eitaa logo
هیات‌فاطمیون‌‌خواهرانِ‌همدان🇮🇷🇵🇸🇱🇧
1.2هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
80 فایل
┅═✧❁﷽❁✧═┅ صَلَّی اللهُ عَلَیکُم یا اَهلَ بَیتِ النُّبُوَّه🌹 سلام‌حضرت‌مادر❤سلام‌قرصِ‌قَمَر❤ مابَچِه‌هایِ مادَرِ پَهلوشِکَـــ💔ــسته ایم ان شاءالله ما درقدس شریف نماز خواهیم خواند🇱🇧🇮🇷🇵🇸 ارتباط 👇 @torabam_ya_hossein تبادل وتبلیغ نداریم❌️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 @fatemiyon_khaharan🌹 📚داستان ...قسمت سی ویکم👉 👈 👇 👈 دیدم جوانی مقابلم ایستاده ... خوشرو ولی جدی ... دستش رو روی مچ پام گذاشت ... آرام دستش رو بالا میاورد ... با هر لمس دستش، فشار شدیدی بر بدنم وارد می شد ... خروج روح رو از بدنم حس می کردم ... اوج فشار زمانی بود که دست روی قلبم گذاشت ... هنوز الرحمن تمام نشده بود ... . حاجی بهم ریخته بود ... دکترها سعی می کردن احیام کنن ... و من گوشه ای ایستاده بودم و فقط نگاه می کردم ... . وحشت و ترس از شب اول قبر و مواجهه با اعمالم یک طرف ... هنوز دلم از آرزوی بر باد رفته ام می سوخت ... . با حسرت به صورت خیس از اشکم نگاه می کردم ... با سوز تمام گفتم: منو ببخشید آقای من. زندگی من کوتاه تر از لیاقتم بود ... . غرق در اندوهی بودم که قابل وصف نیست ... حسرت بود و حسرت ... . هنوز این جملات، کامل از میان ذهنم عبور نکرده بود که دیوار شکاف برداشت ... جوانی غرق نور به سمتم میومد ... خطاب به فرشته مرگ گفت: امر کردند؛ بماند ... . جمله تمام نشده ... با فشار و ضرب سنگینی از بالا توی بدنم پرت  شدم ... . برگشت ... نفسش برگشت ... توی چشم های نیمه بازم دکتر رو می دیدم که با خستگی، نفس نفس می زد و این جمله رو تکرار می کرد ... برگشت ... ضربان و نفسش برگشت ... 🥀اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ...🥀 ◀️ 👈👈 ادامه_دارد ... انتشار فقط با لینک همین کانال لطفا👇 ↷«ڪلیڪ ڪنید»↶ مابَچِه هایِ مادَرِ پَهلوشِکَسته ایم👇 @fatemiyon_khaharan🌹 فاطِمیون‌مَرکَزتَجَمُّع‌بَچِّه‌هِیئَتیها👆