عراق سکولار دارد، سکولار هار دارد. دلیل دستدست کردن آنها در دریدن متشرعین اما جدای از بافت عشیرهیی این کشور، سلاح مقاومت در دست مؤمنین است. این دلیل سادهیی است که مکتبیهای خلع سلاح شده در زد و بندهای دولتی کف خیابانهای پایتخت آن جا به قتل صبر کشته نمیشوند...
نماز مغربم را که خواندم از آن موکب بیرون زدم و از مغازهی کناری آب معدنی خریدم تا به مسیر ادامه بدهم. اسکناس ربعدینار را که در آوردم، پرسید: ایراني؟ گفتم: بله. رقمش را نگرفت؛ گفت: هاي علی عهدتي...
برادران باورشان شده که نیروی قدس، بازوی عملیات مخفی سپاه است؛ هماین است که قصد ندارند از سالها جنگ بینام و گمنام که امریکاییها را از عراق فراری داد حرفی بزنند؛ نتیجهی غلبهی حفاظت بر روایت در این فقره این شده که پیادهروی اربعین وامدار تفنگدارهای امریکایی خوانده میشود...
ایرانیهای سرگردان و گرفتار با رانندههای کرایهبر، زیر پل ثورةالعشرین، آدم هبوط کرده را یاد آدم میآورد؛ از وسط بههشت اربعین خورده به زمین سفت عراق روزمره...
از خود بغداد جادهی بیاده از رود دجله یا فرات که فاصله میگیرد خشک و داغ میشود و با رود که مماس میشود خنک و سایه. امسال اما ترجیحم آن بود که هر چه میشود به رود نزدیک نباشیم؛ بس که شرجی آن در هوای گرم تابستان عراق نفس آدم را تنگ و خفه میکرد...
زجر، رنج نفهمیده و نپذیرفته است. مناسک اربعین، مانند مناسک حج پر از رنج است و تهی از زجر...
پیادهروی اربعین و موکبداری آن این سالها میدان مشترک کنش تشیع صفوی و تشیع مصطفوی بوده است و یک نمونهی موفق از وحدت آنها با هم. تلاش تشیع صهیونی در این میدان اما رفتن در پوست شیعهی صفوی و چنگ کشیدن به تشیع مصطفوی بوده است؛ بسط نفرت/نکبت جای وحدت/دعوت...
حرکت پیاده از خانه ایدهی سادهیی دارد: هر شیعه، شده یک بار در عمر از خانهی خود تا خانهی امام پیاده برود...
گاهی اوقات باید دست نگه داشت و سینه نزد؛ گاهی اوقات باید روضه نخواند و شور نگرفت. خانهی علی در کوفه برای شیعه تنها بهت و سکوت میخواهد...
با پای خودمان به در خانهی امام برویم؛ این تقریر سادهی حرکت پیاده از خانه به عتبه است...
از مدینهی زائر به طرف عتبهی کربلاء آدمهای مسیر را مرور کردم و به یاد آوردم تا در راه با من باشند؛ از آنها که نیابت زیارت داده بودند تا آنها که متلک پرانده بودند. از مزار میثم به طرف عتبهی نجف خویشانم را مرور کردم و به یاد آوردم تا در راه با من باشند؛ دیدهها و ندیدهها...