شاید در مغازه‌اش خوابیده بود. از او عذرخواهی می‌کنم. رفیق می‌شویم. اهل رطبه است. از جنایات داعش در آن شهر و آواره کردن مردم سنی شهر به دست آن‌ها می‌گوید...
معاون عملیات حشد در استان الانبار به برنامه‌ی غروب پشت مرز طربیل آمده بود و ما پشت جای‌گاه با رفقای کتائب حزب‌الله صحبت می‌کردیم. یکی‌شان گفت: هذا مهرجان، و صحبتش را قطع کردم: یا اخی، هذا مو مهرجان، هذا معسکر...