درست مانند نماز خواندن بی مهر، سلام کردن به کافر جائز نیست؛ و تو میخواهی بگو: שלום...
چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است؛ این جمله حتا اگر روایت میبود اعتبارش در حد پیاز عکه در مکه بود...
پدر شهید نابینا بود؛ مادر شهید با سبزی پاک کردن بچهها را بزرگ کرده بود؛ در آن محله که پایینترین نقطهی بیروت بود: ضاحیهی ضاحیه. برادر شهید اکنون در جبههها بود. این جا در لبنان هم بار جهاد بر دوش کوخنشینها و پابرهنهها است...
چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است؛ این جمله حتا اگر روایت میبود اعتبارش در حد پیاز عکه در مکه بود...
طوفانالأقصی برههی پایانی آن ماهیتی بود که طی سالها محور مقاومت خوانده میشد. این جنگ که تمام شود یا ما به پشت مرزهای ملی ایران برگشتهییم و ملت مقاومت خواهیم بود یا در قلمروی امی اسلام گسترش مییابیم و امت مقاومت خواهیم بود...
لبنانیها سالها است که طیفبندی کارگزاران کشوری در جمهوری اسلامی ایران را میشناسند که سرراستترینشان هماین دوتایی انقلابی|اصلاحی است؛ مکتبی|سکولار. فاصلههای میان عملیاتهای وعدهی صادق یک و دو و سه اما برههی طیفشناسی کارگزاران لشکری توسط آنها است؛ خط اجتهاد|خط استحسان...
یک جفت رقم بلند را روی ساعدش خالکوبی کرده بود. وهاب پرسید: چه است این؟ آن پسر شهید گفت: درون ضریح حضرت حسین غبارروبی میکردیم و آن جا روی گوشی موقعیت مکانی را ثبت کردم، و کوبیدم...
چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است از که جا آمده است؟ از همآن جا که عیسا به دین خود، موسا به دین خود آمد، از آن جا که هر کس را در قبر خود مینهند؛ مشهورات جاهلیت با تهمایههای شریعت...
ارتش لبنان سالها است که جیش الحواجز خوانده میشود: سپاه سیطرهها. هر چند این روزها کمابیش سیطرههای جنوب تا ضاحیه را هم خالی کرده است. سختترین حضور اکنونی آن در حاجز جنوب صیدا است که کسی از نالبنانیها بی همآهنگی با وزارت اعلام و امن ارتش به صور و به طرف مرزهای جنوب نرود...
شرطهای کیان موقت اسرائیل برای آتشبس در جنگ با لبنان را که میخوانم دنبال عنوانی برای این حجم از استکبار در یک متن میگردم، و مییابم: برجام منطقهیی...