💠بسم الله الرحمن الرحیم💠
"کرونا یا مسجد مهمان کش و غلبه بر ترس"
✍🏻 بشر امروز با پدیده ای مرگبار و بیماری وحشتناکی روبروست که زندگی اش را مختل و آن را برای کام بشر تلخ و ناگوار کرده و بشریت را در زمینه های مختلف، زمین گیر نموده است.
🔸اگر یک ذره را برگیری از جای
🔶 خلل یابد همه عالم سراپای
"شبستری"
✍🏻 بشری که صدای تکنولوژی و پیشرفت های علمی و پزشکی اش گوش فلک را کر کرده، فعلا اسیر یک ویروس به نام کرونا شده است (چه کار طبیعت باشد و چه کار بشر). بشرِ غافل، متوجه نعمت های بیکران الهی نمی شود مگر اینکه سرش به سنگ بخورد.
🟡 "قدر عافیت را کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید" 🟡
✍🏻 البته نباید کسی را در اثر ترس و هراس و نگرانی، ملامت و سرزنش کرد؛ چون حبّ ذات، اولین میل و غریزه ای است که در سرشت و طبیعت انسان گذاشته شده است و آدمی هم جان دارد و جان شیرین خوش است. لذا انسان برای صیانت و حفاظت از خود باید از خطرات و ضرر های مختلف، بیم داشته باشد تا بتواند آن را از خودش دور کند؛ پس ترس و نگرانی در حد طبیعی و منطقی، پسندیده و معقول و برای تکامل بشر لازم است ولی هراس بیش از اندازه را هیچ یک از عقل و علم و دین تایید نمی کنند و آن را موجب اختلالات روانی و ضعف سیستم ایمنی بدن می داند.
➖علی علیه السلام فرمود:
🔅"شِدَّةُ الْجُبْنِ مِنْ عَجْزِ النَّفْسِ وَضَعْفِ الْیقینِ"🔅
ترس زیاد از ناتوانی نفس و ضعف یقین است.
📚{غررالحکم، ص ۱۰۵}
➖لذا گفته اند:
آدم شجاع یکبار می میرد ولی ترسو
هزار بار.
🔶 چند روز پیش دوستی نقل می کرد که یک نفر بدون ابتلا و آلوده شدن به ویروس کرونا، در اثر تخیل و توهم اینکه کرونا گرفته است، سکته کرده و از دنیا رفته است. یاد داستان مسجد مهمان کش افتادم که در جلد سوم مثنوی نقل شده است و مرحوم علامه جعفری مفصلا در جلد ۸ و ۹ تفسیر و نقد و تحلیلِ مثنوی، صفحه ی ۵۵۷ مطرح کرده است که ما خلاصه آن را نقل می کنیم.
•┈••ه✾ 💐 ✾ه••••┈┈•
➖"حکایت مسجد مهمان کش"
🔶 در اطرافِ شهر ری مسجدی بود که ساکنان خود را می کشت. هر کس شب بدان مسجد در می آمد همان شب از ترس در جا می مُرد و نقش بر زمین می شد. هیچکس از اهالی آن شهر، خصوصا در شب جرأت نداشت قدم بدان مسجدِ اسرارآمیز بگذارد. اندک اندک این مسجد آوازه ای در شهرهای مجاور به هم رسانید و مردم حومه و اطراف نیز از این مسجد بیمناک شده بودند. تا اینکه شبی از شب ها غریبی از راه می رسد و یکسر سراغِ آن مسجد را می گیرد.
🔶 مردم از این کارِ عجیبِ او حیرت می کنند و می پرسند با آن مسجد چه کار داری؟ مردِ غریب با خونسردی و اطمینان تمام می گوید: می خواهم امشب در آن مسجد بخوابم. مردم حیرت زده می گویند عقل هم چیز خوبی است، مگر از جانت سیر شده ای؟ مرد غریب می گوید من این حرف ها سرم نمی شود من به این حیاتِ دنیوی وابسته نیستم تا از کشته شدن واهمه ای داشته باشم. خلاصه به قول معروف «سرم درد می کند برای اینجور کارها»
🔶 بار دیگر ملامت جماعت شروع می شود امّا هر چه می گویند و اندرز می دهند گویی که بر آهنِ سرد می کوبند. مردِ غریب بی توجّه به نصایح مردم، شبانه قدم در آن مسجد اسرار آمیز می گذارد و روی زمین دراز می کشد تا چُرتی بزند. در این حال صدای هولناکی بلند می شود گویی کسی با صدای پُر طنین می گوید آهای کسی که داخلِ مسجدی، همین الان به سراغت می آیم. این صدا پنج بار شنیده شد امّا آن مردِ غریب هیچ نترسید بلکه خوشحال هم بود. از اینرو با حالت آماده و مُصمّم از جا برخاست و فریاد زد هر کسی هستی بیا تو، من آمادۀ مرگم. اگر جرأت داری بیا جلو. در همین لحظه بود که بر اثرِ این فریاد، طلسم شکسته شد و از هر سو انبوهِ طلا سرازیر شد و آن مردِ غریب شروع کرد به جمع کردن آنها.
•┈••ه✾ 💐 ✾ه••••┈┈•
✍🏻 اگرچه نتیجه گیری های مختلف از این داستان شده و می شود، ولی غرض ما این است که نباید از سروصدای وحشتناک و مرگبار کرونا بیش از حد بترسیم و روحیه مان را از دست داده و با ناامیدی و نگرانی و اضطراب زندگی کنیم بلکه باید در عین عمل به وظایف بهداشتی، به فضل و رحمت الهی امیدوار و متوسل به ولی و صاحبمان امام زمان "عجل الله فرجه"باشیم و عرض کنیم آقاجان:
🔷ما را فکنده غفلت در بستر هلاکت
🔹درمان کن ای مسیحا این درد بی دوا را
🔹ای پرده دار عالم در پرده چند پنهان
🔷بازآ و روشنی بخش دلهای باصفا را
"فواد کرمانی"
🔅اللهم عجّل لولیک الفرج🔅
✍🏻 "استاد علی مومنی ارموی"
#توسل #توکل #کرونا #ترس
#ضعف_یقین #مسجد_مهمان_کش
ارتباط با امام زمان علیه السلام
•┈•••••✾ 🌺 ✾•••••┈•
@Fatemiyeh_alyasin