کربلایی علیرضا حاجیلوmonajat (1).mp3
زمان:
حجم:
16.61M
📢 شب نهم مناجات خوانی; 🏴🏴🏴
#رمضان
#هر_خانواده_یک_هیئت
#مناجات
#روضه
#کربلایی_علیرضا_حاجیلو
#یکشنبه_۱۴_اردیبهشت_۹۹
#حسینیه_مجازی_هیئت_فاطمیون
کانال هیئت فاطمیون:
@fatemiunzanjan
کربلایی حاج علیرضا حاجیلوmonajat.mp3
زمان:
حجم:
16.3M
📢 شب دهم مناجات خوانی; 🏴🏴🏴
#رمضان
#هر_خانواده_یک_هیئت
#مناجات
#روضه
#کربلایی_علیرضا_حاجیلو
#دوشنبه_۱۵_اردیبهشت_۹۹
#حسینیه_مجازی_هیئت_فاطمیون
کانال هیئت فاطمیون:
@fatemiunzanjan
doaye tavassol.mp3
زمان:
حجم:
23.3M
📢 مراسم هفتگی
#دعای_توسل
#کربلایی_علیرضا_حاجیلو
#سهشنبه_١۶_دی_۹۹
#مسجد_حضرت_ولی_عصر_(عج)
کانال هیئت #فاطمیون:
@fatemiunzanjan
هیئت فاطمیون زنجان
📢 مراسم هفتگی #دعای_توسل #کربلایی_علیرضا_حاجیلو #سهشنبه_١۶_دی_۹۹ #مسجد_حضرت_ولی_عصر_(عج) کانال هی
#دعای_توسل
#کربلایی_علیرضا_حاجیلو
در لجن زار معاصی، از بها افتاده ایم
دور از مولای خود در تنگنا افتاده ایم
راه را گم کرده و بیراهه دائم می رویم
در غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایم
کیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟!
از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایم
برکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟!
گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایم
رنگ ایمان رفته از این شهر، تقوا رفته است
وای بر ما... شاید از چشم خدا افتاده ایم
منتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر العجل
با امید فتح در راه شما افتاده ایم
با تمام غصه ها، از رحمت صاحب زمان
در پناه خیمه ی خیرالنسا افتاده ایم
هیچ کس ما را زمین افتاده در دنیا ندید
در نجف تنها به پای مرتضی افتاده ایم
فاطمیه آمد و ما هم به حالِ گریه بر...
چادری که ماند زیر دست و پا افتاده ایم
یاد آن ساعت که در افتاد روی فاطمه
یاد مظلومیت آل عبا افتاده ایم
یاد درد سینه ی زهرا میان بسترش
یاد آن مظلومه بر حال بکا افتاده ایم
•شاعر:آقای محمدجواد شیرازی
____________________________
سروی افتاد از نفس ، برگ و بری آتش گرفت
پیش چشم خانواده ، مادری آتش گرفت
در سقیفه زد جرقه آتش از بغض غدیر
در مدینه دخترِ پیغمبری آتش گرفت
آنکه یادش هست خیبر را ، بگوید قصه چیست؟
یک زن آتش دیده و نام آوری آتش گرفت
در میان لشکر دشمن زنی از پا فتاد
در میان لشکر هیزم ، دری آتش گرفت
در ز لولا تا شکست از چارچوبش پرت شد
زیر پای شعله ، یاس پرپری آتش گرفت
آسمان می سوخت و دریا خجالت می کشید
همسری تا رو به روی همسری آتش گرفت
برگ گل دارد برای صورتش آزار ها
از چنین حوریه ای بال و پری آتش گرفت
گُر گرفت آتش ولیکن بی هوا از بین در
ناگهان در آن شلوغی معجری آتش گرفت
بس که تب دارد ز درد خویش شبها سوخته
دید فضه ، رخت خواب و بستری آتش گرفت
محسنی اینجا کنار مادرش آهسته سوخت
از عطش در کربلا هم اصغری آتش گرفت
شعله های پشت در را عصر بر خیمه زدند
معجری آتش گرفت و دختری آتش گرفت
داد میزد دختری در خیمه های شعله ور
روسری آتش گرفت و روسری آتش گرفت
شعله ها تنها به در ، تنها به خیمه ، ختم نیست
در تنور مطبخ خولی سری آتش گرفت
•شاعر: آقای علیرضا وفایی خیال
کانال هیئت #فاطمیون:
@fatemiunzanjan