اقامه‌ی شریعت تزاحم‌بردار و حتا تقیه‌بردار است؛ اقامه‌ی شریعت اولویت‌بردار نیست...

اولویت یک کلیدواژه‌ی شرعی نیست...

طرفین تزاحم شرعی، هر دو عنوان‌هایی شرعیند؛ خلاف اولویت که یک طرف عنوانی شرعی است که به نفع عنوانی عرفی تعلیق و تعطیل می‌شود...

درگیری ابطال‌طلب‌های ایرانی با شیخ محمد تقی مصباح یزدی بر سر شدت و خشونت در حکومت نبود؛ مگر هیچ سکولاری در امکان شدت در حکومت و انحصار خشونت به حکومت شک دارد؟ درگیری آن‌ها با ایشان بر سر این بود که برای اقامه‌ی وحی شدت و خشونت باید ورزید یا برپایی عرف...

محور درگیری مکتبی‌های متشرع و سکولارهای متهتک به راحتی هم‌این است: حکومت پاس‌دار وحی است یا پاس‌بان عرف...

مکتبی‌ها عقل سرخ دارند؛ عقل سکولارها چه رنگی است؟ صورتی تا لجنی...

گرانش داعش...

کیان موقت اسرائیل دش‌من داعش است، دش‌من دور. داعش تا با دش‌منان نزدیکش سرگرم نبرد است، جنگ با دش‌من دور برایش اولویت ندارد...

داعش دست‌آموز اسرائیل نیست؛ آموزه‌اش آن است که شیعه از یهود بدتر است...

آن زنک امریکایی که می‌گفت: داعش را ما ساخته‌ییم، اگر سازنده بود هنوز جای فلوجه‌اش درد نمی‌کرد...

پیش‌ران داعش سلفی، بینه‌ی مهدویت بود؛ حتا بسی بیش از تشیع صفوی. این یعنی جریان آخرزمانی داعش خود را در عرض جریان آخرزمانی صهیون می‌داند و نه در طول آن، چه رسد به این که دست‌ساخته و دست‌نشانده‌ی آن باشد...

آن برادرهای تازه به نهضت رسیده‌یی که داعش را ارتش ایزیس شنیده بودند که به قوت کپتاگون برای امپریالیسم مزدوری می‌کرد، در پس‌آی یک‌چند رویارویی مستقیم با نیروهای داعش در عراق و شام یک در میان هم‌آن‌هایی بودند که در فاصله‌ی واحد کارگزینی و عقیدتی میان برگشتن و ماندن در تردد بودند...