قرار بود در نسبت با شیعه در جبههی مقاومت به شرط شیئ نباشید و نه آن که با شیعیان فلسطین تا یمن بشرط لا بشوید...
بایکوت امامیه از فلسطین تا یمن محصول نبود صورتبندی نظری میان دوتایی وحدت و دعوت در نهادهای تازه به نهضت رسیده است...
حجت شرعی ما جایی میانهی شریعت و فقاهت احراز میشود. اینها که لقلقهی زبانشان متحجر خواندن این و آن است دستشان که جا به حجت بند شده است؟ یا چه...
اگر دستتان از حجت شرعی و فقاهت شیعی کوتاه است نام نهادتان را نهضت نگزارید...
حیجاباستایلها را میشناسیم، که با بیحجابها بوجیموجی و جیجیباجیند. شیعااستایلها هم اینهایند که تشیع برایشان یک سبک زیست است و نه مناسک حیات؛ هماین است که دعوت به تشیع را رها کردهاند و با تسنن تفنن میکنند...
مشروطه، مشروعه نشد؛ مشروطه، مشروط به عرف از مسیر رأی بود و نه مشروط به وحی از مسیر فقه...
مچ دعوتبسندهها را که جا میتوان گرفت؟ اشغال قدس. مچ وحدتبسندهها را که جا میتوان گرفت؟ تشرف به تشیع...
وحدت و دعوت دو روی یک سکهاند؛ وحدت در سنت و دعوت در نهضت. کسی که وحدت میکند و دعوت نمیکند و کسی که دعوت میکند و وحدت نمیکند، سکهی لمس و قلب است...
سنی تکفیری ناسره شیعه را تکفیر میکند؛ سنی تکفیری ناسرهی بدخیم شیعه را تکفیر مطلق میکند و از اسلام اخراج میکند؛ سنی تکفیری ناسرهی بدخیم آخته بر شیعه که با تکفیر مطلق از اسلام اخراجش کرده است شمشیر میکشد. شیعه اما عموم سنی را تکفیر نسبی میکند، و از اسلام اخراجش نمیکند...
این که با مسلمان سنی خلفی و سلفی بتوان برای فتح قدس کار کرد و حتا با کافر صلیبی و جهود و ملحد دروزی و شیوعی هم بتوان کار کرد اما با مؤمن شیعهی امامی نتوان کار کرد، هر چه باشد نامش مقاومت مکتبی نیست...