اگر تکرو و تندرویید هفتهی آخر محرم از حرم حضرت روحالله، نقطهی چاووش شهر طهران پیادهرویتان را به طرف قم و کاظمین و کربلاء شروع کنید. اگر کندرویید و با کاروان پیادهروی میکنید دههی دوم محرم از همآن نقطه پیادهرویتان را شروع کنید...
گام نخست آن است که پیاده از خانهی ایران به اربعین عتبه برویم؛ جای شروع از هفدهم صفر نجف از اول صفر خرمشهر شروع کنیم و جای پانزدهم صفر کاظمین از دهم صفر خسروی. سالهای سپس در امتداد نقطههای چاووش ملی مرزی، از در خانهمان در عمق شهرها و روستاهای ایران پیادهروی را شروع کنیم...
این سالها روی جادهی پیادهی بغداد به کربلاء در فاصلهی حرم حضرت کاظمین تا حرم حضرت حسین، سال به سال زائر ایرانی بیشتر دیده میشود اما جدای مسجد تاریخی براثا، موکبی ایرانی به خصوص با کارویژهی فرهنگی به چشم نمیآید...
فاصلهی کوتاه جادهی نجف تا کربلاء تنها بازهی نهائی سدها فرسنگ شریان پیادهی اربعین در خاک عراق است که تنها کسری از زائران پیادهی عراقی را در خود میبرد. این یعنی با بسنده به موکبداری در این جاده باز به صورت عمده با ایرانیها طرفیم و عمدهی عراقیها ما را نمیبینند...
نماز ظهر اول صفر را در مسجد جامع خرمشهر بخوانید و صبح یادمانهای حاشیهی کارون را ببینید. پس از نماز عصر پیادهروی اربعین را از مسجد شروع کنید و شب در مرز شلمچه بخوابید. فردا از اذان صبح تا اذان مغرب راه بروید تا به بصره برسید و به انبوه زائر پیادهی عراقی راهی نجف دست بدهید...
انبوه موکبهای فرهنگیکار ایرانی روی جادهی نجف به کربلاء، سالها است برای جذب زائرهای پیاده سخت در رقابتند؛ جالب اما آن است که هیچ یک از آنها را روی جادهی بصره به نجف یا جادهی بغداد به کربلاء نمییابیم و موکبهای عراقی روی آن مسیرها به همآن خدمتگزاری معمول مشغولند...
از مسجد امام علی در لبهی محلهی اعظمیه تا مسجد ام طبول در آستانهی محلهی البیاع، با عبور از مسجد براثا، مسیر پیادهروی حرم حضرت کاظمین تا حرم حضرت حسین ستون فقرات شهر بغداد است؛ و ما دههها است از حضور روی زمین این راهبردیترین شاهراه عراق غائبیم...
معنویت به خودی خود یعنی معنادار و تأویلپذیر بودن؛ پوچ نبودن. ما اما از معنویت، قدسیت و عرشیت و روحانیت میفهمیم چه انتهای مسیر معنا کردن و به اول بردنمان است...
زیر چتر اردوگاه ابطالطلب، در پسآی انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری آن چه اصولگرایی خوانده میشود دیگر مرزی با آن چه اصلاحطلبی خوانده میشود ندارد...
هنگامی که ما دو امت در یک ملتیم، وحدت امری امی است و دعوت امری ملی...
وحدت زیرساخت دعوت است. بسنده به وحدت و دست شستن از دعوت باعث نمیشود تا حریف از دعوت دست بکشد...
مشروطه برای مشروط کردن سلطنت قسی پا گرفت، اما به مشروط کردن ولایت فقیه با وکالت سفیه ختم شده است؛ سرکهیی که شراب شد...
حکم شرعی هر فقیه را از متن رسالهی عملیهی اجتهادی ایشان باید خواند و نه از حاشیهی عمل استحسانی دفتر ایشان...
بنیادگراها سنتبسندهاند و هماین است که در نهضتستیزی دست کمی از عرفیسازهای بدعتگزار ندارند...
چپها اگر سنتپریش نبودند دوتایی متشأن نهضت-سنت را به دوتایی متعارض نهضت|نظام تقریر نمیکردند...