eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.3هزار دنبال‌کننده
348 عکس
27 ویدیو
2 فایل
روایت، نهضت، امت | مدرسه‌ی وتر @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله...
‏نماز مغرب و حتا عشاء را خوانده بودیم و رفقاء به بیروت بر می‌گشتند. با رباب صدر از مدرسه‌ی شبانه‌روزی بیرون می‌آمدم و چیزی که از ظهر می‌خواستم را عاقبت پرسیدم: آقا موسا میان این همه مؤسسه و خیریه، مدرسه‌ی شرعیه‌اش در لبنان را از چه بنیان ننهاد؟ لحن خواهر خسته بود: طلبه‌یی نبود...
‏پسر بزرگ سارا، سال فتنه با یک دوست مشترک به حجره‌ام در بیت‌الطائب آمده بود. حرف زدیم‌. تهش گفتم: این قانقاریایی که گرفتارش شده‌یی در روش‌شناسیت نخواهد ایستاد و تا هستی‌شناسیت خواهد رفت. خندید. رفت...
صبح اربعین، در نقطه‌ی چاووش از حدیث‌هایی که در باره‌ی زیارت پیاده‌ی حضرت حسین به ما رسیده است این طور بر می‌آید که کامل‌ترین مسیر پیاده‌روی از در خانه‌ی هر زائر است؛ پیاده از خانه. عبارت منزل که در این حدیث‌ها مکرر آمده است در کامل‌ترین مصداق هم‌آن خانه‌های سکونت ما است تا برسیم به منزل‌های موقت در مسیر زیارت تا خانه‌ی پدری همه‌ی ما که کوفه/نجف است. بازخوانی سنت پیاده‌روی به عتبات در عراق هم نمایای هم‌این است که روی یک وارون‌درخت طولانی از جنوب و شرق و شمال، زائرها از خانه‌ها شروع می‌کنند و در مسیر به هم می‌پی‌وندند و در شریان‌هایی عمیق، گاه از مبدأ ساحل خلیج فارس یا مرز ایران، به حرم‌های مطهر می‌رسند. این پیاده از خانه و این پیاده‌روی عمیق ماهیتی است که چه در مناسک اربعین و چه در روزها و شب‌های زیارتی دیگر کمابیش به مقصد کربلاء و نجف و کاظمیه و سامراء با آن مواجه هستیم‌. یعنی در عراق جدای از اربعین و نیمه‌ی شعبان و عرفه حتا در شب‌های جمعه‌ی معمول نیز باز عده‌یی از زائران هستند که از شمال و جنوب و شرق خود را پیاده به شب زیارتی حضرت حسین در کربلاء می‌رسانند. با این همه، به خصوص در مسیرهای عمیق پیاده‌روی مانند فاو در جنوب و عماره در شرق و بغ‌داد در شمال همه‌ی زائرها همه‌ی مسیر را پیاده طی نمی‌کنند و بناء به محدودیت ممکن است نصف ‌روز یا یک ساعت از خانه پیاده بروند و پس آن گاه سواره ادامه دهند و یا حتا به خانه برگردند. این پیاده‌روی قاصر و مختصر چاره‌ی هم‌آن جریانی است که در ایران جامانده‌ها خوانده می‌شوند. یعنی شروع پیاده‌روی از خانه و انجام زیارت در لبه‌ی بیرونی شهر و روستا رو به عتبات و بازگشت به خانه. در سنت تاریخی زیارت در ایران ما مواجه با نقاطی در خروجی شهر و روستا به طرف عتبات عراق بوده‌ییم که برای زائران پیاده و سواره چاووش می‌خوانده‌اند و بدرقه‌شان می‌کرده‌اند. نقطه‌ی چاووش هم‌آن جایی است که می‌تواند نهایت پیاده‌روی قاصر جامانده‌ها باشد، اگر چه برخی مانند مرحوم علی‌اکبر ابوترابی سال‌ها پیش تا نقطه‌ی چاووش ایران در صفر مرز هم می‌رفته‌اند و در مرز خسروی زیارت عرفه می‌خوانده‌اند.  زائران پیاده‌یی که پی‌وسته و کامل تا کربلاء می‌روند تنها در نقطه‌ی چاووش نفسی تازه می‌کنند و بدرقه می‌شوند و سپس به جاده‌ی عتبات می‌زنند، زائرهای قاصر و گسسته و جامانده اما از خانه تا نقطه‌ی چاووش پیاده می‌روند و از هم‌آن جا زیارت می‌کنند و پرچم‌شان را می‌کوبند و سلام می‌دهند و باز می‌گردند. نقطه‌ی چاووش آخرین نقطه‌ی شهر و روستا به طرف عتبات است و طبیعی است که روی مسیر پیاده‌روی کامل به کربلاء قرار می‌گیرد. در پیاده‌روی پی‌وسته البته ممکن است ما تا حائر حسینی برسیم و یا ناگزیر باشیم در فاصله‌ی کوتاه یا بلند از آن زیارت کنیم و برگردیم. واقعیت همه‌گیری ام‌سال و جامانده‌گی دیگر سال‌ها کار را به این جا رسانده است که پای همه‌ی ما به پیاده‌روی اربعین در عراق نمی‌رسد. چاره، دست انداختن به پیاده‌روی قاصر از خانه تا نقطه‌ی چاووش شهر و روستا در صبح اربعین است؛ ما لا یدرک کله، لا یترک کله. نقطه‌ی چاووش یک آستانه است؛ آستانه‌ی رهایش. نخستین نقطه‌ی چاووش که می‌توان چاووش خواند و پرچم کوبید و زیارت خواند و شده یک قدم به سمت عتبات پیاده رفت و سلام داد هم‌آن آستانه‌ی در خانه‌ی ما است. آخرین نقطه‌ی چاووش حرم حضرت عباس است که از آن جا به حرم حضرت حسین چاووش می‌کنیم و آخرین پیاده‌روی را در بین‌الحرمین می‌رویم. میان این دو نقطه‌ی چاووش روستا و شهر است که جایی است که دیوارهای روستا و شهر تمام می‌شود و جاده‌ی عتبات شروع می‌شود تا برسیم به نقطه‌ی چاووش کشور که هم‌آن منفذ مرزی است. اسلوب کار هم‌این است که صبح اربعین و پس از آن صبح‌های جمعه تا برسیم به نیمه‌ی شعبان و عید غدیر و روز عرفه، از خانه به نقطه‌ی چاووش شهر و روستا پیاده برویم و زیارت بخوانیم و سلام بدهیم و بازگردیم تا برسیم به نهال کاشتن و تابلو زدن و مسجد ساختن در این نقطه. جاگزین کردن بردار معهود اربعین از مبدأ جای بردار معمول اربعین از مقصد، که پیاده‌روی اربعین را هم‌آن بازه‌ی کوتاه پایانی نجف-کربلاء می‌بیند، باعث می‌شود تا مناسک پیاده‌روی اربعین با هیچ اتفاقی در عراق یا ایران تعطیل نشود و شده در نقطه‌ی چاووش آستانه‌ی خانه یا لبه‌ی شهر این شعائر تعظیم شود. هر چه بشود، پیاده‌روی در روزها و شب‌های زیارت حضرت حسین را نباید ترک کرد اگر چه به یک گام از در خانه...
🔷 مدیران و مبلغان 🔹 با موضوع : تبیین ایده ها و اقدامات تبلیغی در اربعین 🔷 با ارائه : 🔹 «معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی» 🔹 «مسئول دبیرخانه دائمی مبلغین اربعین کشور» 🔹 «عضو هیأت اندیشه ورز تشکل فراگیر» 🔷 همراه با توجیه عملیات تبلیغی موسم اربعین (دهه آخر صفر) 🔹 حضور مدیران و مبلغان محترم گروه های تبلیغی حائز اهمیت میباشد . ⏳ زمان : سه شنبه - ۳۰ شهریور ساعت ۱۷:۳۰ إلی ۱۹ 🔹 لینک ورود به جلسه (ترافیک رایگان) 🔴LIVE: http://iwo.ir/arbaeen 🔴LIVE: http://iwo.ir/arbaeen 🔴LIVE: http://iwo.ir/arbaeen 🔵 🌐 @Daawat
تبلیغ شریانی اربعین شریان‌های شیعی پیاده‌روی اربعین بزرگ‌ترین شبکه‌ی اجتماعی عیان در عراق هستند.‌ از ساحل خلیج فارس در فاو تا مرز ایران در عماره و بدره و خانقین تا محله‌های بغ‌داد و سامراء و موصل، وارون‌درخت انبوه مسیرهایی پیاده‌روی به عتبات کلان‌شاکله‌های هم‌کناری سالانه‌ی شیعیان و حتا سنیان در مناسک اربعین هستند. چه در هم‌گامی روزانه در جاده‌ها و چه در شب‌مانی جمعی در خانه‌ها، بدنه‌ی بیاده ساعت‌ها و روزها با هم هستند و خطای عمده‌ی مبلغان ایرانی و عراقی هم‌این است که جای هم‌راه شدن در این مسیر در حاشیه‌ی آن منتظر ایستادن زائرها و مطلب رساندن هستند. زائران پیاده اما در دل این شبکه‌ی کلان اجتماعی صحبت می‌کنند و صحبت می‌شنوند و رفاقت می‌کنند و حتا به وصلت و تجارت می‌رسند و هر سال این گردهم‌آیی سراسری در عراق شیعه و حتا بخشی از عراق سنی تکرار می‌شود. در ایران هم مسیر بیاده خواه‌ناخواه و دیریازود هم‌این هیأت را خواهد یافت. این سال‌ها کاروان‌ها و زائرهای اندکی از مشهد و قم و بوشهر و اهواز و آبادان پیاده به اربعین کربلاء می‌روند، اما اندک نخواهند ماند. با عکس شدن بردار پیاده‌روی ایرانی‌ها از اربعین از مقصد و بسنده به فاصله‌ی نجف-کربلاء به اربعین از مبدأ و توسعه به تمام فاصله‌ی خانه تا عتبه، شریان‌های تمدنی اربعین در تمام پهنای ایران گسترده خواهند شد و حتا به بیرون از آن به ترکیه و آذربای‌جان و پاکستان و خراسان ادامه خواهند یافت. این وارون‌درخت پیاده‌روی طی دو ماه محرم و صفر زیرساخت شبکه‌ی تبلیغ پیاده‌یی در مسیر رسیدن به عتبات است که می‌توان آن را تبلیغ شریانی اربعین خواند؛ تبلیغ پیاده در جاده‌ها و موکب‌ها از خانه تا عتبه. نزدیک‌ترین الگوی تبلیغ به این الگوی شیعی، الگوی جماعت تبلیغ سنی‌ها است، با این تفاوت اساسی که در جماعت تبلیغ مبلغ پی مردم می‌رود و در پیاده‌روی اربعین مردم پی مبلغ می‌روند. این شاید دلیل آن است که مبلغان پیاده‌ی جماعت تبلیغ در مسجد می‌خوابند و از مردم چیزی نمی‌پذیرند و اما مبلغان پیاده‌ی اربعین در خانه‌های مردم می‌خوابند و از سفره‌ی آن‌ها می‌خورند و گاه حتا پس از جدا شدن از میزبان مبلغ بودن‌شان را کسی نمی‌داند و نیازی به دعوت کسی برای خروج در سال‌های بعد ندارند. تجربه‌ی زیسته‌ی نویسنده از پیاده‌روی اربعین از قم تا کاظمیه و کربلاء و از خرم‌شهر و فاو تا نجف و کربلاء این را می‌گوید که اقتضای راه و هم‌راهی چه در مسیر و چه مبیت پذیرش بالای زائرها و میزبان‌ها از مبلغ‌های پیاده است. فائده‌ی دیگر تبلیغ بیاده در شریان‌های تمدنی اربعین در پهنای ایران و عراق درک عیان و عمیق از پی‌وستار مخاطبان امر تبلیغ است. این ادراک به ما کمک می‌کند که در باقی سال و دیگر اسلوب‌های تبلیغ از جمله‌ی محیط رایان مخاطب خود تا قلب قریه‌های دورافتاده را به دقت و درستی بشناسیم. از طرف دیگر شاید توان اکنونی ما حضور دائم در تمام شهرها و روستاهای ایران نباشد یا همه‌ی منبری‌های شاخص نتوانند در آن‌ها حاضر شوند، اما پیاده‌روی در مسیر اربعین امکان حضور مختصر و مفید در آن‌ها را فراهم می‌کند و‌ این به تدریج به احیای معنوی این مسیر منتها می‌شود‌. در نهایت حضور زنده‌ی مبلغان مؤثر از کانون‌های حوزوی در مسیر طولانی تا عتبات، زیرساخت کارآیی را برای بسط دیگر گونه‌های کار جهادی در باقی روزهای سال را فراهم می‌کند...
چاووش کردن؛ شیوه‌نامه‌ی اجمالی یک؛ نقطه‌ی چاووش روستا و شهر را بیابید. نقطه‌ی چاووش جایی است که دیوار روستا و‌ شهر تمام می‌شود و جاده‌ی عتبات شروع می‌شود؛ جایی حوالی حد ترخص. قدری به محله‌ها عقب بیایید یا در جاده پیش بروید تا نقطه‌ی شاخص مناسبی بیابید؛ یک امام‌زاده، مزار شهید، مسجد، تکیه، بوستان، پل، تپه. جایی که بتوان در آن جمع شد و روضه خواند و پرچم کوبید و نهال کاشت و بعدها مسجد چاووش را ساخت. برخی شهرها از پیش نقاط چاووش خود را داشته‌اند و تنها باید تثبیت‌شان کرد: تپه‌ی سلام در مشهد، حرم روح‌الله در طهران، امام‌زاده جمال در قم، امام‌زاده طاهر در کرج، حسینیه‌ی اعظم در زنجان، مزار نعمان‌بن‌مقرن در نهاوند، معراج شهداء در اهواز، یادمان شلم‌چه در خرم‌شهر. دو؛ پای شورای شهر و روستا را باز کنید تا نقطه‌ی چاو‌وش را تثبیت کنند؛ با نامیدن میدان و معبر و بوستان و دیگر محیط‌ها به نام چاووش، با زدن تابلوی کیلومترشمار تا کربلاء و مکه و قدس، با زدن میل پرچم، با ساختن آب‌نما، با محوطه‌سازی و نقاشی محیطی، با آوردن زیرساخت آب و برق و گاز. سه؛ جایی را برای بنای مسجد چاووش معین کنید و تا ساخت آن تکیه و خیمه‌ی عزا را در آن بالا بیاورید و جای دیگری را به موکب چاووش بدهید، تا برسید به جانمایی مضیف چاو‌وش. شبکه‌یی از نقاط چاووش در شهرها و روستاهای ایران اسلامی از شرق تا غرب آن معبر و مبیت زائران پیاده‌ی عتبات خواهد بود. چهار؛ در هر محله‌ی شهر و روستا یک نقطه‌ی میانی معین کنید؛ این نقطه‌ی میانی هم‌آن نقاط چاووش محله‌ها است؛ جایی که زائران پیاده پس از خروج از خانه‌ها در آن جا به هم می‌رسند و به نقطه‌ی چاووش شهر و روستا می‌روند. برخی شهرها نقاط میانی شاخصی دارند: حرم امیرالمؤمنین در نجف، حرم حضرت معصومه در قم، حرم حضرت عبدالعظیم در طهران. پنج؛ فاصله‌ی نقطه‌های میانی تا نقطه‌ی چاووش را سامان‌دهی کنید؛ در این فاصله پرچم بکوبید و کتیبه بزنید و موکب‌ها بچینید و حتا عمودها را شماره بزنید و روی عمودها عکس علماء و شهدای شهر و روستا را بزنید.‌ شش؛ موقعیت نقطه‌ی چاووش و مسیرهای میانی پیاده‌روی در شهر و روستا را روی نقشه‌های عیان و رایان ثبت کنید و برای زائران پیاده تابلو بزنید: به طرف کربلاء. هفت: اگر پیاده کامل به کربلاء می‌روید صبح روز خروج از خانه به نقطه‌ی میانی بروید و از آن جا به نقطه‌‌ی چاووش بروید و در ضحا چاووش کنید و به جاده بزنید. هر شهر روز خروج خود را برای رسیدن به اربعین کربلاء دارد؛ روز خروج مشهد عاشوراء است و روز خروج قم اول صفر و روز خروج خرم‌شهر هفتم صفر. هم‌این روز خروج بر اساس کندرو یا تندرو بودن زائرهای هر موکب پیاده پس و‌ پیش می‌شود. هشت؛ اگر جامانده هستید و پیاده‌روی‌تان قاصر است صبح روز اربعین پرچم بر دوش بگیرید و به نقطه‌ی میانی بروید و از آن جا به نقطه‌ی چاووش بروید. در ضحای روز اربعین زیارت بخوانید و سلام بدهید و چاووش کنید و بیرق‌تان را بکوبید و به خانه برگردید. اگر موکب‌دار هستید در فاصله‌ی نقطه‌‌های میانی تا نقطه‌ی چاووش خدمت‌رسانی کنید. نه؛ اگر جامانده هستید، در روز خروج با زائران کامل می‌توانید تا نقطه‌ی چاووش بروید و قصر کنید و چاووش کنید و آن‌ها را بدرقه کنید و از هم‌آن جا سلام بدهید و برگردید. ده؛ هر زائری که کامل یا قاصر به نقطه‌ی چاووش برود می‌تواند نهالی بکارد تا یادگار باشد و آن نقطه آباد شود؛ نهال سیب، زیتون، نخل. یازده؛ در دیگر روزها و شب‌های زیارتی حضرت حسین تا نقطه‌ی چاووش پیاده‌روی قاصر کنید به قصد زیارت ایشان. در ولادت و شهادت دیگر امامان نیز به نیت رفتن تا عراق و حجاز نیز می‌توان تا نقطه‌ی چاووش رفت و سلام داد و بازگشت. دوازده؛ آخرین نقطه‌ی چاووش پس حرم حضرت عباس است که آخرین پاره‌ی پیاده‌روی در میان نخلستان بین‌الحرمین پس از چاو‌وش کردن در حرم ایشان است. پرچم سرخ حضرت عباس را در نخستین نقطه‌ی چاووش که آستانه‌ی خانه است بزنید تا نقطه‌ی چاووش شهر و روستا بر فراز مسجد و تکیه و خیمه‌ی چاووش...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏در ورودی تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب، شیخ مهدی به استقبال آمده بود و شیخ دیگری هم بود و آشنا بود. گفت: من شماره‌تان در گوشی را صدر-تکفیری ذخیره کرده‌ام. خندید. گفت: البته بقیه هم نامم را فلانی-معتاد ذخیره می‌کنند. شیخ سال‌ها است که ممحض در تبلیغ در اردوگاه‌های ترک اعتیاد است...
‏همه‌ی سال‌هایی که سواره به زیارت کربلاء می‌رفتیم معنای این مصرع معروف چاووش‌خوانی‌ تاریخی‌مان را در نمی‌یافتم، که از چه با ما تحدی می‌کند؟ هر که دارد هوس کرب‌بلاء بسم‌الله. تا آن سال که مسیر توان‌شکن قم مقدسه تا کربلای معلا را پیاده رفتیم و در هر منزل به زانو در آمدیم...
‏بعد اذان عشاء با سید مرتضا علوی سندی نشسته بودیم و در باره‌ی پیاده‌روی کامل و قاصر اربعین از بحرین گپ می‌زدیم‌. پی جانمایی نقطه‌ی چاووش منامه بودیم. پرسیدم: آخرین نقطه در خروجی جزیره‌ی بحرین به پل حجاز به مرز عراق چه است؟ شاید انتظار شگفتی من را نداشت؛ گفت: میدان اللؤلؤ...
‏در صحن جنوبی مسجدالنبی به راستای مضجع که می‌رسیدم به راست‌راست می‌دادم و سلام می‌کردم‌. باز یکی از آن لباس‌شخصی‌هاشان اشاره کرد که بیایم و عتاب که برای چه سلام می‌دهی؟ گفتم: شهید افضل است یا نبی؟ گفت: نبی. گفتم: قرآن خوانده‌یی که شهید زنده است و تو می‌گویی نبی مرده است؟ گرخید...
‏ما مبلغ مأمور به لشکر بودیم، اما وطن‌پرست‌تر از بسیجی‌های داوطلب که هفته‌ها و گاه ماه‌ها در پای‌گاه‌های سرد و سخت سپاه در ارتفاعات مرزی آذربای‌جان از ام‌القرای ایران پاس‌داری می‌کردند ندیده‌ام... [دامنه‌ی غربی ارتفاع بارزین؛ مرداد ۱۳۹۹. گشتی درون خاک عراق پس از درگیری شب پیش]
‏دفعه‌ی اولی که کتاب‌های خاطرات جنگ با عراق را روی میز رزمنده‌های تیپ اختصاصات فاطمیون در تدمر در سوریه دیدم این حقیقت رویم آوار شد که ما تمام این دو دهه باید در ادبیات مقاومت کتاب‌ سنگر می‌نوشتیم و نه کتاب بستر...
ایران رایان بیرون از عیان ایران اربیل، ایروان، استانبول برای توده‌های ناملتزم به شریعت، چهارچوب ایران بیرون از ایران است؛ جایی که ایرانی‌ها جمع هستند و زبان ایرانی است و سازوکارها ایرانی است اما حاکمیت اسلامی ایران در آن برقرار نیست. این زیست‌بوم‌های عیان ایران بیرون از ایران پای‌گاه و خاست‌گاه پی‌وستار وسیعی از کنش‌های اجتماعی تا امنیتی تا عمق خاک ایران بوده است و تشکل‌یابی و سازمان‌دهی خیابانی زیست خلاف شریعت محمدی از این شهرها تا شهرهای ما تنها یک نمونه از آن‌ است. ایران بیرون از ایران البته جدای این برون‌بوم‌ها اسلوب درون‌بومی هم دارد که خارج کردن بخشی از سرزمین ایران از سیطره‌ی حاکمیت است؛ کاری که گروهک‌های مسلح معارض تا ابتدای دهه‌ی ۱۳۹۰ شمسی می‌توانستند، و برخی بلندی‌های مرزی سخت‌روی ایران را به عنوان پای‌گاه و اردوگاه در اختیار داشتند. وسیع‌ترین پهنه‌ی ایران بیرون از ایران اما نه در محیط عیان که محیط رایان است. عمده‌ی مساحت محیط رایان ایران اسلامی حتا در شروع قرن تازه، بیرون از حاکمیت حکومت اسلامی است و این تجزیه‌طلبی علنی مدافعانی با صدای کلفت و به زبان پارسی درون مرزهای عیان ما دارد. مدافعان ایران بیرون از ایران ماندن محیط رایان ایران به خوبی می‌دانند که هیچ محیط عیان و رایان بدون حاکمیتی در عالم در کار نیست، اما تا نفی حاکمیت شرعی حکومت اسلامی بر محیط رایان ایران پیش‌تر نمی‌آیند و باقی را نانوشته به حکومت‌های طاغوت حریف و رقیب و سازمان‌ها و شرکت‌های آن‌ها می‌سپارند. وضعیت حکم‌رانی جمهوری اسلامی بر محیط رایان ایران این روزها بیش از هر چیز به حکم‌رانی سلطنت قاجار بر پاره‌هایی عیان از ایران می‌ماند که روی نقشه‌ی کاغذی از آن ما است و روی زمین واقعیت سیطره‌یی بر آن نداریم. خلاف آن‌ها که فضای حقیقی و فضای مجازی را دو واقعیت جدای از هم می‌دانند، درهم‌بوده‌گی محیط عیان و محیط رایان به ساده‌گی به این معنا است که وانهادن سیطره بر محیط رایان به از دست رفتن سیطره‌ی ما در محیط عیان ختم خواهد شد، که در پاره‌هایی شده است. جمهوری اسلامی در  این روزها برابر یک انتخاب تاریخی است: این که می‌خواهد برای خوش‌آمد توده‌های ناملتزم به شریعت و ریشو|چادری‌های سست‌مذهب هم‌سو با آن‌ها به حاکمیت بر عیان ایران اسلامی بسنده کند یا سر نفی سبیل کفار حربی و بسط دارالاسلام به محیط رایان ایران را هم دارد...
‏شروع نیم‌سال از شاگردهای شیعه و نوشیعه‌ی درس کلام تطبیقی می‌پرسیدم: شما تکفیری هستید؟ چشم‌هاشان گرد می‌شد: نه، استاد. پایان نیم‌سال هم‌این را از سر می‌پرسیدم؛ چشم‌هاشان ریز می‌شد: بله، استاد...
نسیر الی القدس لطلب ثار الحسین...
چله‌روی...