فرهنگی خطاب کردن اقامهی حجاب شرعی اسم رمز عملیات تأخیری در این معرکه است: زمین میدهیم و زمان میخریم...
ما صبح به صبح با شیخ اعظم، مرتضای انصاری، احتجاج شرعی میکنیم؛ شبها هم وقت خواب به طرف کتابهای ایشان و دیگر استوانههای شیعه پا دراز نمیکنیم. این یعنی انتظار نداشته باشید که با شیخ عبدالله جوادی آملی یا سید ابراهیم رئیسی یا حاج قاسم سلیمانی گاه به گاه احتجاج شرعی نکنیم...
نحن ابناء الدلیل؛ این منطق مدرسه است. منطق فرقه چه است؟ هر چه آن خسرو کند، شیرین بود...
اگر حجاب امری فرهنگی است و فشاربردار نیست از چه مالیات را با زور میستانیم و چهارپایهی قصاص را با فشار میکشیم؟ یا چه...
رسانهی ملی اگر به هوس افزایش مشارکت بر آن است که این انتخابات را نیز به پویش ضد شریعت محمدی و حجاب شرعی مبدل کند، ما نیز پویش تفسیق و تکفیر ریز تا درشت سازمان جامجم شروع کنیم...
فرهنگ این روزها یک کلیدواژهی شرعی نیست؛ درست مانند تروریسم یا دموکراسی یا آکادمی. هماین است که پیش از رسیدن به هر حکم، نهادن فرهنگ به عنوان حد وسط هر استدلال فقهی و استنباط شرعی بیراه است...
تا رسیدن به یک نامزد مجتهد مجاهد به نامزدهای مقلد مأذون، مشروط به تشرع رأی مشورتی باید داد...
این ستاد حکمرانی این نامزد اگر بر سیاق آن دوره از ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر باشد، برای عرفیسازی حکومت اسلامی بر ساخته شده است...
سازمان جامجم هر چند یک نهاد شرعی نیست اما درستش آن است که کسی را در رسانهی ملی در مقام کارشناس شرعیات بنشاند که ظاهر متشرعین را داشته باشد...
از شبکهی ضالهی پویا شروع کنیم. شبکهی ضدشرعی پویا دیسکوی شبانهروز خانهی متشرعین شده است. در خانهمان به آن خفهباش بدهیم، تا برسیم به مدیران عرفی آن...
حجاب اگر یک امر فرهنگی است و اگر امنیتی نیست، چه طور در جنگ احزاب حجاب تا اکنون جنبش فواحش و شورش هرزهها و پویش پتیاره سهرقمی از ما شهید گرفته است؟ یا چه...
پنج دهه پس از بر پایی جمهوری اسلامی، متشرعها هنوز شبکهی زندهی خودشان را ندارند و سازمان جامجم هم خیال شبکه دادن به مکتبیها را ندارد. جدای بستر وب، دیر یا زود ناگزیریم شبکههای ماهوارهیی مؤمنین اهل نهضت را بالا بیاوریم...